خبرگزاری مهر -گروه جامعه- آزاده سهرابی: ششمین دوره هفته مبارزه با اعتیاد و آسیبهای اجتماعی در سطح مدارس کشور از روز ۲۲ آبان آغاز شده است. روزهایی که تا چهارشنبه پیش رو ۲۸ آبان ادامه دارد و به عناوینی چون: «کودکان و نوجوانان، عوامل مخاطرهآمیز و رفتارهای پرخطر»، «سبک زندگی اسلامی؛ چارچوبی برای خود مراقبتی و مصونیت در برابر آسیبهای اجتماعی»، «مشارکت برای فراگیرسازی برنامههای پیشگیری از اعتیاد در مدرسه، خانواده و محله»، «کودکان و نوجوانان، مدرسه، خانواده و محله؛ هشیار، توانمند و مراقب در برابر آسیبهای اجتماعی»، «کانون یاریگران زندگی؛ الگوی همیاری برای پیشگیری»، «کودکان و نوجوانان؛ سوادرسانهای برای خود مراقبتی در فضای مجازی»، «آگاهسازی عمومی، توانمندسازی و مهارتهای همگانی برای مبارزه با اعتیاد و آسیبهای اجتماعی» نامگذاری شده است.
در حالی این هفته با محوریت مدارس کلید خورده است که این روزها به دنبال شیوع کرونا در کشور عملاً جز چند روز اول، مدارس خالی از دانش آموزان هستند. حالا مسئولان آموزش و پرورش میگویند هر جا دانش آموز و معلم هست یعنی مدرسه هم همانجا است و مدرسه از محدوده کلاس فیزیکی عبور کرده است و با این حساب باید پرسید دقیقاً مدارس در ساعات محدود کلاسهای درسی که این روزها در فضای مجازی برپا میشود چگونه قرار است، مفاهیم اعلام شده را نیز به دانش آموزان منتقل کنند؟ ترویج و فرهنگسازی پیشگیری از اعتیاد و آسیبهای اجتماعی، ارتقا مهارتهای خود مراقبتی دانش آموزان و ترویج آن در سطح مدارس، جریانسازی فرهنگی و اجتماعی برای جلب مشارکت در زمینه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و آگاهسازی عمومی در مورد عوامل مخاطرهآمیز کودکان و نوجوانان در زمینه آسیبهای اجتماعی، اعتیاد و رفتارهای پرخطر جزو اهداف اختصاصی این دستورالعمل بیان شده است.
هفته مبارزه با آسیبهای اجتماعی بدون خلاقیت در روزهای تعطیلی مدارس
هر چند حالا هر موضوعی را از مسئولان آموزش و پرورش پیگیری کنیم حرف از ارائه خدمات آموزشی و تربیتی در بستر شبکه شاد است اما چیزی که در این میان فراموش میشود این است که خدمات باید به دست مشتری نیز برسد؛ آیا محتواهای بارگذاری شده در شبکه شادبه شکل واقعی و قابل تأثیر توسط دانش آموزان یا معلمان بهره برداری میشود که در میان حتی میزان تعداد دفعات دانلود یک برنامه از شبکه شاد قابل استناد نخواهد بود؛ این میان اگر قرار بر این است تمام مناسبتهای تقویمی از جمله هفته مبارزه با اعتیاد و آسیبهای اجتماعی در سطح مدارس حتی در ایامی که خبری از مدرسه نیست و ارتباط حقیقی همسالان با هم کاهش یافته ادامه داشته باشد، باید آموزش و پرورش راههای خلاقانه تری را در این میان به کار بگیرد در غیر این صورت برگزاری چنین هفتهای یک داده آماری بی نتیجه در خیل انبوه برنامههای اعلام شده خواهد بود.
عدم تطابق پذیری عناوین هفته مبارزه با آسیبهای اجتماعی بدون توجه به شرایط کرونا
از سوی دیگر عدم تطابق پذیری برنامهها با شرایط جاری نیز در اعلام روزشمار این هفته مشهود است. به نظر میرسد در این روزها که همه آسیب شناسان اجتماعی و دغدغه مندان تعلیم و تربیت از مهمترین آسیب های روزهای کرونا نه فقط برای کودکان و نوجوانان که برای همه مردم مطرح میکنند و آن درگیری شدید مردم با فضای مجازی است که آسیبهای خود را دارد، تنها یک روز از شعارهای هفته به آن اختصاص داده شده است در صورتیکه حتی میشد کل این هفته را به جنبههای مختلف این آسیب و تمرکز روی آن اختصاص داد و بیشتر نیز معلمان و اولیا را هدف قرار داد که جهت آگاهی از این آسیبها قدمهای مؤثری بردارند. همینکه چنین امری به اجرا نرسیده نشان از عدم انعطاف پذیری آموزش و پرورش در مقابل شرایط دارد.
اگر قرار بر این است تمام مناسبتهای تقویمی از جمله هفته مبارزه با اعتیاد و آسیبهای اجتماعی در سطح مدارس حتی در ایامی که خبری از مدرسه نیست و ارتباط حقیقی همسالان با هم کاهش یافته ادامه داشته باشد، باید آموزش و پرورش راههای خلاقانه تری را در این میان به کار بگیرد در غیر این صورت برگزاری چنین هفتهای یک داده آماری بی نتیجه در خیل انبوه برنامههای اعلام شده خواهد بود
حال بگذریم از اینکه اساساً در این هفته جای بسیاری از آسیبهای روانی و اجتماعی ناشی از کرونا که حتماً بر تمام خانواده از جمله کودکان و نوجوانان تأثیر میگذارد خالی است به طوری که رابطه میان اعتیاد و نوع اعتیاد در میان نوجوانان در دوران کرونا که تغییر شکل داده نیز در این میان دیده نشده است تا همان حرفهایی که سالهای گذشته زده میشد، امسال نیز بدون توجه به تغییر روابط تحت تأثیر کرونا زده خواهد شد آن هم به شکلی یکسویه و غیرتعاملی و در نتیجه بی تأثیر.
حالا دیگر دانش آموزان در مدرسه نیستند و حتی به شکل محسوسی با همسالان خود نیز در ارتباط مستقیم نیستند. از همین رو مساله اعتیاد در مدرسه عملاً منتفی است اما آیا مساله اعتیاد در نوجوانان نیز منتفی است؟ قطعاً اینطور نیست اما به دلیل شرایط کرونا این مساله نیز تغییر ماهیت داده و حتی نوع آسیبهایی که ایجاد کرده نیز متفاوت است. اگر تا پیش از این تأثیر مستقیم همسالان میتوانست نتیجه اعتیاد یک نوجوان باشد حالا تأثیر غیرمستقیم و با واسطه فضای مجازی شکل آن را تغییر داده و حتی حالا فضای مجازی رابطه همه گروههای سنی با یکدیگر را امکان پذیر تر کرده و بسیار مشاهده میشود که در گروههای بازیهای آنلاین نوجوانان با جوانانی بزرگتر از خود دوست میشوند و تحت تأثیر آنها قرار میگیرند؛ چه بسا این عدم تناسب سن و شناخت منجر به راههای بزه از جمله انواع اعتیاد شود.
دادههای آماری آموزش و پرورش در حوزه انواع آسیبهای دانش آموزی کجاست؟
باز از سوی دیگر اگر تا پیش از این مساله آسیبهای نوجوانان از جمله اعتیاد هوشیاری معلمان و مشاوران مدارس را میطلبید حالا بیش از هر چیز باید اولیا هوشیار باشند و به رصد نوجوانان بپردازند که همین مساله خود ممکن است خانوادهها را دچار چالشهای فراوانی کند؛ والدینی که پیش از این برای شناسایی برخورد با هر نوع رفتار پرخطر نوجوانان و جوانان آموزش ندیدهاند، حالا در دوران کرونا که چارهای جز صبوری و دادن آزادیهای مجازی بیشتر به فرزندانشان ندارند و حتی بسیاری از رفتارهای آنها را به حساب خستگی ناشی از در خانه ماندن و استرسهای ناشی از کرونا و دوری از همسالان میپندارند، نه ابزاری برای شناسایی نقطه خطر دارند و نه ابزاری برای کنترل و شناختی برای برخورد مناسب و در این روزها دسترسی به مشاوران نیز سختتر از هر زمان دیگری است و حتی مشکلات اقتصادی مزید بر علت شده است تا مراجعه به مشاور برای مسائل کودکان و نوجوانان درجه اهمیت کمتری پیدا کند.
آسیبهای اجتماعی نابسامانیهای فراوانی را در بر میگیرد که ذکر این عنوان بدون وارد شدن به جزئیاتش یکی دیگر از مصادیق راه اشتباهی است که آموزش و پرورش میرود. ناهنجاریهای رفتاری چه فردی و چه اجتماعی که ذیل آسیب اجتماعی دسته بندی میشود، از انواع بزه تا آسیبهایی که نمودش به اختلالات روانی منجر میشود را شامل میشود. این آسیبها در حوزه نوجوانان (ارتباط با همسالان یا حتی نحوه تعامل با سایر گروههای سنی)، خانواده (تعامل کودک و نوجوان با خانواده، آسیب بچههای طلاق، آسیب بچههای خانوادههای تک سرپرست، آسیب بچهها در خانوادههای بد سرپرست و…)، اعتیاد (انواع اعتیاد)، فضای مجازی و آسیبهای خاص دوره نوجوانی و بلوغ می گنجد که قطعاً بدون مصداقی وارد شدن به هر کدام از این موارد، رساندن پیام تحت عنوان «آسیب اجتماعی» مخاطب خود را پیدا نخواهد کرد و اثر گذاری نیز نخواهد داشت. حال باید پرسید در وهله اول آموزش و پرورش که اقدام به برپایی چنین هفتهای میکند چه داده آماری از انواع آسیبها دارد و در دوره کرونا چه میزان این دادهها را به روز رسانی کرده و یا موارد جدیدی را در آن گنجانده است.
بدون ورود دستگاههای مرتبط پرداختن به آسیب اجتماعی دانش آموزی بی فایده است
یکی دیگر از غفلتهای مهم این سالها پرداختن به حوزه آسیبهای اجتماعی پرداختن به عوامل مؤثر در ایجاد آسیبهای اجتماعی است و پای کار آوردن دستگاههای مرتبط. هر چند طرح نماد به عنوان طرحی پر ظرفیت در این حوزه سالهاست کلید خورده است اما مانند همه طرحهای دیگر خروجی آن مشخص نیست. در این طرح البته پای دستگاههای دیگر نیز به میان آمده است اما جدا از اینکه بر اجرای سهم هر دستگاه نظارت و گزارشی وجود ندارد اما خصوصاً در این روزهای کرونا و تحمل فشار اقتصادی و اجتماعی از سوی مردم باید یک بازنگری کرد که سهم این عوامل در ایجاد آسیبهای اجتماعی چیست و حال کدام دستگاهها میتوانند برای کاهش آسیبها در حوزه کودکان و نوجوانان به چه میزان و کدام برنامههای مدون ورود کنند.
یکی از هزاران مثال منحصر به فرد عوامل اجتماعی و اقتصادی که به عنوان یک آسیب در حوزه کودکان و نوجوان برجسته شده است، موضوع عدم دسترسی برخی از دانش آموزان به ابزار هوشمند برای استفاده از آموزشهای مجازی است. از بحث خودکشی دانش آموزی به دلیل نداشتن گوشی هوشمند (فارغ از اینکه نتیجه پیگیریها در این مورد چه شد) تا کولبری کردن دانش آموزی برای خرید یک گوشی تا گشتن یک نوجوان در کوه و کمر برای پیدا کردن جایی که بتواند به اینترنت دسترسی داشته باشد تا بحث نوجوانان و خانواده برای داشتن یک گوشی مستقل و.... در این میان مطرح است. جدای از این باید دید چه میزان اختلافات درون خانوادگی که به دنبال مسائل اجتماعی و اقتصادی پیش آمده است روی دانش آموزان تأثیر گذاشته است و یا تغییر سبک زندگی ناشی از شرایط کرونایی و محدودیتهای رفت و آمد و هم نشینی بیشتر خانوادهها با یکدیگر چه میزان احتمال بالا رفتن کشمکشها درون خانوادههایی که مهارت گفتگو ندارند را افزایش داده است! تک تک این موارد میتواند باعث گرایش نوجوانان به سمت انحرافات اجتماعی شود.
همه آسیب شناسان اجتماعی و دغدغه مندان تعلیم و تربیت از مهمترین آسیب های روزهای کرونا را درگیری شدید مردم با فضای مجازی می دانند که آسیبهای خود را دارد؛ اما تنها یک روز از شعارهای هفته مبارزه با آسیب های اجتماعی در سطح مدارس به آن اختصاص داده شده است در صورتیکه حتی میشد کل این هفته را به جنبههای مختلف این آسیب و تمرکز روی آن اختصاص داد
از سوی دیگر یکی از دستگاههای همراه مهم در این امر صدا و سیماست که عملاً خالی از هر نوع محتوایی در این حوزه برای دانش آموزان است و چه بسا بسیاری از تولیدات آن برای این گروههای سنی بدون هشدار در حال پخش است.
تشخیص به موقع نیمی از درمان است
اگر بپذیریم هدف آموزش و پرورش در بعد پیشگیری است باید این سوال را مطرح کرد که آیا برای سه سطح پیشگیری یعنی پیشگیری اولیه که هنوز دانش آموز درگیر آسیبی نشده و نیاز به واکسیناسیون برای آن دارد، در سطحی که با آسیب رو به رو شده و نیاز به مداخله زودهنگام دارد و در سطحی که دیگر گرفتار شده و شاید بیشتر فرد به توانبخشی روانی نیازمند است، برنامهای دارد؟
تنها در پیشگیری سطح اول است که دادن اطلاعات و روشهای صحیح پیشگیری و همچنین هشدارهای به موقع و واشکافی انواع آسیبها در سه سطح دانش آموزی، والدین و کادر مدرسه در سطحی همگانی مؤثر است که در این سطح نیز نیاز به شناخت آسیبهای متداولتر از ملزومات است اما اگر بپذیریم در سطح سه کار مدرسه تنها ارجاع دانش آموز آسیب دیده به مراکز تخصصی است، در سطح اول و دوم حتماً نیاز به مطالعه و شناخت آسیبهای اجتماعی و علل و انگیزههای پیدایی آنها و بررسی تمام ابعاد روانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، جسمانی آسیبها به تفکیک مورد نیاز است چرا که شناخت آسیب نیمی از درمان است. دردی را که ریشه یابی نکرده باشیم، درمانی ندارد. حال باید پرسید چه تعداد کارشناس در آموزش و پرورش مشغول واشکافی این دردها هستند و نتیجه و خروجی آنها در حوزه دانش آموزی چه بوده که خروجی آن شعارهایی دم دستی و کلی است؟
غیبت مشاوران مدرسه در روزهای کرونایی
تا پیش از این همیشه در این روزها حرف از این بود که شمار مشاوران خصوصاً برای مدارس دوره ابتدایی و متوسطه اول، بسیار کم است و کمبود این افراد در کادر مدرسه مشهود است اما حالا در روزهای کرونایی همان تعداد مشاوران مدرسه هم عملاً کارکرد مؤثری در ارتباط با دانش آموزان پیدا نکردهاند. در روزی دو ساعت وقتی که مدرسه برای آموزش دانش آموزان گذاشته دیگر جایی برای دروسی مثل تفکر و سبک زندگی و حتی تاریخ و جغرافیا هم نمانده چه برسد به وقتی برای ارتباط میان مشاور و دانش آموزان و از سوی دیگر این ارتباط هیچ گاه به صورت یک کلاس یا یک تعامل به شیوه کلاس درس تعریف نشده است. مشاوران در مدارس حضور دارند تا در صورت مشکل دانش آموزان به او مراجعه کنند و حال مشخص نیست این تعامل در روزهای کرونایی به چه صورت است.
این روزها بدون شک شمار زیادی از دانش آموزان رنج میبرند؛ حال این رنجها به آسیبی روحی یا انحرافی اجتماعی تبدیل میشود یا نه، به عوامل متعددی بستگی دارد که یکی از آن عوامل قطعاً کارکرد درست تعامل کادر مدرسه و دانش آموزان است.
نظر شما