مسعود مجرب، زلزله شناس عضو انجمن مخاطرهشناسی ایران، با اشاره به وقوع بیش از هزار زمینلغزش در استان لرستان طی سیل اخیر به خبرنگار مهر گفت: برای اینکه زمینلغزش و احتمال آن در یک محل مشخص را بررسی کنیم باید عوامل ذاتی و محرک را در نظر بگیریم. از عوامل ذاتی میتوان توپوگرافی و شیب دامنه را مثال زد که مثلاً در البرز و زاگرس این عوامل را داریم چون دامنهها پرشیب هستند. عامل ذاتی دیگر جنس است. یعنی لایههای زمین که احتمال دارد در اثر عوامل محرکی مثل بارندگی تحریک شوند و در اثر چکانش بلغزند. در البرز و زاگرس و دامنههای دیگری که در ایران مرکزی داریم، میتوان این عوامل را دید.
مجرب ادامه داد: از عوامل محرک میتوان زلزله و بارندگی را نام برد که هر کدام با ساز و کار خود میتوانند دامنهها را تحریک کنند. تغییر کاربری هم یکی دیگر از این عوامل است یعنی با تغییر کاربری احتمال لغزش زمین زیاد میشود. عوامل دیگری هم هست و ترکیبی از اینها را هم میتوان در نظر گرفت.
وی در پاسخ به این پرسش که طی سیل اخیر در لرستان چه اتفاقی افتاده است گفت: سابقه زمین لغزشهای کشور را که میبینیم در زاگرس و البرز توزیع لغزش داشتهایم و بزرگترین زمینلغزش عالم با وسعت حدود ۱۵۵ کیلومتر مربع در سیمره اتفاق افتاده است. سیمره نزدیک پلدختر است. سن این زمینلغزش حدود ۹ تا ۱۰ هزار سال است که در اثر یک زلزله بزرگ اتفاق افتاده است. تودهای که لغزیده تا ۲۰ کیلومتر حرکت کرده است و روی گوگل ارث هم دیده میشود. یعنی منطقه ای است که پتانسیل زمینلغزش را دارد. بعد از زلزله سر پل ذهاب هم زمینلغزش مله کبود را داشتیم که زمیل لغزش بزرگی بود.
عضو انجمن مخاطرهشناسی ایران افزود: خیلی جاها هم هست که لغزشها بعد از یک عملیات عمرانی اتفاق میافتند. یعنی دامنهها آماده هستند و با یک عامل محرک که میتواند انفجار، زلزله، بارندگی یا حتی تردد خودروها باشد لغزیده میشوند و به سمت پایین میآیند.
مجرب تصریح کرد: متأسفانه کشور ما خیلی پتانسیل لغزش دارد اما چون سیل و زلزله بااهمیتتر بوده خیلی به آن توجهی نشده است. خیلی از شریانهای حیاتی ما دچار آسیب شدهاند و هنوز هم ما از روشهای عمرانی برای پایدارسازی استفاده میکنیم. یعنی یک زمینشناس مهندس که آگاه باشد نمیرود مثل یک مریض منطقه را معاینه بالینی کند و تجویز کند و خوبش کند.
وی تأکید کرد: معمولاً ساز و کار ما این است که سریع یک دیوار حائل بچینیم و راهکارهای عمرانی این چنینی را دنبال میکنیم که خیلی وقتها هم بیفایده است در حالی که شاید یک راهکار ساده زمینشناسی داشته باشد و حل شود. نمونه بارزش در محور ساری کیاسر با زمینلغزشی رو به رو بودیم که جلوی آن مرتب دیوار میگذاشتند اما لغزش آن را هل میداد و جلو میبرد. عامل این لغزش، آب زیر زمینی بود و لایههای سست سازند شمشک، کافی بود آنجا یک زهکش درست میکردند و آب را از زمینلغزش دور میکردند و میایستاد و لزومی نداشت هزینههای هنگفت بشود.
عضو انجمن مخاطرهشناسی ایران ادامه داد: رویکرد ما برای لغزش رویکرد کاملاً سنتی و استفاده از روشهای صرفاً عمرانی است و آسیب آن را هم میبینیم. بعد از یک بارندگی بنا به دلایل زیادی دچار لغزش میشویم. تعیین محل روستاهای ما ایراد دارد، پوشش گیاهی را از دست میدهیم، و … در شمال کشور خیلی از لغزشها به خاطر این است که ریشه درخت که خودش عامل تقویت زمین است را از بین بردهایم و این لغزشها را تشدید میکند و شریانهای حیاتی را تحت تأثیر قرار میدهد.
مجرب افزود: عاملی به نام ضریب ایمنی وجود دارد که بر اساس فرمول ریاضی نیروهای مقاوم به نیروهای محرک محاسبه میشود. در طبیعت ضریب ایمنی همه چیز یک است. هر گاه که نیروی محرک، اندکی بیش از نیروهای مقاوم شود دامنهها میریزند.
وی هشدار داد: در مناطق سیلزده باید ببینیم تحمل زمین ما چقدر است. آیا بارندگی که اتفاق افتاد نیروهای مقاوم را کم کرد؟ آیا نیروهای محرک قویتر شدهاند و بعد از یک بارندگی چند درصد اینها پتانسیل این را دارند که ضریب ایمنی را زیر یک بیاورند. هر جا ضریب ایمنی به عددی زیر یک بیاید لغزش اتفاق میافتد تا تعادل برقرار شود و ضریب ایمنی یک بشود.
