۲۹ خرداد ۱۳۹۹، ۹:۲۹

احمدرضا یزدانی مقدم در گفتگو با مهر:

مکتب امام صادق(ع) مکتب عقل‌ورزی است

مکتب امام صادق(ع) مکتب عقل‌ورزی است

احمدرضا یزدانی مقدم با بیان اینکه مکتب امام صادق (ع) مکتب عقل ورزی است، گفت: شیعیان با آموزش و تعالیم پیامبر و ائمه معصومین به سوی به کارگیری عقل و عقل ورزی رفتند.

حجت الاسلام احمدرضا یزدانی مقدم به مناسبت شهادت امام صادق (ع) در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: در جهان اسلام که نگاه می‌کنید می‌بینید ایران کشوری است که کشور فلسفه حساب می‌شود. معمول اقوامی که در این تمدن هستند فیلسوف هستند. ظاهراً فرهنگ ایرانی که تحت تعالیم شیعه و امامانی چون امام صادق (ع) است برای پرورش فیلسوفان زمینه مناسبی داشته است. در فرمایشات امام صادق (ع) می‌بینیم که شیعیان را تشویق به عقل ورزی می‌کند. ابن سینا تعبیر عجیبی دارد که می‌گوید فلسفه را از پیامبران گرفتیم و پیامبران و اولیای الهی به ما فلسفه آموختند.

در فرمایشات امام صادق (ع) می‌بینیم که شیعیان را تشویق به عقل ورزی می‌کند. ابن سینا تعبیر عجیبی دارد که می‌گوید فلسفه را از پیامبران گرفتیم و پیامبران و اولیای الهی به ما فلسفه آموختند

عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: شاید بنده و عوام این طور فکر می‌کردیم که تدین به این هست که ببینیم پیامبر (ص) چه گفته و چه آورده است، تابع و مطیع ایشان باشیم که بایدم باشیم. اما امام صادق (ع) فرمودند: «اعْرِفُوا اللّهَ بِاللّهِ وَ الرّسُولَ بِالرّسَالَةِ وَ أُولِی الْأَمْرِ بِالْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ الْعَدْلِ وَ الْإِحْسَان». خدا را به خدایی بشناسید یعنی خدا را بشناسید بعد وقتی که الله را شناختید می‌فهمید الله همان خدایی است که هست. روایت در کافی شریف است و این روایت را توضیح داده اند که جا دارد انسان تا می‌تواند در رابطه با این روایت صحبت کند و چه بسا اهل فن بتوانند در رابطه با این کتاب‌ها بنویسند.

وی ادامه داد: در ادامه این روایت می‌فرماید پیامبر را به پیامبری بشناسید. آیت الله جوادی آملی یک وقت می‌فرمودند پیامبر را به چه می‌خواهیم بشناسیم؟ به معجزه بشناسیم؟ ممکن است یک ساحری، شعبده‌بازی، جادوگری هم بتواند چیزی را علم کند که ظاهراً شبیه معجزه باشد. اگر ما قدرت تشخیص نداشته باشیم فریب می‌خوریم و برای عوام سحر جادوگران یا معجزه پیامبر چه فرقی دارد؟ این یک واقعیتی است که پس ما پیامبری را به چه بشناسیم؟ می‌فرماید «و الرسول برسالة». پیامبر را با آن چیزی که آورده، با رسالت او بشناسید.

احمدرضا یزدانی مقدم اضافه کرد: اگر کسی شاگرد امام صادق (ع) باشد فقط از قرآن می فهمد پیامبر ما پیامبر است. یعنی نیاز به هیچ معجزه‌ای ندارد. همین طور می‌فرماید امام و اولی الامر را با عدل و احسان بشناسید. یعنی شما می‌فهمید عدل و احسان چیست، بعد می‌گوئید آن عدل و احسانی که می‌فهمم و درک می‌کنم در این امام مشاهده می‌کنم که عدل و احسان مجسم است و همان چیزی است که فهمیدم، درک کردم، یاد گرفتم و با عقلم به آن رسیدم.

وی سپس گفت: از این نکته بنده می‌خواهم استفاده کنم که مکتب امام صادق (ع) مکتب عقل ورزی است. برای همین است که آقای مطهری به تفصیل در کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» این موضوعات را بحث کردند. علامه طباطبایی در جلد ۵ المیزان و هم در گفتگوهایی که با آقای هانری کربن دارند همین مطالب را فرمودند. منظورم از این دست مطالب است وگرنه مطمئناً تحقیقات آقای مطهری، تحقیقات عمیق و عالمانه‌ای است و فرمایشات آقای طباطبایی هم بسیار عمیق و دقیق است که خلاصه آن فرمایشات و تحقیقات و پژوهش‌ها این است که شیعیان به برکت مولای ما علی بن ابی طالب (ع) و فرزندان ایشان مانند امام صادق (ع) با آموزش و تعالیم اینها به سوی به کارگیری عقل و عقل ورزی رفتند.

برادران اهل سنت ما هم که تحت تأثیر تعالیم امام صادق (ع) بودند در بین آنها هم می‌بینیم عقل ورزی قوی است. مثلاً گفته می‌شود ابوحنیفه یا شافعی یا مالک یا معتزله شاگردان امام صادق (ع) بودند. در آن‌هایی که از مکتب امام صادق (ع) بهره بردند همین عقل ورزی و عقل گرایی و قوه عقلانی نسبت به دیگران بیشتر است

احمدرضا یزدانی مقدم در ادامه عنوان کرد: برادران اهل سنت ما هم که تحت تأثیر تعالیم امام صادق (ع) بودند در بین آنها هم می‌بینیم عقل ورزی قوی است. مثلاً گفته می‌شود ابوحنیفه یا شافعی یا مالک یا معتزله شاگردان امام صادق (ع) بودند. در آن‌هایی که از مکتب امام صادق (ع) بهره بردند همین عقل ورزی و عقل گرایی و قوه عقلانی نسبت به دیگران بیشتر است. اگر بخواهیم جمع بندی کنیم باید بگوییم مکتب امام صادق (ع) مکتب احیای عقل، تقویت عقل، استواری عقل، بال و پر دادن به عقل و ارجاع دادن به عقل است.

وی افزود: وقتی به عنوان یک پژوهشگر، تاریخ دان و صاحب نظر به جهان اسلام نگاه می‌کنید می‌گوئید ۴ مذهب اهل سنت وجود دارد: مالکی، حنفی، شافعی و حنبلی که اینها تقریباً کم و بیش همزمان با امام صادق (ع) هستند و معمولاً بعد از امام صادق (ع) هستند و همان طور که آن مذاهب برای خودشان بنیان گذار و امام دارند، مذهب تشیع هم برای خودش امام و بنیان گذار دارد. در این باره برای ظاهر بیان و گفتار که می‌خواهیم ذهن از این مشابهت استفاده کند شاید بد نباشد ولی توجه دارید که بنیان گذار تشیع خود پیامبر گرامی (ص) است.

احمدرضا یزدانی مقدم اظهار داشت: در روایات عزیزان و دانشمندان اهل سنت آمده که زمان پیامبر (ص) یک عده‌ای بودند که به اینها شیعه علی بن ابی طالب گفته می‌شد. وقتی آن آیه نازل شد که «اولئک هم خیر البریة»، پیامبر (ص) فرمودند که اینها کسانی هستند که شیعه علی هستند. روایتش هم در «درة المنثور» جناب سیوطی است که از عالمان بزرگ اهل سنت است. در منابع دیگر هم قابل مشاهده است. اگر تشیع به عنوان یک مذهب بنیان گذاری داشته باشد، ظاهراً بنیان گذارش باید پیامبر گرامی (ص) دانسته شود. چون ایشان فرمودند «انا مدینة علم و علی باب‌ها». درِ مدینه علم پیامبر، علی بن ابی طالب است.

وی سپس خاطرنشان کرد: اگر شیعیان به علی (ع) و اولاد علی (ع) مراجعه کردند به خاطر همین بود که پیامبر (ص) فرمود اگر علم من و حقایق الهی و قرآنی را می‌خواهید به علی بن ابی طالب مراجعه کنید. اگر واقعاً این طور است چرا ما می‌گوئیم امام صادق (ع) بنیان گذار است؟ این همراه با تسامح است. چون از قبل از امام صادق (ع) افراد در تاریخ، حتی تواریخی که قبل یا همان زمان نوشته شده و نقلیات تاریخی که هست، از قبل به عنوان شیعه شناخته شده بودند و منحصر به امام صادق (ع) به بعد نبود. بلکه از قبل از امام صادق (ع) شیعیان بودند.

احمدرضا یزدانی مقدم همچنین گفت: آن حرکت علمی که امام صادق (ع) و امام باقر (ع) انجام دادند یعنی از آن فرصتی که در اواخر بنی امیه و اوایل بین عباس پیش آمد و یک مقدار فشار حکومت بر مردم و جامعه برداشته شد، این امامان بزرگوار از این فرصت استفاده کردند و حقایق تشیع را انتشار دادند و حقایق تشیع که در بین افراد اندکی بود گسترش یافت. می‌گویند امام صادق (ع) ۴ هزار شاگرد داشتند. ۴ هزار شاگرد در آن زمان عدد خیلی زیادی است. امام صادق (ع) شاگردان فراوان داشتند و توانستند آن علومی که از مولا علی (ع) به دست شأن رسیده بود را منتشر کنند.

