خبرگزاری مهر؛ گروه جامعه: جمعیت در طول زمان همواره عاملی برای بقا و جاودانگی تمدنها بوده است. به طوری که تمدنهایی که جمعیت زیادی داشتهاند؛ قدرت بسیار زیادی کسب میکردند و از احترام بیشتری برخوردار میشدند. با پیچیدهتر شدن جوامع بشری، اهمیت جمعیت به اولویت کشورهای توسعه یافته تبدیل شد به طوری که بخش زیادی از تولید ناخالص داخلی این کشورها به بحث جمعیت و راهکارهای بهبود و ارتقای جمعیت اختصاص داده شد. در این میان اما نسخه پیشنهادی کشورهای توسعه یافته به کشورهای در حال توسعه مدیریت جمعیت و القای الگوی کاهش جمعیت بود. این موضوع سبب شد که کشورهای توسعه یافته از لحاظ جمعیتی رو به جلو حرکت کنند اما کشورهای در حال توسعه غرق در سیاستهای جمعیتی و غافل از اهمیت رشد جمعیت شوند.
بر اساس نظر توماس مالتوس که معتقد بود انسانها به علت محدودیت منابع آبی و غذایی نباید به سمت افزایش جمعیت بروند؛ سیاستهای جمعیتی از سوی سازمان ملل متحد به کشورها ارائه شد که کاهش جمعیت را شرط پیشرفت کشورها قلمداد میکرد. ایران نیز طبق این سیاستها عمل کرد و نتیجهی آن، سیاست جمعیتی در سال ۱۳۷۲ بود.
نرخ رشد جمعیت صفر برای ایران در قرن بعد
در بین سالهای ۶۵-۵۵ میزان رشد جمعیت در ایران ۴/۲ اعلام شده بود. از این رو در سال ۶۷ سیاست گذاران و برنامه ریزان زیادی با تشکیل برنامههای متعددی به منظور پیشگیری رشد بی رویه جمعیت اقداماتی انجام دادند. همچنین در قالب طرح تنظیم خانواده، سقف فرزندآوری را به سه فرزند تقلیل دادند و تمامی مناسبات اجتماعی در «فرزند کمتر زندگی بهتر» خلاصه کردند. از سوی دیگر سیاست جمعیتی در آن زمان هرگونه امتیاز اجتماعی از فرزند سوم را ممنوع اعلام کرد تا انگیزه برای فرزندآوری کاهش پیدا کند. این برنامه سبب شد که در سال ۷۳ رشد جمعیت به ۱.۴ درصد کاهش پیدا کند. این روند کاهش رشد جمعیت تا سال ۸۷ ادامه یافت و به ۱ درصد رسید.
در نتیجه این سیاستها باعث شد که تا ابتدای دههی ۱۳۸۰ نرخ فرزندآوری به زیر سطح جانشینی برسد. که این آمار، واقعه دردناکی برای آینده کشورمان رقم میزند. از این رو در سال ۱۳۹۳ سیاستهای کلی جمعیت ابلاغ شد که افزایش فرزندآوری از اهداف آن بود. با این حال به علت روند طولانی نرخ جانشینی جمعیت، کشور در گیرودار یک جنگ تمام عیار با سالمندی جمعیت است.
با این وجود، سیاست جمعیتی ابلاغ شده در ایران به افزایش جمعیت منتهی نشد؛ بلکه کارشناسها از پیری جمعیت ایران و قرار گرفتن کشورمان در فهرست پیرترین کشورها خبر میدهند. با توجه به سرشماری سال ۱۳۹۵ میزان باروری در کل کشور ۲/۰۱ فرزند به ازای هر مادر محاسبه شده است. در نتیجه اگر میزان باروری در سالهای آینده همین طور باشد؛ پیش بینی میشود که در سالهای ۱۴۲۰-۱۴۱۵ رشد جمعیت ایران به صفر نزدیک شود. سالمندی جمعیت به معنای از دست دادن نیروی جوان، افزایش هزینههای کشور و به تبع آن کاهش اقتدار کشور در آینده خواهد بود.
