رضا دبیرینژاد کارشناس موزهداری در گفتگوی مجازی با خبرنگار مهر، درباره ضرر موزهها و رویکرد جدید آنها در دوران کرونا گفت: در دوران کرونا و تعطیلی موزهها، شاید موزههای دولتی تنها از بخش درآمدهایی که داشتند ضرر کرده باشند. اما بیشترین ضرر متوجه موزههای خصوصی شد. موزهها از منظر فرهنگی و اجتماعی فرصت خوبی برای ارتباط گرفتن با مردم داشتند اما اینفرصت خود به خود از بین رفت. به قول دوستان، کرونا ضعفهای ما را بیشتر نشان داد.
وی افزود: تعریف ما از اشیا، مربوط به ماهیت توصیفی آنها شده بود و روایتهای تکسویهای که در اینشرایط عیانتر شدند. باید به این فکر کنیم که اگر ماهیت ظاهری را از اشیا بگیریم چه میشود. باید بررسی شود که موزهها چه کارکردی دارند. موزهها به ما یا یادآوری میکنند و یا جریان سازی فرهنگی انجام میدهند. در ساحت یادآوری الان زمانی است که موزهها میتوانند ما را به تجربههای مشابه پیوند بزنند و تجربههای مشابه را به یادمان بیاورند مانند اینکه ما همیشه در شرایط بحرانی زندگی میکردهایم و حتی تاریخ ما سرشار از غارتها و … بوده است و در پیامد آن مشکلات فراگیر اجتماعی و… داشتهایم.
اینکارشناس موزهداری در ادامه گفت: در اینشرایط دچار یاس شدهایم چون از آیندهمان خبر نداریم. اما آثار موزهای میتوانند امید بسازند وقت آن رسیده که آثار موزهای را با نگاه امیدوارانه روایت کنیم و به نسبت شرایط امروز، آنها را بازتعریف کنیم. در ادبیات و یا حکایتهای سعدی و شاهنامه داستانهایی که نگاه امیدوارانه دارند کم نیست. یا حتی حس خوبی که تصاویر میدهد هم میتواند در روایتهای ما از آثار عیان شود.
دبیرینژاد گفت: جریانی را راه انداختهایم و از دوستان موزهدار و علاقهمند میخواهیم یک اثر موزهای که روزی حس امید را به آنها داده، بازگو کنند و بگویند که چرا این حس را از آن اثر گرفتهاند نزدیک به ۲۰ اثر و داستان تاکنون دریافت کردهایم. از یکعروسک و یا تابلو گرفته تا سفال. وقتی به این نگاه میرسیم دیگر مهم نیست که آن اثر جام مارلیک است و یا یکتکه سفال. اگر موزهدار با حس و حال امیدوارانه این آثار را روایت کند آنوقت میتوان گفت این آثار کاربرد امروزی خود را پیدا کردهاند. کرونا با همه ویژگیهایی منفی که داشت در یکحوزه تأثیری خوبی به جا گذاشت از جمله اینکه موزهها با نقاط ضعف و قوت خود بیشتر آشنا شدند.
زیست مجازی موزهها در دوران کرونا
وی درباره زیست مجازی موزهها گفت: الان تولید محتوا برای موزهها جدیتر اتفاق میافتد. در اینزمینه موزهها خیلی کار نکرده بودند. اینروزها میبینیم که با موضوعات مختلف از طریق فضاهای مجازی گفتگوهای زنده پخش میشود و هرکسی میتواند حرفش را بزند. سطح فرهنگ زیست اجتماعی بالاتر رفته است. به نظرم کرونا حوزههایی را از تکبعدی بودن خارج کرد که یکی از آنها موزهها هستند شاید موزهها هیچوقت دیجیتالی شدن و کارکرد مجازی را جدی نمیگرفتند اما حالا این اتفاق در حال رخ دادن است.
اینکارشناس موزهداری همچنین گفت: موزههای اروپایی در روزهای قرنطینه از مردم خواستند تا عکسهای یادگاری و جذاب خودشان را به اشتراک بگذارند آنها با اینکار، حس حضور مخاطب را نگه داشتند و یا اینکه از مردم خواستند تا آثار هنری را با تصاویر خودشان بازسازی کنند. اینها روشهای جدید ادراک و تجربهای است که موزهها برای مخاطب خود ایجاد میکنند. ما هر کدام میتوانیم به سهم خودمان دریافتی از آثار داشته باشیم اینکارها بیشتر آثار را زنده میکند. در واقع از آثار موزهای برای سرگرمشدن و حال خوب مردم استفاده میکند. این بخشی از کاری است که امروز به آن نیاز داریم. حسن کرونا این بود که به ما فهماند اگر درب موزهها بسته شود آنها باید چهکار کنند. آیا ارزشهای فرهنگی مجموعهها از بین میرود؟ حالا در این شرایط ارزشهای معنایی و دستاوردهای علمی بشر را چگونه میتوان حفظ کرد و در دسترس قرار داد. اگر در این محدودیتها قرار گرفتیم چه خلاقیتهایی باید کنیم و چطور به دنیای دیجیتال بیشتر فکر کنیم. الان بیشتر موزهها صفحات مجازی دارند اما بیشتر آنها از مدیران عکس گذاشتهاند و عکسی از موزه و یا آثار نیست. موزهداری یککار علاقهمندانه است یا شغل صوری. اگر باور داریم که در قبال آن مسئولیت داریم آنموقع نباید منتظر دستورها باشیم تا کار خلاقانهای انجام دهیم.
نظر شما