به گزارش خبرگزاری مهر، نشست «دوشنبه های نقد تئاتر» شامگاه دوشنبه ۲۰ آبان برای نمایش «برگشتن» به کارگردانی حسین مسافرآستانه، در تالار چهارسوی تئاتر شهر توسط کانون ملی منتقدان تئاتر ایران برگزار شد. رضا آشفته یکی از منتقدان حاضر در نشست پرداختن به مقولۀ جنگ را یکی از مهمترین موضوعاتی دانست که هنوز آن طور که باید و شاید در این زمینه فیلم، تئاتر و سریال درخور تامل در حد چشمگیری تولید نشده اما در تمام دنیا به جنگ های مهم بارها پرداخته و آثار ماندگاری در این زمینه تولید شده اند و در اینجا بسیاری فقط به دنبال فرصت بوده اند اما با تفکر و کشف تازه به دنبال بیان دردها و آسیب های جنگ هشت ساله نپرداخته اند و از سوی دیگر نیز مسوولان نیز فضا را برای پرداختن به موضوعات واقعی و کارآمدتر باز نگذاشته اند به همین دلیل نمایشنامه های اندکی در این زمینه نوشته و اجرا شده اند.
در ادامه نشست حسین مسافر آستانه کارگردان برگشتن که خود سالها در حوزه تئاتر مقاومت به عنوان مدیر و کارگزار فرهنگی فعال بوده است درباره اینکه چرا آثار اصیل کمتر درباره این موضوع بسیار مهم خلق و اجرا شده است؟، گفت: بیشتر آثار در این حوزه مناسباتی تولیده شده اند و هنرمندان دغدغه مندی را برای حضور در این عرصه مدنظر قرار نداده اند و کمتر ما شاهد هنرمندانی بوده ایم که با مطالعه در این باره دقیق شده اند و همچنان مسائل ناگفته در زمینه جنگ تحمیلی باقی مانده است و باید به دنبال چیزهای ناگفته شده باشیم و بنابراین آنچه هم گفته شده آنقدر تکراری است و زبان و شیوه تازه ای را هم برای گفتن همان تکرارها کمتر یافته ایم و این خود دلیل آشکاری برای خلق نشدن آثار درجۀ یک در این زمینه است.
وی با اشاره به اینکه در نمایش برگشتن هم شاید به لحاظ موضوعی نکتۀ تازه ای در میان نباشد اما سعی کرده اند در زبان اجرا شکل نسبتا متفاوتی را به کار گیرند که البته در این باره باید تماشاگران نظر بدهند و در این خصوص افزود: ما به دنبال بیان کمینه گرا برآمده ایم و در طول تمرین ها مدام گفته ایم که بازیگران چه ها را انجام ندهند تا بتوانیم با حذف زوائد به یک اجرای شسته رفته برسیم و در ضمن در طراحی هم نخواسته ایم به مکان ها بپردازیم بلکه از بازیگران خواسته ایم با میزانسن هایی در آن واحد تداعی گر یک یا دو مکان در یک لحظه از اجرا باشند و همچنین در نهایت خواسته ایم با تماشاگران برخورد مشارکتی داشته باشیم.
علی جعفری با اظهار تاسف از اینکه نمایش «زنان آشویتس» کار علی صفری در تماشاخانه شهرزاد به دلیل نداشتن تماشاگر تعطیل شده است، در ابتدا اعلام کرد که این متن حرف تازه ای ندارد و با آنکه نیاز به مطالعات آن چنانی هم در این رابطه نیست، گفت: در این متن با دو سطح مواجهه هستیم، یکی آنها که با سرزمین ویران مواجه هستند و دوست دارند در همان حس و حال باقی بمانند و دوم اینکه آنهایی که دوست دارند این سرزمین ویران آباد و زندگی در آن جاری شود. مثل ققنوس باید از این سرزمین سوخته بیرون بیاید و در مقابلش همان هایی هستند که ستاد معین خرمشهر را ستاد لعین می دانند... جایی که این دو نقطه نظر به هم نزدیک می شوند نقطه قوت کار است و این نقطه مهمی است.
وی در ادامه تاکید کرد که ما داریم کار شما را می بینیم و با ذهنیت شما هم آن را تا پایان دنبال می کنیم و هیچ نوع مشارکتی در این باره شکل نمی گیرد. ما حتی نتیجه آن را هم می بینیم و این نمایش مشارکتی نیست و از این جریان اتفاق بکری هم بیرون نمی آید.
ما مدعی تئاتر مشارکتی نیستیم بلکه ما داریم یک فضایی را می سازیم و بی آنکه ما نسخه بپچیم و پاسخی بدهیم، سعی می کنیم همه چیز در زمان دیدن کار به مخاطبان واگذار شودمسافرآستانه نیز پاسخ داد که شاید منظورم را درست بیان نکرده باشم ما هم مدعی تئاتر مشارکتی نیستیم بلکه ما داریم یک فضایی را می سازیم و بی آنکه ما نسخه بپچیم و پاسخی بدهیم، سعی می کنیم همه چیز در زمان دیدن کار به مخاطبان واگذار شود. در اینجا بازی واقعیت، حقیقت و خیال در حال انجام است و سعی کرده ایم به ساده ترین شکل اجرایش کنیم و حتی عامی ترین تماشاگران هم بتوانند از آن درک و دریافتی داشته باشند.
جعفری در عین حال بر این باور است که اینها در زمینه میزانسن اجرای کمینه گرا و طراحی استلیزه ممکن هست و امتیازی برای کار محسوب نمی شود. او همچنین شخصیت عماد سمپات همه حاضران در نشست دانست که او در مقابل آقای راشدی به دنبال ساخت و ساز و آباد کردن آن منطقه جنگی در خرمشهر است و نوع میزانسن و شخصیت پردازی هم چنین است.
مسافرآستانه به تماشاگرانی اشاره کرد که به دلیل پرداختن به آقای راشدی که در برابر این ساخت و سازهه مقاومت می کند، بعد از دیدن کار از او تشکر کرده اند هر چند خودش تحت تاثیر این تشکرها نیست.
جواد نوری تهیه کننده نمایش «برگشتن»، پرداختن به موضوع مادران و همسرانی را که عزیز مفقود شده دارند تکراری دانست اما پرداختن به مناطق جنگی که باید اتفاق تازه ای در آنها بیفتد، به ویژه خرمشهر را برای نخستین بار دانست که البته خود او و خیرالله تقیانی پور پیش از این خیلی کمرنگ در نخسه اولیه همین متن (یک تابلوی زرد) به آن پرداخته و این متن برای دوم (به نام پیدا و ناپیدا) نیز با تغیراتی اجرا شده و حالا برگشتن برداشت سوم از آن هست که اتفاقا در آن بر خرمشهر بیشتر تاکید می شود.
علی جعفری در ادامه پرسید «آیا در این کار خرمشهر اصالتی دارد؟» که نوری در پاسخ گفت: نمی خواستیم اصالتی پیدا کند.
جعفری افزود: بالاخره این فقط مساله خرمشهر و آبادن نیست بلکه تمام مناطق جنگی در جنوب و غرب کشور دچار چنین قضیه ای شده اند و باید بشود همین موضوع را با پرداختن به یک نقطه مانند خرمشهر به دیگر نقاط درگیر با جنگ تعمیمش داد.
وی در ادامه به شخصیت پونه، دختری که در شناسنامه اش تاریخ تولدش از ازدواج پدر و مادرش جلوتر است اشاره کرد که در جایی او ول می شود اما پرداختن به این شخصیت همچنان با اهمیت است. جعفری به موسیقی اشاره کرد که کارکرد درستی در اجرا یافته اما در جاهایی بهتر است که کمتر بشود و در جاهایی نیازمند سکوت هستیم و در عین حال طراحی منوچهر شجاع دیگر برای خود صاحب نشانه های مشخص است و با دیدن کارهایش می شود آن را تشخیص داد که هر بار به درستی به آنچه در متن و اجرا لازم هست شکل می بخشد.
رضا آشفته در ادامه به شخصیت های تکثیر شده مادرانی پرداخت که هر کدام به نوعی فرزندانشان را در جنگ از دست داده اند و حالا با ورود امیری یا پسر همه این مادران، نیاز و ضرورت این پسری که باید کمک حالشان باشد در سنین پیری را یادآوری می کنند و این قضیه تمثیلی می شود برای همه مادرانی که نمی خواهند نشانه های جنگ کاملا پاک بشود و حتی اگر هم چنین باشد اما در تاریخ و در خاطرۀ جمعی ما ایرانیان بقایای این جنگ بنابر نظریه یونگ روان شناس در ناخودآگاه جمعی ما باقی می ماند چنانچه حملۀ مول پپس از هفتصد سال هنوز هم در خاطرۀ جمعی مردمان تحت این جنگ باقی است.
وی در عین حال میزانسن های کمینه گرا و مهندسی حرکات متفاوت و ضد رئالیستی را گزینه مناسبی برای دیدن یک اثر متفاوت تلقی کرد که فعلا بازیگران به دنبال ازبر کردن و عملی ساختن این حرکات دقیق و پیچیده برآمده اند و هنوز آن طور که باید و شاید متوجه عمق یافتن مسیرها و حرکات نیستند که دقیقا در اینجا چه نگاه متفاوتی ذهن و روان مخاطب را به چالش خواهد کشید و بعد از چند روز از اجراهای اول که بگذرد کم کم این حس و حالت فضا را لبریز می کند و تماشاگران بهتر در جریان این امور قرار می گیرند چون در اینجا بیشتر از روابط حسی و عقلانی به دنبال یک رابطه شهودی همه چیز مهندسی شده است و ما از منظر روح باید متوجۀ این آدمها باشیم و فعلا مرکز ثقل و زوایه دید معلوم نیست که دقیقا از کجا متوجۀ این موضوعات باید بشویم. شاید یک فرد و شاید کل این آدمها باید در ایجاد این مرکز ثقل برای هماهنگی و ایجاد فضا به چنین حس و حالی نزدیک تر بشوند. در عین حال بازیگران هم تا الان با سخت گیری هایی مواجه بوده اند که حرکات زائد نداشته باشند اما اکنون وقت آن هست که کمی آزاد بشوند تا بتوانند بازی خلاقۀ خودشان را به کار گیرند و رنگ و بوی کار هم پر رنگ تر بشود.
نمایش «برگشتن» نوشته خیراله تقیانیپور با دراماتورژی مرتضی شاهکرم و کارگردانی حسین مسافرآستانه ساعت ۱۹:۳۰ در سالن چهارسو روی صحنه است. فرید قبادی، شیرین بینا، مجید رحمتی، علی غابشی، فاطمه رادمنش، ابتسام بغلانی، ماهان عابدی، طاها عابدی و پونه شاملو بازیگران این اثر نمایشی هستند.
عکس از سمیه میری است.
نظر شما