به گزارش خبرنگار مهر، یکی از عجایب صنعت نفت ایران آن هم در بخش خشکی که سابقه فعالیت حدود ۱۰۰ ساله در آن وجود دارد، ظرفیت تولید ۱۰۰ هزار بشکهای از بزرگترین میدان نفتی جمهوری اسلامی ایران است؛ میدانی مشترک با عراق که ۲۳ سال از کشف آن میگذرد و در این مدت، چند حلقه چاه حفاری شد و تولید به شکلی ناهمگون شکل گرفت.
میدان مشترک نفتی آزادگان جنوبی یک مورد استثنایی در تاریخ صنعت نفت ایران است، میدانی که قرار بود حداقل ۳۶۰ هزار بشکه تولید کند ولی این رقم تبدیل به یک رؤیا شده است.
زنگنه چندی پیش وقتی قرارداد توسعه این میدان با شرکت داخلی امضا شد، گفت: میدان نفتی مشترک آزادگان را در شرایط بدی تحویل گرفتیم اما خوشبختانه خوب عمل کردیم.
ناجی سعدونی، مدیرعامل اسبق شرکت مهندسی و توسعه نفت (متن) که همه قراردادهای میادین غرب کارون شامل یادآوران، یاران، آزادگان شمالی و جنوبی توسط وی امضا شده بود برای نخستین بار در گفتوگویی مشروح ناگفتههایی از توسعه غرب کارون و آزادگان جنوبی را بیان کرده است. این گفتوگو از آن جهت حائز اهمیت است که وی نخستین مجری میدان ازادگان جنوبی است. البته نیم نگاهی به اوضاع میدان مشترک نفتی آزادگان جنوبی نشان میدهد عمده تلاشها در دولت نهم و دهم در این میدان، توسط دولت تدبیر و امید بر باد رفت. بخش نخست این گفتگوی تفصیلی را در ادامه میخوانید:
خبرنگار مهر: زمانی که در سال ۱۳۷۶ خبر کشف میدان آزادگان جنوبی اعلام شد، انتظار میرفت برنامه ریزی دقیقی برای آغاز توسعه این میدان انجام شود ولی با وجود سپری شدن ۲۳ سال از آن روز، ظرفیت تولید یکی از بزرگترین میادین نفتی مشترک ایران حدود ۱۰۰ هزار بشکه است؛ به عنوان پرسش نخست بفرمائید چه شد که دولت اسبق، قرارداد توسعه این میدان را با شرکت اینپکس امضا کرد؟
سعدونی: قرارداد توسعه میدان نفتی آزادگان در ضمن سفر رئیس جمهور وقت در سال ٧٦ به ژاپن میان طرفین به بحث گذاشته شد و شرکت اینپکس امتیاز مذاکره انحصاری برای توسعه این میدان را در مقابل اعطا وام ۲ میلیارد دلاری با بهره بسیار کم به شرکت نیکو گرفت. البته مذاکرات تا مرحله نهایی امضای قرارداد در بهمن ماه ۱۳۸۰ حدود ٤٠ ماه طول کشید و قرارداد توسعه عملاً دراسفند ماه ٨٠ تنفیذ و ابلاغ شد.
این یک امتیاز خوب برای شرکت اینپکس ژاپن بود زیرا تا پیش از آزادگان جنوبی سابقه چندان برجسته ای در بالادستی نفت نداشتند. شرکت INPEX بعد از ۳ سال مذاکره و حدود ۳ سال و نیم پس از شروع قرارداد و انجام مطالعات اولیه و برگزاری مناقصات و تأمین مقداری کالا در نهایت تصمیم به کناره گیری از این پروژه گرفت و در نیمه اول سال ۸۴ بخش عمده سهام خود را به بهانه لزوم پاکسازی عمیق و افزایش قیمتها به شرکت نیکو واگذار کرد.
