در گفتگو با مهر عنوان شد؛

ابتلائات؛ تلنگری برای یاد خدا و بستری برای تکامل

ابتلائات؛ تلنگری برای یاد خدا و بستری برای تکامل

سجاد ایزدهی گفت: ابتلائات تلنگری است برای این که ما نظارت خداوند بر خودمان را احساس کنیم و در عین حال بستری است که خود را در آن فضا به تکامل برسانیم.

حجت الاسلام سید سجاد ایزدهی در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: مسائل و مشکلاتی بر انسان عارض می‌شود و گریزی از آنها در زندگی نیست. به تعبیری «الدّنیا دارٌ بالبلاء محفوفة». دنیا همواره با مشکلات و مصائب و بدی‌هایی همراه است و نحوه مواجهه با این بلایا مهم است. نمی‌شود در دنیا باشیم و عملاً هیچ مصیبت و مشکل و بلیه ای نداشته باشیم. در آموزه‌های دینی بحث مواجهه با بلایا مانند زلزله و سایر چیزهایی که موجب وحشت می‌شود را بر ما عرضه می‌کنند مثل نماز آیات تا قدری از وحشت انسان کم شود.

رئیس پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: یک طرف بحث این است که باید تا آن جایی که می‌توانیم مقدماتی را فراهم کنیم که این بلایا کم شود. مثل محکم ساختن خانه‌ها، رعایت بهداشت و …. اینها جز آموزه‌های ماست و این مسئله منافاتی با این ندارد که اراده خدا را باور نداشته باشیم. خداوند دستور داده است که این مراقبت‌ها را داشته باشیم تا آنجا که می‌توانیم تا مشکلات و بلایا را کم کنیم.

وی ادامه داد: گریزی از بعضی مسائل مثل زلزله یا بیماری‌های فراگیر نیست. در سطح کلان گریزی نیست البته در سطح جز انسان باید مراقبت بکند. در مواردی که گریزی از آنها نیست از جهتی علوم تجربی تمهیداتی برای ما دارد. توجه به این مسئله هم در ادبیات دینی ما مورد تأکید قرار گرفته و هم عقل بر آن حکم می‌کند. اما نکته مهم این است که عمده مسائل در این حوزه بعد روانی و بعد امنیتی است که آنها را تشدید می‌کند.

سجاد ایزدهی اضافه کرد: در ادبیات روایی ما وجود دارد که اگر خداوند فرزندی را از یک خانواده گرفت یا او را مبتلا کرد و مورد آزمایش قرار داد توصیه شده که در این موارد صبوری پیشه کنیم. به این معنا که عذاب مضاعف بر خود تحمیل نکنیم. به گونه‌ای نشود که اگر خدایی نکرده فرزندی را از دست دادیم، در کنار این مسئله آن قدر به خود فشار وارد کنیم که مشکلات دیگری هم برای خودمان به وجود بیاوریم. این عذاب مضاعف را طبیعتاً شارع از ما نخواسته و ما را نهی کرده است. دستور به صبوری می‌دهد به این معنا که به مصلحت خداوند راضی باشیم و عذاب مضاعف بر خود تحمیل نکنیم.

وی سپس گفت: در بحث بیماری‌های فراگیر مسئله عمده در عالم پزشکی که تجربه هم بر آن حکم می‌کند این است که تشویش و نگرانی درونی، سیستم عصبی بدن را تضعیف می‌کند و درصد مقابله با بیماری‌ها را تقلیل می‌دهد. باور و اعتماد به خداوند و توکل به خداوند برای بیماری بازدارندگی ایجاد می‌کند. جدا از اینکه رحمت الهی را نازل می‌کند و عنایت خدا را به بشر جلب می‌کند، بدن هم در مقابل بیماری مقاومت می‌کند و درصد خسارت بیماری کم می‌شود.

سجاد ایزدهی خاطرنشان کرد: نکته دیگر این است که اگر قرار باشد بیماری و بلیه ای بر ما بیاید باید صبر کنیم نه به این معنا که کاری انجام ندهیم بلکه به این معنا که خود را دچار مصیبت دو چندان نکنیم. به عنوان مثال در شرایط فعلی در خانه نشستن و خودقرنطینگی همان صبری است که ما را از مشکلات در امان نگه می‌دارد. این خود موجب پایین آمدن درصد مشکلات و مصیبت‌ها می‌شود تا هم امنیت روانی ما و هم سلامت بدنی ما تأمین شود.

وی اظهار داشت: امروز می‌بینیم بشری که خدا را ندیده و عملاً خدا را از زندگی خود پاک کرده، در مواقع ناراحتی‌ها سراغ خدا می‌رود و به فطرت خود مراجعه می‌کند. این مسئله تلنگری برای ما است که بتوانیم همواره در طول زندگی مان این آرامش را به خود هدیه کنیم، ارتباط مان با خداوند را بیشتر کنیم و امور را از جانب خدا ببینیم تا اینکه سلامت زندگی مان تأمین شود و عملاً بتوانیم هم زندگی مادی و هم سلامت و زندگی معنوی خوبی را برای خود رقم بزنیم.

