خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: روز قدس به عنوان یک روز جهانی که در آخرین جمعه ماه رمضان برگزار میشود میتواند تأثیر و برد بین المللی ویژه ای داشته باشد به شرط اینکه بتوان ابعاد سیاسی و معنوی آن را به درستی درک کرده و به هم پیوند داد. دهه آخر ماه رمضان مصادف است با ایام شهادت مولای مظلومان امام علی علیه السلام و شبهای قدر که بر اساس عقیده مسلمانان آینده و سرنوشت هر فرد در این شبها نوشته میشود. آیا سرنوشت امت اسلامی هم به همین شبها پیوند خورده؟ شبهایی که زمان عبادت و تقرب جویی فرد مسلمان به خداست با آینده تمدنی جهان اسلام و سرنوشت آنچه قرابتی میتواند داشته باشد که روز قدس پس از این شبهای مقدس، مسلمانان و آزادگان را در یک گردهمایی اجتماعی سیاسی متحد و یکپارچه میسازد.
در همین زمینه گفتگویی با حجتالاسلام شفیق جرادی رئیس مرکز معارف فلسفی لبنان داشتیم که در ذیل میآید:
* هدف اصلی امام خمینی از نامگذاری آخرین جمعه ماه رمضان به نام قدس را چه میدانید؟
زمانی که امام خمینی (قدس سره) روز قدس را بنا نهاد میخواست امت اسلامی را تحت لوای یک مرکز و قطب واحد جهادی، سیاسی و اسلامی متحد کند و همین افقهای متکثری که در آرمان قدس وجود دارد منعکس کننده افق پیش روی امت با تمام ابعاد دینی، سیاسی و جهادی اش هم هست. لذا امت اسلامی با این نامگذاری در مسیری که باید بیافتد قرار میگیرد که همانا مسیر مقابله با استکبار و اشغالگری است.
*اسرائیلیها از پروژه یهودی سازی قدس چه اهدافی را دنبال میکنند؟
البته این اقدام آنها طبیعی است چرا که میخواهند هرگونه ارتباط این منطقه مقدس را با اسلام نفی کنند و بگویند این سرزمین و حقیقت تاریخی اش متعلق به هیکل سلیمان است و لذا باید یهودی باشد و به قول خودشان اسرائیل آن را پس گرفته و مالک آن باشد تا بعداً سراغ مناطق دیگر هم بیایند. از کجا معلوم اسرائیل در عربستان به بهانه سکونت تاریخی عدهای یهودی ادعای سرزمینی نداشته باشد؟ یا در اردن و مناطق دیگر؟ خدای ناکرده اگر اسرائیل بتواند نقشه خود را در قدس پیاده کند چه تضمینی وجود دارد سراغ بقیه اماکن به قول خودشان مقدسه یهود نروند؟
* قدس در نگاه و سیاستهای دولتهای عربی-اسلامی امروز چه جایگاهی دارد؟
تا الان که ندیدهایم نظامها و دولتهای عربی به آرمان قدس به عنوان یک برنامه و هدف ثابت و راهبردی نگاه کرده باشند بلکه قدس در حد شعاری در میان شعارهای توخالی دیگرشان سنگینی میکند.
اما مردم و سازمانها و نهادهای مردمی بر اساس پاکی سرشت و صداقت شأن در انقلابی بودن، پرچم قدس را برافراشتهاند. جایگزینها و آلترناتیوهای طبیعی این نظامهای سیاسی فاسد هم امروز باید از طریق وحدت ملتها و وحدت آرمانهایشان و برنامهها و شعارهایشان شکل گرفته و روی کار بیایند تا یک قدرت منطقهای شکل بگیرد که خودش بر خود حاکمیت داشته و با احیای هویت خاص خود خط فاصل روشنی از پروژه غربیها برای خود رسم کند.