وی در ادامه گفت: در روایت کافی شریف دارد که شخصی خدمت امام باقر (ع) می آیند، امام باقر (ع) به امام صادق (ع) می‌فرمایند از آن کتاب برای این آقا بخوان. اگر اشتباه نکنم باید از عوام بوده باشد. امام صادق (ع) که شاید نوجوان و در سنین پایین بود، شروع می‌کند از روی کتاب خواندن و این آقا می‌گوید جعفر بن محمد (ع) اینها را برای من می‌خواند من هم می‌گفتم اینها چیست که جعفر بن محمد (ع) دارد می‌خواند؟ احکام فقهی می‌خواند و این احکام یعنی چه؟ من تا حالا اینها را نشنیدم، اینها چیست که جعفر بن محمد (ع) برایم از روی این کتاب می‌خواند؟

احمدرضا یزدانی مقدم عنوان کرد: بعد امام باقر (ع) به این آقا گفتند این‌هایی که این کودک برای شما خواند چطور بود؟ گفت مطالبی بود که نشنیده بودم و اطلاع نداشتم و به نظرم این مطالب، مطالب درستی نیست. امام باقر (ع) فرمودند تو می‌دانی این چه کتابی است؟ گفت خیر. فرمود این کتابی است که پیامبر (ص) املاء کرده و علی بن ابی طالب (ع) با خط خودش نوشته است. این کتاب علی (ع) است که احکام فقهی و مسائل دینی در این کتاب وجود دارد. یعنی کاری که امام باقر (ع) و امام صادق (ع) کردند انتشار علومی بود که در نزد علی بن ابی طالب (ع) وجود داشت و اینها را منتشر می‌کردند.

وی سپس اظهار داشت: برخی گروهان شیعه مثل برادران زیدی ما که اینها خودشان را به زید بن علی منتسب می‌دانند و قبل از امام صادق (ع) بودند، اینها هم یک مطالبی شبیه ما می‌گویند. برای اینکه این مطالب منشأ مشترکی دارد که آن هم علی بن ابی طالب است. کما اینکه برخی از برادران اهل سنت ما هم که شاگردان امام صادق (ع)، امام باقر (ع) یا زید بن علی بودند، اینها هم از طریق این بزرگواران یک حقایقی از علوم علی بن ابی طالب (ع) به دست شأن رسیده بود.

احمدرضا یزدانی مقدم اضافه کرد: بنده کمترین همراه دوستان دیگر سال هاست که به مباحث فلسفه سیاسی اشتغال داریم. در مباحث فلسفه سیاسی بحث‌های مفصلی می‌شود که در کتاب‌های مفصل و قطور نوشته شده و تحقیقات خیلی پر دامنه‌ای صورت گرفته مبنی بر این که عدالت چیست؟ در تشریح عدالت مکتب‌های فلسفی پیدا شده است. همین الآن که نگاه می‌کنید مثلاً سوسیال دموکرات‌ها یک چیزی می‌گویند، لیبرال‌ها یک چیزی می‌گویند، مساوات طلبان یک چیز دیگر می‌گویند و …. گروه‌های مختلف چپ، راست، مارکسیست، لیبرال و… بحث‌های بسیار مفصلی دارند.

وی همچنین گفت: یک فیلسوف خانم آمریکایی است که فیلسوف سیاسی است و نظرات رالز، هابرماس، نوزیک و هایک را می‌گوید بعد در نهایت می‌خواهد یک جمع بندی کند که ما چطور تشخیص می‌دهیم عدالت در یک جامعه وجود دارد یا ندارد؟ این آخرین بحث‌های مربوط به عدالت و جمع بندی بحث‌های عدالت است. تا جایی که بنده مطلع هستم حرف بشری بالاتر از این تا حالا به دست ما نرسیده است. در قله حرف‌های فلسفه سیاسی چیزی که می‌گویند این است.

احمدرضا یزدانی مقدم افزود: می‌گوید ما دو جامعه داریم. در یک جامعه مردم احساس رفاه می‌کنند. احساس می‌کنند وضع شأن بد نیست و راضی هستند. در مجموع نه ۱۰۰ درصد یعنی بالای ۵۰ درصد می‌گویند اوضاع ما خوب است و ما راحت هستیم زندگی می‌کنیم. یک جامعه هم مردم رضایت ندارند و می‌گویند ما رفاه نداریم. می‌گوید ما راجع به جامعه اول راحت تر می‌توانیم بگوییم در آن جامعه عدالت وجود دارد. حالا بلا قیاس، چون قیاسش هم درست نیست، در این حدود این حرفی که این بنده‌های خدا در این بحث‌های مختلف و پژوهش‌های طولانی به آن رسیدند شاید یک شمه و بهره‌ای از فرمایش مولای ما امام صادق (ع) باشد که می‌فرمایند: «لو عدل فی الناس لاستغنوا».

وی در پایان گفت: امام صادق (ع) در این روایت می‌فرمایند که اگر عدالت در جامعه‌ای باشد، مردم احساس می‌کنند وضع شأن خوب است و راحت هستند. نه اینکه ۱۰۰ درصد احساس کنند که غنی هستند، مثلاً بالای ۵۰ درصد می‌گویند وضع مان بد نیست و زندگی مان خوب است. یعنی بعد هزاران سال بحث‌های مربوط به عدالت، حداقل آن مقداری که در فلسفه سیاسی هست ۲۵۰۰ سال سابقه دارد، نهایت این بحث‌ها بعد از ۲۵۰۰ سال کم و بیش به این چند کلمه امام صادق (ع) رسیده که «لو عدل فی الناس لاستغنوا». البته این بحث‌ها خیلی مفصل تری است و این مقدار اصلاً نمی‌تواند هیچ حدی را از آن وظیفه‌ای که همه ما نسبت به امام صادق (ع) داریم را ادا کند.

کد خبر 4951075

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha