یادداشتی از ابراهیم علیپور؛

امام(ره) فلسفه و روش متعالی خود را در جمع وحی و عقل بنیان نهاد

امام(ره) فلسفه و روش متعالی خود را در جمع وحی و عقل بنیان نهاد

امام خمینی فلسفه و روش متعالی خویش را در جمع بین وحی و عقل بنیان نهاده از این رو انسان متعالی او جامع شریعت محوری و عقلانیت نظری و اجتماعی است.

به گزارش خبرنگار مهر، ابراهیم علی پور، مدیر پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و مدیر گروه پژوهشی فلسفه و کلام جامعه الزهرا (س) به مناسبت سی و یکمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) در یادداشتی به انسان متعالی از دیدگاه امام خمینی (ره) پرداخته است:

امام خمینی (ره) حکیمی متأله و انسانی متعالی است که بر مبنای وحی محوری و عقل مداری جامع شریعت عقلانیت و طریقت برای رسیدن به حقیقت بود. امام خمینی علاوه بر آنکه مجاهدی خستگی ناپذیر، مبارزی نستوه و بنیان گذار حکومت اسلامی در عصر تجدد بود، حکیمی توانمند و صاحب نظریه‌ای فلسفی در موضوعات گونا گون بود که در این بخش به انسان متعالی از نگاه وی اشاراتی می‌کنیم.

امام خمینی (ره)، به عنوان حکیمی متأله با استفاده از مبانی کلامی و تفکرات دینی، ضمن بیان دیدگاه بدیع در حوزه شناخت انسان، تصویری روشن از سیر انسان تا تعالی ارائه داده و با ایجاد رابطه میان مراتب انسانیت و توحید، گام بلندی در ارائه انسان شناسی توحیدی و تبیین الگوی عملی آن برداشته‌اند. ایشان با نگاهی جامع به انسان، سعی در ارائه ساختار متعالی انسان موحد و ترسیم عملی آن در بنیان و بنیاد جامعه اسلامی دارد که از آن به ضیافت الهی تعبیر می‌نماید.

در این نگاه، آگاهی انسان به مراتب و تلاش و همت وی در وصول به مراتب عالی بسیار مؤثر است ایشان معتقدند دین اسلام، نقش اساسی در شناخت این مهم و نیز تربیت انسان کامل ایفا می‌کند که اولین دعوت کننده به سوی آن خداوند است تلفیق نگرش وحیانی در انسان شناسی ایشان، نقطه قوت این تفکر از این رو، در نگاه وی مراتب انسان از فرش تا عرش و از مرحله طبیعی تا الهی گسترده است و انسان یگانه وجودی است که جامعیت مراتب را بالقوه با خود همراه دارد به‌علاوه بررسی رویکرد امام خمینی (ره)، در موضوع مراتب انسانی، دارای لوازم فلسفی، الهیاتی، کلامی و عرفانی است که نتایج عملی در نظام سازی و تحول ساختار علوم انسانی اسلامی دارد. امام خمینی فلسفه و روش متعالی خویش را در جمع بین وحی و عقل بنیان نهاده از این رو انسان متعالی او جامع شریعت محوری و عقلانیت نظری و اجتماعی است.

نقطه شروع تعالی انسان در اندیشه‌های امام خمینی، با مبانی فلسفی و حکمت متعالیه گره‌خورده است. این مبانی در ترسیم و تبیین انسان متعالی امام نقشی اساسی دارد. ایشان همچون ملاصدرا بر مبنای اصالت وجود آغاز و انجام انسان را به تصویر می‌کشد. وجود انسان در خارج اصالت و تحقق داشته، فقر محض و وابسته به وجود باری‌تعالی است بر اساس تشکیک دارای مراتب در هستی اشتداد یافته خویش و در نسبت با نوع انسانی و سایر موجودات بوده تمامی فضائل و ملکات او به همین نحو مشکک است. با حرکت جوهری در مسیر شدن، تعالی و اشتداد بوده یا در جانب سقوط رو به کاستی و نقصان می‌باشد.

