حداد عادل در ادامه در پاسخ به سوال مجری که آیا برآوردی از میزان هزینهای که باید در این حوزه صورت بگیرد و وضعیت فعلی ما وجود دارد؟ توضیح داد: این اطلاعات را در دست نداریم و تاکنون به این مراحل نرسیده ایم. هنوز در در مرحله تصور هستیم و بعد باید به تصدیق برسد. یک علامت از غربت علوم انسانی این است که به این مسئله نگاه کنید که وزرای علوم در این ۴۲ سال چند نفر در علوم انسانی متخصص بوده اند و جمعاً آموزش عالی ما را چند سال پزشکان و مهندسان و چند سال متخصصان علوم انسانی اداره کرده اند. علت این امر این است که از نظر جهانی همیشه باد به پرچم صنعت میوزد و پول و سرمایه در این رشتههای است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه در پاسخ به این سوال که چرا با وجود اهمیت علوم انسانی برای تربیت متخصص در این رشتهها برعکس عمل میکنیم ادامه داد: مسئله این است که در مبانی نظری علم و فناوری خیلی درنگ نمیشود و تصور میشود که باید هر اقدامی را سایرین انجام داده اند ما هم به آن عمل کنیم. مثلاً در آئین نامه ارتقای اساتید هنجارها و ضابطههایی را به وجود آوردند که با شرایط فعلی کشور ما همخوان نیست و حتی در مبانی و اصول مهندسی و پزشکی هم به اندازه کافی تأمل و تدبیر نمیشود.
وی افزود: علوم انسانی چه برای خودشان و چه برای مهندسی، پزشکی و علوم تجربی غریب و در حاشیه است. در آموزش عالی ما علوم انسانی چه از نظر دانشجویان و چه در سطح دبیرستانها در حاشیه است. به استثنای برخی دبیرستانها که علوم انسانی را جدی گرفته اند سایر دانش آموزانی که به علوم انسانی جذب میشوند آنهایی هستند که نمیتوانستند در علوم ریاضی و تجربی تحصیل کنند و در نتیجه به رشته علوم انسانی رفته اند. البته در ۳۰ سال اخیر راه تنفسی برای دانشجویان مستعد باز شده است. استادان علوم انسانی فضاهای کاری و طرحهای تحقیقاتی را در اختیار ندارند و علوم انسانی مثل یک دست فلجی است که خون از آن عبور نمیکند.
رئیس شورای تحول علوم انسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه در پاسخی به سوال مجری درباره دلیل ناتوانی برای خروج علوم انسانی از در حاشیه بودن به صحنه توضیح داد: علت این امر این است که برای حل مسائل کشور مسئولان درجه اول که تصمیمات کلان را میگیرند به این باور نرسیده اند که حل بسیاری از مسائل اساسی ما در علوم انسانی است و باید از علوم انسانی شروع شود. میتوانم فهرستی طویل از مشکلات جامعه ایران بگوییم که حل آن به علوم انسانی مربوط میشوند و راه کار آن در آزمایشگاهها و کارخانهها نیست اما این باور در خیلی از مسئولان نیست و آنها به این باور نرسیده اند که به همان اندازه به متخصص علوم انسانی نیاز داریم که به پزشک و مهندس نیاز است. علوم انسانی در یک سفره غدا به منزله دسر است و اگر نباشد مشکلی نیست.
دکتر حداد عادل درباره اینکه انتظار جمهوری اسلامی از علوم انسانی چیست؟ توضیح داد: ما برای اینکه بفهمیم در کجا ایستادیم باید ببینیم که از کجا شروع کرده ایم. ما در کشور و تاریخ آموزش عالی از دارالفنون شروع کردیم. این مدرسه برای آموزش علوم جدید افتتاح شد و حاصل یک تجربه و برخوردی بود که بعضی از جامعه شناسان و مورخان جنگهای ایران و روس را مبدا آن میدانند.
