خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ - محمد آسیابانی: قاجاریه یکی از مهمترین بزنگاههای تاریخ تمدن ایران زمین است. عقب افتادن ایرانیان از قافله تمدن و همچنین نقطه شروع تاریخ بیداری ایرانیان در این دوران رخ داد. مطالعه علمی قاجاریه قطعاً کشف قوانین حاکم بر تاریخ معاصر ایران را در پی دارد. به عبارتی برای ریشهیابی مشکلات فعلی باید به مطالعه علمی دوران قاجاریه پرداخت. یکی از مؤلفههای مهم در فلسفه تاریخ و مطالعه علمی تاریخ نیز مداقه پیرامون آن دسته از اتفاقاتی که حائز اهمیتاند. فلسفه تاریخ یک دانش میان رشتهای است، بنابراین نتایج حاصل از آن در حوزههای مختلف ممکن است کارآیی داشته باشد که مساله اقتصاد یکی از آن حوزههاست. پس ضرورتاً باید دادههای تاریخی قاجاریه و پردازش آنها، یکی از برنامههای اصلی پژوهشگاهها و نهادهای علمی باشد، چون درک بهتری از وضعیت جاری را به ما خواهد داد.
در دوران ناصرالدین شاهی طیفی از وطنپرستان که دنیا را دیده بودند، شکل گرفت. آنها با دیدن دستاوردهای علمی و صنعتی جهان، عقب ماندگی کشور را درک کردند. دغدغه این طیف دموکراسی و البته عدم وابستگی کشور به خارج بود. نظام «تولید» در ایران آن روزها، سنتی بود و بیشتر بر پایه کشاورزی. عمده صادرات ایران نیز محصولات کشاورزی و ماده خام بود و ایرانیان ناچار بودند که از لباس گرفته تا تمام مایحتاج ضروری خود را وارد کنند. اگر بخواهیم پیرامون امسال که سال جهش تولید نام گرفته، مطالعات نظری انجام دهیم، ناچاریم تا به قاجاریه بازگشت کنیم.
ساختار سنتی تولید در ایران قاجاری که مدرنیته به عنوان یک «مؤلفه برتری» به آن وارد شده بود دیگر کارآیی نداشت و ایرانیانی که با دستاوردهای مدرنیسم آشنا شده بودند، به ناچار باید ملت خود را بیدار میکردند. فیالمثل تمام دغدغه شخصیتهایی چون امین الضرب، رسیدن به ساختار تازه تولید و متحول شدن ایران بر اساس آن بود. او در خارج تراکتور و پمپ آب و همچنین خط آهن و… را دیده و تأثیر آن بر صنعتی شدن را دریافته بود به همین دلیل هزینه و تلاش بسیاری برای وارد کردن آنها به کشور کرد. در مقابل شخصیتهایی مانند میرزا آقاخان کرمانی و… تحولات در تفکر و علوم انسانی را پیشقراولی میکردند. در حوزه سیاست نیز چهره تابناکی چون سیدجمالالدین اسدآبادی جایگاهی خاص دارد.
این میان سیدجمالالدین واعظ اصفهانی یکی از مهمترین رهبران جنبش بیداری ایرانیان بود که نقش مهمی در هر دو حوزه داشت. به عبارتی او هم به اقتصاد و توسعه ملی میاندیشید و هم تحولات فکری را خواستار بود و نمایندگی میکرد. مجالس وعظ و خطابههای شورانگیز او نقش مؤثری در پیروزی نهضت مشروطه داشت. زبان ساده او باعث شد تا عامه مردم ذهنشان نسبت به مشروطه و حاکمیت قانون تا حدی باز شود. تازهترین قسمت از پرونده «درسهای تاریخ برای سال جهش تولید» را به بحث درباره ایدههای اقتصادی مطرح شده در یکی از مهمترین مکتوبات سید جمال واعظ اصفهانی اختصاص پیدا کرده است.
سید جمال واعظ، تولید و اقتصاد سیاسی
شخصیت سیدجمال واعظ در میان کوشندگان مشروطیت از جهاتی ممتاز است. او از دوران جوانی با توجه به مشاهدات خود از وضعیت اسف بار کشور در دوران ناصرالدین شاهی، به فکر نجات میهن و ملت بود و تلاش بسیاری برای عملی کردن راهکارهای خود میکرد. او بجز مشروطه خواهی و اعمال تغییرات مهم در ساختار سیاسی کشور، در زمینه اقتصادی نیز تفکرات مهمی برای بهبودی وضعیت کشور داشت. او اقتصاد و سیاست را از هم جدا نمیدانست و شاید یکی از نخستین کسانی باشد که در ایران مفهوم «اقتصاد سیاسی» را هرچند ناخودآگاه، را مطرح کرده باشد.
