به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «آنسوتر (کتابی برای رسیدن به فراسوی اندیشهها)» نوشته ابراهیم والی دراچیان فروردین امسال توسط انتشارات جاجرمی منتشر و راهی بازار نشر شد. تقریباً همزمان با این کتاب، کتاب دیگر نویسنده با عنوان «رسم آدمیت (کتابی برای لشکرکشی علیه خویشتن)» توسط همین ناشر چاپ شد و هر دو کتاب دربرگیرنده مطالب فلسفی بودند.
والی دراچیان متولد اروندکنار از توابع شهرستان آبادان است که با وقوع جنگ تحمیلی به همراه خانواده به همدان مهاجرت کرد و سپس به فارس مهاجرت کرد. ولی پس از پایان جنگ به زادگاه خود برگشت و مشغول فراگیری موسیقی سنتی، ادبیات و سرودن شعر شد. او در حال حاضر در دانشگاه مشغول تدریس است.
کتاب «آنسوتر» ۱۳۵۴ جمله فلسفی و عاطفی را از نویسنده اثر شامل میشود.
نجفقلی حبیبی چهره شناختهشده حوزه فلسفه و پروفسور سید حسن امین پژوهشگر حوزههای مختلف از جمله فلسفه در یادداشتهایی که درباره این کتاب نوشته و در اختیار خبرگزاری مهر قرار دادهاند، به این اثر پرداخته و نظر خود را درباره آن مکتوب کردهاند.
در ادامه این دو یادداشت را از نظر میگذرانیم؛
نجفقلی حبیبی:
۷۸ ساله متولد خوانسار پژوهشگر فلسفه اسلامی، عضو هیئت امنای سازمان اسناد کتابخانه های ملی ایران، عضو سابق شورای گسترش آموزش عالی، مدیر گروه فلسفه و حکمت اسلامی در دانشگده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، عضو شورای بازنگری قانون اساسی با حکم امام خمینی (ره) بنیانگذار دانشگاه تربیت مدرس و مؤسس دانشگاه علوم قضایی ایران، رئیس پیشین دانشگاه علامه طباطبایی، رئیس پیشین دانشگاه الزهرا.
باسمه تعالی
انسان موجود عجیبی است؛ معجونی از صفات حیوانی و فرشتگی با ظرفیت شگفت انگیز که در قرآن مجید در قبال پرسش فرشتگان که چرا خدا انسان را آفریده جواب فرمود «انی اعلم ما لا تعلمون» اگر آدمی بر مبنای آدمیت حرکت کند ظرفیت رشد او بی پایان است و به قول سعدی «رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند»
و اگر به خود نیندیشد و از خود مراقبت نکند، چنان پست شود که در قرآن مجید چنین وصف شده است «اولئک کلاانعام بل هم أضل» پس آدمی میتواند این شود یا آن باشد.
برای هر دو بُعد وجودی آدمی امکانات فراوانی در نهاد او تعبیه شده است و نیز «اختیار» تا کدام را برگزیند. در عین حال راهنمایانی برای حرکت او به کمال انسانی در اختیارش نهادهاند. راهنمایی در درون او وانهادهاند که همیشه همراه اوست یعنی «عقل». شهوات مختلف نیز در نهاد او به کارند تا اگر تحت فرمان عقل کار نند انسانیت او بارور شود اگر عقل را به فرمان خود درآورند سقوط او را میسر سازند.
پیامبران الهی و انسانهایی که به مقام دانایی و والایی رسیدهاند، همواره کوشیدهاند تا راه را از بیراهه مشخص کنند تا دیگر همنوعان دچار لغزش نشوند و راه را از بیراهه تمیز دهند و چنین است که برای راهنمایی انسان انواع حکمت نامهها و اندرزنامهها در قالبهای گوناگون شعر و داستان و مواعظ و کلمات قصار پدید آمده است که هر کدام به نوعی و به زبانی سخن گفتهاند. همه کوشیدهاند تا آدمیان را متوجه ظرفیتهای خود کنند و به هوشیاری آنان در مسیر زندگی فردی و اجتماعی بیفزایند. مثلاً در زبان فارسی فردوسی به شعر حماسی و سنایی و مولوی به زبانی دیگر و کلیله و دمنه از زبان حیوانات و گلستان سعدی به نظم و نثر و با آهنگی دیگر سخن گفتهاند و خواجه عبدالله انصاری با مناجاتش و عمر خیّام با رباعیات و البته خواجه نصیرالدین طوسی در اخلاق ناصری و رساله اوصاف الاشراف و رساله آغاز و انجام به سبکی دیگر و هزاران بزرگ در فرهنگ ما و فرهنگهای دیگر هر یک به فراخور زمانه خود کارخویش کردهاند.
