در این فیلم امین تارخ نقش فردی به نام مستوفی را بازی می کند که به دلایلی دچار فراموشی میشود. مستوفی که از انجام امور زندگی بازمانده در پی شخصی مورد اعتماد است تا انجام این امور را به او محول کند. در این حین او با مردی ناشناس (شهاب حسینی) آشنا میشود که خود را حسابدار معرفی میکند. آشنایی مستوفی با حسابدار باعث میشود او گذشتهاش را به خاطر بیاورد. اما این فرد ناشناس کیست؟
"ناشناس" تازه ترین ساخته ظریفرفتار است که پیش از این مجموعه زندگی "راز هستی" را از او دیدهایم. فیلمنامه را ظریفرفتار نوشته و با کمک تیرداد سخایی و داریوش آشوری بازنویسی کرده است. این فیلم تلویزیونی در مکانهای مختلفی از تهران، کن سولقان و ... تصویربرداری میشود.
باید ساعت 9 صبح در خیابان دزاشیب حاضر میشدم تا از نزدیک با مستوفی و ناشناس آشنا شوم. وارد کوچه پس کوچههای خلوت این خیابان میشوم. سکوت محله را فراگرفته است. انگار که اهالی محل به خواب رفتهاند. طبق نشانی باید دنبال مینیبوس قرمز رنگی باشم که در یکی از کوچههای این محل پارک شده. از دور مینیبوس را می بینم که چند نفر اطراف آن ایستادهاند. رو به روی مینیبوس، خودرویی پارک و با گلهای مختلف تزئین شده است. اولین چهره آشنا که در این پروژه میبینم، شهاب حسینی است که گوشی بر گوش مشغول تمرین دیالوگهایش است.
حسینی به حدی در حس فرورفته که به خودم اجازه نمیدهم جلو بروم و مزاحم حساش شوم. بعد از چند دقیقه ظریفرفتار را میبینم که میگوید: "در این صحنه گلریزان یکی از ورزشکاران را میگیریم و عوامل چند کوچه پائینتر مشغول طراحی فضا هستند." همراه او روانه چند کوچه پائینتر میشوم. در طول راه نگاهم به دختری سه چهار ساله میافتد که سرش را از مینیبوس حامل هنروران بیرون آورده است. با شیرین زبانی خاصی ظریفرفتار را عمو صدا میکند و میگوید: "عمو آخه پس کی شروع میشه!" و ظریفرفتار در جواب او میگوید: "خیلی زود".
وارد کوچهای میشویم که قرار است گلریزان حامد غفاری را در آن بگیرند. چند نفر از عوامل پشت صحنه مشغول نصب کاغذها و چراغهای رنگی هستند. اهالی برای کمک به آنها نمیآیند، حتی صدای بلند یکی از عوامل که دوستش را صدا میکند تا نردبان را بگیرد تا او کاغذ رنگی را نصب کند باعث نمیشود آنها ترغیب شوند نگاهی از پنجره به کوچه بیندازند. بعد از چند دقیقه علیرضا زریندست، مدیر تصویربرداری به گروه ملحق میشود. آمدن او سر پروژه مساوی است با تحرک زیاد گروه. او نماهای مختلف صحنه را بررسی و دستورهای لازم را برای تصویربرداری بهتر صحنه گلریزان صادر میکند.
بعد از آماده شدن صحنه از دستیار کارگردان میخواهد سیاهیلشگرها را بیاورند. آمدن آنها هم همراه میشود با سر و صدای زیاد. زرین دست از دستیار کارگردان میخواهد مردان به فاصله یک متر و روبهروی یکدیگر در کوچه قرار بگیرند و زنان به همراه کودکان در انتهای کوچه. زرین دست با وسواس خاص کار را دنبال میکند و به دستیار کارگردان میگوید: "فاصله یک متر حفظ شود، اما هر کس با نفر قبلی به فاصله چند سانت عقب و جلو قرار بگیرد." دستیار شروع به مرتب کردن سیاهی لشگرها میکند. آنقدر زریندست مراقب صحنه است که برای چند دقیقه احساس میکنم او در کنار اینکه مدیر فیلمبرداری است، کارگردانی پروژه را هم بر عهده دارد.
دوربین زریندست روی پایه بلند و زیر گلهای یاس قرار میگیرد و با صدای دستیار: "ضبط میشه، سکوت!" همه ساکت میشوند. از دور حامد غفاری دیده میشود که با استقبال مردم روبهرو میشود. پشت جمعیت خودرویی سیاهرنگ رد میشود. چهره ناشناس (شهاب حسینی) از شیشه دیده میشود. او خیلی خاص به جمعیت نگاه میکند. غفاری نیز مغرورانه از زیر پارچهای که نوشته "مقدم پیروزمندانه قهرمان کشور آقای حامد غفاری را گرامی میداریم" رد میشود، اما پس از چند قدم با گرفتن دست روی قلبش به زمین میافتد. جمعیت متفرق میشوند. صدای داد و فریاد و کمک در کوچه طنینانداز میشود ...
این صحنه بعد از چند برداشت ضبط میشود. مستوفی (امین تارخ) نیز در حالی که لباس و شلوار آبی کمرنگ پارچهای پوشیده به گروه ملحق میشود. دستان گریمور موهای بلند و خرمایی رنگی را برای او درست کرده است. البته لباس او همانند بیماران بیمارستان است. از روی دمپایی که پوشیده احساس میکنم از بیمارستان فرار کرده است. از آنجا که خود را آماده صحنه بعدی میکند، مزاحمش نمیشوم.
تهیهکننده درباره مجموعه میگوید: "ما سعی کردیم روی بعد کیفی این فیلم تلویزیونی سرمایه گذاری کنیم، به همین دلیل چند جلسه با حضور مدیران و کارگردان و نویسنده برای فیلمنامه تشکیل دادیم. بعد از نگارش یکبار کار بازنویسی شد و بعد از برآورد و در مرحله پیش تولید آقای ظریفرفتار با مشاورههای من و دو نفر سه بار دیگر متن این فیلم تلویزیونی را بازنویسی کرد. با توجه به اینکه فیلم تلویزیونی "ناشناس" به سمت معناگرایی و دنیا و آخرت میرفت، بنابراین حساسیتی ویژه میطلبید، چرا که راه رفتن روی لبه تیغ است و ما قصد داشتیم به لحاظ تصویری برای مخاطب قابل تفهیم باشد و کار پرداخت زیباتری داشته باشد."
وی در ادامه میافزاید: "آقای برازش مدیر شبکه یک، آقای فرجی مدیر سابق گروه فیلم و سریال شبکه یک و آقای میرمیران، مدیر جدید گروه فیلم و سریال این شبکه مصمم بودند کار خوبی از این فیلم تلویزیونی تولید شود. ما از عوامل حرفهای و بازیگران خوبی بهره بردیم. وقتی بازیگران پروژه و آقای زریندست فیلمنامه را خواندند، همه جذب کار شدند و کار دلی انجام شد."
نیایی دلیل پذیرش تهیهکنندگی فیلم تلویزیونی "ناشناس" را جذابیت داستان ذکر میکند و میگوید: "به حدی از کار خوشم آمد که یک قدم هم فراتر از گلیم خود گذاشتم و از آن چیزی که سازمان حمایت کرد بیشتر تجهیزات را فراهم کردیم. اگر سازمان هم موافقت کند قصد داریم این فیلم تلویزیونی را به لابراتوار سازمان ارائه دهیم و بعد از تبدیل به 35 در جشنواره فیلم فجر شرکت دهیم، چرا که برای این کار زحمت زیادی کشیدیم."
شهاب حسینی بازیگر نقش "ناشناس" درباره انتخاب این پروژه برای بازی اشاره میکند: "قدم اول برای انتخاب هر کاری فیلمنامه است. وقتی فیلمنامه را میخوانم، خودم را جای تماشاگری می گذارم که قرار است این فیلم را ببیند، به همین دلیل تصویری کامل از فیلم در ذهنم به وجود بیاورم که اگر او این فیلم را ببیند دوست خواهد داشت یا نه؟ اگر این جذابیت وجود داشته باشد 80 درصد قضیه حل است و حسی من را به کار سوق میدهد. در مجموع دنبال حرف نهایی فیلم یا مجموعه هستم. به نظرم هر کار هنری معناگراست و کارهایی که معنی روشنتری را در ذهن القا میکنند، بیشتر دوست دارم."
وی ادامه میدهد: "انتخاب نقش ناشناس هم با خودم بود. وقتی فیلمنامه را خواندم، خودم پیشنهاد بازی نقش ناشناس را به کارگردان دادم. احساس کردم این شخص نظارهگر داستان است و تماشاگر هم میتواند با او همذاتپنداری کند. آقای ظریفرفتار هم خیلی دوستانه با من صحبت کرد و این نقش را پذیرفتم."
حسینی درباره اینکه اخیراً بیشتر به سمت بازی در تلویزیون گرایش پیدا کرده، خاطرنشان میکند: "من در کنار فعالیتهای تلویزیونی در چند فیلم سینمایی هم بازی کردم، ولی اساساً پیشنهادهای بهتر در تلویزیون بوده است. من دو سال درگیر مجموعه "مدار صفر درجه" بودم."
فرامرز روشنایی که انتخاب بازیگران فیلم تلویزیونی "ناشناس" را بر عهده داشته، درباره انتخاب بازیگران میگوید: "وقتی فیلمنامه را خواندم، متوجه کاراکترهای زیاد این پروژه شدم، حتی نقشهای فرعی هم در این مجموعه کلیدی بودند و نیازمند بازیگر توانا، چرا که جای کار بسیاری داشت، به همین دلیل سعی کردم تیم خوبی از بازیگران برای این پروژه انتخاب کنم. علاوه بر آن فیلم تلویزیونی "ناشناس" درباره مسائل فرازمینی بود و این مسئله برایم جذابیت داشت و از اینکه دوستان به من اعتماد کردند و انتخاب بازیگران این پروژه را به من سپردند، خیلی خوشحالم."
نظر شما