به گزارش خبرنگار مهر، وحید احسانی دکترای توسعه کشاورزی و پژوهشگر حوزۀ علم و پژوهش در یادداشتی با عنوان محور دموکراسی: «آزادی» یا «مسئولیتپذیری اجتماعی»؟ به بررسی ارکان دموکراسی و نقش مسئولیت پذیری اجتماعی پرداخته است:
در جامعۀ ما «دموکراسی» با «آزادی» شناخته میشود. به بیانی دیگر، در جامعۀ ما، هر وقت سخن از «دموکراسی» به میان میآید، اوّلین (و شاید تنها) چیزی که به ذهنها متبادر میشود، «رفع محدودیتها و حصول آزادی» است؛ امّا، آیا «دموکراسی» در «آزادی» خلاصه میشود یا اگر رکنهای دیگری هم دارد، آیا محوریترین ویژگی آن «آزادی» است؟
برخی از روشنفکران معاصر تذکر دادهاند که «دموکراسی، انقلاب یا آزادی»، پیش از «آگاه شدن مردم»، فاجعهآفرین است؛ امّا «دموکراسی» پیشنیازهای دیگری هم دارد. یکی از جنبههای اصلی دموکراسی، که شاید مهمترین رکن آن نیز باشد، «مسئولیتپذیری اجتماعی» است که در جامعۀ ما به شدّت مغفول ماندهاست.
رایجترین و مختصر-مفیدترین تعریفی که از «دموکراسی» ارائه شده، «حکومت مردم بر مردم» است. اینکه مردمی بتوانند حکومت را خودشان به عهده بگیرند، بیش از آنکه نیازمند «آزاد بودن» مردم باشد، مستلزم آن است که مردم «مسئولیتپذیری اجتماعی» داشته و «مسئولیت مدیریت و اصلاح محیط زیست جمعی» را پذیرفته باشند. در مقابل، مردمی که نه تنها نسبت به اصلاح جامعه احساس مسئولیت نمیکنند، بلکه حتّی مسئولیت اصلاح خودشان را نیز متوجّه حکومت یا یک قهرمان میدانند، با «دموکراسی» نسبتی ندارند [۱].
به نظرم، برای نزدیک شدن به «دموکراسی»، «آزادی» نقطۀ شروع مناسبی نیست؛ فرآیند دموکراسی از جایی شروع میشود که مردم، مسئولیت اصلاح جامعه را پذیرفته، از فرافکنی (همۀ کاسه-کوزهها را بر سر مسئولان یا توطئهگران شکستن) دست برداشته و همّت خود را صَرفِ اصلاح محیط زندگی جمعی خویش (محلّه، منطقه، شهر، استان و کشور) کنند.
انسان مسئولیتپذیر کسی است که سنگینی بار مسئولیت را بر دوشش حس میکند. چنین انسانی، تا وقتی که مسئولیتش را به خوبی انجام نداده، آرام و قرار نداشته و نمیتواند عمر خود را به بطالت یا لهو و لعب بگذراند. به طور مشخّصتر، مردم مسئولیتپذیر نمیتوانند با آرامش به دنبال کردن سریالهای تلویزیونیِ عمر تلف کن بپردازند. مردمی که یکی از تکیه کلامهای پرتکرارشان این است که: «لامصب این هم هیچی نداره!» (پس از اینکه چند دور کانالهای تلویزیون (چه داخلی و چه خارجی) را دوره کرده و سرگرمی مناسبی نیافتند)، هنوز با «دموکراسی» نسبتی ندارند.
یکی از نشانههای اینکه مردم ما هنوز «مسئولیتپذیری اجتماعی» ندارند این است که بیشتر زمان خود را، با وجدانی آسوده، به بدوبیراه گفتن به مسئولان اختصاص میدهند. مردمی که خودشان را مسئول اصلاح جامعه (شامل اصلاح قوانین و مسئولان) بدانند، نمیتوانند دائماً به مسئولان بدوبیراه بگویند. اصولاً، «نقنقو» و «غرغرو» بودن، به معنای «احساس مسئولیت نداشتن» است. مردمانی که خودشان را نسبت به اصلاح یک موقعیّت نامطلوب مسئول میدانند، نمیتواند خیلی اهل «نق زدن» و «غر و لُند کردن» باشند.
مردمی که مسئولیت «آباد کردن» محیط زندگی خود را بپذیرند، نسبت به «دانستن» احساس نیاز پیدا میکنند تا بدانند «چه طور» میتوانند مسئولیت خود را ادا کنند. بالعکس، مردمی که «احساس نیاز به دانستن» ندارند، مسئولیتی به دوش خود احساس نمیکنند که برای ادای آن محتاج دانستن باشند.
در جامعۀ ما، هنوز بخش بسیار کوچکی از مردم، درگیر اصلاح محیط زیست جمعی (در جنبههای آموزش، فقر، بهداشت، محیط زیست و غیره) شدهاند. این عدّۀ اندک (که لیاقت دموکراسی را دارند)، برای «غر زدن» و «بدوبیراه گفتن به مدیران» فرصت چندانی ندارند.
نظر شما