خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ:
روز گذشته لادن حیدری معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و عضو هیأت امنای مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی در اظهارنظری مطبوعاتی عنوان داشت که مطلوب معاونت فرهنگی و شورای سیاستگذاری این است که نمایشگاه کتاب تهران با توجه به ویژگیهای چندوجهی و ابعاد مختلف فرهنگی و اقتصادی که دارد امسال هم برگزار شود و شورای سیاستگذاری در این زمینه سعی میکند بهترین زمان را انتخاب کند و این شورا مترصد تصمیمات ستاد ملی کرونا است و به محض اعلام ایمنی و بی خطر بودن شرایط، نسبت به انتخاب نزدیکترین و مناسبترین زمان ممکن برای برگزاری نمایشگاه اقدام کند.
با بیان این اظهارات میتوان به این نتیجه رسید که موضوع برگزاری نمایشگاه کتاب تهران طی روزها و ماههای آینده به صورتی جدی تر در دستور کار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار خواهد گرفت. به عبارت دیگر کرونا فرصتی را فراهم کرد تا در تعطیلی ناخواسته فعالیتهای فرهنگی، جراحی ساختار معاونت فرهنگی و ادغام مؤسسات آن که برخیشان نقش تأثیرگذاری در برگزاری نمایشگاه کتاب تهران دارند به پیش برود و سپس در ساختاری تازه و یکدست این اتفاق تازه به پیش برود.
اما آنچه شورای سیاستگذاری نمایشگاه کتاب تهران در بیش از سه ماه گذشته درباره آن اظهار نظر صریحی نداشته است چیست؟
برگزاری نمایشگاهی که به گفته همه فعالان دولتی و خصوصی در آن بزرگترین گرد همآیی فرهنگی سالانه کشور است که همه تلاشها در آن معطوف به حضور بالای جمعیت است. این اتفاق تا جایی اهمیت پیدا میکند که بسیاری از ایدههای خلاقه و نوآورانه برای دیجیتالی کردن این رویداد طی سالهای اخیر به دلیل کاهش بعد مردمی و جمعیت حاضر در آن ناکام مانده است؟
اما حتی با فرض سپید شدن وضعیت کرونا در تهران و کمخطر اعلام شدن پایتخت برای این میزبانی برگزاری این نمایشگاه با چه چالشهایی روبروست؟
نخستین چالش جمعیت حاضر در این رویداد شامل غرفهداران، بازدیدکنندگان، نیروهای خدماتی، مدیران و ادارهکنندگان نمایشگاه کتاب است. این جمعیت وسیع را با چه ابزاری میتوان کنترل و در قالب یک محیط و جمعیت امن و کم خطر راهی این نمایشگاه کرد؟ آیا میتوان تعداد وارد شوندگان به نمایشگاه را مدیریت و کاهش داد؟ تعداد غرفهداران را چطور؟ نیروهای اجرایی و خدماتی و… و. را چطور؟ آیا برای این دست اتفاقات هرگز تمهیدی اندیشیده شده است؟
طی سالهای قبل بارها این پیشنهاد مطرح شده بود که نمایشگاه کتاب تهران حتی در یک سالن و به صورت پایلوت همانند بسیاری از نمایشگاههای بزرگ دنیا امکان حضور مخاطبان از طریق گیت و بلیطفروشی و در یک کلام حضور کنترل شده مخاطبان را بیازماید و هر بار هم به بهانه کاهش جمعیت بازدید کننده این پیشنهاد ابتر باقی مانده بود. حالا میتوان درک کرد که بیتفاوتی به چنین پیشنهادهایی در سالهای قبل چه خسارتهایی به ارمغان آورده و کار را دوباره به آزمون و خطا آن هم در چنین برههای رسانده است.
چالش دوم اما تعداد غرفهها در نمایشگاه کتاب است. برخی از نمایشگاههای بزرگ جهان همانند نمایشگاه کتاب فرانکفورت در سال جاری اقدام به حذف تعدادی از غرفهها و افزایش فاصله میان آنها با همدیگر ونیز کاهش تعداد افراد حاضر در آن کردهاند در حالی که در آخرین دوره نمایشگاه کتاب تهران چالش تخصیص جا در این نمایشگاه همواره محل توجه بوده است و جایابی ناشران در نمایشگاه هیچگاه سامانی نداشته است. حالا این سوال مطرح است که با فرض احتمالی کاهش غرفهها چطور میشود ناشرانی را از حضور در این رویداد حذف کرد؟ چه تمهید و توجیهی برای این مساله سنجیده شده است؟
چالش سوم موضوع حمل و نقل و دسترسی به نمایشگاه کتاب است. مترو، اتوبوس، تاکسی و…. در روزهی شیوع کرونا یکی از ابزارهایی بوده است که با احتیاط و ترس از آنها استفاده شده است. کشاندن حجمی بالا از جمعیت به مرکز شهر و حضور دادنش در یک رویداد مانند نمایشگاه کتاب را چطور در وضعیت جدید با این وسایل میتوان کنترل کرد و تکلیف بازدید کنندگانی که با وسیله نقلیه شخصی بخواهند در این رویداد حاضر شوند چیست؟
چالش وضعیت بهداشتی در نمایشگاه، فروش مواد غذایی، وضعیت ارائه خدمات درمانی را نیز باید به این موارد اضافه کرد.
با این وصف سوالی که پیش میآید این است که ستاد کرونا و شورای سیاستگذاری نمایشگاه کتاب تهران قرار است دقیقاً درباره چه چیزی تصمیم بگیرند و مسئولیت این تصمیم با کیست؟
آیا بهتر نیست تا زمان بیشتر از این از دست نرفته است فکری برای جبران خسارتهای وارد شده به بدنه نشر به واسطه برگزار نشدن نمایشگاه در سال جاری و نیز جدی تر فکر کردن به راهکارهای جایگزینی مانند برپایی نمایشگاه به صورت جزئیتر در فضای مجازی بود؟
سوال دیگری نیز که در این میان مطرح است این موضوع است که چرا وزارت ارشاد و معاونت فرهنگی و دستاندرکاران این رویداد درباره برگزاری شدن حتی بخشی از این رویداد در فضای مجازی هیچ اظهارنظر صریحی ارائه نمیکنند؟
نظر شما