تبعات تأخیر در توسعه و بهره برداری از آزادگان جنوبی بیش از ۴۰ میلیارد دلار ضرر تاکنون و تا چند سال آینده است که خطایی فاحش و توجیه ناپذیر محسوب میشود ژاپنیها حدود ۱۲۰ میلیون دلار هم ادعای هزینه کردند، این بهانه تراشیها همه را کلافه کرده بود تا آنکه در اوایل دولت نهم اینپکس بالاخره تصمیم ش را گرفت و اعلام کرد میخواهد از این پروژه کنار برود. با اعلام رسمی این موضوع، تصمیم گرفته شد عمده سهام این شرکت در آزادگان جنوبی به شرکت نیکو واگذار شود. (نیکو ۷۵ درصد و اینپکس ۲۵ درصد). در واقع در زمان دولتهای هفتم و هشتم عمده فعالیتهای انجام شده در ارتباط با توسعه میدان آزادگان عبارت است از: تهیه برنامه توسعه جامع (MDP) توسط INPEX، پاکسازی میدان از مین و مهمات جنگی توسط ارتش، سپاه و شرکتهای خصوصی داخلی تحت نظارت خارجی (بدلیل درخواست INPEX)، جاده سازی توسط پیمانکاران داخلی، حفاری پنج حلقه چاه اکتشافی توسط مدیریت عملیات اکتشاف، هدایت آبهای سطحی و حفر کانال، احداث کمپها و احداث تعدادی موقعیت چاه.
بعد از رفتن آنها بحث بود که برای توسعه آزادگان چه کنیم؟ مذاکرات یادآوران هم آن زمان در جریان بود و قرار بود هندیها و روسها وارد این میدان شوند. چینیها برای یادآوران به اتفاق و همراه شل مذاکره میکردند. سرانجام چه شد؟
در ابتدای کار دولت نهم و با رفتن ژاپنیها چند اقدام و حرکت بسیار خو ب و مؤثر در پیشبرد توسعه میدان آزادگان و منطقه غرب کارون انجام شد، مانند:۱. شروع پروژه تولید زود هنگام توسط شرکت مناطق نفت خیز جنوب و رسیدن به تولید زود هنگام در اواخر سال ۸۶ به ظرفیت ۵۰۰۰۰ بشکه در روز(در آمد حاصل از این تولید تا کنون بالغ بر ۱۰ میلیارد دلار است ). تقریبا معادل هزینه توسعه کامل میدان آزادگان با ظرفیت ۶۰۰ هزار بشکه در روز)، ۲. تعریف، تصویب واجرای فعالیتهای مهم زیر ساختی در میدان آزادگان و غرب کارون توسط شرکتهای ایرانی شامل: سلر (موقعیت چاه) و جاده سازی، شبکه مخابرات وارتباطات گسترده یکپارچه، شبکه وسیع آبرسانی به تمامی میادین غرب کارون در دورههای توسعه و بهره برداری، تصویب و شروع اجرای نیروگاه غرب کارون و خطوط انتقال برق و پستها، تصویب و شروع پروژه احداث کارخانه NGL۳۲۰۰ برای جمع آوری گازهای همراه منطقه غرب کارون، انجام کارهای عمرانی در منطقه شامل بیمارستان، هنرستان و جاده سازی شهری و بین شهری، احداث کارخانه بهره برداری غرب کارون به ظرفیت ۱۶۰ هزار بشکه در روز توسط شرکت اروندان، پاکسازی، سلر سازی (چهل سلر) و جاده سازی وسیع در میادین یادآوران و آزادگان.
۳. تعریف و تصویب و واگذاری توسعه میدان نفتی مشترک آزادگان شمالی با ظرفیت ۷۵ هزار بشکه در روز به شرکت CNPC چین در فضای تحریم بین المللی و تحویل پروژه با پیشرفت حدود ۵۰ درصد به دولت یازدهم (اگر این اقدام انجام نمیشد آزادگان شمالی هم اکنون وجود نداشت.) ۴. تعریف، تصویب و شروع فعالیتها توسعهای در صفر مرزی و ۳ کیلومتر به داخل تحت عنوان میادین یاران شمالی و جنوبی توسط شرکتهای داخلی. ۵. ادامه مذاکرات قرار دادی توسعه میدان نفتی مشترک یادآوران، امضا قرارداد با شرکت سینوپک چین و رسیدن به ظرفیت ۲۰۰۰۰ بشکه در روز تحت عنوان تولید زود هنگام و تحویل پروژه با پیشرفت بالای ۵۰ درصد به دولت یازدهم. ۶. واگذاری قرارداد توسعه میدان جفیر در فضای تحریم به کنسرسیوم دو شرکت بلاروس نفت و پترو ایران و رسیدن به تولید زود هنگام ۳۰۰۰ هزار بشکه در روز.