با نگاهی به مباحث فلسفی، کلامی و عرفانی امام خمینی (ره)، جامعیت اندیشه انسان شناسانه وی را می‌توان در نقد تعاریف مرسوم و أخذ مراتب و ویژگی‌های متمایز و جامع در تعریف انسان مشاهده نمود. ایشان گرچه به تکمیل تعاریف مرسوم می‌پردازد، اما در افق وسیع وی، حقیقت متعالی انسان از همه جهات «لا حد»، نامحدود و غیر قابل ترسیم و ارائه تعریف حقیقی است. وی تعاریف منطقی و موجود را حد ناقص و شرح‌الاسم دانستند.

امام خمینی (ره)، با استناد به روایت «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ»، نفس را یک امر متعالی وجودی می‌داند که امکان شناخت آن برای خود انسان هم امر محالی است. تعابیر متفاوت ایشان از انسان، حاکی از این است که آدمی، موجودی عجیب، ناشناخته، پیچیده و غریبی است؛ از این رو، «هیچ کس نمی‌تواند تمام حقیقت یک آدم را بشناسد الّا آن کسی که عَصَمَهُ اللَّهُ تعالی» مطابق این مبنا، تصور ناقص آدمی از شناخت انسان، به دلیل خلط مفهوم انسان و حیوان است.

در اندیشه وی رابطه تنگاتنگی میان انسان، تسلیم و اسلام وجود دارد. ایشان که بر درک اسلامی از مفهوم انسان نظر دارد و آدمی را موضوع اصلی و غایت نهایی ارسال رسل و کتب می‌داند مقصد اصلی اسلام و صراط مستقیم را "انسانیت" معرفی می‌کند؛ از این رو، انسانیت و حقیقت متعالی انسان در مدار تسلیم، رضا و نگاه دینی شکل می‌گیرد؛ در این اندیشه، «مناط انسانیت‏ و لُبِّ انسان، روح و نفس ناطقه اوست و انسانیت به روح است‏».

گرچه امام خمینی به مانند حکیم بزرگوار ملاصدرا استکمال انسان را به علم و عمل مشروط می‌کند ولی نقطه تمایز و نقطه قوت حضرت امام در تقدم عمل بر نظر خود را نمایان می‌کند ایشان معتقدند نظر مقدمه عمل و حکمت نظری مقدمه وصول و رسیدن به حکمت عملی است از این رو ام الاصول و ام الفضائل و اساس استکمال انسان نیت و عمل است. برخلاف نظریه ملاصدرا که حکمت نظری و نظر را ام الفضائل و اصل الاصول در استکمال معرفی می‌کند.

نظر و عمل که با عناوین مختلفی در فلسفه و اخلاق یاد شده، مهم‌ترین جایگاه و بیشترین تأثیر را در تعالی و تکامل انسان دارند؛ به‌گونه‌ای که می‌توان ادعا نمود رکن تکامل انسان در حکمت متعالیه است. اشتداد گوهر نفس آدمی و طی مراتب انسانی با گام‌های توأمان علم و عمل امکان پذیر می‌باشد. امام خمینی (ره)، علم و وجود را مساوق دانسته و به این همانی آن‌ها حکم می‌کند و معتقد است: «علم یک حقیقت غیر متناهی، از افضل کمالات، اعظم فضائل، اشرف اسماً الهیّه و از صفات موجود بما هو موجود است‏». مطابق این دیدگاه علم وجودی ذهنی یا حصول مفاهیم کلی و اصطلاحات علمی نیست، بلکه وجود خارجی و نوری است. در واقع علم دو کارکرد متفاوت در طی مراتب کمالی ایفا می‌کند؛ با رفع جهل و گشودن چشم بصیرت، موانع نفس آدمی را برطرف می‌کند، به‌علاوه راه معرفت‎اللّه را گشوده و چراغ راه هدایت و صراط مستقیم تقرب الهی شده و به لحاظ وجودی بر کمالات نفس و معارف آن می‌افزاید. در این میان علوم عقلی و برهانی سنگ زیرین مرتبه علم و باب فهم عمیق و صحیح می‌باشد.

