خبرگزاری مهر، گروه استانها- زهرا بهرامی: هرچند در سالهای اخیر گردشگری یکی از سه محور اصلی توسعه استان معرفی شده اما هنوز سهم درآمد گردشگری استان و ضریب تکاثری این بخش یک درصد است.
به گفته کارشناسان گلستان دارای هزار جاذبه گردشگری است که ۱۴۸ جاذبه آن در صورت تأمین زیرساخت میتواند گردشگر جذب کنند؛ اما داشتن قابلیت و جاذبه به تنهایی کافی نیست و برای توسعه گردشگری نیازمند داشتن خلق جذابیت هستیم.
با مهدی سقایی، دکترای حوزه گردشگری و استاد دانشگاه در خصوص توسعه گردشگری گلستان به گفتگو نشستیم و او به نادیده گرفتن نقش سایر نهادهای تأثیرگذار در گردشگری گلستان در کنار میراث فرهنگی انتقاد کرد و معتقد بود توسعه گردشگری در گلستان شعار است و برنامهای برای آن وجود ندارد.
*سالهاست مدیران و برنامهریزان گلستانی گردشگری را یکی از سه محور اصلی توسعه استان میدانند اما هنوز سهم گردشگری در اقتصاد استان ناچیز است. برای رسیدن به آنچه کاری باید انجام میشد؟
هرچند به ظاهر متولی رسمی گردشگری در گلستان اداره کل میراث فرهنگی است اما در واقعیت اینطور نیست حوزه عمل کارکردی میراث محدود میشود چراکه ۱۴ نهاد و سازمان دیگر درگیر گردشگری هستند و پاسخگو نیستند.
گلستان جاذبههای گردشگری متعددی دارد و بخش قابل توجهی از این جاذبهها در داخل شهرهاست و تحت مدیریت شهری اداره میشود و میراث فرهنگی در توسعه گردشگری آنها نقشی ندارد. وقتی شما نقش شهرداریها را نمیبینید نمیتوانید انتظار توسعه گردشگری داشته باشید. تمام نگاهها به سمت میراث فرهنگی است.
*به نظر میرسد شما نقش میراث فرهنگی را در توسعه گردشگری کمرنگ میبینید؟
میراث را نافی قضیه نمیدانم بلکه معتقدم میراث یک دستگاه در کنار سایر دستگاههاست. هماکنون بخش قابل توجهی از جاذبهها و قابلیتهای گردشگری استان در چهار شهر گرگان، گنبد، علیآباد و رامیان قرار دارند اما نقش مدیریت شهری این شهرها در توسعه گردشگری چقدر است.
شما تمام پروژههای ۱۰ سال گذشته میراث فرهنگی گلستان را نگاه کنید ببینید آیا طرح مطالعاتی گردشگری یک میلیارد تومانی دارد. ندارد اما در این شرایط شهرداری گرگان با اعتبار یک میلیارد تومانی مطالعات طرح جامع گردشگری گرگان را به دانشگاه اصفهان واگذار کرده است در حالی که این طرح بیش از ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان ارز شندارد و حتی پژوهشگران بومی پیشنهاد ۴۰۰ میلیون تومانی را به مدیریت شهری گرگان ارائه کرده بودند.
هیچکس نمیپرسد چرا این طرح به اصفهان واگذار میشود. میراث در سیبل تمام حملههاست در حوزه گردشگری بدون اینکه میراث اعتبار یک میلیارد تومانی برای مطالعات یک پروژه گردشگری داشته باشد؛ معتقدم باید به اندازه توان از میراث فرهنگی انتظار داشته باشیم. نمیخواهم از میراث فرهنگی دفاع کنم، آنها هم مشکلات ساختاری زیادی دارند اما تأکید میکنم نقش سایر دستگاهها هم در حوزه گردشگری به درستی دیده شود.
*چه کسی متولی است؟
متتولی ندارد کار بخشی است. تحقیق کنید در استان آب منطقهای چندین پروژه مطالعاتی با هزینه بالا در گردشگری پست سدها داشته است که هیچکدام را نتیجه نگرفته؛ آب منطقهای و مدیریت شهری گرگان تنها چند مثال هستند اما همه اینها وجه اشتراکی دارند.
*چه وجه اشتراکی؟
وجه اشتراک تمام اینها مشاور غیربومی بوده است. تصمیم میگیرند فلان طرح مطالعاتی با فلان شرکت مشاور انجام شود و...
*یعنی به مشاوران بومی اعتماد ندارند؟
به نظرم بحث اعتماد نیست؛ ندیدن بدنه کارشناسی و پژوهشی استان است. منطقی در پشت این عدم پذیرش وجود ندارد؛ یک بار امتحان کنند اما در حال حاضر امتحان نکرده حکم محکومیت میدهند.
ببینید از پنج قطب اصلی گردشگری گلستان دو قطب اول به ترتیب در دو شهر گنبد و گرگان وجود دارد در این دو شهر میراث فرهنگی خلع سلاح است؛ مدیریت با مدیریت شهری است و به تشکیک مساعی بین میراث و مدیریت شهری نیاز داریم.
توسعه گردشگری گلستان شعار است و به کار بخشی نیاز دارد اما مدیران راه آسانتر که همان شعار دادن است را انتخاب کردهاند؛ ببینید تا قبل از ثبت جهانی برج قابوس میگفتیم با ثبت جهانی گردشگری گلستان متحول میشود و به افق توسعه میرسیم و … اما تحولی ایجاد نشد.
*همین شعار را الان در مورد آشوراده تکرار میکنیم.
دقیقاً. در خصوص آشوراده هم همینطور است. آشوراده را فقط از میراث میبینید اما سازمانها و نهادهای مختلفی پشت آشوراده هستند.
*چه باید کرد؟ برنامه نیاز داریم تا گردشگری استان متحول شود و محور توسعه باشد؟
بازهم تکرار میکنم در تدوین برنامه و گرفتن مشاور هم توسعه گردشگری استان دغدغه نیست یک بده و بستان است. از میراث دفاع نمیکنم اما معتقدم سایر دستگاه برای پنهان کردن کمکاری خودشان به یک سیبل نیاز دارند؛ شکستن تمام کاسه و کوزهها بر سر میراث عادلانه نیست.
پیشنهاد من این است که کار گردشگری را به مردم و بخش خصوصی واگذار کنیم؛ برنامهریزی واقعی (برنامه مبتنی بر واقعیت) توسط بخش خصوصی انجام شود. گردشگری با چیزی نیست که با دستور، ابلاغ و بخشنامه به سرانجام برسد اینکه فکر کنیم با ابلاغ و دستور و … میتوانیم گردشگر را وادار به سفر کنیم و کار را پیش ببریم اشتباه است.
باید جذابیت خلق کنیم، ایدههای مختلف را به کار ببرید؛ شکل دادن به شبکههای مقاصد گردشگری که مبتنی بر فعالیتهای بخش خصوصی به ویژه بنگاههای کوچک و متوسط باید اتفاق بیفتد.
نظر شما