سجاد ایزدهی افزود: اینکه می‌گویند «فی تَقلُّبِ الأحْوالِ عُلِمَ جواهِرُ الرِّجالِ» به این معناست که خداوند انسان‌ها را مبتلا می‌کند و به مشکلاتی دچار می‌کند، مثل پدری که فرزندش را به چالشی دعوت می‌کند مثلاً بچه اش را به مدرسه می‌فرستد و به زحمت می‌افتد و درس می‌خواند، در این فرایند ابتلاء کسی که خود را از این بحران و ابتلاء نجات می‌دهد، آن را تبدیل به یک فرصتی می‌کند. مثلاً از مشکلات برای خود تجربه ایجاد می‌کند یا سختی درس خواندن را به علم آموزی تبدیل می‌کند و یا از بین رفتن فرزند را به آرامش قلب تبدیل می‌کند.

وی عنوان کرد: خداوند انسان‌ها را مبتلا می‌کند چون این دنیا محل گذر است و در این محل گذر انسان‌ها باید به کمال برسند. در این فرایند کمال مهم این است که نفس و باطن انسان تقویت شود و رشد کند. در این موارد هر چه ابتلاء بیشتر شود انسان به خدا نزدیک می‌شود و یادش می‌آید خدا او را می بیند. ابتلائات تلنگری است برای اینکه ما نظارت خداوند بر خودمان را احساس کنیم و در عین حال بستری است که خود را در آن فضا به تکامل برسانیم.

سجاد ایزدهی همچنین گفت: دنیا همواره دار ابتلا است و بشر برای تکامل خود باید با این چالش‌ها مواجه شود و از آنها عبور کند تا هم خود به کمال برسد و هم آن جوهر وجودی خودش را به کمال برساند. این دنیا با همه پستی و بلندی‌ها و با همه قبض و بسط‌هایش می‌گذرد و مهم این است که انسان در این فرایند گوهر وجود خود را کامل کند تا برای رسیدن به آن نشئه دیگر حیات خود را آماده کند. هر چه قوی‌تر و مهیاتر و هر چه روح بلندتر، طبیعتاً برای آن نشئه مناسب‌تر است.

وی در ادامه اظهار داشت: در این شرایط موجود صبوری کردن، مدیریت کردن، تدبیر و کمک به دیگران مهم است. در ابتلائات اگر به دیگران کمک کردیم و از این کمک لذت بردیم روح مان هم تغذیه می‌شود. اما اگر به دیگران کاری نداشتیم و تنها به خود فکر کردیم و یا از این مسائل برای خودمان کیسه‌ای دوختیم معلوم می‌شود روح ما نه تنها تقویت نشده بلکه تضعیف شده و به آن مرحله دنائت و حیوانی آن نزدیک شده است. در این صورت ابتلا موجب پستی روح می‌شود. می‌شود از این فرصت استفاده کرد و این روح را تقویت کرد تا برای آن نشئه دنیای بعدی آماده و مهیا شود.

سجاد ایزدهی خاطرنشان کرد: برای رسیدن به مفاهیمی همچون آرامش و سکینه مهم این است که ما این دنیا را فارغ از خدا و آخرت نبینیم و جسم را فارغ از روح و دنیا را فارغ از آخرت نبینیم و زندگی آخرت را ادامه زندگی دنیا بدانیم. طبیعی است که اگر کسی بداند که خدا می بیند و جزا می‌دهد و خدا دارد او را در این فضا مهیا می‌کند نه تنها به التهاب نمی‌افتد بلکه آرامش او بیشتر می‌شود. درباره امام حسین گفته شده است که در روز عاشورا هر چه به ظهر عاشورا نزدیک تر می‌شد آرامش و اشتیاق به خدا در ایشان بیشتر می‌شد. تعبیر حضرت زینب را نیز شنیده‌ایم که گفتند هیچ چیز جز زیبایی نمی‌دیدند. در شرایطی که بدترین زمان است و شرایط اسارت در شام است این فضای سختی و مشقت را حضرت زینب با آرامش و سکینه گذر می‌کند و این تهدید را به فرصت تبدیل می‌کند.

وی ادامه داد: ویلیام جیمز می‌گوید بر فرض که خدا نباشد، اعتقاد به خدا موجب آرامش بدن می‌شود و در مقابل مصائب تحمل انسان بیشتر می‌شود. به تعبیری شبیه به این زنگی که در گذشته بر روی دوچرخه‌ها بود که وقتی این زنگ به صدا در می‌آمد ملتهب می‌شد اما وقتی انسان دستی روی آن می‌کشید آرام می‌شد. اگر احساس کردیم که دستی از طرف خدا بر سر ماست و نظاره گر ماست، طبیعتاً آرامش بر ما حاکم می‌شود. نگرانی و وحشت و ترس نشانه ندیدن دست الهی است. اگر ما باورهایمان را تقویت کنیم آن وحشت از ما رخت می‌بندند و در نهایت ما را به آرامش می‌رساند که این آرامش هم برای این دنیای ما و سلامت ما خوب است. تمام آموزه‌های دینی به دنبال این هستند که ما خدا را ببینیم که خدا ناظر ماست و خدا می بیند.

