به گزارش خبرنگار مهر، حجتالاسلام قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی روز یکشنبه ۲۵ خردادماه در سخنرانی خود در صحن علنی مجلس به فعالیت طلبهای اشاره نمود که با تلاشهایش در یک منطقه موجب کاهش آسیب اجتماعی شد. حجتالاسلام قمی عنوان کرده بود: «نیروی انتظامی به من نامه زده و از حضور یک روحانی در یک منطقه تشکر کرده و گفته است در یک و سال نیمی که این آقا آمده، بزه و آسیب اجتماعی کم شده و حتی نیازی به باقیمانده کیوسک نیروی انتظامی نیست. ما میبینیم یک عنصر فرهنگی خدوم با کمترین پشتیبانی مسئله امنیتی را حل میکند پس باید روی ظرفیت فرهنگ حساب کنیم.»
حجت الاسلام حسین صادقی فر، امام محله کوی مهرگان شهرستان نکا در استان مازندران، همان طلبهای است که رئیس سازمان تبلیغات اسلامی از وی یاد کرد.
حجت الاسلام صادقی فر در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: مدت ۳، ۴ سالی بود که کیوسک نیروی انتظامی در ابتدا و انتهای محل ما ساکن بود و کلیه ورود و خروجها حتی ورود و خروجهای اهالی محل بررسی میشد. حتی برخی اوقات لباسها را تفتیش میکردند و کنترل شدیدی وجود داشت که درخور و شایسته مردم نبود. درست است که مشکلات مواد مخدر در آن منطقه نسبت به محلههای دیگر بیشتر بود، اما این رفتار هم شایسته و زیبنده مردم منطقه نبود. گاهی مهمان میآمد که ورود و خروج آنها هم سخت بود و گاهی بی احترامیهایی هم صورت میگرفت.
وی ادامه داد: از زمان ورود حقیر به آن منطقه یکی از دغدغهها و نگرانیهای بنده این مسئله بود. اول اینکه محل حالت انتظامی داشت و نرده گذاری شده بود و ورود و خروج بسیار سخت بود. از طرفی مردم که از آنجا عبور میکردند نسبت به آن منطقه نگاه خوبی پیدا نمیکردند. احساس میشد که این تحت نظر بودن و این شیوه برخورد نیز خودش یک آسیب هست. از طرف دیگر فرهنگی برای مردم منطقه میشد که گویی باید حتماً تحکم و زور وجود داشته باشد و گویی این مسئله داشت در آنها نهادینه میشد.
حسین صادقی فر اضافه کرد: یکی از نگرانیها و دغدغههای من از ابتدا این بود که ترتیبی داده شود تا نهایتاً این کیوسک پلیس برداشته شود. نیروی انتظامی شهرستان هم با توجه به اهدافی که داشت و وجود و ورود و خروج مواد مخدر در منطقه و خرید و فروش آن به این مسائل خیلی حساس بود و با همین هدف هم کیوسکها را در آنجا مستقر کرده بود. رایزنیهایی انجام دادیم و جلساتی با فرماندهی محترم سپاه داشتیم. همچنین با نیروی انتظامی و عزیزانی که در محله مستقر بودند و بسیج محله و خود مردم و معتمدین محله و همه کسانی که مؤثر بودند جلسات متعددی گذاشته شد.
وی سپس گفت: هدف ما روشنگری و تغییر فرهنگ و ارتقای سطح آگاهی و دانش و مهارت بود. کلاسهای زیادی در خصوص اعتیاد گذاشتیم با همکاری سازمان بهزیستی و شبکه بهداشت و درمان و اساتید مختلفی میآمدند. کلاسهای مختلفی درباره ارتقای سطح آگاهی و دانش و آگاهی درباره مواد مخدر و آسیبها و تهدیدها و اثرات سوئی که روی بچههای محله میتواند بگذارد گذاشته شد. الحمدلله با توجه به این آگاهی بخشیها و آموزشها و در کنار اینها تدابیر امنیتی که خودمان اندیشیدیم، مثل گشتهای شبانه توسط خود مردم محله و معتمدین محله و بسیج محله و ایستگاههای ایست و بازرسی که خودمان زدیم شرایط تغییر کرد.
حسین صادقی فر افزود: از طرفی افرادی که از بیرون میآمدند را محدود کردیم. مثلاً افرادی از شیروان یا گلستان به این منطقه میآمد و به این منطقه مواد ورود میکرد یا از اینجا مواد میگرفتند و میرفتند. شاید همه مردم منطقه اهل این مسائل نبودند. اگر ۳۰ الی ۴۰ درصد خود مردم منطقه بودند، بیش از نیمی از افراد از بیرون میآمدند و در این بازار آشفته کاسبی میکردند. مثلاً فردی از شهرهای دیگر به آنجا میآمد و کاسبی اش را میکرد و غروب هم به خانه خودش بر میگشت و این مسائل به اسم محله مهرگان یا عباس آباد سابق تمام میشد.
وی همچنین عنوان کرد: این نگاه که به این محله وجود داشت نگاه خوبی نبود. با توجه به اهمیت موضوع برای نیروی انتظامی ما هم به کمک نیروی انتظامی آمدیم و آموزش را به عهده گرفتیم. دیدارهای چهره به چهره با مردم و ریش سفیدان و معتمدین محل داشتیم و جلسات متعدد گذاشتیم. الحمدلله خیلی سطح امنیتی منطقه تغییر کرد. دزدیها و دعواها و نزاعهای خانوادگی زیاد بود که نیروی انتظامی مجبور میشد مداخله کند اما در ادامه خیلی کم شد. مخصوصاً دعواهای قبیلهای و خانوادگی که خیلی زیاد بود. الحمدلله این کدورتها و مشکلاتی که بین خانوادهها و قبایل بود مرتفع شد و فضایی صمیمی ایجاد شد و انسجام و اتحاد محلی و منطقهای شکل گرفت.
حسین صادقی فر سپس اظهار داشت: مردم منطقه به این نتیجه رسیدند که خودشان باید برای پیشرفت خودشان و بچههایشان دست به کار شوند. همه دست به دست هم دادند و دعواها و طلاقها و نزاعهای خانوادگی و قبیلهای خیلی کم شد. خرید و فروش مشروبات الکلی هم مانند مواد مخدر خیلی کم شد. افرادی که در این کارها بودند مجاب شدند و به سراغ شغل شرافتمندانه رفتند. خوراک ذهنی و آگاهی به آنها داده شد و به مسیری زیبا هدایت شدند و ورود مواد مخدر و خرید و فروش آن خیلی کاهش پیدا کرد تا اینکه عزیزان انتظامی به این نتیجه رسیدند که این منطقه دیگر نیازی به کیوسک نیروی انتظامی ندارد.
وی در ادامه گفت: علاوه بر وجود مواد مخدر در این منطقه مشکلات دیگری هم وجود داشت. همین مسئله گرایش به مواد مخدر ریشه در فقر دارد. مردم این منطقه محبوبیت و مقبولیت اجتماعی نداشتند. به عنوان مثال فردی به من گفت ما آمدیم به خانه فردی برویم که آمده بود سر چهارراه کارگر بگیرد تا اسباب و اثاثیه او به جای دیگر حمل شود. بین راه وقتی فهمید ما اهل این منطقه هستیم به گونهای ما را از ماشین خود پیاده کرد و گفت من منصرف شدم. یا مثلاً در ادارات برای این افراد شخصیت و ارزشی قائل نمیشدند. استخدام اینها در ادارات و نهادهای دولتی و حتی خصوصی میتوان گفت صفر بود.
حسین صادقی فر افزود: وقتی فقر و بیکاری باشد با توجه به اینکه جمعیت جوان در این منطقه خیلی زیاد است جوانها نیاز به اشتغال و امکانات رفاهی و ورزشی دارند. اگر در منطقهای این مسائل کمتر وجود داشته باشد خود به خود آسیبهای اجتماعی در آن زیاد میشود. یکی از مهمترین عوامل گرایش مردم این منطقه و جوانان به سمت مواد مخدر و اعتیاد همین مسئله بود. حتی در کارهایی مثل بنایی و سر زمین کشاورزی رفتن هم مردم خیلی رغبت به این افراد نداشتند. این شد که این افراد به سمت کارهای خلاف میرفتند. این یک امر طبیعی است و مربوط به این منطقه نمیشود بلکه در هر جایی این اتفاق میتواند بیفتند.
وی در پایان گفت: وقتی افراد پذیرفته نشوند به سمت خلاف گرایش پیدا میکنند. به هر حال انسان باید شکم خود و زن و بچه خود را سیر کند. بنابراین مهمترین عامل آسیبهای اجتماعی این منطقه بحث فقر و بیکاری مردم این منطقه بوده است. بنده هر چقدر توانستم در جاهای مختلف فریاد زدم که مشکل اشتغال این عزیزان را حل کنید. چند نفر از این عزیزان را تلاش کردیم در شهرداری رایزنی کردیم و بالاخره توانستیم در قسمت تمیز کردن خیابانها و پارکها مشغول کنیم. الحمدلله در همین شغل هم وجهه اجتماعی خوبی دارند و درآمدی دارند که بتوانند آبرومندانه زندگی کنند. اگر برای اشتغال جوانان تلاش کنیم امید هست که چه در این منطقه و چه در هر جای دیگر از آسیبهای مختلف اجتماعی دور شوند.
نظر شما