وی اضافه کرد: این جامعه شناسان معتقدند با شکست ایران از روسیه طی دو بار متمادی تفکری پیدا شد که نشان دهنده یک عقب ماندگی از دنیای غرب است که این تفکر در نهایت باعث شد که امیرکبیر دارالفنون را تأسیس کند. این مدرسه در ابتدا مدرسهای برای افزایش تواناییهای نظامی بود. آن زمان اصلاً بحث علوم انسانی نبود و البته در غرب هم دیرتر از رشتههای پزشکی مورد توجه قرار گرفت.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره چرایی پیاده شدن منطق قجری بعد از ۸۰ سال در حیطه علوم انسانی میافزاید: آموزش عالی در ایران با علوم انسانی آغاز نشد و مدرسه علوم سیاسی هم که دایر شد این بود که ایران در ارتباط با سایر ملل محتاج افرادی بود که زبان دیپلماتیک را بفهمند. همان طور که در آغاز در اقتباس از شیمی و فیزیک از غرب هیچ شکی نبود همین نگاه به علوم انسانی هم تسری پیدا کرد که این مسئله یک علم است و تفاوتی بین علوم انسانی، فیزیک و شیمی غرب با علوم انسانی و … ما هم وجود ندارد.
وی افزود: علوم انسانی هم از دهه ۴۰ به بعد یعنی ۲۰ سال قبل از انقلاب کمی حیات پیدا کرد. در نگاه قبل از انقلاب این بود که علم به تمام معنی کلمه همانی هست که در غرب به وجود آمده است و راه پیشرفت هم همانی است که آنها پیدا کرده اند.
دکتر حداد عادل در ادامه در پاسخ به اینکه چرا در این وجهه از نظام ما «توجه به علوم انسانی» انقلاب نشده است؟ خاطرنشان کرد: علم غربی چه علوم تجربی و چه علوم انسانی ریشهای دارند و آن فلسفه علم است. هیچ علمی در زادگاه خودش و خواستگاه خودش بدون ریشه و فلسفه به وجود نمیآید. ما هرگز در لحظهای که خواستیم علوم غربی را وارد کشور کنیم سراغ ریشه نرفتیم البته توانایی و فرصت آن را هم نداشتیم. در علوم انسانی غربی هم هیچ گاه نپرسیدیم رشتههای مختلف این رشته دارای چه مبانی و پیش فرضهای فلسفی است.
وی افزود: در این زمینه خود آگاهی نداشتیم که این علوم مبانی و جهانی بینی خاص خود را دارد. تا قبل از انقلاب کلاً وضعیت به این صورت بوده است. هیچ وقت قبل از انقلاب نقد مبانی فلسفی علوم انسانی در دستور کار دانشگاههای ما نبوده است. این یک امر مسلم است. عدهای تصور میکنند منظور از تحول علوم انسانی که دور ریختن تمام آنچه تاکنون داشته ایم است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: رهبر معظم انقلاب نیز که بر تحول علوم انسانی تاکید دارند هیچ گاه نگفته اند که هر چیزی از غرب آمده کاملاً باطل است. حرف ما این است که اصول و مبانی علوم انسانی وارد شده از غرب را اگر قبول داریم و صرفاً تقلید نکرده ایم خوب است.
وی در ادامه در پاسخ به سوال مجری که چرا ایده ابتدایی شورای تحول برای تحول در علوم انسانی خود آگاه کردن نظام سیاسی نسبت به علوم انسانی و وضعیت و ضرورت آن نبود؟ میگوید: در سیاست حساب حاکمیت را باید از حکومت تفکیک کرد. در کشور ما حاکمیت یعنی رأس نظام یعنی مقام معظم رهبری کاملاً به اهمیت علوم انسانی و لزوم تحول در علوم ایمان دارند و ایشان از حکومتها این مسئله را مطالبه کردند. اما یک ناهماهنگی بین حکومت به معنی دولتها و رهبری نظام از حیث درک اهمیت مسئله وجود دارد.
وی افزود: در دولت قبلی با وزیر علوم مذاکراتی داشتیم و آنها میگفتند در یک سال باید تحول علوم انسانی ایجاد شود. هر چه تلاش کردیم امکان ناپذیر بودن تحول در علوم استانی در مدت زمان کوتاه را توضیح دهیم موفق نشدیم. کارهای شتاب زده سطحی و بی نتیجه در این ۱۰ سال بسیار انجام شده است. در حال حاضر وزارت علوم بخشنامه کرده است که هزار رشته را در عرض چند ما تحولش اعلام شود و برای هر رشته ۵ میلیون تومان پول اختصاص داده تا راه کارهای تغییر برنامههای این رشتهها را مشخص کنند. که این اقدام یک کار مکانیکی و سطحی و بدون تأمل است.
رئیس شورای تحول علوم انسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی در پاسخ به این سوال که آیا اضطراری به توجه به علم در حوزه سیاست گذاری کشور احساس میشود؟ چرا نظام سیاسی را نسبت به اضطرار توجه به علم خود آگاه نکردید؟ آیا علم به راستی ناموس جمهوری اسلامی هست یا خیر؟ توضیح داد: این مسائل خارج از اختیار بنده است ولی من هم آرزو دارم که تمام ارکان کشور با یکدیگر همسو و هماهنگ فکر کنند. اما وقتی یک مسئول بالادستی تصمیمی بگیرد که بر اساس آن تحول در علوم انسانی ضرورت نداشته باشد از دست من کاری برنمی آیند زیرا اختیاری ندارم.
وی در واکنش به این سوال که بخشی از بدنه کشور علم را ایدئولوژی نمیداند و در مقابل بخشی ایدئولوژی را علم میدادند گفت: بله با این مشکلات رو به رو هستیم. اما سوال اساسی اندیشمندان این حوزه این است که آیا علوم انسانی موجود غربی را تقلیدی پذیرفته ایم و یا میخواهیم فکر کنیم و بپذیریم؟ هدف ما این است که فکر کنیم چرا این دروس را تدریس میکنیم؟. باید اهالی علوم انسانی پرسشگر شوند در علم کنونی. باید از تقلید از غربیها بگذریم.
حداد عادل در پاسخ به این سوال که شرط امکان خود آگاهی علمی برای اهالی علوم انسانی چیست؟ توضیح داد: شرط این امر ایجاد روحیه انتقادی است. ما باید فضای نقد ایجاد کنیم و به مبانی مراجعه کرده و این مبانی را بررسی کنیم و به این نتیجه برسیم که این مبانی مورد قبول ما هست یا خیر؟. انقلاب ما اگر به تمدن اسلامی منتهی نشود انقلاب ناقصی است. این انقلاب اگر منجر به تمدنی مبتنی بر جهان بینی اسلامی منجر نشود به نتیجه نرسیده ایم.
وی افزود: اگر واقعاً علوم انسانی نداشته باشیم که با جهانی بینی اسلامی به صورت حداقلی مغایرت نداشته باشد نمیتوانیم بگوییم انقلاب اسلامی کرده ایم که به تمدن اسلامی منتهی شود. البته در علوم انسانی اسلامی نمیخواهیم واقعیتهای تجربی، عقل و دستاوردهای غرب را انکار کنیم ولی میخواهیم بگوییم که آیا به عنوان یک مسلمان با جهان بینی معنوی و اعتقاد به خدا، وحی و دین علوم انسانی ما همین علوم انسانی به وجود آمده در غرب است یا خیر؟. باید به این نتیجه برسیم که آیا علوم انسانی مثل سایر علوم اسلامی و غیر اسلامی دارد یا خیر. باید این مسئله را حل کنیم.
رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی در واکنش به این گفته مجری برنامه که آیا شما این نقد به شورای تحول علوم انسانی را وارد نمیدانید که درباره رویکرد مسئله مند کردن فضای علوم انسانی در کشور اهمال کاری شده است؟ افزود: از ۴ زاویه به تحول علوم انسانی نگاه میکنیم. مورد اول اسلامی سازی علوم انسانی است که بیشتر تردیدها و سوالها هم راجع به همین مسئله است. دومین مسئله بومی سازی، سومین روزآمدی و چهارمی کارآمدی است.
وی تصریح کرد: ما وقتی میگوئیم کارآمدی یعنی از معبر مسئله وارد بررسی حوزه علوم انسانی شده ایم. یکی از کارهایی که باید صورت بگیرد این است که علوم انسانی باید برای حل مسائل کارآمد شود. ما علوم انسانی را انتزاعی و جدا از مسائل واقعی نمیدانیم. بومی سازی یعنی امری ناظر بر شرایط و اقتضائات کشور باشد، روزآمدی یعنی علم را به مسائل روز برسانیم و کارآمدی یعنی کاری کنیم که متخصص علوم انسانی گره گشایی بلد باشد. علمی که از غرب به داخل کشور میآید باید ملاحظات ایران را در نظر بگیرد. رویکرد حل مسئله و مسئله محوری در شورای تحول علوم انسانی وجود داشته است.
رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره این جمله که ایران پر از مشکل است اما مسئله ندارد گفت: یعنی اینکه میدانیم مشکلاتی داریم اما آگاهی به اینکه مشکلی وجود دارد و باید به دنبال حل آن برویم به وجود نیامده است. اصولاً در شورای تحول علوم انسانی کار را به دست استادان هر رشته سپرده ایم. ۱۶ رشته «حقوق، علوم اجتماعی، تاریخ، فلسفه دین، فلسفه، روان شناسی، علوم تربیتی، مشاوره و راهنمایی، علوم سیاسی، هنر، مدیریت، معماری، ارتباطات، زبانهای خارجی، اقتصاد، زن و خانواده و علوم انسانی دوره دبیرستان است که خیلی در آن موفق نبوده ایم» را از بین رشتههای مختلف علوم انسانی اولویت دادیم که تحول را از بین آنها آغاز کنیم.
وی افزود: بعد از آن هم این تحول را به دست متخصصان همین رشتهها داده ایم و علاوه بر آن، این متخصصان نیز هم عقیده اند که نباید علوم انسانی ما تقلیدی از غرب باشد. علوم انسانی باید به گونهای متحول شود که مشکلات جامعه را حل کند. رابطه علم و تجارت وقتی محقق میشود که از این علم یک گره گشایی حاصل شود. برنامه ریزی آموزشی و درسی باید طوری متحول شود که فارغ التحصیلان بتوانند مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه را حل کنند. در برنامههایمان که البته در آنها چندان هم موفق نبوده ایم این قرار دارد که این نگاه تأثیری در موضوعات پایان نامهها بگذارد.
دکتر حداد عادل گفت: یکی از مسائل مهم انتخاب موضوع پایان نامه است که آیا این پایان نامه درباره یک مسئله نگاشته شده یا صرفاً به دلیل ازدیاد جذب دانشجو مطالبی را به رشته تحریر درآورده اند. در هر جای نامناسبی چون علوم انسانی آزمایشگاه نمیخواهد و کم هزینه است دبیرستانهایی را ایجاد کرده اند و اسم آن را دانشکده و دانشگاه گذاشته اند. تحول علوم انسانی پیش از آمایش آموزش عالی امکان پذیر نیست.
وی ادامه داد: سوال ما این است که چند دانشجو و در چه شهرها و در چه شرایطی باید دانشجوی علوم انسانی جذب کنیم. به تازگی داریم به توافقی با وزارت علوم می رسیم که هر جایی اجازه تأسیس رشتههای علوم انسانی را ندهند. در برخی دانشگاهها با رشد کمی به رویهای در علوم انسانی مواجه بوده ایم که حتی مسئولین دانشگاهها نمیدانند این وضعیت را چگونه مدیریت کنند. تأسیس شورای تحول علوم انسانی به هیچ وجه فربه کردن سازمانهای بروکراتیک علم نبوده است. برای این شورا ما نه بودجه گرفته ایم و نه کارمند، در کل شورای تحول از بالا تا پایین حدود ۱۵ تا ۱۶ نفر فعالیت دارند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: تفاوت اقدامات دوره اخیر برای تحول علوم انسانی با ۳۰ سال قبل در این است که تاکید و لزوم هماهنگی بین اندیشههای تحولی و واقعیتهای اجرای به وجود آمده است. نباید اقداماتی کنیم که قابل اجرا نباشد. یکی از اصول اساسی ما این است که با وزارت علوم هماهنگ باشیم. تحول و ارتقای علوم انسانی دو بال نظری و اجرایی دارد که بین بال نظری و اجرایی هماهنگی وجود ندارد.
وی افزود: برنامهای که ما تصویب کرده ایم به معرض نظرخواهی اساتید گذاشته شده است. در ۱۱ سال گذشته ۱۰۰ برنامه درسی تصویب شده و برای این ۱۰۰ برنامه ۹۰ همایش استادی برگزار کرده ایم. نقدهای وارد شده از سوی استادان را عملیاتی میکنیم. وزارت علوم این برنامههای شورای تحول را به دانشگاهها ابلاغ میکند و از سوی دیگر به دانشگاهها اختیار میدهد که ۲۰ درصد این برنامه را تغییر دهند. در حالی که این امر شدنی نیست. حتی شورای تحول اعلام کرد این تغییراتی که دانشگاهها اجرایی میکنند را به شورای تحول ارسال کنند تا حداقل ما هم نظر بدهیم و بررسی کنیم.
حداد عادل در ادامه تصریح کرد: ما در شورای تحول علوم انسانی ۱۶ رشته در شورای تحول وارد شده ایم. یکی از چالشهای ما در علوم سیاسی و جامعه شناسی بوده است و اتهاماتی به ما برای ایدئولوژیک شدن رشتهها وارد شد که آماده هر نوع پاسخ گویی و مذاکره هستیم. برخی تصور پاک سازی اندیشهها و علوم انسانی از دانشگاهها هستند در حالی که اساس کار ما این است که از تقلید به سوی خود آگاهی برویم. رشد کمی بی رویه آموزش عالی دلیل بسیاری از مشکلات کنونی ما مثل مدرک فروشی، اصالت دادن به مقاله نویسی و … است.
وی افزود: حتی در دورهای برخی در کشور ما دانشگاه بدون استاد درست کردند که هنوز برایمان قابل فهم نیست که چگونه برخی به این کار دست زدند. این اقدامات آموزش عالی ما را پوک و میان تهی کرده است. هر دولتی سر کار بیاید به عنوان یک وظیفه ملی قانونی و شرعی در وزارت علوم وظیفه دارد جلوی رشد بی رویه رشتههای دانشگاهی را بگیرد و رشته دانشگاهی را روی حساب گسترش دهد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: در حوزه علوم انسانی به یکباره یک تابلوی دانشگاه میزنند و از منابع طبیعی هم یک زمین میگیرند و با زمین و ساختمان و یک تابلو دانشگاه درست میکنند. رشد هر چیزی تابع سرعت متناسب با خودش است شما نمیتوانید در ظرف ۲ تا ۳ سال تحول ایجاد کنید. متأسفانه مسائلی بر عرصه علم حاکم شد که اصلاً درست نبود ولی در حال حاضر برخی مسائل کنترل شده است. پیام سخنان من این است که شورای تحول و ارتقا علوم انسانی در صدد است آنچه درس داده میشود مبانی اش مشخص و بررسی شود و اگر مطلوب است ادامه پیدا کند.
نظر شما