* چرا برخی کشورهای به اصطلاح اسلامی اینقدر برای عادی سازی سیاسی-فرهنگی با اسرائیل پیشتازند؟
به نظر من این حرکتها در چارچوب تلاش این نظامها در تحقق بخشی به معامله قرن به عنوان واقعیت میدان و تحمیل آن بر سیاستها و برنامههای امت اسلامی قابل تفسیر است. از سوی دیگر امریکا و اسرائیل هم وقتی پای منافع شأن به میان میآید برایشان مهم نیست برقراری این روابط چه شکافی بین ملتها و دولتهای اسلامی و عربی ایجاد میکند. اینها فقط دنبال این هستند که این اسناد و اوراق که در خفا امضا شدهاند منافع شأن را تأمین کند وگرنه برایشان دولتها و ملتهای جهان جایی که منافع شأن تأمین نکنند اهمیت و ارزش فی نفسه ندارند.
اما اینکه فکر کنیم این تصمیمات و سیاستهای عادی سازانه به اسرائیل مشروعیت می بخشد، اشتباه است چرا که آرمان قدس مشروعیت خود را از امضای این و آن نگرفته. قدس زمین خداست که بدان هویت خاصی بخشیده شده. سرزمین ملتی است که هنوز از آن دست نکشیده و نخواهد کشید و قدرتهای جهانی هم نخواهند توانست هویت واقعی قدس و فلسطین که آمیزه ای از عناصر اسلامی-مسیحی است را با جایگزینهای جعلی تحریف کنند. قدس میوه و نتیجه ادیان و رسالتهای الهی در جهان و منطقه است و سیاستهای عادی سازانه هم فایدهای نداشته و چیزی را تغییر نمیدهند.
* آیا رئیس جمهور امریکا با طرح موضوع معامله قرن توانسته معادلات موجود در منطقه را به نفع اسرائیل تغییر دهد؟
بی شک ما امروز در برهه بسیار حساسی از برخورد تمدنها به سر می بریم که در نوک پیکان آن محور مقاومت امت اسلامی را در برابر استکبار امریکا و اشغالگری اسرائیل نمایندگی میکند.
ترامپ تلاش دارد معادلات منطقه را در راستای منافع و سیاستهای اسرائیل عوض کند، اما تا وقتی که کسانی در بین این امت باشند که بگویند "نه" و حاضر باشند در راه قدس و خنثی کردن توطئههای امریکایی-صهیونیستی از همه چیزشان بگذرند، ترامپ نخواهد توانست پروژه خویش (معامله قرن) را به پیش برد همانگونه که تاکنون هم نتوانسته است.
* نقش شهید حاج قاسم سلیمانی در پیگیری آرمان قدس و تلاش برای آزادسازی فلسطین را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظرم مهمترین کاری که شهید سلیمانی انجام داد اولاً ایجاد آگاهی جمعی اسلامی بود طوری که با استفاده از روش و نفوذش در ارتباط گیری با سازمانها و ملتها تمایزات و اختلافاتی چون ایرانی-عربی بودن را کمرنگ کند. شهید سلیمانی توانست روح آگاهی به هویت اسلامی که فراتر از هر گرایش و وابستگی ملی و حزبی و … است را در امت بدمد.
ثانیاً. ایشان توانست اعتماد به نفس را به ملتهای منطقه بازگرداند تا بدانند که هر نشدنی با عزم و اراده شدنی است. اعتماد به نفسی که بر اساس آن بتواند از نابودی اسرائیل حرف زد، از مقابله با حضور استکبار در منطقه و شکست سیاستهای آن سخن گفت. این اعتماد به نفسی که شهید سلیمانی به ملتها بازگرداند شعلهای از این انقلاب اسلامی است که ان شاالله هرگز خاموش نخواهد شد.
ثالثاً. ایشان نشان داد این مسیر پرخطر است و ممکن است منجر به شهادت هم بشود که خود بزرگترین دستاورد و پیروزی برای مسلمان است و اینکه آزادسازی قدس دو وجه دارد: یکی پایان استکبار جهانی و رژیم صهیونیستی که سرزمینهای مسلمانان را اشغال کرده و وجه دیگر قداست زدایی از جماعتها و گروههایی است که با شعار اسلام و دین ملعبه دست استکبار شدهاند و امروز دروغین بودنشان و جوهره ذاتی شأن که هیچ نسبتی با اسلام رحمانی ندارد مشخص گردیده است و قطب نما و مقصد ملتهای طالب اسلام باید به یکسو متمایل شود و آن اسلام ناب محمدی است.
نظر شما