نمیخواهم بگویم که جناب ابراهیم والی دراچیان به کار آن بزرگان پهلو میزند بلکه میخواهم بگویم این جوان فرهیخته نیز کوشیده است به دنبال این قافله عظیم از رهبران معنوی و فکری و با بهره گیری از زبان فارسی و بیان دقیق حکمت آن بزرگان برای سعادت انسان و بارور کردن اندیشههای آدمی و البته به زبان امروز و قالبی و قلمی این زمانی تلاشی کند؛ تلاشی حرکت آفرین تا شاید به عقل کسی تلنگری بزند و در اندیشه دیگری پرسشی ایجاد کند و بیراهه روی را به راه متوجه سازد. نیک پیداست که دغدغه نجات انسانها او را بر این تکاپو وا داشته است و این چه نیکو دغدغهای است. از سخن او بر میآید که امیدوار است چشم عقل خوانندگان خود را به افقهای دورتر باز کند تا به امید رسیدن به افقهای روشن گامهای استوار و مطمئنتری بردارند. و ما برای موفقیت ایشان دعا میکنیم.
دکتر نجفقلی حبیبی
عضو هیئت علمی بازنشسته دانشگاه تهران
****
پروفسور سید حسن امین:
۷۱ ساله حقوقدان، فلسفه دان، ادیب، نویسنده و مترجم، صاحب کرسی استاد تمام در دانشگاه گلاسکو در بریتانیا، دادستان شهر گلاسکو در دهه ۱۹۹۰، وکیل دادگاه عالی اتحادیه اروپا و دادگاه حقوق بشر اروپایی، مدیر مؤسسه دایره المعارف ایران، مدیر مسؤل ماهنامه حافظ و صاحب کتاب شاهنامه امین و آثار بسیار دیگر.
باسمه تعالی
۱- سه کتاب پرآب و تاب و شکیل و خوش چاپ از نویسنده واحد و اهل ادب و آداب به نام نامی ابراهیم والی دراچیان قریب چهل روز پیش به اهتمام دوست صاحب قلم و با کمال خودم جناب استاد خردمند آقای برومند شکری دریافت داشتم. با عناوین آنسوتر، رسم آدمیت و سرچشمههای حکمت که به قصد مطالعه و استفاده نگاهی ژرف افکندم: این کتابها کتاب معمولی نیست که به شکل متعارف اهل کتاب و تألیف، مقدمه، متن، نتیجه، فهرست منابع و فهرست موضوعی داشته باشد بلکه هر سه کتاب گنجینههایی از «کلمات قصار» یا «امثال و حکم» است که هر خواننده اعم از مبتدی منتهی یا شاگرد یا استاد میتواند آنها را نه تنها از اول به آخر بلکه از آخر به اول یا از وسط به راست و چپ یا از بالا به پایین یا از پایین به بالا بخواند و در هر حال از پند و اندرز یا تأملات و تفکرات مندرج در آن کلمات قصار بهره مند شود.
۲- «کلمات قصار» و به تعبیر نویسنده «سخنان حکیمانه» این هر سه کتاب مستطاب به دلالت اینکه هیچیک از آنها نام گوینده و نویسندهای را به دنبال ندارد و نیز این کتاب از هر گونه مرجع و منبع و مستندی خالی است به قول قدما «تصنیف» است نه «تألیف»؛ یعنی حاصل تفکر و اندیشه صاحب اثر است نه برگزیده از کلام شفاهی یا مکتوب دیگر بزرگان علم و ادب و حکمت و معرفت.
۳- بنابراین ابراهیم والی دراچیان میتواند با کمال شجاعت و شهامت بگوید این هشت هزار سخن حکیمانه را از روی دست کسی کپی نکرده و خرد فرید و شخص شخیص خودش با اندیشه ورزی شخصی، به این معانی رفیع و مضامین منیع رسیده است و عبارات را خودش انشاء کرده است اما چون هیچکس قادر به استقصاء تام در ریشه یابی این مضامین در سطح جهان نیست احتیاط علمی حکم میکند که از باب «توارد» این احتمال میرود که همین مفاهیم و مضامین ممکن است پیش از این نویسنده یا هم زمان با او به ذهن دیگری از افراد نوع انسان خطور کرده باشد به ویژه که برای بیان مضمون واحد، از کلمهها و تعبیرهای متفاوت استفاده کرد و «سخن حکیمانه و غیر تکراری» ناظر به مفهوم و محتوا است نه الفاظ و عبارات.
با این همه مقدمات و احتیاطات این بنده کمترین سید حسن امین در مقام یک تن از اهل معرفت و یقین، استاد ابراهیم والی دراچیان را میستایم که توانسته است بیش از هشت هزار سخن حکیمانه را با عبارات سُخته و پخته و در عین حال روان و همهکس فهم در سه جلد کتاب خوشچاپ به ما فارسی زبانان درون مرز و برون مرز عرضه کند و در حقیقت با کلماتی کوتاه و حکیمانه، محصول فکر و اندیشهاش را بهمنظور سودرسانی به دیگران در طبق اخلاص بگذارد و چیزی به میراث معنوی و «حکمت عملی» حکیمان ایرانشهری و فیلسوفان متأله و اخلاق مدار بیفزاید.
در اینجا چون به مبحث حکمت و فلسفه نزدیک شدم بیمناسب نمی دانم سخنم را با این شعر عربی پایان دهم که: کلّما ادّبنی الدهر، أرانی قدر جهلی.
والسلام
پروفسور سید حسن امین
نظر شما