به گزارش خبرنگار مهر، مرتضی نجفی قدسی از خادمان قرآن و مؤسس دارالقرآن علّامه طباطبایی (ره) در یادداشتی به مناسبت فرارسیدن نیمه شعبان چنین نوشت:
«یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِن یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَیْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ» (سوره یوسف، آیة ۸۷)
حضرت یعقوب (ع) به فرزندانش گفت بروید یوسف و برادرش را بجوئید و از لطف و رحمت الهی مأیوس نشوید که به جز مردمان کافر کسی از رحمت خدا مأیوس نمیشود.
نکتة اولی که در این بحث وجود دارد آن است که حضرت یعقوب نمیفرماید بروید تجسّس کنید بلکه میفرماید بروید تحسّس کنید.
فرق تجسّس و تحسّس
فرق تجسس و تحسس در چیست؟ فرق تجسس و تحسس در یک نقطه است ولیکن تجسس به معنای سر از کار دیگران در آوردن و کشف سرّ مردم و احوالات شخصی آنها مذموم است چنانچه در آیة شریفه دارد «وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا» (سوره حجرات، آیه ۱۲) یعنی تجسس نکنید و بعضی غیبت بعضی دیگر را هم نکنند!
بنابراین تجسس را در امور بد و منفی معمولاً به کار میبرند ولی تحسّس را در امور خوب و مثبت به کار میگیرند، چنانچه در اینجا حضرت یعقوب به فرزندانش دستور میدهد که بروید و یوسف و برادرش را که مظهر خوبیها و پاکیها بودند را پیدا کنند بدین معنا که به دنبال یافتن یوسف باید گشت و بیکار ننشست، یعقوب در انتظار آمدن یوسف بود، امّا چون چشمانش نابینا شده بود فرزندانش را مأمور تفحّص و یافتن یوسف و برادرش کرد. عرض بنده این است کهای بزرگواران وای مردم عزیز! ما هم گمشدهای داریم، ما هم یوسفی داریم که در پرده غیبت به سر میبرد و ما باید روزان و شبان به فکر و یادآور آنکه منجی حقیقی عالم هستی است، باشیم و با دعا و استغاثه به درگاه الهی فرجش را از خداوند طلب کنیم.
اهمیت دعا در طلب فرج
اینکه بگوئیم خداوند هر وقت بخواهد امر ظهور حضرت را محقق میکند، البتّه حرف صحیحی است ولیکن ما باید اعلام نیاز خود را نسبت به محقق شدن این امر پیوسته به درگاه الهی عرضه بداریم و الّا اگر بی تفاوت بنشینیم و درخواستی و عرض نیازی نداشته باشیم قطعاً ظهور رخ نخواهد داد لذا فرموده است: «قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ» (سوره فرقان، آیة ۷۷) یعنی اگر دعای شما نبود، پروردگارتان به شما هیچ اعتنا و توجهی نداشت! بنابراین ما در دعا کردن وظیفه داریم ولذا دستور داده است: «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» یعنی: بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را. (سوره غافر، آیه ۶۰)
خوب الآن با توجه به گرفتاریها و شدائدی که بر تمام بشریت و مخصوصاً بر مسلمانان و شیعیان حکم فرماست آیا ما نیاز به دعا برای فرج نداریم؟! آیا پهنة گیتی را ظلم و فساد پر نکرده است؟ آیا مستکبران و ستمگران و ابرقدرتهایی که بر جهان حاکم شدهاند، بر ضعیفان و محرومان و مستضعفین رحم میکنند؟! و یا فراماسونرها و امثال کسینجرها معتقدند که جمعیت جهان اضافی است و باید حداقل یک سوم از جمعیت دنیا کاسته شود! و قطعاً امراض فراگیری که در جهان شیوع پیدا میکند و امروزه از آنها به عنوان جنگهای بیولوژیک نام برده میشود، دستان عدهای بشرنما در تولید و تکثیر آنها دخالت ندارد؟! و الّا پروردگار عالم که مظهر تام و کمال رحمت و مهربانی است هیچگاه برای بشر چنین نسخههایی نمینویسد.
امّا این خود انسانها هستند که بعضی در جنایت و شیطنت هیچ رحمی به همدیگر نمیکنند و فقط بقای خود و نابودی دیگران را میخواهند! انشا الله روزی پرده اسرار بالا میرود و برای مردم جهان مکشوف میشود که چه دستان خیانت کاری در تولید و تکثیر این ویروسها در سطح جهان نقش داشتند، امّا واقعیت این است که ما هستیم و گرگهای درندهای که بر جهان حاکم هستند. آیا در چنین شرایطی نباید قدر یکدیگر را بدانیم؟ آیا نباید در این شرایط وحدت خود را حفظ کنیم و شکرگذار نعمتهایش و این نظامی که در پرتو خون شهیدان و بر اخلاص مردم مؤمن و رهبر کبیر آن حضرت امام خمینی (ره) ایجاد شد تا مقدمه ظهور حضرتش فراهم شود باشیم؟!
رهبر عزیزمان در تبیین گام دوّم انقلاب اسلامی تمدنی را نشانمان میدهند که در حقیقت مقدمات ظهور منجی عالم بشریت و فرج نهایی جهان را فراهم میکند. مقام معظم رهبری در بیاناتشان غالباً آیندة ملت ایران را رو به پیشرفت و امیدوار کننده توصیف میفرمایند و توجه میدهند که ما در مسیر رسیدن به قله هستیم و چون بالا میرویم قطعاً مشکلاتی در مسیر وجود دارد. امّا همواره با اطمینان خاطر از پیروزی نهایی خبر میدهند! و این اتکال الهی ایشان را نشان میدهد و ما خدا را شاکریم که هم اکنون رهبری ملت ما و مستضعفان جهان را فرزندی از اولاد زهرای اطهر (س) که وارسته و متعبد و عارف و اهل تضرع و خشیت و متوکل به درگاه الهی است قرار داده و امیدواریم با عنایات حضرت مهدی ارواحنا فداه، جمهوری اسلامی روز به روز هر چه پر قدرت تر آماده ظهور عدالت گستر حضرتش در جهان باشد.
اصل انتظار در شیعه
نکته دوّم که لازم میدانم به آن بپردازم این است که اصل انتظار برای شیعه یک اصل اساسی است و الّا کسی که منتظر ظهور حضرت حجت (عج) نباشد که اصلاً شیعه محسوب نمیشود و در زیارت حضرت صاحب الزمان (عج) هم عرض میکنیم: «السّلام علیک یا مولای، اتقرّب إلی الله تعالی بک و بآل بی تک وانتظر ظهورک وظهور الحق علی یدیک واسئل الله ان یصلی علی محمّد وآل محمّد وان تجعلنی من المنتظرین لک والتابعین والناصرین لک علی اعدائک والمستهدین بین یدیکَ فی جملة اولیائک».
بر این اساس یکی از دعاهای ما از حضرت حجت (عج) باید این باشد که ما را از جملة منتظرین آن حضرت قرار دهد و خوب طبیعی است کسی که منتظر ظهور حضرتش هست، قطعاً خود را به لحاظ معنوی و مادی برای چنین حرکتی آماده میکند و بحث آمادگیهای پیش از ظهور خود بحث مستوفایی است که باید در فرصت دیگری به آن پرداخته شود.
امر ظهور قریب است یا بعید؟
اما نکته مهم در این است که آیا امر ظهور را نزدیک ببینیم و یا بعید و دور ببینیم؟! در آموزههای دینی ما این طور بیان شده است که ما امر ظهور را بایستی قریب و نزدیک ببینیم کما اینکه در دعای روز جمعه به حضرت عرض میکنیم!
«هذا یوم الجمعه و هو یومک المتوقع فیه ظهورک» یعنی امروز روز جمعه است و همان روزی است که توقع ظهور شما در آن میرود! یعنی هر صبح جمعه که این دعا خوانده میشود ما باید تا غروب منتظر باشیم شاید ظهور حضرت در آن روز رخ دهد! پس اینکه هر جمعه ما منتظر آمدنش باشیم این نزدیک نیست؟ خیلی نزدیک است و از ما خواستهاند اینطور انتظار بکشیم و الّا اگر ظهور را بعید بدانیم اثر سازندگی ندارد، چون خواهیم گفت ظهوری که قرار است مثلاً هزار سال دیگر رخ بدهد، به چه درد الآن ما میخورد و خود به خود این تفکر مسأله انتظار را بی خاصیت میکند. لذا فرموده است: «إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا * وَنَرَاهُ قَرِیبًا» (سوره معارج، آیات ۶ و ۷)
دیدگاه قرآنی در بحث ظهور
دیدگاه قرآن کریم در ارتباط با قیامت که معمولاً همه آن را خیلی دور و بعید میدانند این است که میفرماید: «إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا * وَنَرَاهُ قَرِیبًا» یعنی کافران عذاب روز قیامت را دور میبینند ولی ما آن را نزدیک میبینیم. و یا در خصوص مرگ، دیدگاه قرآنی میگوید شما مرگ را در حال ملاقات هستید «فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ» و نمیگوید «یلاقیکم» به آینده موکول نمیکند، بلکه میگوید حال را دریابید که هر لحظه ممکن است این اتّفاق بیفتد.