سجاد ایزدهی یادآور شد: حضرت ابراهیم می‌گوید همین که خداوند من را می بیند من را کفایت می‌کند. خدا که نمی‌خواهد او را در آتش بیندازد و لذا آتش برای ابراهیم سرد و سلامت می‌شود. چون می‌گوید خداوند مرا می بیند و جون مرا می بیند و من در معرض دید او هستم هیچ نگرانی‌ای ندارم. اگر بخواهد من را در آتش بسوزاند لطف است و اگر به سلامت بیرون بیایم باز هم لطف خداست. نگرانی و وحشت ناشی از دوری از خدا و فراموش کردن خداست که اثرات جدی در زندگی انسان دارد و در بهداشت و سلامت روحی فرد و جامعه می‌تواند تأثیرگذار باشد.

وی اظهار داشت: از سردار شهید سلیمانی مثالی می زنم که ان شا الله خداوند ایشان را با اهل بیت محشور بگرداند. چگونه شد که ایشان بزرگ شد و همه مردم از هر گروهی و هر کشوری به ایشان اقبال داشتند؟ ایشان در بلیّات ورود کرد و از داخل بلیّات گذر کرد و امتحان خود را خوب پس داد. اما اگر سردار سلیمانی اهل ورود در بلیّات نبود و این امتحانات بر او حادث نمی‌شد این اتفاقات برای او نمی‌افتاد. بحث داعش با وجود اینکه توطئه دشمن بود اما باعث شد انسان‌ها خود را محک بزنند و انسان‌ها در ورود به این عرصه‌ها بتوانند به صورت مطلوب بیرون بیایند و بسیاری از ظرفیت‌های نهفته شأن را آشکار کنند.

سجاد ایزدهی اضافه کرد: یکی از خوبی‌های انقلاب اسلامی این بود که بسیاری از ظرفیت‌ها ی نهفته ما را آشکار کرد و ما افراد بسیار خوبی در این انقلاب داشته‌ایم. مانند شهید همت، شهید رجایی، مرحوم امام، مقام معظم رهبری و …. اگر انقلاب اتفاق نمی‌افتاد معلوم نبود که این بروز و ظهورها را شاهد باشیم و چنین سرمایه‌ها و ظرفیت‌هایی را کشف کنیم. در بستر این ابتلائات است که ظرفیت‌ها کشف می‌شود. اگر جنگ تحمیلی نبود الان ما خودکفایی در خیلی از عرصه‌ها را نداشتیم. تعبیر حضرت امام هم به همین دلیل این بود که این جنگ برای ما نعمت بود. جنگ بلیه است و چیز بدی است و هیچکس از جنگ به نیکی یاد نمی‌کند اما در داخل جنگ اگر ما ورود کردیم و بلیه را به فرصت تبدیل کردیم طبیعتاً ظرفیت‌های جدیدی برای ما آشکار می‌شود که برای زمان‌های بعد می‌توانیم از آن استفاده کنیم.

وی تأکید کرد: این بیماری جدید هم ولو اینکه می‌تواند توطئه دشمن باشد یا به خاطر سهل انگاری دیگران باشد اما می‌تواند برای بدن امنیت بخشی کند، می‌توان از ویروس آن پادزهر آن را ایجاد کرد و می‌تواند حتی در بعد اقتصادی اگر واکسنی ایجاد شود نفع اقتصادی برای کشور داشته باشد. اما همه اینها منوط به این است که ما با این مشکل چگونه رو به رو می‌شویم. اگر انفعالی و بر اساس روزمرگی رفتار کردیم طبیعتاً این مشکل بر ما تحمیل می‌شود و آورده‌ای هم برای ما نخواهد داشت. اما اگر به گونه فعال و کارآمد رفتار کردیم طبیعتاً با وجود اینکه مشکلاتی بر ما تحمیل می‌شود اما عملاً آورده‌هایی برای ما خواهد داشت که جز در این فضا برای ما قابل ایجاد شدن نمی بود.

سجاد ایزدهی در پایان گفت: می‌توان با الگوگیری از آن تعبیر حضرت زینب که می‌فرمایند جز زیبایی چیزی ندیدم، فضای سخت و مشکل را به گونه‌ای مدیریت کرد که ارمغان آن رساندن پیام امام حسین به همه جهان باشد. از سختی‌های دیگر هم می‌توان بهره برداری خوب کرد. به شرط آنکه به گونه‌ای فعال و کارآمد و با مواجهه مثبت با آنها رو به رو شویم.

کد خبر 4871796

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha