به گزارش خبرنگار مهر، نشست علمی مجازی با عنوان درنگی درباره بازتاب تاریخ پیش از اسلام در متون دینی مربوط به امام حسین (ع) با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین محسن الویری استاد دانشگاه باقرالعلوم (ع) و با دبیری عباس برومند اعلم در پژوهشکده تاریخ اسلام برگزار شد.
خلاصه بحث ارائه شده در این نشست، چنین است:
پرداختن به موضوع بازتاب تاریخ پیش از اسلام در متون دینی مربوط به امام حسین علیه السلام با هدف تقویت نگاه تاریخی به حادثه کربلا در برابر دیگر نگاهها و برجسته ساختن ظرفیتهای تاریخ کربلا برای همگرایی پیروان ادیان مختلف صورت میگیرد و البته این سخن به معنی کماهمیتانگاشتن نگاههای دیگر به ویژه نگاه کلامی به رویداد عاشورا نیست.
مجموعه متون دینی مربوط به امام حسین علیه السلام مجموعهای گسترده و دربردارنده قالبهای زیر است:
روایات مربوط به فضائل و مناقب و مصائب، روایتهای منقول از آن حضرت، زیارتنامهها، گزارههای تاریخی مربوط به روز عاشورا، گزارههای تاریخی مربوط به سرزمین کربلا، و سرانجام انبوه گزارههای مربوط به رویدادهای پیش، حین و پس از شهادت آن حضرت و یاران باوفایش.
این منابع در بردارنده اطلاعات تاریخی قابل توجهی است که میتوان آنها را به دو دسته کلی تقسیم کرد:
اطلاعات مربوط به تاریخ دوره اسلامی
اطلاعات مربوط به تاریخ دوره پیشااسلام
در این بحث، محور مربوط به تاریخ دوره اسلامی که مجموعه اطلاعات و اخبار مربوط به آن حجمی وسیع دارد و از عصر جاهلیت گرفته تا مقطع زندگی امام حسین علیه السلام و خانواده مکرم ایشان و والدین و جد بزرگوار ایشان را در برمیگیرد، کنار گذاشته شده است، ولی واکاوی این اطلاعات نیز در جای خود ارزشمند است و جا دارد که در مجالی دیگر، مورد توجه قرار گیرد.
اطلاعات مربوط به تاریخ دوره پیشااسلام، خود به سه دسته مختلف قابل دستهبندی است:
اطلاعات مربوط به پیوند امام حسین علیه السلام با مصلحان و پیامبران پیشین در دوره پیشااسلام که خود در سه محور فرعی به شرح زیر قابل بررسی است:
اظهارنظر مستقیم امام حسین علیه السلام در باره پیامبران پیشین
اطلاعات اشارهکننده به موضوع میراثبری امام حسین علیه السلام از پیامبران
بردن نام پیامبران بدون اشاره به چگونگی پیوند با سیدالشهداء علیه السلام
اطلاعات مربوط به جایگاه روز عاشورا (روز دهم محرم) به مثابه ظرف رویدادهای بزرگ تاریخی در دوره پیشااسلام
گزارههای رمزآلود و مبهم که زمینهساز برداشتهایی تاریخی مربوط به دوره پیشااسلام از آنها شده است.
الف. اطلاعات مربوط به پیوند امام حسین علیه السلام با مصلحان و پیامبران پیشین در دوره پیشااسلام
در بخش مربوط به پیوند امام حسین علیه السلام با مصلحان و پیامبران پیشین در دوره پیشااسلامی، همان گونه که اشاره شد، با سه گونه اطلاعات روبرو هستیم:
الف. ۱ اظهارنظر مستقیم امام حسین علیه السلام در باره پیامبران پیشین
نخستین شکل پرداختن به پیامبران پیشین، اظهار نظر مستقیم امام حسین علیه السلام در باره آنهاست. به عنوان نمونه مرحوم شیخ مفید در کتاب الارشاد (ج ۲، ص ۱۳۲) در باره یادکرد یحیی بن زکریا و شهادتش از سوی امام حسین علیه السلام چنین آورده است: وَ رَوَی سُفْیَانُ بْنُ عُیَیْنَةَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ زَیْدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ: خَرَجْنَا مَعَ الْحُسَیْنِ ع فَمَا نَزَلَ مَنْزِلًا وَ لَا ارْتَحَلَ مِنْهُ إِلَّا ذَکَرَ یَحْیَی بْنَ زَکَرِیَّا وَ قَتْلَهُ وَ قَالَ یَوْماً وَ مِنْ هَوَانِ الدُّنْیَا عَلَی اللَّهِ أَنَّ رَأْسَ یَحْیَی بْنِ زَکَرِیَّا ع أُهْدِیَ إِلَی بَغِیٍّ مِنْ بَغَایَا بَنِی إِسْرَائِیلَ.
الف. ۲ اطلاعات اشارهکننده به موضوع میراثبری امام حسین علیه السلام از پیامبران
در زیارت اربعین خطاب به خداوند در باره امام حسین علیه السلام آمده است که: "… اعطیته مواریث الانبیاء…"، موضوع وراثت در زیارتنامه وارث به روشنی بیشتری و با ذکر نام پیامبرانی که امام حسین علیه السلام میراثبر آنها بوده، بیان شده است. پنج پیامبری که نام آنها در زیارت وارث آورده شده است، به ترتیب عبارتند از: آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی علی نبینا و آله و علیهم السلام. موضوع ارثبری امام حسین علیه السلام از پیامبران پیشین به شکلهای مختلف در متن چندین زیارتنامه آمده است. در زیارت رجبیه نیز چنین میخوانیم: "السلام علیک یا وارث التوراه و الانجیل و الزبور …" یعنی بی این که نام پیامبران برده شود، امام حسین علیه السلام میراثبر تورات و انجیل و زبور معرفی شده است. به نظر میرسد علت تأکید بر میراثبری امام حسین علیه السلام از این پیامبران، نشان دادن وجود دو جریان حق و باطل در تاریخ در درجه نخست و نشان دادن به هم پیوستگی کنشگران جریان حق به یکدیگر و چگونگی انتقال حقخواهی در طول تاریخ با تأکید بر جایگاه کنونی امام حسین علیه السلام در آن باشد. این نکته ظرفیت ایجاد همگرایی دینی هم دارد.
الف. ۳ بردن نام پیامبران بدون اشاره به چگونگی پیوند آنها با سیدالشهداء
سومین شکل یادکرد پیامبران پیشین، بردن نام آنها بدون اشاره به چگونگی پیوند سیدالشهداء با آنهاست. در بخش نخست زیارتنامه ناحیه مقدسه، نام ۲۲ پیامبر به این شرح آمده است: آدم، شیث، ادریس، نوح، هود، صالح، ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب، یوسف، موسی، هارون، شعیب، داود، سلیمان، داود، یونس، عزیر، زکریا، یحیی و عیسی علی نبینا و آله و علیهم الصلاه و السلام.
در زیارت ناحیه مقدسه، بر این پیامبران درود فرستاده شده و هر یک از آنها نیز با صفتی خاص یاد شده است. مثلاً نام حضرت ابراهیم به این صورت آمده است: أَلسَّلامُ عَلی إِبْراهیمَ الَّذی حَباهُ اللهُ بِخُلَّتِهِ. مسائل سندی این زیارتنامه و عدم ذکر آن در مفاتیح الجنان و توجیهاتی که در این زمینه شده است تأثیری بر بحث ما ندارد.
ب. اطلاعات مربوط به جایگاه عاشورا (روز دهم محرم) به مثابه ظرف رویدادهای بزرگ تاریخی در دوره پیشااسلام
همان گونه که ذکر شد، گونه دیگر اطلاعات تاریخی پیش از اسلام گزارههایی است که به جایگاه عاشورا به مثابه ظرف رویدادهای بزرگ تاریخی در دوره پیشااسلامی اشاره میکند.
در برخی منابع شیعی روایاتی در بیان عظمت روز عاشورا پیش از ماجرای شهادت امام حسین علیه السلام آمده است. به عنوان مثال شیخ طوسی در تهذیب الاحکام، ج ۴، ص ۳۰۰، چنین آورده است: ۹۰۸- ۱۴- عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زُرَارَةَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ الْأَحْمَرِ عَنْ کَثِیرٍ النَّوَّاءِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَزِقَتِ السَّفِینَةُ- یَوْمَ عَاشُورَاءَ عَلَی الْجُودِیِّ فَأَمَرَ نُوحٌ ع مَنْ مَعَهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَنْ یَصُومُوا ذَلِکَ الْیَوْمَ وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع أَ تَدْرُونَ مَا هَذَا الْیَوْمُ هَذَا الْیَوْمُ الَّذِی تَابَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ عَلَی آدَمَ وَ حَوَّاءَ ع وَ هَذَا الْیَوْمُ الَّذِی فَلَقَ اللَّهُ فِیهِ الْبَحْرَ لِبَنِی إِسْرَائِیلَ فَأَغْرَقَ فِرْعَوْنَ وَ مَنْ مَعَهُ وَ هَذَا الْیَوْمُ الَّذِی غَلَبَ فِیهِ مُوسَی ع فِرْعَوْنَ وَ هَذَا الْیَوْمُ الَّذِی وُلِدَ فِیهِ إِبْرَاهِیمُ ع وَ هَذَا الْیَوْمُ الَّذِی تَابَ اللَّهُ فِیهِ عَلَی قَوْمِ یُونُسَ ع وَ هَذَا الْیَوْمُ الَّذِی وُلِدَ فِیهِ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ ع وَ هَذَا الْیَوْمُ الَّذِی یَقُومُ فِیهِ الْقَائِمُ ع.
بر اساس این روایت، فرود آمدن کشتی نوح بر کوه جودی، پذیرش توبه آدم و حواء از سوی خدا، شکافته شدن نیل برای بنیاسرائیل و غرق شدن فرعون و پیروزی موسی بر او، ولادت ابراهیم، پذیرفته شدن توبه یونس از سوی خداوند و ولادت عیسی بن مریم در چنین روزی بوده است و قیام حضرت حجت علیه السلام هم در چنین روزی خواهد بود.
اما از همان دیرباز این نگاه از سوی بسیاری از شیعیان نقد و نفی شده بود. شیخ صدوق روایتی را در جلد اول علل الشرائع، ص ۲۲۶ ۲۲۷ و نیز در مجلس بیست و هفتم الأمالی (ص ۱۲۶ ۱۲۸) که پس از بازگشت وی از سفر مشهد و در تاریخ جمعه یکم محرم سال ۳۶۸ برگزار شده بود، بیان کرده است که در بخشی از آن، گفتگوی جَبَلَةَ الْمَکِّیَّةِ و میثم تمار را چنین گزارش کرده است:
قَالَتْ جَبَلَةُ فَقُلْتُ لَهُ یَا مِیثَمُ وَ کَیْفَ یَتَّخِذُ النَّاسُ ذَلِکَ الْیَوْمَ الَّذِی یُقْتَلُ فِیهِ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع یَوْمَ بَرَکَةٍ فَبَکَی مِیثَمٌ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ سَیَزْعُمُونَ بِحَدِیثٍ یَضَعُونَهُ أَنَّهُ الْیَوْمُ الَّذِی تَابَ اللَّهُ فِیهِ عَلَی آدَمَ ع وَ إِنَّمَا تَابَ اللَّهُ عَلَی آدَمَ ع فِی ذِی الْحِجَّةِ وَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُ الْیَوْمُ الَّذِی قَبِلَ اللَّهُ فِیهِ تَوْبَةَ دَاوُدَ وَ إِنَّمَا قَبِلَ اللَّهُ تَوْبَتَهُ فِی ذِی الْحِجَّةِ وَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُ الْیَوْمُ الَّذِی أَخْرَجَ اللَّهُ فِیهِ یُونُسَ مِنْ بَطْنِ الْحُوتِ وَ إِنَّمَا أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ بَطْنِ الْحُوتِ فِی ذِی الْقَعْدَةِ وَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُ الْیَوْمُ الَّذِی اسْتَوَتْ فِیهِ سَفِینَةُ نُوحٍ عَلَی الْجُودِیِّ وَ إِنَّمَا اسْتَوَتْ عَلَی الْجُودِیِ یَوْمَ الثَّامِنَ عَشَرَ مِنْ ذِی الْحِجَّةِ وَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُ الْیَوْمُ الَّذِی فَلَقَ اللَّهُ فِیهِ الْبَحْرَ لِبَنِی إِسْرَائِیلَ وَ إِنَّمَا کَانَ ذَلِکَ فِی شَهْرِ رَبِیعٍ الْأَوَّلِ...
بر اساس این روایت؛ وقتی جبله از میثم میپرسد چگونه ممکن است روزی که امام حسین علیه السلام در آن به شهادت رسیده است، از سوی بنیامیه به عنوان روز برکت انگاشته شود و میثم گریهکنان توضیح میدهد که این کار به استناد حدیثی که خود برساختهاند صورت میگیرد و سپس میثم تاریخ درست وقوع رویدادهایی که به زعم بنیامیه در عاشورا رخ داده است را بیان میکند. در نوشتههای دوران معاصر هم میتوان به کتاب شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور نوشته میرزا ابوالفضل تهرانی اشاره کرد که ذیل توضیح بندِ "هذا یوم تبرکت به بنو امیه …" در زیارت عاشورا، جعلیات بنیامیه را برای قدسیت بخشیدن به این روز بیان کرده است. بر پایه این توضیحات هدف بنیامیه از برساختن تقدس برای روز دهم محرم این بود که آن روز را به عنوان روزی که خداوند دوستان خود را از نصرت ویژه خود بهرهمند ساخته است، معرفی کنند تا شکست ظاهری امام حسین علیه السلام در روز عاشورا را نشانه نصرت خداوند به بنیامیه بشمرند. (صص ۳۹۴ ۳۹۹). رویدادهای مورد اشاره برای تقدس و تبرک بخشیدن به عاشورا اینهاست: خاموش شدن آتش برافروخته شده از سوی نمرد بر ابراهیم علیه السلام، آرام یافتن کشتی نوح بر خشکی، غرق شدن سپاهیان فرعون، رهایی یافتن عیسی از خانه یهودیان. شیخ عباس قمی نیز در مفاتیح الجنان در بحث مربوط به اعمال روز عاشورا در موضعی همسو با مؤلف شفاء الصدور خلاصهای از مباحث آن کتاب در این زمینه را آورده و از "اخماد نار نمرود، قرار سفینه نوح، اغراق جند فرعون، انجاء عیسی از دار یهودان" نام برده است.
ج. گزارههای رمزآلود و مبهم که زمینهساز برداشتهایی تاریخی مربوط به دوره پیشااسلام از آنها شده است.
آخرین گونه اطلاعات تاریخی پیش از اسلام در متون دینی مربوط به سیدالشهداء را میتوان گزارههای رمزآلود و مبهم دانست که زمینهساز برداشتهایی تاریخی مربوط به دوره پیشااسلامی از آنها شده است. در فرازی از زیارت عاشورا یک بند وجود دارد که در آن اشخاصی با لفظ مبهم اول و دوم و سوم و چهارم لعن شدهاند. صرفنظر از بحثهایی که در سالهای اخیر در باره بود یا نبود این بند در نسخههای قدیم زیارت عاشورا در گرفته است، و بر خلاف نگاه رایج در باره این که مراد از این اشخاص چه کسانی هستند، در برخی منابع آمده است که وقتی شیخ طوسی (۴۶۰ ق.) به دلیل سعایت اطرافیان خلیفه عباسی و به اتهام سب صحابه احضار شد در پاسخ به پرسش خلیفه در باره مفهوم آن بند از زیارت عاشورا، گفت سعایتکنندگان به خطا رفتهاند، مراد از اول قابیل قاتل هابیل و پایهگذار قتل و ستم در جهان، و مراد از الثانی قیدار پی کننده شتر صالح و مراد از الثالث قاتل یحیی بن زکریا و مراد از الرابع ابن ملجم است. خلیفه را این توجیه خوش آمد و آن را از شیخ طوسی پذیرفت و سعایتکننده را نکوهش کرد. (الفوائد الرجالیة (رجال السید بحر العلوم)، ج ۳، صص ۲۳۸ ۲۳۹ به نقل از تاریخ مصر و القاهرة لبعض الاشاعرة؛ همچنین در مقدمه کتاب الإستبصار فیما اختلف من الأخبار (مقدمة ج ۱، صص ۱۴ ۱۵) دو منبع دیگر در این زمینه معرفی شده است: ذکر ذلک قطب الدین محمد الأشکوری اللاهیجی- معاصر الشیخ الحر العاملی- فی کتابه محبوب القلوب الفارسی- مخطوط- و القاضی نور اللّه التستری فی مجالس المؤمنین (ج ۱- ص ۴۸۱) طبع ایران سنة ۱۳۷۵ ه.)
جمع بندی
بررسی تفصیلی روایتهای مربوط به تاریخ پیش از اسلام در مجموعه روایات و گزارشهای موجود در متون دینی مربوط به امام حسین علیه السلام، نیازمند فرصتی مناسب برای گردآوری همه اطلاعات موجود در این زمینه و باریکبینیهای بیشتر است.
در نگاهی کلی به نظر میرسد تاریخ پیشااسلام در متون دینی مربوط به امام حسین علیه السلام در مقایسه با روایات مهدویت بازتاب کمتری دارد. شاید بتوان این دو برداشت و یا فرضیه را در این زمینه مطرح ساخت:
هدف از بازتاب یافتن همین حجم تقریباً کم اطلاعات و گزارش رویدادهای پیش از اسلام، تأکید بر پیوستگی نهضت سیدالشهداء علیه السلام به جریان حق در طول تاریخ و نمایندگی این جریان در عصر وقوع ماجرای کربلاست.
راز کم بودن اطلاعات و گزارش رویدادهای پیش از اسلام، تأکید بر تکبودگی عاشورا و مانند نداشتن آن در گذشته تاریخ بشر است.
نظر شما