به گزارش خبرگزاری مهر، متن زیر یادداشتی از حجتالاسلام محمدرضا جباران، عضو هیأت علمی گروه اخلاق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است که در ادامه میخوانید؛
نیاز به توضیح ندارد که جهان در شرایط خاصی به سر میبرد. حادثه گرفتاری بشریت به یک بیماری جهانی چیزی نیست که هر کس بتواند در عمر خود آن را تجربه کند. این حادثه از حوادث کمتکراری است که انسان میتواند در کشاکش مقابله و مبارزه با آن بهرههای انسانی و معنوی از آن ببرد. یکی از زمینههای بهرهوری از این قبیل حوادث اخلاق است. انسان در صورت توجه میتواند در همان حال که با تمام راههای عقلایی با این بیماری مبارزه میکند برای رشد اخلاقی خود نیز قدمی بردارد. این چیزی است که منابع دینی ما با تأکید و تکرار از ما خواستهاند.
یکی از ابعاد اخلاقی انسان که در مقابله با مصیبتها امکان رشد مییابد، صبر است. صبر در مقابل مصیبت از فضایلی است که قرآن و پیشوایان معصوم ما برای انسان لازم دانستهاند. بر این اساس در این نوشته تلاش میکنم صبر در برابر مصیبت را به طور خلاصه معرفی کنم.
صبر بر مصیبت
زندگی هیچکس برای مدتی طولانی از مصیبت خالی نیست فقر و محرومیت، بیماریهای گوناگون، نقص عضو، معلولیت، ازدست رفتن عزیزان و دیگر حوادث اندوهبار به طور عادی وگاه پی در پی و متراکم در زندگی هر کس اتفاق میافتد و انسان را نه از آنها گریزی و نه در آنها اختیاری است. به هنگام مصیبت، انسان به صبر و خویشتنداری نیازمند است تا از بیتابی در امان بماند و از گفتههای نابهنجار و کردار نا بسامان دوری کند. قرآن کریم به این قسم از صبر اهمیت ویژهای داده و با ذکر همه ابعاد به طرح آن پرداخته است، به این معنی که اصل مصیبت و انواع عمده آن مثل فقر و گرسنگی، نا امنی، مرگ و نقص عضو و فقدان عزیزان را نام برده؛ ضرورت صبر در برابر مصیبتها را خاطر نشان ساخته، کیفیت و معنی صبر بر مصیبت را بیان کرده و آثار و نتایج آن را نیز برشمرده است. به عنوان نمونه در سوره بقره آورده است: «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنْ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنْ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرْ الصَّابِرِینَ، الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ، أُوْلَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَهٌ وَأُوْلَئِکَ هُمْ الْمُهْتَدُونَ، حتماً همه شما را با مقداری ترس، گرسنگی و کاهش مالها جانها و میوهها آزمایش میکنیم؛ و به صبر پیشگان بشارت ده، آنان که هر گاه مصیبتی ببینند میگویند: ما از آن خداییم و به سوی او باز میگردیم، اینها همانها هستند که لطف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند رهیافتگان».
در روایات نیز از این قسم صبر و جایگاه آن در نظام اخلاقی انسان یاد شده است.
امام باقر علیهالسلام میفرماید: «الصَّبْرُ صَبْرَانِ: صَبْرٌ عَلَی الْبَلَاءِ حَسَنٌ جَمِیلٌ وَ أَفْضَلُ الصَّبْرَیْنِ الْوَرَعُ عَنِ الْمَحَارِمِ، صبر بر دو قسم است یکی از آنها، صبر بر بلا و مصیبت است که صفتی نیکو و زیباست و برتر از آن پرهیز از گناهان است». صبر بر مصیبت اگر چه بالاترین مرتبه صبر نیست، به خودی خود منزلت بسیار رفیعی است
علی (ع) میفرماید: «الصَّبْرُ عَلَی الْمَصَائِبِ مِنْ أَفْضَلِ الْمَوَاهِب، صبر بر بلایا، از برترین موهبتها است». برای آشنایی بیشتر با صبر بر مصیبت باید با دو مطلب آشنا شویم:
۲-۱٫ چگونگی صبر بر مصیبت
