خبرگزاری مهر-گروه هنر- نیوشا روزبان: منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما در نخستین گفتگوی مشروح رسانهای خود، ضمن مرور برخی فعالیتها و سیاستهای کلان خانه سینما در دوران تصدیگری خود، به بخشی از حواشی و سوءتفاهمها نیز پاسخ گفت.
شاهسواری در بخش نخست این گفتگو درباره فعالیتها و اهداف این نهاد صنفی و حواشی که این روزها گریبانگیر سینمای ایران شده است، توضیحاتی ارائه کرد و مشخصاً به موضوعاتی مانند بیمه «سرمد» که عهدهدار بیمه تکمیلی سینماگران شده و حواشی بسیاری به همراه داشته است، فعال شدن کمیته تطبیق برای غربالگری اصناف که موجب نگرانی بسیاری برای اعضای «خانه سینما» بود، بحث حواشی برگزاری انتخابات هیات مدیره «خانه سینما»، دریافت مالیات از هنرمندان، ورود «خانه سینما» و سینماگران به مباحث سیاسی و نسبت دولت با سینما پرداخت.
در بخش دوم و پایانی این مصاحبه مدیرعامل خانه سینما درباره اصلاح اساسنامه خانه سینما، قرارداد تیپ و چگونه اجرایی شدن آن توضیحاتی ارائه کرده است که در ادامه میخوانید؛
* خانه سینما وقت و سرمایه بسیاری را برای نگارش قراردادهای تیپ هزینه کرده است، این امر چه زمانی به مرحله اجرا میرسد و آیا همه صنوف نسبت به اجرایی شدن این قراردادها رضایت دارند؟
همه صنوف خانه سینما، در طراحی قرارداد شرکت داشتند، در واقع پیش از نگارش این قرارداد، نیازسنجی لازم صورت گرفته است، به این شکل که کمیتهای زیر نظر هیات مدیره تشکیل شده و از نمایندگان صنوف دعوت کردهایم تا نیازهای صنف خود را اعلام کنند. بعد از نیازسنجی، این نیازها تبدیل به قواعد حقوقی شد و مطابق تجربههایی که وجود داشت، آن را تبدیل به یک قرارداد واحد کردند. فکر میکنم نسخه نهایی قرارداد تیپ با برخی از اصناف مورد گفتگو قرار گرفته است. اما اینکه این قرارداد چه زمانی اجرایی میشود هنوز مشخص نیست.
* اصلاح اساسنامه خانه سینما در چه مرحلهای قرار دارد؟
استخوانبندی و اسکلت اساسنامه خانه سینما متعلق به ۲۸ سال قبل است و در طول سالها اصلاحات کوچکی در آن ایجاد شده است، اما تغییر شکلی مهمی در آن بوجود نیامده است. ما با پرسشهایی جدی روبرو هستیم، اول اینکه آینده سینمای ایران و آینده خانه سینما و نقشی که میخواهد در سینمای ایران بازی کند به چه ساختاری احتیاج دارد؟ و در چه حوزههایی باید فعالیت کند؟ بنابراین یک گروه دانشگاهی ماموریت پیدا کردند، که براساس گفتگوها و بررسیهای مفصل (که چندین جلد شده است) یک سناریو ساختاری را برای خانه سینما پیشبینی کند.
هیات مدیره خانه سینما این پیشبینی را کرده است که تا قبل از مجمع عمومی اردیبهشت ۹۸، جلسه فوقالعادهای را برگزار کند و اساسنامه را به تصویب مجمع عمومی خانه سینما برساند که انتخابات براساس آن اساسنامه صورت گیرداین ساختار با برخی از موقعیتهای اساسنامه فعلی متفاوت است و باید گفت اساسنامه فعلی ظرفیت حقوقی این ساختار را ندارد. در مجمع عمومی که در مرداد ماه برگزار شد یکی از ماموریتهای جدی که به هیات مدیره ابلاغ شد، اصلاح اساسنامه فعلی است و بلافاصله هیات مدیره، با همراهی چند وکیل مبرز چندین پیشنویس آماده کرده است.
مبنای همه این گفتگوها این است که در خانه سینما هم باید از همه شئون سینما و فعالین سینما مراقبت کنیم، حتما باید به رونق سینما و صنعت تصویر کمک کنیم و بهدنبال ارتقاء دانش فنی و کیفیت آثار تولید شده باشیم. برای این ۳ هدف یا ۳ ماموریت یا ۳ انگیزه اصلی، باید حقوق و تکالیفمان معلوم شود، یعنی باید نسبت به احقاق حقوقمان به شکل کلی مصر باشیم و امکانات و ساختار پیگیری این حقوق را فراهم کنیم و از طریقی نیز بتوانیم به تکالیف خودمان در برابر اصناف، اعضا و بیرون از خودمان عمل کنیم.
اساسنامه مورد نظر براساس مواردی که گفته شده در حال طراحی است و فکر میکنم که میتواند دستاورد مهمی باشد. هیات مدیره خانه سینما این پیشبینی را کرده است که تا قبل از مجمع عمومی اردیبهشت ۹۸، جلسه فوقالعادهای را برگزار کند و اساسنامه را به تصویب مجمع عمومی خانه سینما برساند که انتخابات براساس آن اساسنامه صورت گیرد.
* اساسنامه نهایی باید به تصویب وزارت کار هم برسد؟
خیر. اساسنامه خانه سینما باید به تصویب تشکیلات حقوقی و اداری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برسد.
* برویم سراغ یکی دیگر از چالشهای اصلی سینماگران یعنی نظامنامه اکران؛ اساساً ورود دولت در این زمینه را چه اندازه مناسب میدانید؟
در مجموع اعتراضاتی که از سوی همکاران خوب من به نظام نامه اکران میشود، همیشه طرف گفتگو دولت بوده است و مطالبات نیز از دولت است. از دولت هم طلب عدالت، حمایت و امکانات میکنند، بنابراین از لحاظ روانی هنوز تعلق خاطری در آحاد فعالان وجود دارد که با دولت میخواهند برسر این موضوع گفتگو یا مجادله کنند.
باید حلقههای دخیل در نظام نمایشی را به شدت کاهش دهیم و نسبت فیلم و سالن را مستقیم کنیم، از نظر من این تصویری که از نظام توزیع داریم پاسخگوی سینمای ایران نیستاما شورای صنفی اکران مطلقاً یک نهاد بین صنفی است و درست است که دولت در این شورا نماینده دارد، اما نقش آحاد صنفی که در این شورا حضور دارند بیشتر از نماینده دولت است. باید این مساله را مورد توجه قرار دارد که بالا رفتن هزینه تولید و تمرکز برگشت این سرمایه و این هزینههای صورت گرفته در فیلم، تنها از گیشه سینما است و بحران اصلی ما همینجاست.
ما باید بتوانیم بازار امن برای محصولات فرهنگی ایجاد کنیم و برای بازار امن نیازمند بازار وسیع هستیم، بازار وسیع در حال حاضر با پلتفرمهای دیجیتالی که آمده است شکل و شمایل دیگری پیدا کرده است. هنوز در این زمینه کار جدی نکردهایم. جهان این تغییرات را پذیرفته است و درآمد بیشتری را از طریق ایجاد بازارها نسبت به گیشه بدست میآورد.
نکته دیگر این است که تعداد سالنهای نمایش ما که بخش عمدهای از گردش مالی سینمای ایران روی دوش آنها است و میتوان گفت بیش از ۸۰ درصد از کل فروش ایران از تعداد محدودی پردیسهای سینمایی تامین میشود که، ظرفیت محدودی برای نمایش فیلم دارند. ما بهعنوان صنف باید بین بازار و ظرفیت نمایشی و ظرفیت تولیدی برای پرده سینما تعادل برقرار کنیم، اما چگونه میتوان این تعادل را برقرار کرد و گفت که شما فیلم نسازید؟ چرا که تعداد فیلمهای تولید شده بیشتر از ظرفیت اکران است.
در حوزه نمایش با یک رقابت جان کاه طرف هستیم، سهم بخش خصوصی در سینمای ایران هر سال افزایش پیدا میکند و سهم نهادهای عمومی و دولت سال به سال کاهش مییابد. این سرمایهای که منجر به تولید فیلم شده، صاحبش به دنبال بازگشت سرمایه است، این درحالی است که تعداد فیلمهایی که به دنبال بازگشت سرمایه نیستند، بسیار کم است.
