بە گزارش خبرگزاری مهر، سرویس بین الملل- حلیمە ملایی: بعد از شکست هیمنە پوشالین داعش در سوریە، کردهای این کشور کە در جبهه مبارزە علیە تروریست های تکفیری داعشی همسو با دولت دمشق تلاش کردند. بە دنبال گرفتن امتیازاتی از دولت مرکزی سوریە هستند.
کردهای سوریە بە غیر از تقاضای حقوق شهروندی و اجتماعی کە مورد پذیرش دولت بشار اسد نیز هست، مدعی حق خودمختاری برای مناطق شمال و شمال شرقی سوریە می باشند؛ درخواستی کە بە شدت از جانب دولت دمشق و همپیمان های منطقەای سوریە رد شدە است.
در آستانە پنجمین سالگرد شکست داعش در کوبانی توسط کردهای سوریە، در مورد وضعیت مناطق کردنشین سوریە و آخرین تحولات ادلب با دکتر رضا صولت، کارشناس مسائل خارمیانە و ترکیە بە گفت و گو پرداختە ایم کە مشروح آن از نظر می گذرد.
*مذاکره میان کردها و دولت سوریه چرا تا کنون به هیچ نتیجەای نرسیده است؟
از آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ تا کنون دولت دمشق سعی نموده است وضعیت کردهای سوریه را به تقابلی تمام عیار تبدیل نکند زیرا آنها را یک تشکل سیاسی اصلی در میان تشکلهای مردم سوریه میداند و برای دفع تهدیدها می تواند کاربرد داشته باشد.
اما پس از گذشت سالها و رفع زیاد تهدید داعشی ها و تکفیری ها، در شرایطی که اکنون دولت اسد دست بالا را دارد؛ نگاه به کردها و تعیین وضعیت آنها در چارچوب حاکمیت سوریه اهمیت یافته است. بشار اسد معتقد است: «ما دو راه پیش رو داریم، یکی آغاز گفتوگو با آنها و اگر از آن استقبال نکردند، مجبور میشویم برای آزادی مناطق تحت کنترلمان اقدام کنیم».
*بە نظر شما کردها کدام راه را انتخاب می کنند؟
به نظر میرسد که کردها نهایتا گزینه اول را انتخاب نمایند. اما لازم به توضیح است کردها در حالی که متحد آمریکا در بحران سوریه محسوب می شوند و بنا بر دستورکارهای امنیتی واشنگتن عمل می کنند، اما وضعیت حاضر آنها را در شرایط انتخاب و تصمیم گیری نهایی قرار داده است؛ زیرا کردها می دانند دولت سوریه با سیاست ها و برنامه های آمریکا موافق نیست و آن را دخالت آشکار در حاکمیت این کشور می داند؛ از سوی دیگر کردها بیم آن دارند با پشت کردن به آمریکا هم در برابر دولت مرکزی سوریه و هم در برابر ترکیه ضعیف گردند و در صورت درگیری با هر کدام، فروپاشی نتیجه مختوم آن خواهد بود.
در این میان کردهای سوریه احساس تعلق به این خاک و نزدیکی بیشتری به دولت سوریه احساس می کنند و در پی توافق با این دولت هستند. سیپان حمو، فرمانده نیروهای کُرد یگانهای مدافع خلق (یپگ) معتقد است تلاشهایی برای برگزاری مذاکرات انجام شده و موضع دولت بشار اسد مثبت بوده است. همچنین هیئتی از شورای سوریه دموکراتیک به ریاست الهام احمد، رئیس اجرایی این شورا به دمشق برای آغاز گفتوگوها با دولت سوریه عازم دمشق شده اند. به طور کلی گفتگو گزینه غالب دو طرف می باشد اما هستند افراد اثرگذاری که بر گزینه جنگ تأکید می کنند. برای نمونه عائشه حسو رئیس مشترک حزب «اتحاد دموکراتیک کُرد»، که از مهمترین حزبهای حاضر در شورای دموکراتیک سوریه می باشد بارها بر گزینه جنگ با دولت سوریه تأکید نموده است.
*آینده این مذاکرات را چگونه ارزیابی می کنید؟
واقعیت این است کردهای سوریه در بازی پیچیده ای قرار گرفته اند که سر در گم درصدد خارج شدن از آن هستند؛ معادله بازی فوق بدین ترتیب است که با نزدیکی مواضع آمریکا و ترکیه در مسائل سوریه، کردها تمایل به نزدیکی به دولت اسد پیدا می کنند؛ و زمانی که اختلافات میان آمریکا و ترکیه شدت گرفته کردها خود را در وضعیت بهتر دیده و خواستار مقابله با دولت سوریه بوده اند.
