خبرگزاری مهر، گروه استانها: مردم شاهرود صبح سه شنبه با شهید ۱۷ سالهای وداع کردند که تمام دغدغهاش راضی کردن پدر برای حضور در جبهههای حق علیه باطل بود. شهیدی که در شناسنامه ۱۸ ساله است اما اطرافیان میگویند ۱۷ سالشم هم نشده بود.
دیروز ۱۷ سالگی عجب سن عجیبی بود انسانها در آنچه دغدغههایی میتوانستند داشته باشد، حسم به وطنم چیست و تکلیفم را چطور در قبال دینم ادا کنم؟ جبههها را نباید تنها گذاشت مگر من از دیگر جوانان چه کم دارم؟
کانون بسیج شاهرود مملو از جمعیت
اما کانون بسیج شاهرود همزمان با صبح سه شنبه گرم تابستانی محل وصل دو ۱۷ سالگی بود … ۱۷ سالهای که متولد سال ۴۳ بود و ۱۷ سالههایی که متولد سال ۸۱ هستند. هر دو ۱۷ ساله هر دو با سری پرشور… هر دو با قامتی افراشته اما یکی بر دست دیگران چون قایقی بر رودخانه مردم شاهرود این سو و آن سو میرود. دلبری می کند… اشک از همه میگیرد و میشود نگین جمع حاضر… میدرخشد حتی تابناکتر از خورشید تیرماه شاهرود.
خیابان امام شاهرود بسته است، مردم آمدهاند از همه جا اما حضور بسیج دانش آموزی با توجه به اینکه شهید امینیان دانش آموز بسیجی بود پررنگتر است، بنر زرد بسیج دانش آموزی در میانه جمعیت بالا و پایین میرود پشت تابوت حسین...
حسین را از معراج الشهدای کانون بسیج بیرون میآورند آنجا که بند پوتین سفت کرد و اعزام شد. سال ۶۱ یعنی ۱۷ سال بعد در بیست و ششمین روز تابستان ۶۱ و وقتی که فقط یکماه از حضورش در جبهه میگذشت به رفقای شهیدش پیوست با ترکش بعثیان بر قلبش … اما ۳۷ سال پیکر پاکش در شلمچه ماند و بازنگشت تا اینکه تفحص و آزمایشهای علمی توانست او را شناسایی و به خانه باز گرداند.
نماز بر پیکر شهید امینیان
پیکر شهید امینیان بر دست مردم میدان امام خمینی (ره) شاهرود را می پیچد و در مسیر میدان جمهوری قرار میگیرد، قرار است نماز بر پیکر او خوانده و سپس ادامه مراسم در گلزار شهدای شاهرود برگزار شود. شاهرودی که بیش از یک هزار و ۱۰۰ شهید دارد با این صحنهها آشنا است بارها و بارها فرزندانش را همین گونه بدرقه کرده است.
در میان مردم کمتر کسی حسین را میشناسد گفتگو درباره اش کمی دشوار است، محمد امینیان که در شاهرود مغازه دارد درباره این شهید میگوید: اگر حافظه یاری کند باید بگویم دوم دبیرستان بود که شهید شد یعنی ۱۶ ساله یا ۱۷ اما فکر میکنم او هم از آن دست افرادی بود که شناسنامههایشان را بزرگ میکردند تا ۱۸ ساله شوند.
وی با بیان اینکه نسبت فامیلی با این شهید دارند، میگوید: من متولد ۱۳۴۰ و از شهید حسین بزرگتر بودم حتی هم مدرسهای و هم درسی هم نبودیم اما می شناختمش و تنها تصویری که از او به خاطر دارم فردی مودب و سر به زیر بود و البته بدن ورزیده و ورزشکاری داشت و خیلی اصطلاحاً محکم بود.
شهدا زنده هستند
یکی دیگر از رزمندگان دوران دفاع مقدس که عضو تیپ ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) و بعد از آن گردان کربلا، گردان عاشقان بود درباره این شهید میگوید: متأسفانه حافظهها به خصوص درباره شهدایی که قبل از سال ۶۲ و ۶۳ شهید شدند کمتر یاری میکند اما مهم این است که امثال شهید امینیان که درس را رها میکنند و به جبههها میروند برادر، رفیق و همراه همه ما هستند. مهم این است که نخ اتصال ما به شهدا رها و قطع نشود.
محمد علی نظری با بیان اینکه شهدا روشنگر بخشهای تاریک زندگیمان محسوب میشوند، میگوید: دستگیری شهدا از ما در گرفتاریها، اعتقاد ما است، همچنین باوری داریم که میگوید اگر شهید را با دلت بخوانی میآید چرا که همیشه زنده و حاضر است، لذا باید ابتدا شهدا را طلب کرد و از آنها خواست تا شفاعتمان کنند.
خداحافظی با پیکر شهید امینیان
امروز اقوام و نزدیکان حسین آرام میگیرند چرا که بعد از ۳۷ سال بالاخره به خانه بازگشت، مردم شاهرود نیز هم برای او سنگ تمام گذاشتند، خیل عظیم جمعیت آنقدر زیاد بود که وقتی پیکر شهید امینیان به فلکه مرکزی رسید انتهای جمعیت هنوز مشخص نبود این یعنی عزت و عظمتی که همیشه از شهدایمان سراغ داریم.
حسین امینیان در گلزار شهدای شاهرود آرام گرفت تا پایانی بر ۳۷ سال انتظار خانوادهاش باشد. خط پایان برای سفر ۳۷ ساله او از کلاس درس در شاهرود تا معراج شهادت در شلمچه …
نظر شما