معتقدم کل نظام اکران ما باید دچار تغییر و تحولات جدی شود، با تغییرات آییننامهای و اینکه دولت در حوزه اکران ورود پیدا کند یا نه، مشکل اصلی برطرف نمیشود. ما باید حلقههای دخیل در نظام نمایشی را به شدت کاهش دهیم و نسبت فیلم و سالن را مستقیم کنیم، از نظر من این تصویری که از نظام توزیع داریم پاسخگوی سینمای ایران نیست. بین فیلم و سالن سینما باید یک نظام مدیریت تبلیغاتی و تبلیغات خلاقانه قرار گیرد که این مساله در سینما به شدت کمبود دارد، هرچند یک انجمن صنفی مدیران تبلیغات در خانه سینما داریم اما نتوانسته است قاعده مندی خود را پیدا کند. لازم است این انجمن با نظام پخش فیلم در سینمای ایران همپوشانی داشته باشند که به نفع تبلیغات باشد.
نظام ثبت و ضبط قراردادهای ما باید از حالت دستی به حالت آنلاین تبدیل شود. ما باید این ارتباط را از نظامهای واسطهگر خالی کنیم چرا که نظامهای واسطهگر برای این امر خطرناک است. این نظامهای واسطه گر میتواند فرد، موسسه یا دولت باشد. هر چقدر رابطه فیلم و سینما مستقیمتر باشد با مخاطب خود ارتباط دقیق تر و روشنتری پیدا میکنیم. اینکه فیلمساز نمیتواند پیشبینی کند که فیلمش چه زمانی اکران شود یک اشکال است. باید بپذیریم سینمای ایران یونیک و خاص است و هر امر یونیکی نیازمند اقتضائات خود است. مانند چند هفته پیش که اینترنت قطع بود و سالنهای سینمایی دچار بحران جدی شدند! چرا که بخش اعظمی از فروش بلیتها از طریق اینترنت صورت میگیرد.
اگر بازار فعالیتهای سمعی و بصری که میشود آن را صنعت تصویر نامید، وسیع شود، حتما نیروی انسانی برای تولید کم میآوریم.
* انتخابات هیات مدیره «خانه سینما» به دلیل اینکه بخشی از صنوف ثبت وزارت کار نشده و یا کد شناسه ملی دریافت نکردهاند، تا اردیبهشت ماه سال ۹۸ به تعویق افتاد؛ درباره روند ثبت و دریافت کدشناسنه ملی اصناف طی ماههای گذشته توضیح میدهید.
«خانه سینما» یک موسسه حقوقی ثبت شده کاملا قانونی است اما اصناف عضو «خانه سینما» هیچکدام مراحل حقوقی براساس قوانین موجود در کشور را پشت سر نگذاشتهاند، مجمع عمومی «خانه سینما» یک مجمع عمومی حقوقی است. هر مجمع عمومی حقوقی براساس قوانین کشور باید دارای یک گواهینامه ثبت برای فعالیت و یک شناسه ملی که معادل کد ملی افراد حقیقی است، داشته باشد.
در هر صورت با هر تعدادی از اعضای مجمع عمومی، انتخابات در اردیبهشتماه قانوناً برگزار میشود، چرا که ظرفیت حقوقی به تاخیر انداختن انتخابات تا اردیبهشتماه را فراهم کردهایم تا بتوانیم مجمع عمومی را برگزار کنیمزمانی که مجمع عمومی برگزار میشود باید مصوبات مجمع عمومی و تغییرات پیش آمده را به اداره ثبت شرکتها اعلام کنیم، اداره ثبت شرکتها یک سیستم آنلاین دارد به این معنا که باید به سایت مورد نظر مراجعه کرد و شماره ثبت و شناسه ملی را وارد کند، در این سایت همچنین باید شناسه اعضای مجمع عمومی را نیز وارد کرد.
