خبرگزاری مهر، گروه بین الملل رامین حسین آبادیان: قرار است امروز یکشنبه یک نشست بین المللی در خصوص لیبی برگزار گردد. هدف از برگزاری نشست «برلین» درباره لیبی در واقع حل و فصل بحران این کشور از طریق راهکارهای سیاسی مورد توافق طرفهای مختلف منطقهای و بین المللی است؛ حال آنکه ماهیت نقش آفرینی برخی طرفهای ذی نفوذ در تحولات لیبی، نشان از اهداف دیگر آنها در این کشور دارد.
درهمین ارتباط، رسانههای عربزبان تحلیلهای متعددی را در خصوص نشست «برلین» درباره لیبی ارائه کرده اند. ازجمله این موارد میتوان به گزارش پایگاه لبنانی «العهد» اشاره کرد. این پایگاه عرب زبان در گزارش خود در اینباره آورده است: «کشورهای تأثیرگذار و مداخلهگر در بحران لیبی شامل ایالات متحده آمریکا، انگلیس، روسیه، فرانسه، چین، ترکیه، ایتالیا، امارات، مصر، الجزایر و کشور کنگو در حالی برای پایان جنگ بیهوده در لیبی در نشست برلین شرکت میکنند که باید این واقعیت را پذیرفت که تصمیم جنگ و صلح دیگر دست لیبیایی ها نیست».
در حال حاضر آنچه که واضح به نظر میرسد این است که طرفهای مختلف بین المللی ازجمله ترکیه، روسیه و محور غربی اهدافی را در لیبی دنبال میکنند و این کشور برای هریک از آنها به نوعی حائز اهمیت است. به عنوان نمونه، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه پیش از آغاز نشست برلین با انتشار مقالهای در پولیتیکو مواضع ترکیه را مشخص و اعلام کرده که راه صلح در لیبی از ترکیه میگذرد. این سخن اردوغان دقیقاً به این معنی است که ترکیه در ماجرای لیبی منافع نقشه راه و اهداف خاصی دارد و نمیخواهد در مورد آن کوتاه بیاید.
اردوغان در مقاله خود در پولیتیکو با نیش و کنایه اروپا را مورد انتقاد قرار داده و توپ را به زمین آنها انداخته و نوشته است: «اتحادیه اروپا باید نشان دهد که یک عنصر و طرف مهم و تأثیرگذار است. از سران اروپا میخواهم به جای حرف زدنهای گزاف در میدان عمل کاری کنند و اقدامات مشهودی انجام دهند».
ترکیه که از چند ماه پیش سیاست خارجی خود را تا بخش بسیار زیادی به مدیترانه شرقی و مسأله لیبی متمرکز کرده است. در راستای همین سیاست خارجی، ترکیه اخیراً یک توافقنامه مرزی دریایی را با دولت وفاق ملی لیبی به امضا رساند. این اقدام آنکارا موجب شد تا رقبای آن نیز پروسه تصویب توافقنامه مرزی مدیترانه شرقی را کلید بزنند.
ماجرا از آنجا آغاز شد که ترکیه یک توافقنامه مرزی دریایی با دولت وفاق ملی لیبی به نخست وزیری «فائز سراج» امضا کرده که اعتراض کشورهای ذینفع در حوزه مدیترانه شرقی نظیر مصر و یونان را در پی داشته و افزون بر آن انتقاد قدرتهای فرامنطقهای همچون روسیه و آمریکا را نیز برانگیخته است. گذشته از آن که فرانسه، عربستان و مصر از حامیان ارتش ملی لیبی به رهبری «خلیفه حفتر» محسوب میشوند، اهمیت روزافزون منابع گازی حوزه مدیترانه شرقی رقبای منطقهای ترکیه را نگران کرده است.
