یادداشت؛

صدای شکسته شدن استخوان‌های مدرنیسم در جهان پساکرونا

صدای شکسته شدن استخوان‌های مدرنیسم در جهان پساکرونا

از دست رفتن سیطره غرب در اکنون ناشی از فقدان بهره گیری از معنا و معنویت در چارچوب تئوریک مدرنیته است و صدای شکسته شدن استخوان‌های مدرنیسم در جهان پسا کرونا طنین انداز می شود.

به گزارش خبرگزاری مهر، متن زیر یادداشتی حجت الاسلام محمد حسین مختاری رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی و استاد خارج فقه و اصول حوزه است که درباره معنویت گرایی اخیر مردم جوامع بشری در بحبوبه پاندمی ویروس کرونا نگاشته شده است؛

تراژدی کرونا، در روزهای اخیر به بیماری همه گیر جهانی تبدیل شده، و هزاران تن از مردم جهان، به این ویروس کشنده مبتلا شده و بسیاری نیز جان خود را از دست داده اند، لیکن آنچه در این میان بیش از هر مولفۀ دیگر خودنمایی می‌کند، معنویت گرایی اخیر مردم جوامع بشری در بحبوبه پاندمی ویروس کرونا و پشت پا زدن به شعارهای پرطمطراق صاحبان مدرنیسم است که موجبات حیرت همگان را نسبت به حال و روز مردم در روزگار سیطرۀ مدرنیته و پسامدرنیسم، رقم زده است.

در تبیین چرایی تحقق این مهم باید گفت، دنیای مدرن با نفی اصالت معنا، بر اصالت غریزه و لذت بردن هر چه بیشتر از زندگی منحصر شده است، خاستگاه معرفتی این مهم نیز در غریزه گرسنگی «کارل مارکس» و غریزۀ جنسی «زیگموند فروید» بنا شده، به نحوی که این دو را باید پایه گذاران مدرنیسم نام نهاد، مبدعانی که به جای، اخلاق، معنویت و خانواده؛ غریزه و عقل خود بنیاد انسان را به عنوان نیروی محرکه انسان معرفی کرده اند. و با اصالت جامعه و اصالت فرد به جای اصالت دین و خانواده، بی معنایی را در سوسیالیسم و لیبرالیسم رقم زده اند.

حال و روز پسامدرن نیز بهتر از عصر مدرنیته نیست، چرا که ساختار اصلی آن، معنویت نهیلیستی و هیچ انگارانه‌ای است که با پشت پا زدن به معنویت زندگی محور، بر طبل آزادی مطلق انسان و فرد گرایی می‌کوبد و از این رهگذر؛ خانواده، اخلاق و معنا گرایی را به شدت منکوب کرده است.

با این تفاسیر سیر نزولی جوامع غربی را باید در سیر نزول معنایی آن جستجو نمود که ریشه آن در سیر نزولی و ساختاری خانواده و دین نهفته است که به نوبۀ خود فروپاشی اجتماعی و نابودی تمدن‌ها را تسریع کرده است.

حال پس از بحران ویروس کرونا، پیامدهای بحران خانواده در غرب و جامعه منهای معنویت (یا معنویت تقلیلی) بیش از پیش آشکار شده است که از فقدان خدا، انسان کامل و خانواده (جامعۀ ایمانی) ناشی می‌گردد.

لذا شاهدیم کشورهای غربی علیرغم بهره گیری از بالاترین میزان عقلانیت ابزاری، نظم و پیشرفت؛ پس از شیوع ویروس کرونا نه تنها در حوزۀ بهداشت و درمان و اقتصاد جهانی، به شدت آسیب پذیر شدند بلکه سیطرۀ استعماری و تمدنی خود بر دیگر جوامع بشری، به ویژه در حوزه‌های فلسفه، هنر، اخلاق و رسانه، از دست رفته می‌بینند.

وقوع این چالش کلیدی در تمدن مدرن غرب، از فقدان بهره گیری از معنا و معنویت در چارچوب تئوریک مدرنیته ناشی می‌شود که صدای شکسته شدن استخوان‌های مدرنیسم را در جهان پسا کرونا طنین انداز کرده و افول و فروپاشی مدرنیته را تشدید کرده ست.

در حقیقت سرمایۀ اجتماعی جوامع مدرن در جهان پسا کرونا با چالش‌های جدی مواجه شده و بهره گیری از قدرت نرم در جوامع مدرن با بن بست مواجه شده است.

این رویداد بزرگ به نوبۀ خود نوید دهندۀ تغییرات بزرگ تمدنی و معرفی در جهان پساکروناست که جوامع شرقی و جوامع اسلامی می‌توانند با تکیه بر فرهنگ‌های معرفتی و بومی خود از سیطرۀ مدرنیسم رهایی یابند و در ادامه بتوانند با رویکرد خانواده محوری و اصالت معنا، تمدن سازی نوین جوامع بشری را در تصویر جهان پسا کرونا ترسیم نمایند.

کد خبر 4898462

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha