خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ: روحالله مهرجو، نویسنده، محقق و پژوهشگر اجتماعی و استاد دانشگاه، تحصیلات آکادمیک خود را در حوزه علوم ارتباطات اجتماعی پشت سر گذاشته و در باره دنیای مجازی تحقیقات بسیاری انجام داده است. او دغدغه فراوانی برای چگونگی دنیای ارتباطات در آینده بشر دارد. کرونا هم مزید بر علت شد که نگرانیهای او در کنار تمام خوشبینی که به آینده دارد تشدید شود. سؤالی که خود مهرجو هم آن را مطرح میکند و البته پاسخ مشخصی را بر آن متصور نیست این است که تکنولوژی در آینده چه چیزهایی بر امروز خواهد افزود. مهرجو معتقد است که خلاقیت و نوآوری بشر در اینجا ختم نشده و همچنان باید منتظر شگفتیهای دیگری نیز باشیم. شگفتیهایی که شاید کرونا آن را تسریع کند. به عبارت دیگر لزوم فاصله گذاری اجتماعی باعث شود که دنیای مجازی همان واقعیت حقیقی باشد که انسان در آن زندگی خود را ادامه خواهد داد. این محقق و پژوهشگر معتقد است شاید در آینده تنها یک دنیا داشته باشیم و آن هم دنیای مجازی باشد.
به نظر میرسد ظهور کرونا معنای «ارتباط» میان آدمیان را با تحولی جدی مواجه کرده است، از یکسو آن را محدود و منضبط کرده و بیش از پیش آن را به درون فضای موسوم به «مجازی» کشانده و از سوی دیگر امکان بازاندیشی جدی درباره ضرورتها و ظرفیتهای ارتباط انسانی را ایجاد کرده است. آیا میتوان انتظار فصل جدیدی از ارتباط انسانی در دوره پساکرونا در ایران را داشت؟
بدون تردید در دنیای پسا کرونا، با تغییراتی در سبک زندگی انسان و برخی رویدادهایی که به زندگی روزمره انسان باز میگشت، متفاوت خواهد بود. بشر و سایر موجودات زنده در طول حیاتشان بر روی زمین بارها از این دست تغییرات را شاهد بودند که باعث شده، سبک زندگی و رفتار انسان و سایر موجودات تغییر کند. گاهی یک نوع جاندار چه گیاه و یا چه حیوان توان ادامه حیات خود را نداشته است و دیگر بر روی زمین زندگی نمیکند. هرچند که به گفته برخی از محققین انسانها با گونههای مختلفی بر روی زمین زندگی میکردند که تنها انسان خردمند توانسته است تا کنون دوام آورد. بنابراین کرونا نیز یکی از همین رویدادها است که شاید از آن به عنوان عصر کرونا و از انسانهای آینده به عنوان انسان پساکرونا یاد شود. بدون تردید این اتفاقات میتواند بر روی دی ان ای انسان ذخیره شود و به آیندگان نیز منتقل گردد. در این میان ارتباط که بیش از هر اتفاق یا رویدادی در معرض تغییر و تحول است، دگرگون خواهد شد. شاید دیگر انسانها با هم روبوسی نکنند و یا دست ندهند و اگر شرایط ادامه پیدا کند، انسان روشی دیگری برای برخورد با یکدیگر بیابد که تماسهای فیزیکی کاهش یابد. این روزها انسانها ترجیح میدهند از طریق فضای مجازی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و ممکن است این اتفاق در رفتار انسان نهادینه شود و ذهن خلاق بشر حتی راههای سادهتر و دسترسپذیرتر از شبکههای اجتماعی بیابد. در واقع میتوان گفت قطعاً در گوشهای از جهان امروز فرد یا افرادی ایدههای جدیدی در ذهن میپرورانند ومشخص نیست، چه آیندهای در انتظار انسان است. پیش از شیوع کرونا سناریوهایی برای دنیای ارتباطات و رسانه با وجود هوش مصنوعی عمومی مطرح میشد که قطعاً با این شرایط در این سناریوها تغییراتی نیز به وجود خواهد آورد. در واقع با توجه به پیشرفت بشر از انقلاب صنعتی تا به امروز نمیتوانیم درباره آینده به طور قطع نظر بدهیم و یا اینکه بگوییم پیشرفت بشر متوقف شده است. اگرچه هیجان بسیاری دارم که بدانم چه چیزهایی تغییر خواهد کرد، اما به همان اندازه نیز وحشت دارم شاید همانطور که امروز دلمان برای زندگی در دهههای ۶۰ و ۷۰ و حتی ۸۰ شمسی تنگ شده است، در آینده تغییرات تکنولوژی باعث شود برای امروز هم دلتنگ شویم.
به نظر میرسد نوع ارتباطات مجازی ناگزیر در زندگی پس از کرونا، در بسیاری از عادات روزمره، حیات متعارف و فرهنگ عمومی رایج تغییر ایجاد کردهاند. این پدیده حتی اشکال کسب و کار را هم دچار تحول کرده است، از خلال این تغییرات تا چه حد میتوان نوعی تحول در سبک زندگی فرهنگی و اجتماعی را پیشبینی کرده و انتظار داشت؟
همانطور که تکنولوژی رفتار و فرهنگ آدمی را در طول تاریخ تغییر داده و سبک زندگی او را دگرگون کرده است، زندگی در دوران کرونا نیز تغییرات خود را بر جای خواهد گذاشت. افرادی که این تغییرات را درک کنند و زندگی و کسب و کار خود را با آن وقف دهند، موفق خواهند شد و افرادی که این مسأله را درک نکنند با مشکل مواجه میشوند. اینجا نقش دولت و مجلس حائز اهمیت است دولت نباید مردم را به حال خود رها کند بلکه باید آموزش و آگاهی لازم را به مردم بدهد. دولتیان و مجلسیان نمیتوانند نسبت به این مسأله بی تفاوت باشند. در اصل باید این نکته را از یاد نبرند که آنها نسبت به زندگی مردم مسؤول هستند. این تغییرات به ویژه در کسب و کارها ممکن است بسیاری از افراد با مشکل مواجه کند. قطعاً تغییرات در بعد اقتصادی زیاد خواهد بود و وقتی این اتفاق روی دهد، تمامی ابعاد زندگی انسان دگرگون میشود. چرا که اقتصاد پایههای زندگی را مشخص میکند.
شما به عنوان یکی از نویسندگان کتاب «مقدمهای بر واقعیت مجازی و واقعیت افزوده» ارزیابیتان از واقعیت مجازی و واقعیت افزوده در دوران پساکرونا در جامعه ایرانی چیست؟ لطفاً ضمن اشارهای مختصر به این دو نوع واقعیت توضیح دهید تفسیرتان از این واقعیتها در دوران شیوع ویروس کرونا تا چه حد تأیید شده یا تحول پیدا کردهاند؟
استفاده از محیط مجازی، کاربردهای واقعی و توان واقعی بالقوه فوقالعاده ای دارد به طوری که کاربران میتوانند مدلی شبیه زندگی را تجربه کنند یا در محیطی امن قدم بزنند و درعین حال بر روی آن محیط کنترل داشته باشند.
واقعیت مجازی، یک محیط سه بعدی شبیه سازی شده است که کاربر میتواند به گونهای با آن ارتباط برقرار کند که گویی یک محیط فیزیکی واقعی با کلی جزئیات است. کاربر، محیط را در صفحههای نمایشی میبیند که معمولاً بر روی عینکهای ویژه سوار شده است. وسایل ورودی خاص، همچون دستکشها یا لباسهای مجهز به سنسورهای حرکتیاب، عملیات کاربر را تشخیص میدهد. میتوان ادعا کرد که استفاده از قابلیتهای واقعیت مجازی میتواند هزینههای بالای آموزش با استفاده از تجهیزات آموزشی که ناشی از کمبود در تعداد و قیمت گران آنها میباشد را کاهش دهد و با خلق یک محیط واقعی برای آموزش، کارایی سیستمهای آموزشی و روند یادگیری را بهبود بخشد.
واقعیت افزوده نیز جدا از فضای سرگرمی و جذابی که ایجاد میکند، فواید فراوانی در زندگی بشر دارد که به واسطه همین فواید جایی برای خود در زندگی روزمره بشر باز کرده است. هم اکنون در اقصی نقاط دنیا مجلات و اپلیکیشنهایی مورد استفاده واقع میشوند که به وفور با استفاده از ظرفیت واقعیت افزوده بر جذابیت خود افزودهاند.
از این مباحث تئوریک که بگذریم، در واقع دوران کرونا تأییدی بر واقعیت مجازی و واقعیت افزوده بود. در دنیای پساکرونا دیگر نمیتوانیم به آموزش به چشم کلاس، صندلی و تخته سیاه بنگریم که معلم در آن متکلم وحده است، آموزش دیگر به شیوهای که میرزا حسن رشدیه در زمان مظفرالدین شاه به ایران آورد نخواهد بود و ما به قبل از آموزش در دوران کرونا باز نخواهیم گشت. امروز مدارس و دانشگاهها به صورت مجازی آموزش میبینند. از سیما دروس خود را میشنوند و میبینند و در اصل واقعیت مجازی را محقق کردند. رسانهها نیز همچنین در دوران تعطیلی تنها امیدشان فضای مجازی بود و در آینده نه چندان دور، باید گفت فضای مجازی همان فضای واقعی است و همه فعالیتهای انسان در آن انجام میشود.
کرونا زندگی با «رسانه» و «مدیومها» و «فضای مجازی» را تشدید کرد، این مسئله را نوعی امکان برای فصل جدید زندگی با نکات مثبت فرهنگی و اجتماعی و ارتباطاتی میبینید یا نه، زمینهساز نوعی آسیب فرهنگی و اجتماعی و ارتباطی که حیات واقعی را دچار تزلزل خواهد کرد؟
بدون تردید ما شرایط خیلی خوبی نخواهیم داشت چرا که همچون سایر تکنولوژیهایی که به ایران رسید و ما آن را درک نکردیم، بنابراین ابعاد منفی آن بر ابعاد مثبتش چیره مییابد و همان تجربه که به فیلترینگ ختم شد، برای دوران پسا کرونا هم رخ خواهد داد و دنیای جدید ارتباطات که در پیش است، ما را غافل گیر میکند. همانطور که قرن بیستم برای ایران با گاو آهن شروع شد اما با انرژی اتمی پایان یافت. قرن بیست و یکم نیز مشخص نیست چه چیزی برای ایران پسا کرونا در نظر گرفته باشد. بنابراین دنیای مجازی که پیش بینی میشود با توجه به دستاوردهای بشر در عرصه هوش مصنوعی عمومی دگرگون شود، ممکن است با واقعیتهای ما فاصله بگیرد و همین گپ ایجاد شده، برای زندگی خصوصی و اجتماعی انسان مشکل ایجاد کند. واقعیت این است که جامعه ایرانی آماده ورود به این دنیا نیست و وظیفه دولت است که آن را آماده کند.
نظر شما