به گزارش خبرنگار مهر، انتشار فیلمی از سوزاندن کتاب طب داخلی هاریسون توسط یک روحانی مدافع طب اسلامی! در شبکههای اجتماعی در روزهای گذشته موجی از واکنشها را با خود به همراه داشت. اقدام این روحانی واکنشهای مختلفی را در بین حوزههای علمیه و متفکرین و علما داشته است.
سعید طاوسی مسرور، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه علامه طباطبایی در یادداشتی با عنوان چند خطی درباره پدیده تبریزیان و ادعای طب اسلامی به نقد این اقدام پرداخته است:
در این چند روز که از انتشار فیلم سوزاندن کتاب طب هاریسون توسط شیخ عباس تبریزیان گذشت، شاهد واکنشهای متفاوتی از سوی افراد مختلف بودیم. تا آن جا که بنده دیدم اگر چه با کمال تعجب و بلکه افسوس، برخی هم از این کار دفاع کردند اما غالباً مخالفت با تبریزیان و تبری از این کار و حتی ابراز مخالفت با طب تبریزیان بود مثلاً بیانیه تبری مرکز مدیریت حوزههای علمیه با امضای آیت الله اعرافی و یادداشتهای تلگرامی و اینستاگرامی حجت الاسلام استاد رسول جعفریان. از قضا راقم این سطور چند سال است که با ادعای طب اسلامی تبریزیان و همفکرانش مانند روازاده مشکل و ستیز دارد و این گونه نیست که حالا به بهانه کتابسوزی قبیح صورت گرفته بخواهد از سر رفع تکلیف چیزی گفته باشد. بر سر آن بودم که گر ز دست برآید در دانشگاه علامه طباطبایی در یک کرسی ترویجی آزاداندیشی دیدگاه خود را تبیین کنم که با واقعه اخیر مصممتر شدم و این نوشتار مقدمهای است بر آن کرسی اما مستقل از آن.
در ابتدا باید رفع چند دخل مقدر کنم اولاً ممکن است کسی بپرسد رشته شما چیست و این بحث به شما چه ربطی دارد؟ باید در پاسخ عرض کنم که این بنده دکتری تاریخ اسلام از دانشگاه تهران دارد اما به لطف الهی با دانش رجال و بررسی اسانید روایات آشنا است که گواهش تدریس در این عرصه و انتشار مقالات متعدد در این باره است. به علاوه منابع روایات طبی و مباحث مربوط به اعتبار آنها نیز از دغدغههای چند ساله نگارنده است. ادعای طب اسلامی تبریزیان که از آن با عنوان طب اهل بیت (ع) نیز یاد میشود اساسش همین روایات طبی است. ثانیاً این که بنده شیفته طب جدید یا به اصطلاح طب مدرن و مخالف طب سنتی نیستم بلکه راه درست را این می دانم که ما در عین این که نباید خود را از دستاوردهای طب جدید محروم کنیم، نباید در آن متوقف شویم و باید نگاهی منتقدانه به آن داشته باشیم و از این رو باید از طب سنتی بومی خودمان نیز آگاهانه و روشمند بهره ببریم. روزگاری در همین جا، جندی شاپور از مهمترین مراکز طبی جهان بوده است و رازی و ابن سینا نیز که آثارشان قرنها از مراجع پزشکی جهان بوده، از همین خاک برخاسته اند.
باید توجه داشت که طب به اصطلاح اسلامی نظامی مستقل از طب سنتی دارد. طب سنتی هر منطقه مخصوص به همان جا است و اتفاقاً این از مزایایش باید محسوب شود که بومی است و با آن منطقه سازگار است اما در طب سنتی هم از تجربه پزشکان سایر سرزمینها استفاده میشود مثلاً در همین جندی شاپور از پیش از اسلام تا عصر خلفای بنی عباس، طب ایرانی با طب هندی، چینی، سریانی، یونانی و مصری آمیخته شد. در مقابل طب به اصطلاح اسلامی چنان که تبریزیان خود بیان کرده، از احادیث طبی استخراج و استنباط شده است و آن را نمیتوان ذیل دانش رایج طب سنتی طبقه بندی کرد چنان که تبریزیان با کتاب قانون ابن سینا هم مخالف است. این هم جالب است که گفته میشود که وی کتاب هاریسون را در اعتراض به سوزاندن کتاب قانون در غرب انجام داده است. اولاً او قانون را هم قبول ندارد و ثانیاً کار زشت، زشت است چه غربیان انجام دهند و چه تبریزیان. ابزار مقابله با کتاب علمی ردیه نویسی است با زبان علم و نه سوزاندن چنان که در تمدن جهان اسلام دهها ردیه علمی در پنج قرن اول هجری نوشته شده است.
ممکن است برخی بگویند چه چیزی از طب اهل بیت (ع) بهتر؟ در پاسخ عرض میکنم که بنده هم علاقه مند چنین طبی هستم اما متأسفانه فعلاً وجود خارجی ندارد زیرا اولاً از حدود شانزده هزار حدیث طبی فقط حدود هزار حدیث از نظر علم رجال معتبر است و ثانیاً چنان که شیخ صدوق و شیخ مفید حدود هزار سال پیش تذکر داده اند، آن روایات معتبر هم لزوماً قابل توصیه به عموم نیست چون ممکن است برای شخص خاصی صادر شده باشد. بدیهی است که در تجویز دارو، عواملی چون جنس، سن، طبع، محل سکونت، شدت بیماری و … میتواند مهم باشد اما لزوماً در متن روایات طبی نیامده که فلان فردی که برایش بهمان دارو توصیه شده، چه شرایطی داشته است. نسبت دادن روایات غیر معتبر به معصومان (ع) مصداق دروغ بستن به آن بزرگواران است از این رو طب شکل گرفته بر اساس چنین روایاتی را نمیتوان طب اهل بیت (ع) یا طب اسلامی نامید چنان که حضرات آیات عظام مکارم شیرازی و جوادی آملی و نیز حجت الاسلام فاطمی نیا پیش از این درباره به کار بردن چنین اصطلاحاتی هشدار جدی داده اند.
استنباط روایات معتبر طبی نیز به فرموده آیت الله العظمی جوادی آملی نیازمند کار دقیق اجتهادی است مشابه مباحثی که فقهای عظام در روایات فقهی دارند و چنین کاری اولاً از عهده تبریزیان و امثالش خارج است اگر چه خود را مجتهد بدانند و طرفدارانش او را آیت الله و استاد و حکیم خطاب کنند و ثانیاً از اعتمادشان به روایات ضعیف دانسته است که چنین کاری نکرده اند. بنابراین نمیتوان خودسرانه اسامی مقدس معصومان (ع) را هم بر روی داروها گذاشت و به مردم فروخت و دین و اعتقادات مردم را مایه کاسبی قرار داد.
واضح است که هر کتاب حدیثی و هر روایتی معتبر نیست. مثلاً بنا بر تحقیق مفصل محمد باقر ملکیان، تمام روایات کتاب طب الائمه (ع) منسوب به پسران بسطام ضعیف است و حتی یک روایت معتبر در این کتاب نیست. برخی از روایات غیر معتبر طبی ممکن است همان توصیههای طبیبان سنتی کهن ایرانی، یونانی و … باشد اما در قالب روایت از معصومان (ع) بیان شده باشد و ممکن است بیمار را هم درمان کند اما برخی از آنها هم ممکن است کاملاً بی اساس و مجعول باشد و حتی بیمار را هلاک کند. امروز چه کسی پاسخگوی افرادی است که فریب ادعای باطل طب اسلامی را خورده اند و داروهای طب جدید را کنار گذاشته و جان سپرده اند؟
ممکن است گفته شود طب جدید هم بعضاً درمان نمیکند و حتی میکشد اما این قیاس مع الفارق است چون طب جدید قرنها پشتوانه دارد اگر چه کامل و بی عیب نیست اما پشتوانه طب به اصطلاح اسلامی چیست؟ استنباط غیر دقیق از روایات غیر معتبر و خط بطلان کشیدن نه تنها بر طب مدرن بلکه بر طب سنتی. اگر از طب مدرن شاکی هستیم راهش این نیست که از چاله به این چاه ویل بیافتیم بلکه با رجوع روشمند به طب سنتی ایرانی میتوانیم ضعفهای طب غربی را پوشش دهیم چنان که افرادی مانند دکتر کرد افشاری در این عرصه فعالند و اتفاقاً هیاهوی امثال تبریزیان ممکن است در درازمدت موجب لطمه به آنان و سبب بیزاری افراد از طب سنتی شود. اگر طرفداران تبریزیان گفتند به خاطر مافیای دارو با تبریزیان مبارزه میشود، نباید فریب آنان را خورد زیرا فرضا اگر مافیای دارو وجود داشته باشد، باز هم طب سست بنیان ایشان مستحکم نمیشود.
از آنجا که تبریزیان در مرداد ماه امسال در دادسرای ویژه روحانیت محکوم شده و داروهایش نیز غیرقانونی است، مطالبه جدی نگارنده از قوه قضائیه و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی این است که در این باره کوتاهی نکنند. متأسفانه در حال حاضر در همین تهران نه تنها داروهای تبریزیان توزیع میشود بلکه کلاس آموزشی میگذارند و طب سست بنیاد مثلاً اسلامی را آموزش میدهند.
نظر شما