تأثیر تحریم هم در این ناکارآمدی حداکثر ۱۰ درصد است. بیشتر ناکارآمدی و ندانم کاری و لجبازی و امید بستن به سراب بهترینها بوده است و بیشتر بی تدبیری جمعی گفتید سینوپک و شل یعنی به صورت کنسرسیوم یادآوران را توسعه دهند؟
بله اصلاً بنا بود یادآوران به سینوپک و شِل واگذار شود؛ با هم مذاکره میکردند تا یادآوران را توسعه دهند؛ بنابراین ورود چینیها از همان زمان مطرح بود که در سالهای ۸۱ تا ۸۳ در جریان بود. همزمان با این اتفاقات، سیانپیسی به عنوان شرکت اول چینیها ابراز علاقه کردند وارد پروژه آزادگان شوند؛ خوب از این طرف هم ژاپنیها رفته بودند و بلاتکلیفی آزادگان که بزرگترین میدان نفتی توسعه نیافته ما بود، نیازمند یک تصمیم مهم بود.
چه سالی بود؟
سال ۸۴ تا ۸۶؛ خوب، در آن زمان از یک طرف ژاپنیها مشغول رایزنی بودند و از طرف دیگر چینیها روی یادآوران متمرکز بودند و از یک سو نیز، سیانپیسی قصد داشت وارد آزادگان شود و چون خریدار نفت ایران بودند با شرکت نیکو در حال توافق بودند.
زمان هدایت زاده بود؟
هدایتزاده در آن دوره، اوایل دولت دهم مدیرعامل شرکت نیکو نبود و مدیریت این شرکت به عاصمی پور سپرده شده بود. وی در سوئیس مذاکرات با چینیها را پیش برد که آزادگان بلاتکلیف نماند؛ این جلسات و رفت و آمدها دو سال و نیم طول کشید و بالاخره شرکت ملی نفت متقاعد شد که آزادگان را به چینیها بدهد. آن زمان سهام به این شکل بود که ۷۵ درصد ژاپنیها بودند و ۲۵ درصد شرکت نیکو بود، بنا بود آنها ۷۵ درصد سهم نیکو را بخرند و ۲۵ درصد دیگر بماند برای اینپکس، که در نهایت ۹۰ درصد قرارداد به چینیها رسید و ۱۰ درصد برای نیکو باقی ماند و ژاپنیها بطور کامل خارج شدند.
در نهایت قرارداد در چه سالی امضا شد؟
کار به زمان وزارت مسعود میرکاظمی کشیده شد؛ وی هم تلاش کرد تکلیف توسعه میدان مهم آزادگان را روشن و قطعی کنند اما تعیین تکلیف این میدان به وزارت رستم قاسمی منجر شد. خوشبختانه قاسمی سریعاً و با جدیت کار مذاکره با چینیها را دنبال کرد و مذاکرات اولیه یکبار باحضور قلعه بانی، مدیرعامل وقت شرکت ملی نفت ایران و بار دوم و نهایی با حضور شخص وزیر، رستم قاسمی در چین امضا شد.
کل آزادگان به چینیها سپرده شد؟ توسعه این منطقه خواهان دیگری هم داشت؟
آزادگان دو قسمت شده بود، درواقع یک آزادگان بیشتر نبود در ابعاد ۱۵ در ۶۰ کیلومتر؛ منتهی آن زمان ما نتوانستیم یک قسمت آن را بطورکامل لرزهنگاری کنیم چراکه هور و باتلاقی بود و همان قسمت را از قرارداد ژاپنیها و بعداً چینیها خارج کردیم. یک قسمتی از آزادگان که ما نام آن را آزادگان شمالی گذاشته بودیم، مورد توجه روسها نیز بود و حتی برای آن بخش روسها MDP اولیه هم ارائه کردند. اگر اشتباه نکنم شرکت لوک اویل بود، اما بدلیل تحریم و کندی که در کار و مذاکره داشتند نیامدند. بعداً چینیها هم در سال ۱۳۸۶ برای توسعه میدان آزادگان شمالی اعلام آمادگی کردند و سریعترین مذاکره قراردادی به مدت ۱۵ ماه انجام ، MDP توافق و نهایتاً قرارداد در نیمه اول ۱۳۸۷ در زمان وزارت نوذری امضا شد.
قرارداد آزادگان شمالی در اوج تحریمها امضا شد. این نکته را حتماً باید بگویم که توسعه آزادگان شمالی یکی از پروژههای بسیار موفق بود که همان پیش بینیای که ما برای آن کرده بودیم محقق شد؛ با ۵۵ حلقه چاه و ۷۵ هزار بشکه تولید.
با چه میزان سرمایهگذاری؟
تقریباً آن زمان که قراردادها را امضا کردیم برآورد اولیه یک میلیارد و ۴۵۰ میلیون دلار بود که ظاهراً در نهایت به حدود ۲ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار افزایش یافت.
قرارداد آزادگان شمالی زودتر از آزادگان جنوبی منعقد شد؟
بله؛ آن قرارداد دقیقاً تابستان ۸۷ امضا شد میان شرکت ملی نفت و شرکت سیانپیسی. سال ۹۵ حسن روحانی این پروژه را همزمان با پروژه یادآوران ویاران شمالی افتتاح کرد. بنابراین میتوانیم نتیجه بگیریم میتوان در فضای تحریم و تهدید هم قرارداد امضا کرد و میادین را توسعه داد به همان شکلی که با چینیها در آن دوره کار شد و قراردادهای توسعه میادین آزادگان جنوبی و شمالی ویادآوران در اوج تحریمها امضا شد و یاران شمالی و جنوبی به شرکتهای صد در صد ایرانی واگذار شد.
ثمره آن تصمیمات و اقدامات در سال ۹۵ دیده شد. معطل کردن کار توسعه به دلیل یا بهانه حضور شرکتهای برتر اروپایی خطایی بزرگ و خود کم بینی و موجب خسارت و مایه حقارت است و جبران ناپذیر و نمونه آشکار و بارز این خطای بزرگ تصمیمات گرفته شده در طول هفت سال گذشته در میدان آزادگان جنوبی است.
تبعات این خطای بزرگ بیش از ۴۰ میلیارد دلار ضرر تاکنون و تا چند سال آینده است. خطایی فاحش و توجیه ناپذیر! در صورتیکه امروز برنامه را بازنگری و تصحیح کنیم و اقدامات اجرایی را بسرعت انجام دهیم (بعد از ۷ سال ماه گذشته قرارداد احداث کارخانه CTEP با شرکتی ایرانی امضا شد.) چهار سال آینده به کارخانه می رسیم و این یعنی استمرار خسارت در میدان مشترک.
سوالی که خیلی پرسیده میشود این است که چرا باید با چینیها کار کرد؟ دلیل نزدیک شدن چین به صنعت نفت ایران چه بود؟
در دولت گذشته بود که قراردادهایی با شرکتهای چینی در غرب کارون امضا شد؛ چینیها در یادآوران و آزادگان شمالی کار خود را انجام دادند ولی وقتی دولت یازدهم بر سر کار آمد، فضا در حوزه نفت وانرژی علیه شرکتهای چینی شد و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران را تا حدودی در حوزه توسعه میادین دچار مشکلاتی کرد. البته در همان دوران دولت گذشته، صحبتهایی درباره اخطار شرکت ملی نفت به چینیها شنیده شد. گویا درباره آزادگان جنوبی دو بار اخطار داده میشود و مرتبه سوم خاتمه قرارداد و خلع ید اتفاق افتاد.
ورود چینیها در غرب کارون در حوزه نفت و گاز کشور دلایل و پیشزمینههایی داشت، یکی آنکه کشورمان تحریم بود و با توجه به اینکه با چین شریک تجاری بودیم، همکاریهایی در حوزه صنعت و معدن و راه و تجارت با چین در حال انجام بود که نفت هم از آن بهره گرفت.
کالای ما وقتی در غرب تحریم شد به سمت کالای چینی میل کرد؛ چینیها رقیب ژاپن و غرب بوده و هستند و بویژه در غرب کارون که شرکت سی ان پی سی جایگزین شرکت اینپکس شد. گرچه چینیها ابتدا به عسلویه آمدند اما غرب کارون که یک حوزه توسعهای جدید و جذاب و فراتر از تأمین کالا بود، بیشتر چشمشان را گرفت بخصوص اینکه ژاپنیها به دلیل ملاحظاتی که داشتند و تحت فشار غرب و فضای تحریم بودند عملاً کاری نمیکردند.
در این میان چینیها فرصت را غنیمت دانسته و به جای تأمین کالا و خرید نفت خام، تصمیم گرفتند وارد حوزه سرمایهگذاری نیز شوند. این یکی از راهبردهای چینیها طی یک دهه اخیر بوده چنانچه جمهوری اسلامی ایران پولهایی در چین داشت که مزید برعلت شد تا همکاریها در حوزه نفت با چینیها افزایش یابد درضمن تعامل با چینیها از طرف ما و آنها بدون شک تابع سیاست و مدیریت اقتضایی بوده و در ارتباط قوی با منافع ملی دو کشور است. امروزه همه کشورها بر این اساس عمل میکنند.
معطل کردن کار توسعه به دلیل یا بهانه حضور شرکتهای برتر اروپایی خطایی بزرگ و خود کم بینی و موجب خسارت و مایه حقارت است درباره همین کیفیت گفته میشود چینیها در این حوزه عملکرد بسیار ضعیفی دارند؛ شما در غرب کارون از نزدیک شاهد کار شرکتهای چینی بودهاید و با شرکتهای اروپایی نیز همکاری داشتهاید؛ تا چه حد میتوان بر این ادعا صحه گذاشت؟
تفاوت وجود دارد اما نه این اندازه که گفته میشود. همین شرکت سیانپیسی شرکت ضعیفی نیست و مقداری از کالاهایش را هم از اروپا وارد میکند، شاید اصلاً مقایسه نشود کرد، یک زمانی شما از نظر قیمت و کیفیت امکان مقایسه دارید، یک زمانی این امکان را ندارید و وقتی این امکان را ندارید دو راه دارید؛ یا اینکه آن کار و اقدام را کنار بگذارید و هیچ کاری نکنید و یا به یک کیفیت بسیار مطلوب رضایت بدهید (البته درصورت دسترسی) و کار را پیش ببرید که این کارها الحمدلله خیلی خوب پیش رفت، یکی از افتخاراتم را، تصویب این کارها در هئیت مدیره شرکت ملی نفت می دانم و شخصاً تا مرحله حدود ۵۰ درصد پیشرفت این کارها هم حضور داشتهام.
اتفاقی که آن دوره رخ داد این بود که «تصمیم» گرفته شد؛ تصمیم گرفتیم این پروژها را شروع کنیم و با یک اراده جدی مقرر شد غرب کارون توسعه پیدا کند؛ در آن دوره بسیار مذاکره کردیم و همه را متقاعد میکردیم باید برای برداشت از میادین مشترک غرب کارون به میدان بیایند؛ نتیجه آن تلاشها و تصمیم گیری ها را میتوانیم امروز ببینیم که نتیجه همان اقدامات بیش از ۵ میلیارد دلار فقط در آزادگان شمالی نصیب کشورکرده و ظرفیت تولید غرب کارون را در مجموع طرحها به بیش از ۳۰۰ هزار بشکه رسانده است. البته بسیار پایین و در خور سابقه و تجربه و به ویژه توان داخلی و ملی ما نیست. بعد از گذشت ۲۴ سال فعالیت در غرب کارون امروز باید تولید از آن منطقه بالای یک میلیون بشکه در روز باشد. تأثیر تحریم هم در این ناکارآمدی حد اکثر ۱۰ درصد است. بیشتر ناکارآمدی و ندانم کاری ولجبازی و امید بستن به سراب بهترینها بوده است و بیشتر بی تدبیری جمعی!
مذاکرات آزادگان جنوبی چه سالی شروع شد؟
مذاکرات این میدان همزمان با یادآوران و آزادگان شمالی در جریان بود؛ حدود سال ۸۷ به بعد ولی برخلاف آزادگان شمالی و یادآوران، مذاکرات چینیها برای آزادگا ن جنوبی تا سال ۸۹ و ۹۰ هم طول کشید، یعنی دو سالی که آنها مذاکره میکردند یعنی سال ۸۸ و ۸۹ اوج مذاکرات بود و در سال ۹۰ تقریباً طرح توسعه اولیه (Pre MDP) پذیرفته شد و نهایتاً در سال ۹۱ قرارداد توسعه میدان با شرکت CNPC امضا شد .
درآن زمان آزادگان شمالی پیشرفت ۲۰ درصدی داشت. من نخستین مجری آزادگان (آزادگان واحد و یکپارچه) بودم و خیلی علاقه داشتم و تعصب داشتم که سرنوشت این پروژه هرچه زودتر مشحص شود؛ در نهایت این قرارداد امضا شد و چینیها هم کارشان را انجام دادند و مقداری کالا خریدند چون داشتند آزادگان شمالی را جلو میبردند نمیتوانستیم بگوییم آنها نمیخواهند کار بکنند، چنانچه آزادگان شمالی توسط همین شرکت چینی در حال توسعه بود منتهی این کندی را هم تاحدودی داشتند.
ادامه دارد...
نظر شما