سید جمال واعظ از اوان جوانی با همکاری کسانی چون ملک المتکلمین، شیخ احمد مجدالاسلام کرمانی، حاج فاتح الملک، میرزا احمد علم، حاج سیدعلی جناب زاده اصفهانی و تنی چند دیگر انجمن ترقی را تشکیل داد.
سیدجمال و ملک المتکلمین نیز در خطابههای خود مردم را به شرکت در سرمایه گذاری برای رسیدن به خودکفایی و رهایی از سلطه بازارهای غربی تشویق میکردند در شانزدهم شوال ۱۳۱۶ هجری قمری با همکاری اعضای انجمن ترقی و جمعی از بازرگانان اصفهان شرکتی به نام «اسلامیه» به منظور ترویج صنایع وطنی با مدیریت ادیب التجار در اصفهان تشکیل شد و اعضای شرکت که همگی سخنور و قلم به دست بودند، برای بسط فعالیت شرکت و تشویق مردم سراسر کشور به سرمایه گذاری در روزنامههای داخلی و خارجی که در هند و مصر و عثمانی به زبان فارسی منتشر میشد، مقالههای مهیج نوشتند.
سیدجمال و ملک المتکلمین نیز در خطابههای خود مردم را به شرکت در سرمایه گذاری برای رسیدن به خودکفایی و رهایی از سلطه بازارهای غربی تشویق میکردند. او اواخر سال ۱۳۱۷ هجری قمری به شیراز رفت و در ماههای محرم و صفر ۱۳۱۸ در آن شهر به وعظ پرداخت و در همین زمان بود که رساله مشهوری به نام «لباس التقوی» را نوشت. عنوان کتاب از حدیثی از حضرت امام باقر (ع) اخذ شده است. قسمتی از این رساله در روزنامه ادب از شماره ۱۱ سال اول (۱۳۱۸ ه ق) به بعد به تدریج منتشر شد.
این رساله زمستان سال ۱۳۶۳ و به همراه متن «رؤیای صادقه» که نوشته مشترک سیدجمال، ملک المتکلمین و مجدالاسلام است به کوشش صادق سجادی با شمارگان سه هزار نسخه در قالب مجموعه رسائل قاجاری توسط نشر تاریخ ایران منتشر شد و متأسفانه هرگز رنگ تجدید چاپ را به خود ندید. دلیل این عدم انتشار و این جلوگیری از رواج متون کسانی چون سیدجمال واعظ معلوم نیست. کاش بتوان این رساله را امسال که نام «جهش تولید» به خود گرفته است، بازنشر کرد.
عمده دغدغه سیدجمال واعظ در رساله «لباس التقوی» رفع وابستگی به دول دیگر بویژه کشورهای استکباری است. پایه نظریه اقتصادی او بر تولید است. به باور او وقتی آحاد ملت اجناس وارداتی را ابتیاع کنند، ثروت مملکت به دست اجانب میافتد. سیدجمال هرچند به وضعیت بد ایران از نظر تولید اذعان دارد، اما نظرش بر این است که باید از همان تولیدات اندک استفاده کرد تا ثروت از کشور خارج نشود. دغدغه او در اینجا درست همانند امیرکبیر است. سیاست ترقی اقتصادی امیر بر پایه ایجاد صنعت جدید، پیشرفت کشاورزی و توسعه بازرگانی داخلی و خارجی بنا شده بود. امیر خود از اینکه ذخیره طلای ایران برای خریداری کالاهای مصرفی به خارج روان میشد به شدت نگران بود و تمام تلاش خود را برای بومی سازی صنعت و دانش در ایران به کار برد تا با تولید جنس وطنی و خریداری آنها توسط مردم، سرمایه مملکت به خارج نرود.
سید جمال واعظ نیز استفاده از تولیدات وطنی را در حکم جهاد میداند و درباره این موضوع در «لباس التقوی» (در ضمن صحبت از شرکت اسلامیه) نوشته است: «سرمایه این تجارت دو چیز است نخستین ایمان به خدا و پیغمبر است که سرمایه همه چیز است و اصل تمام مزیات است… و سرمایه دوم جهاد است. به این معنی که بعد از رسوخ خلوص ایمان و اسلام با کمال اهتمام و تمام اعتقاد جهاد کنیم با دشمنان دین اسلام به جان و مال، به همه وسع و مقدور و باید دانست که معنی جهاد فقط به معنای لفظی آن یعنی لشگرکشی برای دفع دشمن نیست، بلکه اقامه شعائر ایمان است به هر نوع و قسم که بشود.»
