به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی است از حجت الاسلام ابوالفضل ابراهیمی، استاد حوزه علمیه امام خمینی (ره) که به مناسبت وفات حضرت خدیجه (س) نگاشته شده است:
سال دهم از مبعث رسول مکرم اسلام طبق نقلی که از جانب ایشان رسیده است عام الحزن نامیده شده است (إعلام الوری بأعلام الهدی ج ۱، ص: ۵۳)
علت این نامگذاری دو مصیبت بزرگی است که در این سال بر نبی مکرم اسلام وارد شد. سه سال از محاصره مسلمین در شعب ابی طالب میگذشت، در سال آخر آن یعنی سال دهم مبعث رسول مکرم طبق بعضی از نقلها در فاصله سه روز پیامبر اکرم حضرت ابوطالب علیه السلام و حضرت خدیجه سلام الله علیها را از دست دادند.
طبق نقل بعض کتب تاریخ روز وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها در دهم ماه مبارک رمضان واقع شده است (الطبقات الکبری، ج ۸، ص :۱۵)
این بانوی با کرامت دارای فضائل فراوانی هست. در زمان جاهلیت لقب ایشان «طاهره» بود. به همین دلیل شایستگی همسری پیامبر و مادری حضرت زهرا سلام الله علیها را پیدا کردند. پس از اسلام نیز اولین زنی بودند که به پیامبر اکرم (ص) ایمان آوردند. طبق روایاتی که در منابع اهل سنت نیز نقل شده است به همراه حضرت آسیه و مریم و حضرت زهرا سلام الله علیها جزو چهار زن از برترین زنان عالم هستند (تاریخ بغداد؛ ج ۹؛ ص ۴۱۱).
حاصل ازدواج ایشان با پیامبر، دو فرزند پسر به نام قاسم و عبدالله و چهار دختر به نام زینب، رقیة، أم کلثوم و حضرت زهرا سلام الله علیها است. دو فرزند پسر در کودکی از دنیا رفتند.
ایشان دارای ثروت فراوانی بودند. کاروان حضرت خدیجه برای تجارت، به اندازه کل کاروان قبیله قریش بود. مقدار ثروت ایشان هشتاد هزار شتر نقل شده است. تمامی این ثروت را در راه اسلام و برای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خرج کردند. شیخ طوسی از نبی مکرم نقل میکند که فرمودند:
مَا نَفَعَنِی مَالُ قَطُّ مِثْلَ مَا نَفَعَنِی مَالُ خَدِیجَةَ (عَلَیْهَا السَّلَامُ)،
«از هیچ مالی مانند اموال خدیجه من سود نبردم» لذا در طول سه سال تحریم اقتصادی در شعب ابی طالب اموال این بانوی بزرگوار به داد مسلمین رسید.
ایشان مشاوری امین و مدافعی در برابر حملات دشمنان بر علیه ایشان بودند. مرحوم علامه مجلسی نقل میکنند وقتی شتری چموش رام حضرت شد و خود را به پای حضرت انداخت و با کلام فصیح به زبان آمد و گفت چه کسی مثل من است که سید المرسلین بر پشت من سوار میشود، زنانی که این صحنه را دیدند تهمت سحر به نبی مکرم زدند. حضرت خدیجه در دفاع از ایشان شعری انشا فرمودند به این مضمون:
نطق البعیر بفضل أحمد مخبرا. |
هذا الذی شرفت به أمّ القری. |
|
هذا محمد خیر مبعوث أتی. |
فهو الشفیع و خیر من وطأ الثری. |
|
یا حاسدیه تمزّقوا من غیظکم. |
فهو الحبیب و لا سواه فی الوری. |
|
«این شتر در فضیلت احمد سخن میگوید و احمد کسی است که أم القری یعنی مکه مشرف به اوست
این محمد است بهترین مبعوثی که از جانب خدا آمده و او شفیع است و بهترین کسی است که روی زمین راه میرود
ای کسانی که به او حسادت میکنید از عصبانیت خود بمیرید که او حبیب است و محبوبی غیر او در زمین وجود ندارد».
(بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ۱۶، ص: ۲۸)
متأسفانه این بانوی با کرامت آنطور که باید حقشان شناخته نشده است و از همان آغاز مورد حسادت واقع شدند به طوریکه پیامبر را مواخذه میکردند و با تعبیر بی ادبانه میگفتند چقدر یاد این پیرزن میکنید که خدا بهتر از او را به شما داد و حضرت با عصبانیت در جواب میفرمودند:
فغضب ثم قال: لا و الله ما أبدلنی خیرا منها، آمنت بی إذ کفر الناس، و صدقتنی إذ کذبنی الناس، و واستنی بمالها إذ حرمنی الناس، و رزقنی الله منها الولد دون غیرها من النساء
«نه والله خدا بهتر از او را به من نداد او به من ایمان آورد در حالیکه مردم کافر بودند او مرا تصدیق کرد، در حالیکه مردم تکذیبم میکردند او اموال خود را برای من خرج کرد در حالیکه دیگران محرومم کردند و خدای متعال از او به من فرزند عنایت کرد نه دیگران».
