خبرگزاری مهر - گروه استان ها، هادی نجف زاده: نیمی از هفتمین ماه سومین فصل سال ۱۳۰۷ شمسی گذشته است؛خانواده سپهری در کاشان از نوزاد تازه متولد شده خوشحال هستند. مادر شاعر سهراب، شادمان از تولد نوزاد خود آن را به دست میرزا نصرالله خان سپهری می سپارد، پدری هنرمند که نخستین رئیس اداره تلگرافخانه کاشان است.
سهراب با بازی های کودکانه در خانه باغ های آن زمان کاشان و سیاحت آسمان کویر از پشت بام های خشت و گلی، دوران کودکی خود را پشت سر گذاشت؛ وی دوران ابتدایی خود را در مدرسه خیام کاشان گذراند و در مهر ۱۳۱۹ پای به دبیرستان گذاشت. بعد از آن سختی هجرت را به جان خرید و رهسپار تهران شد و وارد دانشسرای مقدماتی شد. سهراب در سال ۱۳۲۲بعد از سپری کردن دوره دانشسرا، به استخدام اداره فرهنگ کاشان در می آید و در آنجا با مشفق کاشانی آشنایی و دوستی برقرار می کند.
مقدمه استاد مشفق کاشانی بر اولین اثر سهراب سپهری
یک کاشان شناس با اشاره به چاپ اولین اثر سهراب سپهری در سال ۱۳۲۶ اظهار داشت: اولین اثر سهراب سپهری در سال ۱۳۲۶ بنام «در کنار چمن یا آرامگاه عشق» در کاشان و در ۲۶ صفحه به چاپ رسید.
اصغر شاطریان با بیان اینکه این کتاب در اندازه رقعی چاپ شد، ابراز داشت: بر روی جلد کتاب تصویر سهراب سپهری و در صفحه بعد نام کتاب و نویسنده حک شده بود.
وی افزود: سهراب این کتاب را تقدیم به روحی می کند که تا آن زمان موجب اضطراب و آشفتگی روحی او شده بود.
این کاشان شناس اظهار داشت: استاد مشفق کاشانی به دلیل رفاقت نزدیک خود با سهراب، مقدمه ای یک صفحه ای بر آن می نویسد و مطالعه داستان» آرامگاه عشق« را که پرده های گوناگون زیبایی های طبیعت، عشق و آرزو، خاطرات جوانی و یأس و ناامیدن است را توصیه می کند.
شاطریان افزود: این مجموعه داستان در قالب مثنوی بلند عاشقانه که ۳۹۳ بیت می باشد، تحت تأثیر «زهره و منوچهر» ایرج میرزا سروده شد.
مقدمه استاد مشفق کاشانی به اولین اثر سهراب سپهری
صفحه نخست مثنوی عاشقانه سهراب سپهری _ کاشان ۱۳۲۶
سپهری در سال ۱۳۳۰ نخستین مجموعه شعر نیمایی خود را به نام مرگ رنگ منتشر کرد. در سال ۱۳۳۲ از دانشکده هنرهای زیبا فارغالتحصیل شد و نشان درجه اول علمی را دریافت کرد. در همین سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود و نیز دومین مجموعۀ شعر خود را با عنوان زندگی خوابها منتشر کرد؛ وی در آذر ۱۳۳۳ در اداره کل هنرهای زیبا (فرهنگ و هنر) در قسمت موزهها شروع به کار کرد و در هنرستانهای هنرهای زیبا نیز به تدریس میپرداخت.
نقاشی پیشه سهراب و شعر همدم تنهایی او شده بود
سهراب سپهری همچنین کارهای هنری خود را در نمایشگاهها به معرض نمایش میگذاشت. وی در سال ۱۳۴۱ از تمامی مشاغل دولتی به کلی کنارهگیری کرد تا نقاشی را پیشه کند و تنهایی خود را با شعر سپری کند. پس از این سهراب با حضور فعالتر در زمینه شعر و نقاشی آثار بیشتری آفرید و راه خویش را پیدا کرد. وی با سفر به کشورهای مختلف ضمن آشنایی با فرهنگ و هنر آنها نمایشگاههای بیشتری را در آن کشورها برگزار نمود.
سهراب سپهری اوقات فراغت خود را غالبا در مزرعه گلستانه در نزدیکی روستای چنار کاشان و در باغ شخصی یکی از دوستان خود سپری می کرد و در اشعار خود نیز به مزرعه گلستانه اشاره نموده است.
براستی که هنوز «در گلستانه چه بوی علفی می آید«.
گلستانه سهراب سپهری. نزدیک مشهد اردهال. روبروی روستای چنار. کنار جاده اصلی
سپهری انسان مسلمان، موحد و شاعری فرهیخته بود
امام جمعه مشهد اردهال در گفت و گو با مهر، با بیان اینکه سهراب سپهری وصیت کرده بود که در آستان شهید اردهال دفن شود، اظهار داشت: سهراب یک انسان مسلمان، موحد و شاعری فرهیخته بود که دارای زندگی ساده ای بود و برای شفاعت به حضرت سلطانعلی ابن امام محمد باقر متوسل می شد.
حجت الاسلام والمسلمین مهدی سلیمانی اردهالی با اشاره به اینکه سهراب نسبت به انجام فرائض دینی و نماز کوشا بود، افزود: آنچه باعث رنجش است، حجاب برخی از زائران سهراب سپهری است که با بارگاه شهید اردهال سنخیت ندارد.
دیدگاه های سهراب سپهری انسان مدارانه بود
یک استاد دانشگاه در گفت و گو با مهر، ضمن اشاره به خصوصیات شخصیتی سهراب سپهری اظهار داشت: سهراب هنرمندی جستجوگر، تنها، کمال طلب، فروتن و خجول بود که دیدگاه انسان مدارانهاش بسیار گسترده و فراگیر بود.
محمد مشهدی نوش آبادی با بیان اینکه آثار وی همیشه با نقد و بررسیهایی همراه بودهاند، ابراز داشت: نگاه سپهری به خدا، جهان، طبیعت و انسان از تجارب معنوی و عرفانی شخصی اش حکایت دارد.
وی با اشاره به اینکه سهراب سپهری انسان را به درک عمیقتر هستی، زندگی معنوی و صلح آمیز فرامی خواند، افزود: بیان وی از طرفی لطیف و ملموس و از طرف دیگر درگیرنده نماد و اسطورهها و تعالیم دینی و اخلاقی شرق و غرب است که سپهری خود آنها را تجربه کرده و برای انسان امروز به ارمغان گذاشته است.
مشهدی نوش آبادی اظهار داشت: این نگاه همچنین در هنر نقاشی وی نیز متجلی است به نحوی که امروزه آثار نقاشی سپهری یکی از مهمترین و ارزشمندترین آثار نقاشی معاصر ایران محسوب میشود.
سهراب سپهری در این زمان نیز با اقبال خاص و عام مردم جامعه ی ایران و همچنین دیگر ملل مواجه است که این موضوع تهیه خوراک فکری شایسته ای را از طرف دانشمندان برای دوستداران این شاعر و نقاش معاصر طلب می کند. برای اندیشیدن در اندیشه های سهراب سپهری هیچ وقت دیر نیست چون جادویی در کلام خوش سهراب سپهری نهفته است که مخاطبان خود را در همه دوران ها خواهد داشت.
سهراب سپهری در شهر خود غریب است
یک کارشناس رسانه با بیان اینکه سهراب سپهری با وجود شهرت فراوان خود بین مردم و محققین داخلی و خارجی در شهر خود غریب است، اظهار داشت: سهراب سپهری شاعرترین نقاش کاشانی و نقاش ترین شاعر ایرانی است و با اینکه در همه جا مرسوم است برای بزرگان علم و فرهنگ و هنر در سالروز تولد یا مرگشان یاد آنها گرامی داشته شود، سهراب در کاشان و در زادگاهش غریب و مهجور است.
وحید مدرس زاده با بیان اینکه شعر سهراب در بین علاقمندان به ده ها زبان زنده دنیا ترجمه شده است و نقاشی های او جز برترین و گرانترین آثار هنری حال حاضر ایران است، ابراز داشت: انتظار است حداقل در خود کاشان که زادگاه این شاعر پرآوازه ایران زمین است مسئولین محلی فکر به حال میراث معنوی او بکنند.
وی با اشاره به قطعه ای از شعر سهراب سپهری افزود: شاید سهراب پیش بینی این روزها را می کرد که این گونه سرود:
اهل کاشانم....
اما شهر من کاشان نیست....
شهر من گم شده است!
سهراب سپهری در زمان و مکان نمی گنجد، آنچه از او به یاد مانده است برای ایران و تاریخ ایران است. شعر زلال او نشانی از آب و آیینه دارد و نقاشی های زیبایش به گستردگی تاریخ است. آنچه او را متمایز کرده است در همین شفافیت و زلالی شخصیت سهراب سپهری است، به نحوی که بعد از سال ها هم هنر او خریدار دارد.
به همین دلیل است که یک نقاشی رنگروغن روی بوم سهراب سپهری که فاقد عنوان و در ابعاد ۳۰۰×۱۰۰ سانتیمتراست، در حراج تهران با ارزش ۵.۱ میلیارد تومان فروخته می شود تا گرانترین اثر این هنرمند معاصر تاکنون لقب گیرد.
آثار سهراب سپهری همگانی و عام است
یک کارشناس ادبیات فارسی هم با بیان اینکه سهراب در شعرهایش با نوعی سادگی و ایجاز خود را به عنوان شاعری طبیعت گرا معرفی می کند، اظهار داشت: این روحیات از او فردی شهرگریز ساخته بود که سرخوشی های شاعرانه اش را با محوریت فردگرایی و طبیعت گرایی بازنمایی کرده بود.
علی رئیسی با اشاره به اینکه سادگی آثار سهراب سپهری باعث شده است که شعرهای او برای عموم مردم قابل استفاده باشد، ابراز داشت: در نگاه سهراب سپهری، خدا محدود به بازه خاص مثل لحظات اذان و محدود به مکانی خاص مثل اماکن مذهبی و گردش تسبیح در دست انسان نبود.
وی افزود: خدای سهراب را می توان در لابلای برگ درختان، در زلالی آب و گرمی خاک کویر و در میان روزمرگی های انسان حس کرد.
رئیسی با بیان به اینکه عده ای برداشت گفتمان عرفان شرقی را از آثار سهراب سپهری دارند، افزود: در واقع این برداشت نشان از نوعی نوستالژی در شعرهای آثار سهراب است که با عاشقانه های او ترکیب شده است.
سهراب سپهری همیشه به زادگاهش عشق می ورزید وتمامی کوه و دشت این دیار کهن را پیموده بود؛ او به اندازه کسانی چون حافظ و سعدی بر تارک فرهنگ، ادب و اندیشه این مرز و بوم می درخشد.
وی سرانجام در اولین روز از دومین ماه سال ۱۳۵۹ در اثر بیماری در تهران درگذشت ولی آثار ماندگار او برای همیشه در تاریخ ایران به یادگار مانده است. پیکر او توسط دوستان و آشنایان که کمتر از انگشتان دست بودند در صحن امامزاده سلطانعلی بن امام محمد باقر (ع) مشهد اردهال دفن شد.
هنرمندان کاشان به رسم هر ساله ۱۵ مهرماه و در سالروز تولد شاعر آب و آیینه بر سر مزار او جمع می شوند و یا و خاطره او را گرامی می دارند.
نظر شما