همچنین مصر، اسرائیل و اخیراً عربستان موافقتنامههایی برای سرمایهگذاری در منابع گازی قبرس یونانینشین انجام دادهاند و انجام عملیات حفاری مشترک با همکاری شرکتهای یونانی و اسرائیلی افزایش یافته، اقدامهایی ترکیه را برای آغاز عملیات حفاری در قبرس شمالی تحریک کرده است. اولین منابع گاز طبیعی در آبهای فراساحلی مصر، اسرائیل و قبرس واقع در شرق مدیترانه یک دهه پیش کشف شد و همزمان منابع گازی این منطقه معادل ۱.۷ میلیارد بشکه نفت تخمین زده شد. بدین ترتیب مدیترانه شرقی به عنوان منبع گازی جدید جهان به عرصه رقابت کشورهای ساحلی این دریا بدل شد.
بر این اساس، تسلط ترکیه بر قبرس شمالی و استخراج نفت، گاز و هیدروکربنهای مدیترانه شرقی سبب شده تا قدرتهای دنیا به فکر سهمخواهی از این منابع باشند و این روزها به طور مستقیم به این مسئله ورود پیدا کنند. بدین ترتیب، روسیه نیز با ورود به ماجرای لیبی و حمایت از «خلیفه حفتر» سرکرده ارتش ملی این کشور تلاش میکنند تا منافع ترکیه در لیبی و مدیترانه شرقی را به حداقل برساند. این درحالی است که محور غربی نیز همین سودا را در سر میپروراند.
در همین ارتباط، مخالفان ترکیه با ائتلاف و ایجاد پایگاههای نظامی در پی منزوی کردن ترکیه در مدیترانه شرقی هستند و اخیراً با انتشار بیانیهای تهدید کردند کشور ترکیه را بخاطر اکتشافات غیرقانونی هیدروکربن و منابع نفتی و گازی در قبرس شمالی تحریم خواهد کرد ولی دولت ترکیه در پاسخ به این بیانیه اعلام کرد که عقب نشینی ترکیه از این منطقه انتظار بیهودهای است و در برابر تحریمها تسلیم نخواهد شد و از حقوق خود در مدیترانه شرقی عقب نمیکشد.
در هر صورت، واقعیت این است که نمیتوان سقف خوش بینی در خصوص کنفرانس برلین را افزایش داد، کنفرانسی که لیبیاییها آن را حلقهای از حلقههای توطئه علیه کشورشان قلمداد میکنند. در این زمینه خالد المبروک فعال حقوقی لیبیایی میگوید کنفرانس برلین در امتداد کنفرانسهای قبلی و نشستهایی است که با توجه به نتایج قابل پیش بینی آن باید با شک و احساس نگرانی به آن نگاه کرد.
قدر مسلم آن است که مردم لیبی همانند بسیاری دیگر از کشورهای عربی در معرض بزرگترین فریب تاریخ قرار گرفتند؛ زیرا دروغها و شیوههای گمراه کننده آمریکا و رسانههای عربی را باور کردند. آنها تصور کردند که ناتو کشورشان را به بهشت و ساحل آرامش تبدیل میکند، اما نتیجه این دخالت درگیری و بی ثباتی و غارت دهها میلیارد دلار از اموال ملت لیبی و نیز آواره کردن نیمی از مردم آن به کشورهای همسایه بود.
در واقع دخالت نظامی آمریکا و غرب، لیبی را به آشوب و هرج و مرج کشید. همین دخالت بود که بستر مناسب برای گروههای افراطی را فراهم آورد تا دخالت نظامی آمریکا ادامه پیدا کند.
به هر حال در حالی که درگیریها میان نیروهای حفتر که پس از تصرف سرت، روحیه مضاعفی پیدا کردهاند با نیروهای دولت وفاق ملی جریان دارد، باید دید که آیا تفاهمات میان پوتین و اردوغان به پایین کشیدن فتیله جنگ در لیبی منجر خواهد شد یا خیر و اینکه نشست برلین میتواند راهکاری مسالمت آمیز برای حل بحران لیبی پیدا کند و یا اینکه راهکار نظامی سرنوشت جنگ طرابلس را مشخص خواهد کرد؟ آنچه که واضح به نظر میرسد، آن است که لیبی در حال حاضر به عرصه کشمکش میان طرفها و بازیگران بین المللی تبدیل شده است.
نظر شما