در نگاه ایشان، علم به‌عنوان منزل ابتدایی و اولین مقام انسانی، از اهمیت بسیار والا در سیر مراتب انسانی برخوردار است و از مهم‌ترین عوامل تکامل و اشتداد وجودی نفس به شمار می‌رود؛ بااین‌وجود، علم به‌مثابه مقدمه و ابزار تلقی شده تا خود باب ایمان و عمل باشد و با رهایی از قیدوبند مباحث نعلمی، حقیقت ذلّ عبودیّت و عزّ ربوبیّت به قلب برسد. چه آنکه اگر قلب -که مرکز حقیقت انسان به شمار می‌رود و همه مسائل از آن ریشه می‌گیرد- نورانی و الهی شود. از اختصاصات فلسفه امام خمینی (ره) تأکید مضاعف بر عمل و اولویت بخشیدن آن به نظر می‌باشد؛ ازاین‌رو، برای رسیدن به مراتب بالای انسانیت، پس از اقامه براهین بر مبدأ و معاد، فهم توحید فعلی، ذاتی و صفاتی و این‌که در عالم غنایی به‌جز غنای حق و قدرتی به‌جز قدرت او نیست و نیز ثبت این مفاهیم بر صفحه قلب، باید قوه عامله را نیز تقویت کرد؛ چراکه عمل انسان، مظهر کمالات نفس و علت مفیضه آن می‌باشد.

فرایند تکامل و شکل‌دهی ساختار وجودی نفس، به‌موجب تکرارِ عملِ مطابقِ دستور عقل و رسوخ آن عمل در نفس، پدید می‌آید؛ ازاین‌رو، نفس با افعال خود نیز استکمال می‌یابد و ازآنجاکه حرکت نفس آدمی به سمت صورت عمل است، عبادت از صور مقربِ انسان به منشأ وجود و موجبِ استکمال نفس به شمار می‌آید. عبودیت پایین‌ترین مرتبه فنای قوا، در اراده حق است و به‌تدریج نتایج بزرگ بر این مقام، مترتّب می‌شود تا آنجا که انسان طبیعی، الهی گشته و قلب و قوای آن تسلیم حق شوند. این مرتبه توحید قلبی است و ثمره آن رضا، تسلیم، اطمینان، آرامش قلبی، توکل و صبر می‌باشد که نتیجه عمل صالح خواهد بود؛ ازاین‌رو، درحرکت نامحسوس باطنی نفس، نقش عمل بسیار اساسی و برجسته است؛ چراکه «حقیقت انسان مثل یک آینه در غلاف است که هم صفای آینه لازم دارد و هم خروج از غلاف تا صور در آن مرآت نقش بندد». علم آئینه دل را صفا داده و عمل حجاب از آن برداشته، روح را صفا می‌دهد و درنتیجه نفس با عبور از بدن مادی با عقل فعال متصل و زمینه تجرد و ورود به عالم مثال و عقل را پیدا می‌کند.

بنابراین، امام خمینی (ره) مکرر بر اولویت نقش عمل تأکید کرده و علم بدون عمل را حجاب اکبر معرفی می‌کند؛ به دلیل این‌که تنها با اتکا به عقل، مصالح و مفاسد غیبی اعمال و طریق وصول به سعادت و رهایی از شقاوت شناخته نمی‌شود. ایشان عمل را نسخه اصلاح امراض نفسانیه و ضرورت شریعت می‌داند؛ به همین دلیل، در نگاه ایشان کمال انسان از ناحیه عقل عملی حاصل می‌گردد و طی مراتب انسانیت با تلفیق علم و عمل -اولویت عمل- امکان‌پذیر است؛ عمل جسمانی ثمره علم فقه، عمل نفسانی نتیجه علم اخلاق و عمل عقلانی همراه علم توحید حاصل می‌شود و اکتساب فضائل صرفاً زمینه‌ساز سیر رحمانی نفس است. ازاین‌رو در انسان‌شناسی امام خمینی (ره)، گرچه علم، رکن تکامل محسوب می‌شود، ولی اساسِ ثمره بخشی آن منوط به عمل صالح - عمل بر اساس معارف قرآنی و وحیانی- می‌باشد که نتیجه آن قرب الهی و سعادت است که ایشان از این مرتبه به انسان عقلانی و حقیقت ربانی یاد می‌کند.