در ارتباط با ظهور هم که قبل از قیامت است علی القاعده باید همان قاعدهای که بر قیامت هست یعنی «إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا * وَنَرَاهُ قَرِیبًا» را در نظر بگیریم، یعنی مؤمنین باید وقوع حادثة ظهور را نزدیک ببینند و قطعاً وقتی انسان چنین حادثة عظیم و بزرگی را نزدیک ببیند خود را برای آن ممهز و آماده میکند و خاصیت انتظار همین کسب آمادگی است.
بشارت علما در امر ظهور
برخی از علما و بزرگان مانند حضرت آیت الله بهجت (ره) که بشارت امر ظهور را میدادند از همین منظر قرآنی است که «إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا * وَنَرَاهُ قَرِیبًا».
مرحوم حضرت آیت الله سیّد حسن میر جهانی از ملازمین مرحوم آیت الله العظمی سیّد ابوالحسن اصفهانی (ره) سه جلد کتاب تحت عنوان «نوائب الدهور فی علامات الظهور» دارند که بسیار ارزشمند و نسبت به اخبار و ابتلائات عصر ظهور روایات زیادی را نقل کردهاند و خودشان هم همیشه بشارت دهنده عصر ظهور بودند و خلاصه سخنان این بزرگواران به معنای توقیت نیست، بلکه همان دیدگاه قرآنی است که باید این امر ظهور و حتّی قیامت را همواره خیلی نزدیک ببینیم تا اثر سازندگی داشته باشد و الّا اگر بعید بدانیم موکول به آینده میشود و ضرورتی در آمادگی حس نمیکنیم.
خاطرهای از استاد پرورش
در اینجا مناسب میدانم به تناسب بحث به خاطرهای از مرحوم استاد پرورش اشاره کنم، مرحوم استاد سیّد علی اکبر پرورش که از یاران صدیق انقلاب بودند، روزی که بنده و ایشان در همین مباحث مهدویت و عصر ظهور گفتگو میکردیم به من گفتند: آقای نجفی! تا کنون از من ادعایی دیدهاید؟! عرض کردم خیر، سپس اظهار داشتند خوب، من از اوّل هم اهل ادعا نبودم، اما این مطلبی که میخواهم بگویم خدا شاهد است که عین حقیقت است و پس از آن قسم خوردند و گفتند: والله بوی آمدن حضرت را من طوری استشمام میکنم که یعقوب بوی پیراهن یوسف را!!
ایشان این واقعه را بسیار نزدیک میدید و چند سال بعد هم یعنی در سال ۱۳۹۲ از دنیا رفتند اما اینکه شخصی بگوید ظهور را نزدیک میبینم و به خودش وصال ندهد و از دنیا برود، این نقض مطلب محسوب نمیشود، بلکه تفکر صحیح همین است که امر ظهور را نزدیک ببینیم.
در خاطرم هست که بنده پس از شنیدن این بشارت از استاد پرورش، همین فرمایش ایشان را برای یکی از شخصیتهایی که با استاد پرورش رفاقت و به ایشان ارادت داشت، عرض کردم که استاد پرورش چنین چیزی میگویند، به ناگاه او قاه قاه خندید و گفت: امام زمان تا دو هزار سال دیگر هم ظهور نمیکند! من از این سخن او متعجب شدم و همان لحظه در ذهنم خطور کرد و گفتم پس چرا قرآن میفرماید: «إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا * وَنَرَاهُ قَرِیبًا» که البتّه او هم از موضع خود عقب نشینی کرد و گفت شوخی کردم و حرف استاد پرورش صحیح است.
به هر حال ما نباید نسبت به بزرگانی که نوید ظهور حضرتش را میدهند خرده بگیریم، بلکه باید تفکر خود را اصلاح کنیم، و بدانیم که بر اساس دیدگاه قرآنی امر ظهور قریب است و بعید نیست!
نظر شما