با این وجود کردها به خوبی می دانند آمریکا هم پیمان استراتژیک خود در ناتو را به آنها ترجیح خواهد داد و بهتر است گزینه مذاکره با دولت سوریه را جدی تر دنبال نمایند.
*کردهای سوریه بارها اعلام کرده اند که در دوران پساداعش هرگز به وضعیت سابق خود از لحاظ حقوقی، اداری و شهروندی بازنخواهند گشت و تأکید آنها بر منطقه خودمختار فدرالی است. در حالی که دولت سوریه خواست خودمختاری را شدیداً رد می کند، چه راهکاری تاحدودی گره از این معضل باز می کند؟
شورای دموکراتیک سوریه که بازوی سیاسی نیروهای دموکراتیک سوریه است و از حمایت آمریکا برخوردار است، در حدود ۲۷ درصد از شمال سوریه را در اختیار دارد. علاوه بر مناطق کردنشین بخشی از مناطق عرب نشین مانند رقه را نیز در اختیار دارند که به نوعی دست بالا را برای آنها فراهم نموده است.
چنانچه گفته شد کردها به دلایل مختلف مذاکرات را ترجیح می دهند اما به دلیل مبارزه با داعش همچون ارتش دولت سوریه، خود را صاحب حق می پندارند و به دنبال امتیازاتی از جمله به رسمیت شناخته شدن حقوق اقلیت کرد، آموزش زبان کردی و خودمختاری.
این موارد به نوعی نقطه تلاقی و تنش در مذاکرات کردها و دولت سوریه محسوب می شود. دو مورد اول (حقوق اقلیت کرد و زبان کردی) پیش از آغاز بحران نیز تا حدودی برای تحت فشار قرار دادن ترکیه از سوی دولت اسد به رسمیت شناخته می شد اما مورد سوم یعنی خودمختاری تا حدود زیادی مخالفت دولت سوریه و همچنین ترکیه را در پی خواهد داشت که در این وضعیت نابسامان، دولت سوریه نمی خواهد چالش جدی دیگری آغاز نماید.
به دلایل فوق، مذاکرات پیشین کردها با حکومت مرکزی نتیجه ای در پی نداشته است. بر این اساس پیشنهادهایی برای جلب نظر طرفین صورت گرفته که مهمترین آن پیشنهاد «ایجاد یک "منطقه امن" در جوار مرزهای ترکیه» دونالد ترامپ می باشد. هدف از این پیشنهاد پیشگیری از اقدام نظامی احتمالی ترکیه علیه شبهنظامیان کرد است.
واشنگتن به همپیمان خود در سوریه (کُردها) اعمال فشار میکند که در ایجاد «منطقه امن» از خود انعطاف نشان دهند. ولی واقعیت این است که چنین پیشنهادی فقط جنبه موقت دارد و مسأله کردها نه تنها در سوریه بلکه در کل منطقه باید حل شود. با این وجود در وضعیت حاضر راه حل دموکراسی انجمنی میتواند راهگشا باشد. دموکراسی انجمنی با تاکید بر ۴ مشخصه مشارکت نمایندگان همه گروه های مهم قومی در تصمیم گیری های سیاسی، خودمختاری این گروه ها در اداره امور داخلی خود، تناسبی بودن و حق وتوی اقلیت می تواند نحوه رسیدن به یک دموکراسی مطلوب در جامعه چندپاره قومی مثل سوریه با حضور کردها و اعراب فراهم آورد.
*دولت سوریه برای بازپس گیری ادلب، آماده و منتظر ساعت صفر است، تحولات این استان را چگونه می بینید؟ گفتگوهای سه جانبه آنکارا چه تاثیری بر وضعیت ادلب خواهد دارد؟
ارتش سوریه به دنبال بازپس گیری و کنترل کامل ادلب است و آن را حق حاکمیتی خود می داند در حالی که دولت ترکیه می کوشد از طریق رایزنی و بده و بستان با روسیه تا آنجایی که می تواند این منطقه را همچون عفرین و نیز منطقۀ موسوم به «سپر فرات» در شمال سوریه تحت کنترل خود نگه دارد. گفتگوهای ۳ جانبه زمانی به نتیجه خواهد رسید که سوریه در وضعیت رو به ثبات قرار بگیرد؛ در غیر این صورت هر یک از طرفین به دنبال پیاده سازی سیاست های خود خواهند بود و با قدرتمندتر شدن ارتش سوریه این کشور از حاکمیت بی چون و چرای خود برای منطقه دست برنخواهد داشت.
*گفته می شود دولت ترکیه برای اینکه ادلب آزاد نشود و کردها به عفرین دسترسی نداشته باشند، (تا رسیدن به توافق مورد پسند آنکارا) بیش از پیش به گروههای مسلح کمک می کند، نظر شما چیست؟
اردوغان در مراسم افتتاح سال جدید تحصیلی دانشگاههای این کشور تأکید نمود: «ترکیه حتی در صورت عدم رسیدن به یک نتیجه برای ایجاد منطقه امن در شرق فرات، طی دو هفته آینده طرح این عملیات را اجرائی خواهد کرد».
شرایط پیش آماده در این منطقه ارتباط مستقیم با امنیت ترکیه دارد به همین علت این کشور در برابر اتفاقات خلاف امنیت خود کرنش نخواهد کرد و به دنبال امتیازات و اطمینان از کنترل تهدیدات از جانب کردها است.
واقعیت این است که کردها برخلاف گذشته، از تمایل برای مذاکره با ترکیه سخن گفته اند. این تمایل می تواند با میانجیگری آمریکا صورت گیرد. به نظر می رسد مذاکره کردها با دولت ترکیه می تواند مخاطراتی برای دولت سوریه به همراه داشته باشد.
اما آنچه واضح می باشد این است که طرفین به دنبال منافع و امنیت حداکثری خود می باشند و برای حصول آن از ابزارهای مختلفی استفاده می کنند که ترکیه هم از گروه های مسلح بدین منظور بهره می برد. طبق توافقات سوچی نهادهای نظامی و اطلاعاتی ترکیه برای مجاب کردن تحریرالشام به خلع سلاح و یا پیوستن به «جبهه آزادیبخش ملی» در ادلب (متشکل از ۱۱ گروه زیر مجموعه ارتش آزاد سوریه) اقدامات جدی صورت دادند اما با سیاست های دیگر کشورها استراتژی ترکیه نیز تغییر می یابد اما نکته غیر قابل کتمان این است که ترکیه کردهای مستقل را تهدیدی علیه امنیت ملی خود می پندارد و کردهای خودمختار را هرگز نمی پذیرد.
*پلان های A و B و C که ترکیه برای شمال و شمال شرق سوریه مطرح کرده است مخالف و موافقانی در منطقه دارد، اما به نظر می رسید پلان C که همان حضور نیروهای ارتش سوریه و دولت مرکزی در شمال این کشور به جای نیروهای کرد در آن مناطق و زدودن خطر کردهای نزدیک به پ ک ک است؛ بیشتر طرف ها را راضی نگه می دارد. آینده ای برای توافق ترکیه با دولت سوریه در این رابطه متصور است؟
سیاست بین الملل و روابط میان واحدهای سیاسی بر مبنای مقتضیات روز صورت می پذیرد. واحدهای سیاسی که عقلانیت و پیگیری منافع ملی را سرلوحه سیاست خارجی خود قرار داده اند به خوبی می دانند که پافشاری بر سیاست پیشین، شکست و از دست دادن منافع را منجر می شود. ترکیه به عنوان واحد سیاسی خردگرا، امروز برای تامین منافع ملی خود سیاست هایش در باره سوریه و منطقه را متناسب با تحولات داخلی سوریه تغییر دهد و توافق با دولت بشار اسد نیز امکانپذیر است. اما در مورد آینده این روابط چند نکته حائز اهمیت است:
-موجودیت مستقل کردی در سوریه برای ترکیه قابل پذیرش نیست و همواره همچون آتش زیر خاکستر بوده است.
-سیاست های دولت سوریه و تحولات روابط ترکیه و سوریه از زمان شکل گیری بحران در این کشور.
-حضور و نفوذ سایر قدرت ها در سوریه از جمله روسیه و ایران.
-امکان قدرت یابی گروه های تندرو و تکفیری که در تقابل با سیاست های کلی آنکارا است.
بنابراین آینده روابط و اجرای پلان های مطرح شده تا حدود زیادی بستگی به میزان ثبات داخلی سوریه دارد. سوریه بی ثبات و ناامن اجرای پلان هایی که ترکیه به طور غیر مستقیم و از طریق حمایت از گروه های مدنظر را دنبال می کند، اجرایی می کند اما سوریه با ثبات امکانپذیری اجرای پلان های نزدیکی به دولت اسد را فراهم می آورد. اجرای پلان ها تا حدودی مبتنی بر حل سایر معادلات است و نه یک برنامه از قبل تعیین شده و قابل اجرا.
*در پنجمین سالگرد محاصره کوبانی هستیم، شهرهای زیادی به اشغال داعش درآمدند و دوباره آزاد شدند، هیچ کدام مانند کوبانی نماد مقاومت مردم سوریه و رمز (آغاز پایان داعش) نشد، چرا؟
محاصره شهر کردنشین کوبانی (عین العرب) در شمال سوریه و واقع در مرز ترکیه از روزهای ۱۳ تا ۱۶ سپتامبر سال ۲۰۱۴ آغاز شد. مقاومت این شهر در برابر داعش که در آن زمان در اوج قدرت خود به سر می برد هیمنه داعش را زیر سوال برد.
پیوستن زنان، مردان سالخورده و حتی نوجوانان به YPG و YPJ و نبرد با داعش که حدود شش ماه (تا ۱۵ مارس سال ۲۰۱۵) به طول انجامید و در نهایت شهر کوبانی و روستاهای اطراف آن از اشغال و تهدید داعش آزاد شدند. ماندگاری این شهر به عنوان نماد مقاومت مردم سوریه به این دلیل است که تا ماه ها هیچ حمایتی از این شهر صورت نمی گرفت و این مقاومت حماسه گونه تأثیری بی نظیر بر اذهان و سیاست ها و موضع گیری های طرف های درگیر در بحران گذاشت تا این مقاومت به عنوان «آغاز پایان داعش» بر زبان ها بیفتد.
*علی رغم تصمیم آمریکا برای خروج از شمال سوریه می بینیم هر روز به تعداد نیروهای آمریکایی در آن منطقه افزوده می شود. دلایل این افزایش نیرو چیست؟ آیا برای جلوگیری از گسترش نفوذ روسیه و ایران است؟
آمریکا طرحی برای افزایش نیرو در سوریه ندارد و اعزام نیروی جدید احتمالا جزو گروه ۸۰۰ تا ۱۵۰۰ نفره ای خواهند بود که متحدان اروپایی آمریکا متعهد به اعزام آنها برای رصد کردن منطقه امن سوریه شده اند.
واقعیت این است که با نیروهای کم آمریکا در سوریه موضوع کنترل گسترش نفوذ روسیه و ایران تا حدود زیادی کمرنگ می شود و آمریکا سعی دارد از سایر ابزارها جهت کنترل نفوذ این کشورها بهره ببرد. آمریکای ترامپ به دنبال هزینه اضافه برای بهره برداری سایرین نیست؛ به عبارتی سواری مجانی اروپا، اعراب و سایر متعهدان در دوران ترامپ تا حدود زیادی به اتمام رسیده است.
*آمریکا با کردهای عراق رابطه خوبی دارد. حتی قبل از سال ۲۰۰۳ و تشکیل دولت خودمدیریتی در شمال آن کشور با احزاب سنتی آنجا ارتباط و همکاری داشت. اما بعد از حمله داعش به سوریه با کردهای سوری ارتباط گرفت و آنها را همپیمان خود عنوان کرد، در صورتی که کردهای سوریه دارای احزابی با قدمت چند دهه هستند و قبلا آمریکا اسمی از آنها نمی برد. آمریکا از شمال سوریه و کردهای این منطقه چه می خواهد؟
آمریکا با گسترش بحران سوریه به شمال و شمال شرق این کشور به دنبال نفوذ و عمق استراتژیک برای خود بوده است. بدین منظور به دلیل حضور کردها در این منطقه نزدیکی و تسلیح آنها در دستور کار قرار گرفت. بهرهگیری از تواناییهای نظامی کردها در عرصه تحولات نظامی سوریه نیز از دیگر دلایل حمایت آمریکا از کردها بوده است.
اما به طور کلی آمریکا نفوذ در سوریه در چارچوب حمایت از این گروه برای خود میسرتر می دید. طرح خاورمیانه بزرگ که کشورها بر اساس ملیت های مشترک مرزبندی می شدند نیز همواره در سیاست های آمریکا دخیل بوده است و می تواند از دیگر دلایل این حمایت باشد. امتیازگیری از ترکیه نیز در این میان از دیگر اهداف است.
نظر شما