خبرگزاری مهر - استانها، هادی فتحی: در روزهای کرونا که دانش آموزان آموزش از راه دور را تجربه کردند نه تنها از بار هزینههای تحصیل کمتر نشد بلکه خرج تراشیهای اضافه نیز سر بار مشکلات مردم شده است.
حالا در کشاکش اینکه مدارس برای اول مهر باز میشوند یا نه و خانوادهها باید به فکر لوازم التحریر و برخی نیازهای ضروری دانش آموزان باشند، تبلت مورد نیاز آموزش مجازی آنها را نیز باید تهیه کنند تا کرونا نه تنها از هزینههای تحصیلشان کم نکرده باشد بلکه حالا هزینههای آموزش مجازی نیز به خانوادهها تحمیل شود.
خیابان مشیر فاطمی و چهار راه مشیر شیراز از گذشتههای دور همواره مرکز خریدی برای قشر متوسط جامعه بوده تا بتوانند علاوه بر اینکه خریدهای به روز داشته باشند از تخفیفات و نرخهای پایین مانتو و شلوار، کیف و کفش و.. استفاده کنند اما امروز دیگر مثل گذشته تابلوهای حراجی کفش قیمت ۳۰ و ۵۰ هزار تومان را نشان نمیدهد بلکه حراج به ۱۰۰ هزار و ۲۰۰ هزار تومان رسیده است.
بابا لبخند ندارد
ساعت حدود ۱۹ است که خانواده چهار نفره ای را می بی نم، دو دختر حدود ۱۶ و ۱۳ ساله به همراه پدر و مادر حرکت خود را از مغازههای کفش فروشی شروع کردند، شوق خرید کفش دخترانه با رنگهای سفید و قرمز در چشمان دختران نوجوان نقش بسته، انتخاب میکنند اما مادر به آهستگی میگوید «این کفش مناسب شما نیست» با گذر آنها از مقابل ویترین مغازه، نگاهی به کفش انداختم متوجه شدم که نرخ ۲۸۶ هزار تومانی شاید برای آنها انتخاب مناسبی نبوده است.
در مقابل مغازهای که سبدهای بزرگ کفش را بیرون گذاشته توقف میکنند و مادر با لبخندی ساختگی کفشی را به دختر کوچکتر نشان میدهد «اگر سایز تو داشته باشه، قشنگه» نگاه پدر به اتیکت بالای سبد میرود ۹۹ هزار تومان.
توان خرید نداریم اما آبرو داریم
محمد ناصر توانگر شاغل یکی از کارخانجات تولیدی معروف استان فارس و کشور با حقوق کمتر از ۳ میلیون تومان که بعد از ظهرها خارج از شیف اصلی ۳ ساعت نیز اضافه کار میکند تا حقوق خود را به ۳ میلیون تومان برساند در پاسخ به سوال خبرنگار مهر، در خصوص نرخهای موجود گفت: گران است، ماهیانه یک میلیون تومان اجاره خانهای را میدهم که سال گذشته ۵۰۰ هزار تومان بود البته خانه که چه عرض کنم فقط سقفی بالای سر است.
وی ادامه داد: هرساله در میان فصل تابستان، خرید مدرسه را انجام میدادیم زیرا ارزانتر بود و هنوز به شلوغی نمیخوردیم اما امسال از چند روز گذشته بازهم قیمتها گرانتر شده و حراجی هم وجود ندارد.
این پدر خانواده تصریح کرد: توان خرید لوازم التحریر درجه یک و پوشاک و کیف و کفش درجه یک ندارم اما تحت هیچ عنوان نمیشود بچهها را با لباسهای قبلی به مدرسه فرستاد.
توانگر افزود: رسانهها فریاد پدران را به گوش متولیان برسانند، امروز زمان عمل است.
وی یادآور شد: امسال به دلیل بیماری کرونا و تدریس در فضای مجازی باری دیگری به خانوادهها تحمیل شده و باید تبلت و اینترنت نیز تهیه شود و قیمتهای تبلت نیز که سر به فلک دارد.
از این خانواده خداحافظی میکنم، مادر همچنان از کفش تعریف میکند تا دختر نوجوان خود را راضی به خرید کند.
وضعیت لوازم التحریر نیز مناسب نیست و به قول فروشندگان بیش از ۵۰ درصد در برخی از لوازم افزایش قیمت داریم.
عباس روحانی از عمده فروشان لوازم التحریر در گفت و گو با خبرنگار مهر، با اشاره به اینکه دیگر لوازم تحریر ایرانی هم با نرخ ارزان پیدا نمیشود، گفت: تا سال گذشته لوازم و التحریر ایرانی مانند دارا و سارا به مراتب ارزانتر از مارکهای خارجی بود اما امروز همین لوازم نیز از نرخ اصلی خودشان بالاتر رفتند و مردم توان خرید کامل ندارند.
یکی از مشتریان این مغازه با بیان اینکه برای یک بچه کلاس سوم دبستان حدود ۲ میلیون تومان نیاز است تا بتوان او را راهی مدرسه کرد، گفت: اگر از هزینه دریافتی مدرسه بگذریم، پوشاک و لوازم تحصیل با این قیمتهای جایی برای حرف باقی نمیگذارند.
وی ادامه داد: حتی مداد هم گران است، مصرفی و برای بچه دبستانی لازم است که هر چند روز یکی را مصرف کند اما جنس درجه ۱ بسیار گران و اجناس نامرغوب نیز کیفیت ندارند.
تبلت هم وارد خرید اول مهر مدرسه شد
در ادامه به سراغ یکی از خیابانهای اصلی خرید و فروش موبایل و تبلت در شیراز رفتم، اینجا همیشه شلوغ و مردم در رفت و آمد هستند اما مغازهها خلوت است، پدر و پسری از بیرون مشغول نگاه کردن به ویترین مغازه هستند و پسر نیز با آب و تاب برای پدر توضیح میدهد که این تبلت از چه خصوصیتهایی برخوردار است و پدر نیز با آرامش به حرفهای پسر گوش میدهد اما نیم نگاهی به اتیکت قیمت آن نیز دارد.
رضا کارمند شرکتی یکی از دستگاههای دولتی به خبرنگار مهر، میگوید: هر سال به دنبال مداد و خودکار بودیم که با قیمت مناسب میتوانستیم خرید کنیم اما امسال مدارس درخواست داشتن تبلت دارند که ارزانترین آن برای کار یک نوجوان دانش آموز حدود ۳ میلیون تومان است.
وی ادامه داد: مغازه داران فروش اقساطی نیز فقط در مقابل دریافت طلا انجام میدهند که اگر ما طلا داشتیم میفروختیم و نقد خرید میکردیم.
وی یادآور شد: هر روز از رسانهها میشنویم که گشایش میشود اما اگر قرار بود اتفاقی روی دهد تا به امروز انجام شده بود، مگر حقوق کارمند در سال جاری چه میزان افزایش داشته که اجناس به طور ساعتی بالا میرود و دیگر کاهش ندارند، نظارتی هم وجود ندارد زیرا اگر بود امروز تبلت چینی که تا مدتی پیش ۶۰۰ هزار تومان بود قیمت ۳ میلیون تومان نداشت.
پدر و مادران خسته دیگر توان ندارند
با یک نگاه سطحی در خیابانها و مراکز خرید متوجه میشویم که نگرانی در چشمان پدران و مادران خانواده در مقابل فرزندانشان نمایان است زیرا توان خرید متوسط نیز دیگر با حقوق کارمندی و کارگری وجود ندارد.
نظر شما