منظور از صبر بر مصیبت این نیست که انسان، مصیبت را دوست بدارد یا به هنگام مصیبت غمگین نشود، چرا که غم و شادی در اختیار انسان نیست تا موضوع حکم شرعی باشند. برای تحقق صبر بر مصیبت لازم نیست انسان از گریه خودداری کند؛ چه اینکه گریه مقتضای انسانیت انسان است وحتی ممکن است شاهدان مصیبت هم گریه کنند. رسول خدا (ص) به هنگام وفات فرزندش ابراهیم و نوهاش عبدالله بن رقیه گریست و هنگامی که در این باره از حضرتش پرسیدند فرمود: «این رحمت است خداوند فقط به بندگان رحیمش رحم میکند». و طبق روایتی فرمود: «من نگفتم گریه نکنید، گفتم شیون و زاری سر ندهید» و طبق روایات فراوانی وقتی یار باوفایش عثمان بن مظعون از دنیا رفت، صورتش را بوسید و گریست و هنگامی که سعد بن عباده را در حالت بیهوشی دید، گریست و فرمود: «خدا بخاطر اشک و اندوه کسی را عذاب نمیکند». بنابراین گریه انسان را از مقام صبر و رضا بیرون نمیبرد. همین که انسان مصیبت زده معتقد باشد آنچه ازدستش رفته به صاحب حقیقیاش برگشته، هیچ مصیبتی خالی از مصلحت نیست و تقدیرات الاهی همه بر میزان حکمت و خیرخواهی بندگان صورت میگیرد و به قضای الاهی راضی باشد و شکایت او را به بندگانش نبرد، صابر شمرده میشود. معنی «قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ» نیز همین است؛ بنابر این، صبر بر مصیبت این است که انسان در برابر سختی و بلا چنان با آرامش، پایداری کند که تعادل روانی خود و وقار پیش از حادثه را از دست ندهد. قرآن کریم میفرماید: «لِکَیْلا تَحْزَنُوا عَلی ما فاتَکُمْ وَ لا ما أَصابَکُمْ، تا بر آنچه از کف دادهاید و برای حوادثی که پیش آمده اندوهگین نشوید».
خودداری از بیتابی و پرهیز از کارهایی مثل گریبان پاره کردن، به صورت نواختن، زیاده روی در شکایت و اظهار اندوه و افسردگی و تغییر وضع لباس، خوراک و ظاهر زندگی که همگی در اختیار انسان است، مصداق صبر بر مصیبت محسوب میشود. از این رو انسان مصیبت دیده باید از همه اینها دوری جسته خشنودی خود را از قضای الهی اظهار کند، و زندگی خود را به صورت عادی ادامه دهد.
۲-۲٫ شکایت
یکی از عناصری که صبر در مقام مصیبت را مختل میکند شکایت است؛ بنابر این، شناخت شکایت و رابطه آن با بیتابی انسان را در تحقق صبر یاری میکند. شکوه از مشکلات، نشانه بی تابی و ناخشنودی از مقدرات الهی است. این کار ناشایست اگر چه درآغاز فقط معلول و حاکی از یک رذیله نفسانی است؛ ولی به تدریج خود به عنوان یک عامل تأثیرگذار، بذر دشمنی با قضای الاهی را در دل میافشاند، دشمنی با خواسته و مشیّت الاهی به تدریج در جان آدمی رشد میکند و در نهایت به دشمنی با ذات اقدس خداوندی تبدیل میشود. تکرار شکایت، بغض و کینه را در نفس و روح ریشهدار و درمان بیماری را مشکلتر میکند. به همین دلیل به صراحت منع ونکوهش شده. امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «اذا اَضَاقَ المُسلِم فَلَا یَشکو رَبَّه، مسلمان نباید در گرفتاری از پروردگارش شکایت کند».
شکایت از قضای الاهی علاوه بر اینکه به خودی خود خلاف آداب بندگی است و شایسته پیشگاه خداوندی نیست، نشانه ضعف معرفت به حضرت پروردگار است. کسی که رحمت خدا را میشناسد واز حکمت او با خبر است، از مصائب و گرفتاریها شکوه نمیکند، چون میداند که آن مهربان جز به خیر و مصلحت او کاری نمیکند.
رسول خدا (ص) میفرماید: «من اجلال الله ومعرفه حقه ان لا تشکو وجعک و لا تذکر مصیبتک، از بزرگداشت خدا و حق شناسی نسبت به او است که از درد خود شکایت نکرده و مصیبت خود را به کسی نگویی».
شکایت خدا به مخلوق افزون بر آنچه گفته شده کاری است بیهوده که دردی را درمان و مشکلی را حل نمیکند چرا که خدا از بندگان مهربانتر و در حل مشکلات بندگانش تواناتر است؛ بنابراین شکایت از خدا نشان نشناختن قدرت و رحمت اوست. کسی که قدرت خدا را باور دارد و به رحمت او معتقد است شکایت جز به پیشگاه او نمیبرد.
امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «اِجْعَلْ شَکواکَ إِلی مَنْ یَقْدِرُ علی غِناک، شکایت به کسی بر که میتواند تو را بینیاز کند». شکایت از خدا این نیست که انسان برای چارهجویی درد و گرفتاری خود را با کسی بگوید، چرا که انسان همانطور که موظف است صبر کند وظیفه دارد برای درمان درد و رفع مشکل خود از روشهای عقلایی چارهجویی کند. ماهیت اصلی شکایت همان نارضایی از تقدیر الاهی است. امام صادق (ع) فرمود: «شکایت این است که انسان بگوید: به دردی دچار شدهام که کسی به آن دچار نشده یا بلایی به سرم آمده که به سر کسی نیامده؛ ولی گفتن اینکه دیشب تا صبح خوابم نبرد یا امروز تب دارم، شکایت نیست». این سخن شریف در صدد ترسیم یک نمونه از انسانهای شاکی است. منظور از این سخن این نیست که صرف گفتن این جمله مصداق شکایت و غیراخلاقی است؛ بلکه منظور از آن تبیین روحیهای است که اینگونه سخن گفتن را پشتیبانی میکند.
بر اساس آنچه گذشت زیبنده است که در این ایام، ضمن احتیاط برای پیشگیری از ابتلاء و مبارزه عقلایی برای ریشه کن کردن این آفت از کره زمین، در صدد تمرین صبر در برابر این مصیبت نیز باشیم.
تمرین صبر
انسان در مسیر تکاملی خود برای دستیابی به هر یک از ملکات حسنه ناگزیر از پیمودن مسیر کامل رسیدن به آن فضیلت است، به این معنی که در آغاز، با دشواری و تکلّف آن صفت انسانی را بر خویشتن هموار کند و به عبارت دیگر ظاهر خود را مانند کسانی بیاراید که آن صفت را دارند و به قدری این تظاهر را در موارد گوناگون تکرار کند که از تکلّف بینیاز و مخالفت نفس برای او آسان شود و سرانجام به حالتی دست یابد که نفس در برابر فرامین عقل و شرع مقاومت نکند و برای نگهداری او در حدود الاهی نیازی به مبارزه نباشد. کسی که درحال تمرین صبر است تظاهر به صبر میکند؛ ولی نفسش رام نیست؛ بلکه همانند مجرمی سرکش است که در بندش کشیدهاند و چون لحظهای از او غافل شوی بند برمیدارد، مجرمانه میگریزد و به جنایات خود ادامه میدهد؛ از این رو پیوسته در زحمت و به مراقبت نفس مبتلاست. اما آنکه از این مرحله گذشته ونفسش را مطیع و فرمانبردار کرده نیازی به این مراقبت پیوسته ندارد؛ چون نفسش خواهشی فراتر از حدود عقل و شرع ندارد.
این حالت که به آن تصبّر گفته میشود، هر چند دشوار، ولی ارزشمند است. تصبّر مرحلهای سازنده است که انسان را به مقام صبر میرساند. یکی از منازل ترقی انسان به سوی معنویت و گام اساسی برای دستیابی به ملکه نفسانی زیبای صبر است. از این رو، برترین نوع صبر و خویشتن داری، تصبّر است. امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «اَفْضَلُ الصَّبْرِ التّصَبُّرُ، برترین صبر، تصبر است». و هم از این رو توصیه میشود خود را به آن عادت دهیم.
امام علی (ع) میفرماید: «عَوِّدْ نَفْسَکَ التّصَبُّر، نفست را به تصبّر عادت بده».
فایده تصبّر آن است که اگر انسان با اعتقاد راسخ به نصرت الاهی وایمان به پیروزی نهایی، بر شیوه تصبر که همان تقوای الاهی و پروای از خداست مداومت ورزد، امداد الاهی از راه میرسد، صبر آسان میشود و دیگر زحمت و مشقتی وجود نخواهد داشت. چنان که خداوند سبحان میفرماید: «فَأَمَّا مَنْ أَعْطَی وَاتَّقَی وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَی فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَی، اما آنکه حق خدا را داد و پروا داشت و پاداش نیکوتر را تصدیق کرد، بزودی راه آسانی پیش پای او خواهیم گذاشت».
امیرالمؤمنین (ع) نیز میفرماید «مَن یَتَصَبَّر یُصَبِّرُهُ الله، هرکس اظهار صبر کند خدا صبرش میدهد.
نظر شما