به گزارش خبرنگار مهر، هزاره سوم میلادی را با عناوینی چون "عصر ایمان و معنویت" و "عصر دانایی و اطلاعات" می شناسیم و این عناوین نشان دهنده نگاه اجماعی بشر به وضعیت خود در جهان پرآَشوب معاصر است.
از مهمترین بحرانهای عقلی و احساسی انسان عصر مدرنیسم یا پسا مدرنیسم بحران معنویت(Crisis of Spirituality) است. معنویت (Spirituality) و معنوی(Spiritual) واژ گانی جهان شمول و پر کاربرد در ادبیات دینی وعلمی این عصرمحسوب می شوند. حتی به تازگی جعل واژه معنویت با سیاست و مدیریت را نیز شاهدیم.
کمتر حوزه علمی وجود دارد که معنویت به آن سرنزده باشد واین واژه، امروزه یکی از نقطههای امید تلاقی علم و دین در جهان مُدرن است.
علومی مانند الهیات، عرفان، فلسفه، کلام، تاریخ و غیر آن، تبیین معنویت را از دیدگاه خویش رقم زده اند و در گفتگوهای بین الأدیان، مفهوم معنویت، یکی از مفاهیم کلیدی برای دست یافتن به "فهم مشترک" و "زبان مشترک" بین فعالان این عرصه بین المللی است.
معنویت (Spirituality) از واژه لاتین (Sprirtus) به معنای نقش زندگی یا "روشی برای بودن" و "تجربه کردن" است که با آگاهی یافتن از یک بعد غیرمادی به وجود میآید. مقصود از این واژه بیشتر ناظر به بعد غیرمادی آن است وتوجه به ابعاد فرامادی گزاره ها و آموزه های کتب مقدس ادیان مانند مبدأ و معاد و ساحتهای روحی-روانی انسان، نقشی کلیدی درتبیین علمی معنویت کتب مقدس دارد.
در فرهنگ لغت نیز واژه (Spirituality) به روحانیت، معنویت، عالم روحانی، روحیه مذهبی و هیئت کلیسایی ترجمه شده است. مناسب است اینجا اشاره شود که خاستگاه معنویت مورد نظردرعصر حاضر، غرب و سنت مسیحی با محوریت فرانسه است و بدیهی است که پرداخت نظری معنویت درغرب و معنویت در شرق بویژه معنویت موجود درحوزه ایرانی- اسلامی که هانری کربن، فیلسوف شهیرفرانسوی، عاشق و دلباخته آن شده بود، بحث بسیار دامن درازی است که بدان نیز خواهیم پرداخت.
این نکته را اضافه می کنیم که چشم انداز همگرایی معنویت اسلام و معنویت مسیحیت را در قالب رشته های آکادمیک و با محوریت کتب مقدس بسیار امید بخش می بینیم و به اندیشمندان معنویت گرای ادیان ابراهیمی چه درگذشته و چه در حال چشم دوخته ایم.
نظر شما