امیرحسین اللهیاری، مترجم متون کلاسیک و معاصر عربی در گفتوگو با خبرنگار مهر به ترجمه یکی از دشوارترین متون ابن عربی اشاره کرد که در طول تاریخ هیچگاه به زبان فارسی یا زبانهای دیگر ترجمه نشده است. وی در این باره گفت: ترجمه کتاب «عنقای مغرب» اثر ابن عربی را به تازگی به پایان بردهام و تحویل ناشر آن یعنی انتشارات مولی خواهم داد. این نخستین ترجمه از «عنقای مغرب» به زبانهای دیگر است. این متن از زمان نگارش تاکنون به هیچ زبانی ترجمه نشده بود. من مقدمهای مفصل، تقریبا همحجم با خود کتاب نوشته و به ترجمه ملحق کردم. در این مقدمه من شرحی از عرفان نظری و حکمت اسلامی را با زبان ساده به مخاطبان ارائه داده و اصطلاحات عرفانی را تبیین کردهام.
عنقای مغرب و اثبات مهدویت شیعی در تفکر ابن عربی
این مترجم در ادامه درباره واژه «عنقای مغرب» و همچنین محتوای این کتاب ابن عربی، چنین گفت: عنقای مغرب در عرفان نظری یکی از صفات خداوند است. مغرب یعنی فروبرنده و فناکننده. در عرفان اسلامی هر کسی که بیش از اندازه به او اجازه داده شده، سعی کند به شناخت خدا برسد، فنا میشود. شهر هفتم در هفت شهر عشق از منظر عطار نیز «فنا» است.
وی اضافه کرد: ابن عربی «عنقای مغرب» را در اثبات مهدویت نوشته است. برخی شاخههای اهل سنت به مساله مهدویت معتقد هستند، اما مهدویت در نظر آنها به معنای ادامه حضور جسمانی امام عصر نیست. یعنی خداوند پایان ولایت را تضمین کرده است، اما نه به معنای در قید حیات ماندن امام از چند قرن پیش. ابن عربی به عنوان یک سنی مالکی مذهب اعتقاد دارد که مهدویت به معنای مصطلح اهل سنت هم رخ میدهد و هم به معنای ادامه حضور جسمانی آخرین امام است. بنابراین بر عقاید شیعه در این مقوله صحه میگذارد.
اللهیاری در توضیح بیشتر تفسیر ابن عربی از مقوله مهدویت گفت: ابن عربی در شرح مفهوم ولایت آن را به دو گونه ولایت عامه و ولایت خاصه تقسیم میکند. به باور او ولایت خاصه جزئیه در وجود حضرت مهدی (عج) منحصر است و ولایت عامه کلیه در حضرت مسیح (ع) تمام میشود. حضرت مسیح همزمان با امام عصر و پس از ایشان از آسمان فرود آمده و به عنوان سرباز حضرت ولیعصر خواهد جنگید.
«عنقای مغرب» پیچیدگی خاصی داشت
اللهیاری در بخش دیگری از این گفتوگو به پیچیده بودن زبان ابن عربی در کتاب «عنقای مغرب» اشاره کرد: علت ترجمه کتاب این بود که پیچیدگی بیش از حد متنش من را تحریک کرد و به همین دلیل از زمان نگارش این کتاب تاکنون به هیچ زبانی ترجمه نشده بود. پس از انتشار ترجمه رمان «گاه ناچیزی مرگ» علوان، یکی از روحانیونی که سمتی پژوهشی در کتابخانه آستان قدس رضوی داشت، با آقای حسین مفید، مدیر نشر مولی تماس گرفت و گفت که ترجمه «گاه ناچیزی مرگ» را خوانده و از آن راضی بوده و پیشنهاد داد که چون مترجم به خوبی توانسته این رمان را به فارسی برگرداند، ترجمه «عنقای مغرب» را هم کار کند.
وی افزود: به همین دلیل آقای مفید ترجمه این کتاب را به من پیشنهاد داد، اما گفت که متن سختی است و وقتی من آن را قبول کردم، از من پرسید که «آیا مطمئنی که میخواهی کارش کنی؟» درک این متن بدون دانستن حکمت اسلامی واقعا سخت است. به همین دلیل من به ناچار در مقدمه کتاب یکدوره به زبان ساده به شرح حکمت اسلامی از منظر ابن عربی پرداختم.
ترجمه «عنقای مغرب» پاسخی به منتقدان مهدویت است
مترجم کتاب «مواقف و مخاطبات» محمد بن عبدالجبار نفری در بخش دیگری از این گفتوگو با انتقاد از خوانش ایدئولوژیک از تاریخ، اظهار کرد: مساله من در ترجمه این متن فقط پیچیدگی خاص آن بود، اما ترجمه این کتاب پاسخی است به منتقدان مهدویت. عموم کسانی که به نقد مهدویت میپردازند، استنادشان به دادههای تاریخی عصر صفوی است. به باور آنها مساله مهدویت پس از عصر صفوی مطرح شده و تا پیش از آن در جریان مباحث فکری علمای مسلمان نبوده است. این ادعای گزافی است و ناشی از ناآگاهی به تاریخ تفکر.
اللهیاری ادامه داد: به باور منتقدان مهدویت، پس از آنکه سلسله صفوی بر ایران مسلط شد، آنها به دلیل نیازی که به یک ایدئولوژی محکم داشتند، دست به دامان علمای شیعه جبل عامل شدند و این علما پایههای ایدئولوژیک سلسله صفویه را ریختند و کل داستان مهدویت نیز توسط علمای جبل عامل در دربار صفوی طراحی شده است. این در صورتی است که قرنها پیش از صفوی، ابن عربی «عنقای مغرب» را نوشت و البته دو قرن پیش از ابن عربی هم اندیشمندی چون محمد بن عبدالجبار نفری با نگارش کتاب «مواقف و مخاطبات» بحث مبسوطی درباره مهدویت و روایتهای مربوط به آن مانند ۳۱۳ نفر از یاران، خروج مسیج دجال و... میکند. این موارد نشان دهنده پیشینه مباحث مهدویت در میان متفکران در جهان اسلام است.
این مترجم در پایان گفت: من نه به عنوان اثبات کننده مهدویت و نه رد هیچ چیزی به ترجمه «عنقای مغرب» اقدام کردم. مقام من در ترجمه این کتاب، یک پژوهشگر شیعه نبوده است. من این کتاب را ترجمه کردم چرا که جامعه ما به این متن نیاز داشت. باید پژوهشگران بدانند که ریشه عقاید و مباحث مربوط به مهدویت چیست. متاسفانه ما در فهم تاریخ و حتی مطالعه تاریخ بیطرف نیستیم و همه خوانش ما ایدئولوژیک بوده است.
امیرحسین اللهیاری پزشک است و از معدود مترجمان ادبیات معاصر عرب. او همچنین بر ادبیات کهن عرب و حکمت اسلامی احاطه دارد. از دیگر کتابهای منتشر شده او میتوان به این موارد اشاره کرد: ترجمه «کتاب مواقف و مخاطبات» اثر محمد بن عبدالجبار نفری، ترجمه «الکتاب» ادونیس (در سه جلد که مهمترین مجموعه شعر ۱۰۰ سال اخیر عرب است)، ترجمه رمان «گاه ناچیزی مرگ» نوشته محمد حسن علوان، مجموعه شعر «عقاب قله یوشان»، مجموعه غزل «پری خوانی»، ترجمه حیدربابای شهریار به شعر فارسی به نام «سلام بر حیدر بابا»، «بررسی ابعاد چهارگانه سلامت از دیدگاه سازمان جهانی بهداشت در شاهنامه فردوسی» (تز پایاننامه دکتری نویسنده است که در قالب کتاب نیز منتشر شد)، «چشمهای قهوهای تو» و «تنها این را برای تو نوشتهام مریم»، «شرح گل سوری» ترجمه مجموعه مقالاتی مهم درباره ادونیس.
نظر شما