رقص اندر خون خود مردان کنند/ ما مرد این میدانیم

خبرگزاری مهر – گروه استان‌ها: کرمان استان حاج قاسم هاست؛ اینجا هزاران نفر لباس شهادت بر تن کرده‌اند و آماده‌اند پای خود را جای پای سردار دل‌ها محکم کنند و فریاد انتقام سر می‌دهند.

سردار ما به رفیقان شهیدش در لشکر ۴۱ ثارالله پیوست، در استان کرمان شش هزار و ۵۴۴ نفر شهید شده‌اند، ۱۱۵ خانواده دو شهید و ۱۸ خانواده سه شهید در کرمان وجود دارند و تعدادی از خانواده‌های نیز چهار شهید تقدیم انقلاب کرده‌اند تمام این خانواده‌ها به عشق حاج قاسم سلیمانی فرزندانشان را به جبهه می‌فرستادند، حاج قاسم وقتی که در کرمان بود به بسیاری از این خانواده‌ها به خصوص پدر و مادرهای مسن و تنها سر می‌زند و مشکلاتشان را مورد رسیدگی قرار می‌داد، حالا بسیاری از این پدر و مادرهای شهید بار دیگر در کرمان داغدار شده‌اند.

شهر کرمان پدر معنوی خود را امروز تشییع می‌کند، اشک‌ها بر زمین می‌ریزد دل‌ها می لرزد و حاج قاسم می‌رود

این پایان کار نیست؛ اکنون شهادت به آرزوی بسیاری از حاج قاسم‌های شهر تبدیل شده است. بسیاری از این افراد در کودکی بارها داستان‌های واقعی رشادت‌های حاج قاسم را از بزرگترها شنیده‌اند و آرزویشان رسیدن به جایگاه حاج قاسم است.

شهر کرمان پدر معنوی خود را امروز تشییع می‌کند، اشک‌ها بر زمین می‌ریزد دل‌ها می لرزد و حاج قاسم می‌رود.

پرچم خون خواهی در دستان مردم کرمان

حاج قاسم در کنار هم رزمانش به خانه ابدی اش می‌رود اما اندیشه‌ای که سردار سلیمانی در ذهن تک تک فرزندان استان کرمان ایجاد کرده موجب شده از هم اکنون بسیاری از جوانان لباس رزم بر تن کنند و پرچم قرمز خون خواهی سردار را در دست بگیرند.

همه کرمانی‌ها می‌دانند آرزوی حاج قاسم شهادت بود / ‏‬ مرد نیمه شب‌های گلزار شهدای کرمان

سردار سلیمانی در هر جمعی سخن می‌گفت اشک‌هایش را که در رثای هم رزمانش جاری می‌شد پنهان نمی‌کرد و آرزوی همیشگی حاج قاسم شهید شدن بود و حالا به آرزویش رسیده است. او نیمه شب‌ها ساعت‌ها در میان قبور شهدای لشکرش قدم می‌زد و با خود نجوا می‌کرد و حالا میدان دارشان شده است.

امروز از فرودگاه کرمان تا میدان آزادی از میدان آزادی تا میدان مشتاق و از آنجا تا بام کرمان که به گلزار شهدا ختم می‌شود مملو از کرمانی‌هاست.

هزاران نفر از استان‌های مجاور به شهر کرمان آمده‌اند، تکایا، مساجد، مدارس و اقامتگاه‌های کرمان مملو از مهمانان سردار است و امروز مردم کرمان میزبانان کرامت حاج قاسم نیز هستند.

نام کرمان با جبهه مقاومت گره خورد

امروز مطابق با تقویم کشور ۱۷ دی ماه روز کرمان نیز نام گذاری شده و حاج قاسم با شهادتش به این روز معنی دیگری نیز داده است و حالا نام استان با جبهه مقاومت برای همیشه گره خورده است و جوانان از یکدیگر سبقت می‌گیرند تا در پی فرمانده روانه شوند.

فریاد کرمانی‌ها یک چیز است بیداری، هوشیاری، ولایتمداری و انتقام از قاتلان یکی از بهترین انسان‌های زمین.

سرباز قاسم سلیمانی

حاج قاسم وصیت کرده است که در کنار شهید یوسف الهی که یکی همرزمان صمیمی وی بوده خاکسپاری شود.

طبق وصیتش بر روی سنگ قبر سردار دل‌ها فقط سه کلمه نوشته می‌شود. «سرباز قاسم سلیمانی» و این یعنی امتداد ساده زیستی و برای خدا گام برداشتن.

یاد این دست نوشته شهید آوینی می‌افتیم که «ای شهید، ای آن‌که بر کرانه ازلی و ابدی وجود بر نشسته‌ای، دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش».

حاج قاسم که از عملیات‌های مختلف دفاع مقدس و سپاه قدس زخم‌های بسیار بر جسمش اما روحی بسیار بلند مرتبه داشت، در اوج قدرت نظامی اما یکی از خاکی‌ترین انسان‌هایی بود که وجود داشت.

کرمانی‌ها چهره او را وقتی برای حضور در مراسم عزاداری مراسم‌های تاسوعا و عاشورا دست به سینه می‌ایستاد را به یاد دارند

کرمانی‌ها چهره او را وقتی برای حضور در مراسم عزاداری مراسم‌های تاسوعا و عاشورا دست به سینه می‌ایستاد را به یاد دارند.

صبور و سرشار از lمعنویت و همیشه نام تک تک شهدای ثارالله را نام می‌برد و آرزویش برای پیوستن به هم رزمان شهیدش را به زبان می‌آورد و سرانجام نیز به آرزوی خود رسید.

این شعر را بارها همه از سردار شنیدند و نگران چنین روزی بودند در حالی که سردار با آغوش باز از شهادت استقبال می‌کرد.

«یاران همه رفتند افسوس که جا مانده منم / حسرتا این گل خارا همه‌جا رانده منم / پیر ره آمد و طریق رفتن آموخت / آنکه نا رفته و جا مانده منم»

با وجود اشتیاق فراوان سردار برای شهادت اما در تمام میدان‌های نبرد با شجاعت و درایت حاضر می‌شد و حق مظلوم را از ظالم می‌گرفت و همین مساله موجب غضب یزد زمان از او شد و سرانجام در خون خود غلطید و باز به یاد شعر خوانی سردار در زمان شهادت سردار همدانی می‌افتیم آن زمان که گفت.

مکن تهدیدم از کشتن که من تشنه‌زارم به خون خویشتن

گر چه ریزد خون من آن دوست روپای کوبان جان برافشانم بر او

رقص و جولان بر سر میدان کنند

رقص اندر خون خود مردان کنند

چون رهند از دست خود دستی زنند

چون جهند از نقص خود رقصی کنند

و حالا این مردمان شهر کرمان و لشکر ۴۱ ثارالله هستند که با فرمانده خود پیمان می‌بندند که تا انتقام خون پاکش را نگیرند آرام نخواهند گرفت و گام در مسیر آرمانهایش خواهند گذاشت.