شاید مظلومیت ایشان در تاریخ به خاطر این حسادتها باشد و شاید جرم ایشان مادری حضرت زهرا است که در تاریخ مظلوم واقع شده اند. به عنوان مثال، درباره سن ایشان به هنگام ازدواج با پیامبر هشت قول نقل شده است؛ از ۲۵ تا ۴۶ سال. اینکه در متون تاریخی اعداد متفاوت نقل شود چیز عجیبی نیست، اما معمولاً اختلافات بین یک یا دو سال است، اما ۲۰ سال تفاوت برای یک واقعه آن هم واقعه مهمی مانند ازدواج رسول خدا که جزئیات زندگی ایشان نقل شده است امری عادی به نظر نمیآید و یا در نمونه دیگر، در مورد ازدواج ایشان قبل از پیامبر مشهور این است که ایشان دو مرتبه قبل از حضرت ازدواج کرده بودند، اما مرحوم علامه سید جعفر مرتضی رحمة الله علیه بر این عقیده اند که حضرت ۲۵ ساله بودند و قبل از پیامبر با شخص دیگری ازدواج نکرده بودند و این نقلیات در تاریخ به خاطر این است که شأن این بانوی بزرگوار پایین آورده شود. (صفوة الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ص: ۶۳)
این احتمال به هیچ وجه بعید به نظر نمیرسد، زیرا تاریخ نویسان اکثراً منتسب به دستگاه خلاف اموی و عباسی بوده اند و به همین دلیل نقلیات را مطابق میل حاکمان نقل میکردند و اگر نقل فضیلتی موجب کاستی شأن منتسبین به آنها میشد جلوی آن را میگرفتند.
علامه باقر شریف قرشی در جلد اول از موسوعه سیره اهل بیت مواردی را اشاره میکنند که موید این نظر راست که حضرت ۲۵ یا ۲۸ ساله بوده و قبل از پیامبر هم با شخص دیگری ازدواج نکرده بودند.
ایشان میفرمایند اولاً دو شخصی که ادعا شده همسر ایشان قبل از پیامبر بوده اند «عقیق بن عائذ بن عبد االله مخزومی» و «ابوهالة تمیمی» نامیده شده اند که نامی از احوالات ایشان در تاریخ نقل نشده است، ثانیاً حضرت خدیجه از زنانی بودند که به خاطر جایگاه ویژه اجتماعی و کمالاتی که داشتند شناخته شده بوده اند و بزرگان قریش از ایشان خواستگاری میکردند چطور میشود به ایشان جواب رد دهند و اشخاصی را اجابت کنند که مجهول و ناشناخته هستند، ثالثاً بزرگان قریش به خواستگاری ایشان میرفتند و رسم عرب نبوده که متمایل به ازدواج با زنی شوند که همسرش فوت کرده است، رابعاً مورخی بزرگ مانند بلاذری و بزرگانی مانند سید مرتضی و شیخ طوسی نقل کرده اند که ایشان دوشیزه بوده اند و خامساً چطور میشود زنی که چهل سال به بالا دارد دارای شش فرزند شود که به طور طبیعی این امر بسیار بعید به نظر میرسد.
لذا با توجه به این شواهد انسان مطمئن میشود ایشان در سن جوانی اولین همسر پیامبر شدند در حالیکه پیامبر نیز اولین همسر ایشان بودند و تا وقتی ایشان در قید حیات بودند پیامبر زن دیگری را به همسری انتخاب نکردند، اما چیزی که شاید در حال حاضر برای ما شیعیان دردآور باشد این است این تبلیغات سو هنوز هم در دلها ریشه دارد و شاید نام خدیجه از کمترین اسامی باشد که برای دختری که متولد میشود انتخاب گردد و هنوز با شنیدن نام خدیجه تصوری از بانوی مسن به ذهن ما بیاید.
ایشان یک نمونه رویایی برای زنان امروز میباشند. از طرفی زنی ثروتمند و فعال اجتماعی بودند و پیامبر خدا رهبر برخی کاروانهای تجاری ایشان بود. در عین حال به شدت سالم زندگی میکردند که به ایشان لقب «طاهره» داده بودند. جایگاه اجتماعی ایشان به حدی بود که با اعتماد به نفس زیاد از پیامبر خواستگاری کردند. با آن همه ثروت و جایگاه اجتماعی، خود را کنیز پیامبر میدانستند. آنقدر خودساخته بودند که به راحتی از تمام ثروت خود برای حقیقت اسلام گذشتند.
امیدواریم با شناخت جایگاه با عظمت این بانوی با کرامت که حضرت زهرا به او افتخار میکرد و میفرمود «أنا ابنة خدیجة الکبری» و امام سجاد علیه السلام در کاخ یزید جایی که ۴۰ سال مردم با دشمنی اهل بیت تربیت شدند در خطبه خود فرمودند: «أنا بن خدیجة الکبری» مادران و پدران با افتخار نام دختر خود را مزین به نام این بانوی بزرگوار کنند و ان شاء الله همه ما توفیق بذل جان و مال در راه امام زمان خود داشته باشیم.
نظر شما