در اندیشه امام خمینی (ره)، انسان مانند حقیقت وجود و عوالم و نشئات هستی -در عین وحدت، کمال و بساطت- حقیقتی ذو مراتب است که از عرش تا فرش و از نقطه اول طبیعت تا حقیقت متعالی و الهی جریان و سریان تکاملی دائمی دارد. این حرکت و سیلان دائمی، موجب ایجاد مراتب در نفس وی می‌گردد. با توجه به مبانی فلسفی و کلامی ایشان، حقیقت متعالی انسان از همه جهات «لا حد» و «نامحدود»، غیرقابل ترسیم و تعریف حقیقی است و تعاریف منطقی و موجود نیز حد ناقص و شرح‌الاسم است؛ ازاین‌رو، انسان موجودی چند بعدی و دارای تفاوت در شئون و مراتب وجودی است.

از منظر امام خمینی (ره)، انسان در سیر مراتب از سه مرتبه انسانیت، معنویت و عقلانیت گذر می‌کند. آدمی در طی مراتب واجد سه نوع متوسط، شرعی و الهی می‌شود.
ایشان از مراتب انسانی به نشئه، منزل، مقام و عالم نیز تعبیر می‌نمایند. تفاوت مراتب انسان‌ها، ناشی از تفاوت در بدن‌های مادی نیست، بلکه مراتب نفس و روح سبب امتیاز انسان‌هاست. مبدأ انسانیت تجرد برزخی است؛ به همین دلیل، مرتبه متوسط در دیدگاه فلاسفه، پایین‌ترین جایگاه برای انسان ازنظر امام خمینی (ره) می‌باشد.

نتایج ذیل در عوامل دستیابی به مراتب انسانی، قابل استنباط است:

از نگاه امام خمینی (ره)، عوامل و اقتضائات تأثیرگذار در طی مراتب انسانی؛ نیت و عزم، نظر و عمل، تربیت و فیض الهی است. نیت انسانی مدخل تعالی و سیر در مراتب است، به‌گونه‌ای که می‌توان آن را چاشنی همه مراتب وجودی و تعالی درجات دانست. علم مؤثر در تعالی انسان نه آن وجود ذهنی یا حصول مفاهیم کلی و اصطلاحات علمی بلکه آن وجود خارجی و حقیقت نوری است و عمل صالح نیز مهم‌ترین عامل قرب الهی و قرب الهی نشانه سعادت و رستگاری است.

تربیت، رکن تکامل انسان و از دیگر ویژگی اساسی آن است و سمت‌وسوی اعتقادی، اخلاقی و عبادی لوح وجود انسان، در سایه مربی تعیین می‌گردد. دست قدرت الهی مبدأ هر اصلاحی در وجود انسان است. حقایق متعالی اسلام، منشأ و مبدأ تعالی انسان در تمام ابعاد و شئون وجودی است و توحید نفس نشانه توحید ذاتی حق است؛ ازاین‌رو، انسان کامل نقطه سرّ توحید است و ارتباط وثیقی میان تعالی انسان، بساطت وی و توحید باری‌تعالی می‌باشد.

در اندیشه امام خمینی (ره)، انسان مانند حقیقت وجود و عوالم و نشئات هستی - در عین وحدت، کمال و بساطت - حقیقتی ذو مراتب است که از عرش تا فرش و از نقطه اول طبیعت تا حقیقت متعالی و الهی جریان و سریان تکاملی دائمی دارد. این حرکت و سیلان دائمی، موجب ایجاد مراتب در نفس وی می‌گردد. با توجه به مبانی فلسفی و کلامی ایشان، حقیقت متعالی انسان از همه جهات «لا حد» و «نامحدود»، غیرقابل ترسیم و تعریف حقیقی است و تعاریف منطقی و موجود نیز حد ناقص و شرح‌الاسم است؛ از این‌رو، انسان موجودی چند بعدی و دارای تفاوت در شئون و مراتب وجودی است.

از برجستگی‌های انسان شناسی امام خمینی توجه به نقش پررنگ فطرت در تعالی انسان است. طرح فطرت مخموره و محجوبه از ابتکارات خاص وی می‌باشد. توجه به فطرت مخموره یا سرشت کمال جوی آدمی به سبب اشتراک آن در نوع انسان ظرفیت مناسبی برای جهان شمولی اندیشه‌های توحیدی امام فراهم می‌آورد.

کد خبر 4940942

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha