به گزارش خبرگزاری مهر، حجتالاسلام علیاصغر هادوینیا عضو هیأت علمی گروه اقتصاد اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به تازگی در حال نگارش تحقیقی با عنوان «تأثیرات آموزههای اخلاقی قرآن کریم بر اقتصاد اسلامی» است.
موضوع این پژوهش تأثیرات آموزههای اخلاقی قرآن کریم بر اقتصاد اسلامی است. درباره اهمیت و ضرورت این تحقیق میتوان گفت جنبه اخلاقی بایدها و نبایدها از مهمترین جنبههایی است که میتواند در نظریهپردازی درباره نظام، مذهب و علم اقتصاد اسلامی نقش ایفا نماید. در واقع این جنبه از بایدها و نبایدها هم در تعیین مهمترین عناصر فلسفه اخلاق و هم در تعیین پیش فرضهای اساسی نظریههای اقتصادی مؤثر است.
درباره اهدافی که در این تحقیق دنبال میشود، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱– معرفی رابطه مشخص بین اخلاق و اقتصاد بر اساس آموزههای قرآنی
۲– دسترسی به مهمترین مبانی اخلاقی قرآنکریم که در اقتصاد اسلامی مفید است.
۳– معرفی برخی راهکارها که میتواند از طریق تربیت اخلاقی، برخی مشکلات اقتصادی را به سامان برساند.
۴– تأثیر در طراحی نظام اقتصادی اسلام.
این تحقیق کاربرد زیربنایی دارد و میتواند مبنا برای تحقیقات دیگر قرار گیرد. در این تحقیق از روش تفسیر موضوعی – علمی، استفاده میشود.در این روش، به تحلیلهای علمی، فقط از جهت ارائه عناصر اصلی موضوع خود که در واقع مسئله اساسی این نوع تحلیلها میباشد، اعتماد گردیده و پیرامون احکامی که علم، درباره آنها مطرح مینماید، با دیده تردید نگریسته میشود. محقق با یک نگاه مقایسهای بین نگرش وحیانی و آنچه که در علم مورد بحث مطرح گردیده است، به دنبال قضاوت صحیح پیرامون موضوع میباشد.
به عبارت دیگر نظریههای علمی تنها جهت «تنقیح موضوع» و «استخراج پرسشهای اصلی» مورد مطالعه قرار میگیرد و پس از آن، پرسشهای مزبور به آیات قرآنی عرضه شده و پاسخ آنها ردیابی میگردد. بدین ترتیب با انتخاب این روش، از چالش «تطبیق و تحمیل معانی» و نیز «جامعیت به معنای حداکثری»، فاصله گرفته خواهد شد.
بهترین راه برای تبیین ارتباط اخلاق و اقتصاد، ارائه منطقی است که بتوان از طریق آن این ارتباط را نفی یا اثبات کرد. این منطق بازگشت به رابطه بین هستها و بایدها میکند. برای دستیابی به این منطق ابتدا باید الگوی پیشنهادی نظاممندی معرفتهای اقتصادی معرفی گردد. مطابق این الگو اقتصاد در چهار گستره قابل تبیین است: مبانی فلسفی اقتصاد، فلسفه اقتصاد، علم اقتصاد و ساختار اقتصادی.
از سوی دیگر درباره اخلاق نیز گسترههایی معرفی شده است: فرااخلاق، اخلاق هنجاری در دو بخش، اخلاق توصیفی و تربیت اخلاقی.
در نظریه مختار (نتیجهگرای خودگرای لذتگرای فراگیر)، قید فراگیر تبیینکننده دو عنصر اصلی این نظریه “خودگرایی فراگیر” و “لذتگرایی فراگیر” میباشد. خودگرایی فراگیر با توجه به دو مبنای اساسی آموزههای اسلامی “حب ذات” و “ابعاد سهگانه وجودی انسان” قابل طرح است. لذتگرایی فراگیر نیز با تکیه بر آموزههایی تبیین میشود که به تعریف خاصی از لذت و ارتباط آن با سعادت و نیز اقسام سهگانه لذت و معیارهای رتبهبندی آن پرداختهاند.
نظر شما