خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ - مرتضی بریری: عمده منابع تاریخی، حدیثی و عقدیتی شیعه از جمله جلد ۹۸ «بحارالانوار» علامه مجلسی، «تَفْصیلُ وَسائلِ الشیعَة إلی تَحْصیلِ مَسائلِ الشَّریعَة» اثر شیخ حر عاملی، «جنّة الامان الواقیه و جنة الایمان الباقیه» اثر تقی الدین ابراهیم بن علی حارثی کفعمی، «توضیح المقاصد» شیخ بهایی و… روایت کردهاند که در چنین روزی به سال ۶۱ هجری صحابی جلیل القدر پیامبر جناب جابربن عبدالله انصاری و همراهانش، از مدینه به زیارت مزار حضرت سیدالشهدا امام علی بن حسین (ع) آمدند.
این روز مصادف بود با اربعین رخداد کربلا و شهادت سیدالشهدا (ع) و اصحاب باوفایش. همچنین بنا بر قول مشهور و روایات صحیح منابع شیعی (از جمله بحار الانوار و «مَعالِی السّبْطَیْن فی أحْوالِ السّبْطَیْنِ الاِمامَیْن الحَسَن و الحُسَیْن» اثر شیخ مهدی حائری مازندرانی) روایت کردهاند که در همین روز اهل بیت (ع) و کاروان اسرا از شام به کربلا بازگشته و مزار شهدا را زیارت کردهاند و بنا به اقوالی صحیح جناب جابر نیز موفق به ملاقات با اهل بیت شده است.
زیارت کربلا در روز اربعین فعل معصوم است
یکی از مهمترین منابع فقهی و عقیدتی شیعه فعل و قول معصوم (ع) است. بنا بر منابعی که در بالا ذکر شد، حضرت سیدالساجدین امام سجاد (ع) به عنوان زعیم شیعه پس از پدر بزرگوارشان روز اربعین را در صحرای کربلا بودهاند. پس فعل معصوم (ع) زیارت کربلا در اربعین را میرساند و این حجتی است برای تمامی شیعیان.
باید به همه جهان برسانیم که چه بر سر ما رفته و امام و سرور و سالار ما چگونه در غربت به شهادت رسیده است؟ و دلیل شهادت او چه بوده است؟ اما مهمترین نکته در «مساله اربعین» چیست؟ ببینید ما هیچگونه روایتی نداریم مبنی بر اینکه پیش از این واقعه مهم، شیعیان به زیارت حضرت سیدالشهدا (ع) آمده باشند. شاید یک دلیل برای این عدم زیارت، هراس شیعیان از دستگاه خونریز اموی باشد.
حضرت سیدالساجدین (ع) و عمه بزرگوارشان حضرت زینب کبری (س) در مجلس یزید در شام خطابههای شگفت انگیز و آتشینی داشتند که باعث رسوایی دستگاه اموی شد و کار به جایی رسید که بر اثر این خطبهها یزید علیه لعنه از خود اعلام برائت کرد و گناه را به گردن ابن زیاد ملعون انداخت.
با این اوصاف اما شاید خبر این خطابهها به شیعیان نرسیده بود و دستگاه تبلیغاتی اموی نیز بسیار دقیق عمل میکرد. البته فراموش نکنیم که سرزمین نینوا در آن دوران محل زندگی مسیحیان و یهودیان بود و اصلاً یک دلیل برای اینکه ابن زیاد اصرار داشت سپاه شوم عمر سعد در این سرزمین با قافله عشق مقابله کند، در همین نکته نهفته است، چرا که به باور او اگر امام (ع) در این سرزمین کشته میشد به دلیل حجم زیاد ساکنان غیرمسلمانش، یادی از امام (ع) باقی نمیماند.
اما در اربعین که حضرت سیدالساجدین، اهل بیت و جابر به کربلا آمدند، دستگاه تبلیغاتی شیعه برای روایت رخداد جانسوز کربلا شکل گرفت و با قدرت کار خود را شروع کرد. بنابراین ترس از زیارت و همچنین نقل رویداد و نگارش آن از میان رفت.
پس تا به اینجا با دو نکته مهم مواجه شدیم: «ضرورت زیارت در اربعین» و «ضرورت روایت و نقل حادثه جانسوز کربلا». روایتی از امام حسن عسکری (ع) به این شرح داریم: «علامات مومن پنج چیز است: نماز ۵۱ رکعتی (نمازهای واجب و مستحب در شبانه روز)، زیارت اربعین، انگشتر در دست راست کردن، پیشانی به خاک گذاشتن و بلند بسم الله الرحمن الرحیم گفتن.»
ضرورت مکتوب کردن خاطرات زیارت اربعین
این دو ضرورت باعث شده بود تا علمای شیعه در طول تاریخ برای زیارت حضرت سیدالشهدا در روز اربعین با پای پیاده از جای جای عراق بویژه از نجف اشرف به طرف کربلا به راه بیفتند. نقل است که روزی علامه امینی در کربلا حضور داشت که یکی از علمای یهودی آن عصر از این عالم برجسته شیعی سوال مهمی پرسید: «چرا شما شیعیان در عزاداری امام سومتان سروصدای زیادی میکند و برای این مناسبت روزهای متعددی در سال دارید (مانند تاسوعا، عاشورا و اربعین)؟ یک عزاداری کنید تمام بشود برود دیگر.»
در اربعین که حضرت سیدالساجدین، اهل بیت و جابر به کربلا آمدند، دستگاه تبلیغاتی شیعه برای روایت رخداد جانسوز کربلا شکل گرفت و با قدرت کار خود را شروع کرد پاسخ علامه امینی حیرتانگیز است و ناشی از تیزهوشی ایشان و نگاهش به قول و فعل امام معصوم (ع). او در پاسخ گفت: «ما شیعیان یکبار در غدیر ساکت ماندیم که کلاه سرمان رفت. غدیر را فراموش کردیم که عاشورا رخ داد و هرچه مصیبت به سر ما میآید از همین فراموشی غدیر است. امام و پیشوای ما را به قتل رساندهاند، حال انتظار دارید که سروصدا نکنیم و عزاداریها ساده باشد؟ اتفاقاً ما باید برای این قتل هولناک خروش شدیدی کنیم و به این هم نباید اکتفا کنیم، بلکه باید به همه جهان برسانیم که چه بر سر ما رفته و امام و سرور و سالار ما چگونه در غربت به شهادت رسیده است؟ و دلیل شهادت او چه بوده است؟»
این روایات که از کتب صحیح شیعه نقل شدهاند، همگی ضرورت زیارت اربعین و ضرورت نقل آن و ضرورت زنده نگاه داشتنش را میرساند. متاسفانه در دوران حکومت حزب بعث و رژیم خونخوار صدام حسین، سختیهای بسیاری در پیاده روی اربعین شکل میگرفت و این سنت به سختی و بیشتر هم توسط مردم و علمای عراق انجام میشد.
شکر خدا این سالها شر صدام از سر مسلمین کم شده و به لطف مجاهدتهای سرباز ولایت شهید حاج قاسم سلیمانی و یارانش امنیت در عراق برقرار شده است. شیعیان تا سال گذشته میتوانستند به آسودگی سنت پیاده روی اربعین را با شکوه هرچه تمام تر به جای آورند. انشاالله خداوند شر کرونا را نیز از سر مسلمین کم خواهد کرد و از سال بعد دوباره شاهد رونق پیاده روی اربعین خواهیم بود. امسال میتوانیم خاطرات اربعینی منتشر شده را بخوانیم و لذت ببریم و ضمن اینکه میتوانیم با مطالعه کتب مختلف در آداب اربعین سال آینده با کیفیت بیشتری به زیارت برویم، خوشبختانه آن دسته از اهل قلم فرهیختهای که پیاده روی اربعین را تجربه کردهاند، خاطراتشان را در قالب کتابهایی به یادگار گذاشتهاند، اما با تمام این اوصاف ضرورت دارد که خود ما نیز خاطرات اربعینیمان را مکتوب کنیم.
مکتوب کردن خاطرات بجز آنکه نشان از فرهیختگی ماست به گسترش هرچه بیشتر این سنت کمک خواهد کرد. بیایید امسال صفحاتمان در شبکههای اجتماعی را به نقل خاطرات زیارت سال گذشته بپردازیم و دیگران را در آن لحظات زیبایی که داشتهایم شریک کنیم و سالهای آینده نیز از مکتوب کردن خاطراتمان غفلت نکنیم.
نظر شما