وی درباره این موضوع ادامه میدهد: «فعلا معنی جهاد حفظ حوزه اسلام و اجرای احکام قرآن، سد طریق کفر، ازدیاد شوکت اسلام و رفع احتیاج از دشمن است. تا ما محتاج به دیگران هستیم، اسیریم… ما اگر واقعاً طالب عزت و منفعتیم باید رفع احتیاج خودمان را از اجانب بنماییم.»
چگونه ثروت پایدار ایجاد میشود؟
عمده دغدغه سیدجمال واعظ در رساله «لباس التقوی» رفع وابستگی به دول دیگر بویژه کشورهای استکباری است. به باور او وقتی آحاد ملت اجناس وارداتی را ابتیاع کنند، ثروت مملکت به دست اجانب میافتد سید جمال در جای دیگری از رساله «لباس التقوی» شرط ترقی کشور را رفع احتیاج از هرگونه تولیدات دول دیگر دانسته و در این باب نوشته است: «از برای ترقی هر ملت و دولت شرط اول قدم رفع احتیاج ظاهری و باطنی و صوری و معنوی از ملت دیگر است. امروز اول احتیاج عمده ما به اجانب احتیاج ظاهری ماست که چنان تصور میکنیم که بی معاونت مصنوعات، ملبوسات و منسوجات اجانب زندگی بر ما دشوار است و حال آنکه این پندار و این تصور غلط محض است.»
او در جای دیگری با مذمت این اندیشه بسیاری از ایرانیان صاحب ثروت که پوشیدن منسوجات فرنگی و دست ساختههای اجانب را باعث فخر میدانستند، ضرورت پرهیز از جنس خارجی را مجدداً گوشزد کرده و مینویسد: «قناعت فعلی ما (پرهیز از جنس خارجی) موجب مزید ثروت و دولت است و زیادتی دولت باعث پیشرفت همه قسم خیالات و نیات مقدسه ما است… ما اگر ثروت داشته باشیم از احداث کارخانه جات و تکمیل صناعات به هیچ قسم کوتاهی نخواهیم ورزید و معلوم است که شیوع کارخانجات تا چه اندازه باعث رفع احتیاج ما از اجانب خواهد شد.» و این حرف کاملاً درستی است. در مفاهیم اقتصادی «درآمد یک جریان است که منطبق است با مقدار کالایی که در یک دوره مشخص تولید و توزیع میشود. رواج تولید و فراوانی کالا باعث میشود تا ذخایر طلا (و این روزها ارز که از فروش کالای سرمایهای نفت فراهم میشود) صرف تولید زیرساختها و توسعه کشور شود. توسعه کشور و رفتن به سمت تولید کالاهای استراتژیک برای جهانیان، قدرت کشور را به همراه خواهد داشت. قدرتی که هیچ نیروی سلطهگری نمیتواند خدشهای به آن وارد کند.
نکته دیگری که سید جمال به درستی بر آن تاکید میگذارد بحث گسترش کارخانجات است که کشور را از ساختار کشاورزی خارج کرده و رشد فناوری را باعث خواهد شد. نرخ رشد اقتصادی یک کشور هم به میزان زیادی به نرخ پیشرفت فناوری در آن کشور وابسته است. در جوامع کشاورزی معمولاً پیشرفت فناوری به کندی رخ میدهد، بهگونهای که رشد خالص اقتصادی در بیشتر اوقات صفر یا نزدیک به صفر است. بر این اساس متفکری چون توماس پیکتی در کتاب «سرمایه در سده بیست و یکم» اشاره کرده که در طول بخش بزرگی از تاریخ انسان رشد اقتصادی عملاً صفر بوده است؛ با در نظر گرفتن مجموع رشد جمعیت شناختی و اقتصادی، میتوان گفت که نرخ رشد سالانه از دوران باستان تا سده هفده هیچگاه برای مدتی طولانی از یک تا دو دهم درصد فراتر نرفته است.» در مقابل در جوامع سرمایه داری پیشرفت فناوری معمولاً بسیار سریعتر رخ میدهد و از این روی این جوامع قادرند به رشد بسیار بیشتری از رشد جوامع کشاورزی دست یابند.
سید جمال واعظ و مساله «جهش تولید»
سید جمال واعظ پس از شرح ضرورت تولید ملی و مصرف تولیدات ملی توسط آحاد مردم ایران، ترقی کشور را دقیقاً در «جهش» تولید میداند. بخش مهمی از رساله «لباس التقوی» به این امر مهم اختصاص پیدا کرده است. او نوشته است: «پوشیده نیست که اساس ترقی ملت و ثروت دولت بر سه چیز است: اول زراعت، دوم صناعت، سوم تجارت. چون این سه چیز در مملکت ترقی کند، ملت و دولت را سعادت قرین و اقبال همنشین باشد و اگر اندکی تعمق کنیم خواهیم دانست که این سه چیز خیلی مقدس است و حرمت صاحبان آن بر هر فردی از افراد ملت واجب و بر دولت لازم است تا میتواند ایشان را تشویق و ترغیب نماید تا دایره این سه شغل وسعت گیرد و مملکت آباد گردد. مخصوصاً رعایت صنف تجار بر دولت از فرایض است. چه زراعت و صناعت را این صنف محترم ترقی دهند و به واسطه این صنف رواج گیرد و زیاد شود.»