دوستانی سالها پیش به درستی تصمیم گرفتند که فصل ۵ و ۶ قانون کار بهترین قانون موجود در کشور برای دریافت ثبت فعالیت صنفی است، حالا که آیین نامه هیات دولت نیز برای پدیدآورندگان آثار فرهنگی و هنری ذیل قانون کار مصوب شد. از نظر من باید مجمع عمومی انتخابات هیات مدیره در مرداد ماه با همان ۲۱ صنف برگزار میشد تا روند حقوقی تصریح و تسریع میشد. این یک اشکال حقوقی در «خانه سینما» است و ظاهرا برای بعضیها این اشکال اهمیت ندارد، این در حالی است که نمیتوان بدون شناسنامه و یا بدون کارت ملی یا کد شناسه ملی فعالیتی انجام داد.
در حال حاضر تعداد زیادی از شناسههای ملی دریافت شده و برخی از اصناف نیز پیگیر ثبت صنف در وزارت کار هستند، در هر صورت با هر تعدادی از اعضای مجمع عمومی، انتخابات در اردیبهشت ماه قانوناً برگزار میشود، چرا که ظرفیت حقوقی به تاخیر انداختن انتخابات تا اردیبهشت ماه را فراهم کردهایم تا بتوانیم مجمع عمومی را برگزار کنیم تا هیات مدیره متناسب با این ماجرا فراهم شود و مسیر را طی کنیم.
* البته برگزاری مجمع عمومی و انتخابات هیات مدیره در مردادماه به دلیل صادر نشدن کد شناسه ملی، برای اصناف غیرقانونی به شمار میرفت.
خیر، این مجمع با حضور ۲۱ صنف قانونی بود. چرا که گواهینامه ثبت داشتند و خیلیها شناسه ملی داشتند و تنها تعدادی شناسه نداشتند.
* در واقع از ۲۱ صنف تنها ۵ یا ۶ صنف کد شناسه ملی داشتند.
در آن زمان نزدیک به ۷ صنف کد شناسه داشتند، اما ۲۱ صنفی که به مجمع عمومی دعوت شده بودند، گواهینامه ثبت وزارت کار را داشتند و میتوانستیم انتخابات را برگزار کنیم.
* در این میان برخی از صنوف که مخالف ثبت وزارت کار هستند، مشکلاتی را به وجود آورد. همچنین برخی از صنوف مانند تهیهکنندگان به دلیل یکپارچه نبودن در این زمینه دچار مشکل شدهاند، در این زمینه چه راهکاری را دنبال میکنید.
با توجه به اینکه خودم تهیهکننده هستم پاسخ دادن به این سوال برای من در عین ساده بودن به لحاظ روحی دشوار است. چرا که من جزو کسانی هستم که فکر میکنم اگر صاحب یک نظام مقتدر تهیهکنندگی در سینمای ایران نشویم مشکلات سینمای ایران عوض میشود اما حل نمیشود. از نظر من سینمای ایران نیازمند یک نظام مقتدر تهیهکنندگی است، دقت کنید که نمیگویم نظام مقتدر تهیه کنندگان، بلکه راجع به امر تهیهکنندگی میگویم و ضرورت وجود این مساله به عنوان یک نظام مدیریتی کلاننگر، توسعهگر و از همه مهمتر دقت به همکاران خود و مراقبت از آنها بسیار مهم است.
متأسفانه مساله یکپارچه نشدن تهیهکنندگان معضل بزرگی است و باید بپذیریم وحدت و یکپارچگی دیدگاه تاکتیکی نباشد، یعنی اگر از وحدت صحبت میشود به عنوان یک تاکتیک از آن حرف نزنیم بلکه این وحدت را بهعنوان یک استراتژی نگاه کنیمبهعنوان مثال قرارداد تیپ در «خانه سینما» آماده شده است اما تازمانی که یک نظام یکپارچه تهیهکنندگی وجود نداشته باشد، نمیتوان در این زمینه قدمی برداشت، این درحالی است که سازمان سینمایی نیز به دنبال این است که قرارداد تیپ در سینمای ایران عملی شود. تمام مواردی که در قرارداد تیپ صنوف مختلف آمده است باید از یک یکپارچگی حقوقی برخوردار باشد و این یکپارچگی حقوقی بهتوازن منافع طرفین منجر شود. هیچ تفاهم حقوقی اگر منافع طرفین را در ترازوی عدالت و انصاف قرار ندهد به مشکل بر میخورد.
متاسفانه مساله یکپارچه نشدن تهیه کنندگان معضل بزرگی است و باید بپذیریم وحدت و یکپارچگی دیدگاه تاکتیکی نباشد، یعنی اگر از وحدت صحبت میشود به عنوان یک تاکتیک از آن حرف نزنیم بلکه این وحدت را به عنوان یک استراتژی نگاه کنیم.
بازارها و تغییرات بازاری در مجموع صنعت تصویر ایران در حال تغییرات ماهیتی بزرگی است و ما مطلقاً خود را آماده ورود به این چالشهای جدید نکردهایم و این چالشهای جدید نیازمند یک خرد مرکزی است که بخشی از این خرد در بین اصناف ما باید فراهم شود، اما مهمترین جایی که این خرد مرکزی در آن متبلور میشود حتما نظام مقتدر تهیه کنندگی است.
* تا چه اندازه این امکان وجود دارد که تا آخر سال امر یکپارچهسازی اتفاق افتد، «خانه سینما» چقدر میتواند در این زمینه کمک کند؟
«خانه سینما» در حال حاضر با شورایعالی تهیهکنندگان که جمع ۴ تشکل تهیهکنندگان است، رفتار صنفی خود را دارد و این شورا نیز فعالیت خود را دنبال میکنند مساله مهم این است که با این شیوه چالشهای جدید قابل حل هست؟ میتوان افقهای نو فراهم کرد؟ میتوان نظام سرمایهگذاری را در سینمای ایران از وضعیت پراکندگی به یک وضعیت متمرکز از باب نوع برخوردی که باید با آن شود تبدیل کرد؟ نیروهای جدید چگونه باید وارد نظام سینمایی کشور شوند؟ چه راه حلی برای این خیل عظیم نیروهای جوانی که پشت درهای بسته اصناف هستند، داریم؟ اینها پرسشهای مهمی است که همه ما باید به آن پاسخ دهیم.
* بهعنوان حرف پایانی اگر نکتهای دارید بفرمایید.
یک تمنا داردم، تمنای من این است که همه کسانی که به سینمای ایران چشم دارند و به آن توجه دارند، لطفا از دایره انصاف خارج نشوند، همه دوستانی که من را میشناسند میدانند که مقید به این امر هستم و اگر جایی هم خطا کنم حتماً خطای سهوی بوده است از آنچه که در برنامه هفت نسبت به سینمای ایران انجام میشود خیلی متاثر هستم، برای اینکه هیچ سند روشنی از حرفهایی که زده میشود، ارائه نمیشود. حتی گاهی به همکاران خوبمان توهین میشود. با توهین چه چیز بدست میآوریم دل چه کسی را خوش میکنیم و چه چیزی به ما میدهند که دل سینماگر را بشکنیم و به آن توهین کنیم، معتقدم منافع ملی ما در گرو همدلی و همکاری متعهدانه است.
سینمای ایران موثرترین شاخه منظومه فرهنگی و هنری ایران است و هر کسی نقدی به این نقطه مرکزی منظومه فرهنگی هنری ایران دارد، نقدشان را میپذیریم اما هر کسی که با بیان و عمل خود به این سینما لطمه وارد کند و از جامعه ایران و حاکمیت ایران و از فضای اعتقادی این سرزمین دور میکند به یقین خواسته یا ناخواسته دست به یک خیانت بزرگ میزند، سینمای ایران از ضرورتهای اجتنابناپذیر منظومه فرهگ وهنری ایران است ملت ایران و فرهنگ و جامعه و حاکمیت ایران صدا و تصویر میخواهد و بدون صدا و تصویر در این جهان پرآشوب چه خواهیم داشت؟ بفهمیم که لال و کور کردن سینما آوردهای برای کسی ندارد. همه ما فاصله بین نقد و ماموریتهایی برای نابودی را میفهمیم.
اما از همه کسانی که این مطلب را میخوانند از من به عنوان عضو کوچکی که در این سینما پیر شده است بپذیرند که آینده جوانها و فعالان و خلاقان سینمای ایران را به لحاظ روحی و روانی تخریب نکنیم این نسل بزرگ و دوست داشتنی را آغشته به تخیلات و تعارضات خود نکنیم، زهر این دعواهای تاریخی را به تن این جوانها تزریق نکنیم.
نظر شما