مشوقهایی که اجرا نشد
با این اوصاف سیاست گذاران ما به جای در نظر گرفتن حمایت از خانواده و ازدواج جوانان، سیاستهایی اتخاذ میکنند که منجر به تأخیر در ازدواج و تشکیل خانواده میشود. در بحث یارانه بنزینی مشاهده شد که به هنگام توزیع بسته معیشتی دولت به خانوادهها، تعداد افراد ارتباطی با افزایش مبلغ یارانهها پیدا نکرد. طرح مسکن مهر که بر مبنای خانه دار شدن هرچه سریعتر افراد بود، ناتمام باقی ماند و همین موضوع باعث شد که خانوادهها زیر فشار قیمت مسکن و بهای اجاره نشینی آرامش خاطر خود را از دست بدهند و مدام در تکاپو باشند.
از سوی دیگر، قرار بر این بود که ستاد کل نیروهای مسلح، سربازان متأهل را در نزدیکی محل سکونت خود به خدمت بگیرد ولی این امر در مورد همه سربازان صدق نکرد. سیاست وزارت بهداشت هم در این راستا اختصاص بودجهای سالانه حدود ۴۰۰ میلیارد تومان برای درمان ناباروری بوده که در میان سیاستهای دیگر این وزارتخانه گم شده است. در واقع بخش بسیار محدودی از هزینه درمان را بیمهها تقبل میکنند و بخش زیادی از هزینهها بر دوش افراد افتاده است. با این اوصاف، فرزندآوری که باید یک امر همگانی باشد به دلیل عدم پیگیری، به یک سیاست نمایشی و فاقد کارایی تبدیل شد.
در این روزهای کرونایی نیز که مشاغل بسیاری آسیب دیدند و نمیتوانند همچون گذشته به تأمین نیازهای خانوادهی خود بپردازند. در همین راستا موضوع حمایت از مشاغل مطرح شد؛ اما دولت تنها به پرداخت وام یک میلیون تومانی کفایت کرد و توجهی به تعداد اعضای خانواده و افزایش هزینههای زندگی که امروز خانوادهها درگیرش هستند، نکرد.
سیاست فرهنگی که در این روزها تأثیرش را بیشتر از هر زمان دیگری احساس میشود نیز با اهمال کاریهای سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همراه شده است. فیلمها و سریالهای شبکه خانگی به تبلیغ مفاهیم ضد جمعیتی میپردازند همچنین مفهوم خانواده و فرزندآوری به ضعیفترین شکل ممکن تبیین میشود.
متأسفانه در حال حاضر سیاستها علیه جمعیت قرار میگیرند و سیاست گذاران ما که نقش مهم و تاریخ سازی در زمینه رشد جمعیت دارند، با غفلت از این وظیفه تاریخی خود، الگوی گذشته کشورهای توسعه یافته را میبینند. غافل از اینکه کشورهای توسعه یافته به اهمیت مسئله جمعیت آگاه شدند و راهکارهای تشویقی و حمایتی برای فرزند بیشتر در نظر گرفتهاند.
راهکارهایی مثل افزایش زمان مرخصی زایمان هم برای پدران و هم مادران، در نظر گرفتن مبلغی برای خانواده کودک تا سن ۱۸ سال، ساخت مهدکودکهایی در کنار محل کار مادر، پذیرش مهاجرین و… که این راهکارها با توجه به شرایط کنونی کشور نیازمند بازرسی و واکاوی دقیق و متخصصانه است؛ با توجه به اینکه مسئله پیری جمعیت آینده کشورمان را در خطر میاندازد باید هشیارانه به تقویت خانواده و تأمین معیشت آنها اقدامات لازم انجام شود.
ویروس کرونا تلنگری است برای اینکه به فکر تقویت نیروی جوان و پایه گذاری سیاستهای نوین جمعیتی باشیم. امید است در مجلس یازدهم این تلنگر مانند تلنگرهای دیگر نادیده گرفته نشود. بنابراین انتظار میرود، مجلس یازدهم با اولویت قرار دادن مسئله جمعیت مانع وقوع سونامی پیری جمعیت در آینده شود.
گزارش از کیمیا محمدزاده عضو کارگروه زنان و خانواده انجمن مستقل دانشگاه تهران
نظر شما