عضو انجمن مخاطرهشناسی ایران در پاسخ به اینکه پس از این لغزشها در بارندگی بعدی چه اتفاقی در لرستان میافتد گفت: نخستین چیزی که باید در نظر داشته باشیم این است زمین سستتر شده است. ممکن است سطح آب زیرزمینی تغییر کرده باشد. ممکن است پاشنه لغزشها و دامنهها شسته شده باشند. چرا تا سیل بعدی صبر کنیم؟ زاگرس لرزهخیز است. ممکن است یک زلزله مثل زلزله سیلاخور یا ناغان یا زلزله اخیر در سرپل ذهاب رخ بدهد و خیلی از این دامنهها میلغزد و پایین میآید.
مجرب یادآور شد: زمین لغزش بزرگ سیمره نشانگر سبقه لغزشی آن نقطه است. اینجا منطقه پرپتانسیلی است و اینطور نیست که دامنه لغزشی آنجا تحریک نشود و خطر لغزش نباشد. اتفاقاً این خطر بسیار زیاد است.
وی در پاسخ به اینکه برای مقابله با این خطر چه کار میشود کرد گفت: دو دسته اقدامها در سطح محلی و ملی داریم. خوشبختانه برای زلزله نقشههای پهنهبندی داریم. اولاً که نقشه پهنهبندی زمینلغزش با مقاصد کاربری عمرانی در کشور نداریم و در اولین قدم نیاز است این نقشهها تهیه شود. البته اینها بعد از اقدامات اولیه برای آن محل خاص است و برای کل کشور انجام میشود. مثلاً دستورالعملی به تازگی برای سازمان برنامه بودجه منتشر کردیم که مربوط به مخاطرات برای تونلهاست و یک فصل بزرگی مختص لغزش دارد.
عضو انجمن مخاطرهشناسی ایران یادآور شد: در سطح ملی آیین نامه ۲۸۰۰ را داریم که نقشه پهنهبندی دارد ولو ناقص. همه قائلیم که این ناقص است و فقط برای ساختمان سازی معمولی به درد میخورد و اگر کسی بخواهد سازه مهم بسازد باید برود طیف ویژه ساختار درست کند که تحلیل خطر را دقیق انجام دهد. اما به هر حال در همان آیین نامه که تهیه کردیم فصل مفصلی از زمینلغزش هست.
مجرب تأکید کرد: مهندس عمران ما وقتی میخواهد سازهای را جانمایی و مکانیابی کند، اولین کارش این است که جای پرخطر برای ساخت سازه نروند و دید کاهش ریسک داشته باشد. دوم اینکه اگر میخواهد سطح کوچکتری را مورد مطالعه قرار دهد باید برای آن ریزپهنهبندی داشته باشیم و قبل از اینکه بخواهد اتفاقی بیافتد در سطحخ محلیتر پهنهبندی بکنیم.
وی ادامه داد: اما در موضوع مورد بحث ما، یعنی جایی که دیگر زمینلغزش اتفاق افتاده است، به آن بزرگ مقیاس و محلی میگوییم. در این مورد اول باید مثل بیماری که به پزشک مراجعه کرده، ببینیم عامل لغزش آب بوده یا جنس یا لایه ضعیف و چکانش این لغزش با زلزله بوده یا انفجار یا ترکیبی از این عوامل؟ باید مطالعهای انجام شود که ساده هم هست، اولین کار زمینشناسی عمومی معمولی است و بعد زمینشناسی مهندسی، بعد انجام عملیات ژئوفیزیک برای اینکه سطح لغزش را پیدا کنیم. اگر سطح لغزش را پیدا نکنیم هر علاجی بدهیم افاقه نمیکند. بعد باید چند گمانه بزنیم و بعد پایش کنیم. اگر پایش نکنیم، چطور بفهمیم سیستم نگهداری که طراحی کردیم، هر چه که هست، چطور عمل کرده است. بعد وقتی که حرکت محو شد و زمین پایدار شد میتوانیم بگوییم در پایدار سازی موفق بودهایم.
عضو انجمن مخاطرهشناسی ایران هشدار داد: با توجه به زمان محدودی که تا سیل بعدی داریم حداقل این است که شناسایی اولیه و اقدامهای اولیه را انجام بدهیم. آن وقت حتی ممکن است تشخیص بدهیم که یک نقطهی خاص، دیگر محل سکونت نیست و مردم باید جانشان را بردارند و بروند.
مجرب یادآور شد: دوم می ۲۰۱۴ یک زمینلغزش در روستای ارگو در بدخشان افغانستان رخ داد که طی آن چهارصد خانه دفن شدند و زیر دهها متر خاک ۲۷۰۰ نفر کشته شدند بدون اینکه یک جسد پیدا شود. اگر عکس ماهوارهای آنجا را ببینید، یک مهندس زمین از هر نوع که باشد، وقتی نگاه کند میتواند قبل از این لغزش، لغزشهای قدیمیتری هم ببیند. طبیعتاً نخستین پرسش این است که با وجود این سابقه برای چه اینجا ساخت و ساز کردهاند و یک روستا را این همه گسترش دادهاند که در قرن بیست و یکم ۲۷۰۰ نفر دفن شوند.
مجرب با تأکید بر اهمیت مکانیابی درست تصریح کرد: پهنه شمال تهران پهنه لغزشی است اما روی بزرگترین زمینلغزشی که در گذشته در دامنه شمال تهران رخ داده دانشگاه واحد علوم و تحقیقات را ساختهایم و آن را دقیقاً روی این زمینلغزش گذاشتهایم. وقتی حرف از مکانیابی میزنیم یعنی این. یعنی مطالعه نکردهایم و الان دیگر نمیشود جلویش را گرفت و تمام شده است.
نظر شما