به عبارتی به باور سید دو رکن اول ترقی ملت «تولید» کشاورزان و صنعت گران است. پس از آنها نوبت تاجر میرسد که با کار خود بازارهای فروش را برای تولیدگران فراهم میکند و این «مشوق صنعتگر میشود و آنچه به زحمت ایجاد و اختراع کرده، میخرد و وی را به پول و اسباب کمک میکند. بدیهی است صنعتگر چون دید مصنوع خویش خوب به فروش رفت و طالب پیدا کرد و کرت ثانی، جهد و کوشش میکند که بهتر از اول بسازد و نکوتر از نخستین جلوه دهد.» سید عمده دلیل ترقی دول استکباری مانند انگلستان را نیز در تجارت آنها میداند. بدیهی است که آنها اگر تولید نداشتند، دیگر تجارت خوب محلی از اعراب نداشت. بر اهل نظر پوشیده نیست که ترقی اقتصادی، ترقی سیاسی را نیز به همراه خواهد داشت. انباشت سرمایه برای تولیدکننده باعث میشود او مالیات بیشتری هم بپردازد و این کار درآمد و ذخیره منابع بیشتری را برای حکومتها باعث خواهد شد. این نکتهای است که سیدجمال واعظ در دوران قاجاریه به خوبی و در عین حال به سادگی هرچه تمام تر آن را شرح داده است.
بر اهل نظر پوشیده نیست که ترقی اقتصادی، ترقی سیاسی را نیز به همراه خواهد داشت. این نکتهای است که سیدجمال واعظ در دوران قاجاریه به خوبی و در عین حال به سادگی هرچه تمام تر آن را شرح داده است تاکید سید جمال بر حمایت دولت از تولید کننده و همچنین تاجران در «لباس التقوی» اهمیت بسیاری دارد. به توصیه این مصلح دوران قاجار دولت باید ابتدا از تولید کننده حمایت کند و موانع تولید را از سر راهش بردارد تا او بتواند اجناس خود را به بهترین کیفیت بسازد. در ادامه باید از تاجر حمایت کرد تا او بتواند تولیدات را به بهترین نحو به دست مصرف کنندگان برساند. ترقی تاجر، باعث میشود تا او خود شخصاً در تولید سرمایهگذاری کند، چرا که ترقی تولید به هر حال سود او را نیز بیشتر خواهد کرد. این روش سرمایه دار وطنپرستی چون حاج امین الضرب بود. از اینجا به یک نکته مهم پی میبریم که جهش تولید نیاز به حمایت توأمان دولتمردان از تولیدکنندگان و تاجران دارد. به عبارتی از نظر کسی چون سیدجمال واعظ دولت نقش حمایت کننده و ناظر را دارد و نباید دخالت مستقیم بکند.
عدم توجه و حمایت از تولید کنندگان و تاجران وطنپرست، یادآور سرنوشت تلخ سرمایهگذاریهای امین الضرب است. اشاره شد که او وطنپرست بود و تلاش بسیاری برای صنعتی شدن ایران کرد. او به اروپا و دیگر کشورهای جهان سفر کرده بود و مراودات تجاری داشت. او نخستین سرمایه گذار صنعتی ایران و احداث کننده کارخانجات متعددی در کشور از جمله کارخانه برق بود و خط آهنی نیز از آمل تا محمود آباد کشید، اما همه رویاهای او برای صنعتی شدن ایران در زمان حیاتش رنگ حقیقت به خود نگرفت، چرا دولتمرد وطنپرست در آن دوران نایاب بود و حمایت چندانی از او صورت نمیگرفت. بعدها نیز زندانی و تمام اموال او مصادره شد.
«لباس التقوی» متن بسیار مهمی است و تحلیل آن برای شرایط امروز ایران بسیار راهگشاست. همچنین میتوان از روش و شیوه اثرگذاری شخصیتهایی مانند سیدجمالالدین واعظ نیز بهره برد. امروزه ثابت شده که صنعت اندیشی و مطالعات پیرامون صنعت نیازمند دانشهای میان رشتهای است و ما برای پرداختن به این حوزه نیازمند متن هستیم. برای توسعه صنعت و رسیدن به رؤیای صنعتی شدن باید نخست ادبیات آن تولید شود. احیای متونی چون «لباس التقوی» قدم برداشتن در مسیر تولید ادبیات این حوزه است.
نظر شما