خبرگزاری مهر - گروه بین الملل: محمد هادی شمخانی: روزی «نیک پتون والش» خبرنگار و تحلیلگر معروف آمریکایی در سی ان ان در رابطه با پیامدهای ترور شهید سردار قاسم سلیمانی گفت که «واکنش ایران به آمریکا، ممکن است به کندی رخ دهد و این بیشتر نگران کننده است».
معنای حرف والش در آن بحبوحه از دست رفتن سردار خندان و قهرمان، خیلی واضح نبود. دستکم برای میلیونها ایرانی که آن روزها بهانههای متعددی برای گریستن داشتند اما بر هر چه گریه نکرده بودند برای سرداری که حریم و حرم و حرمت و امنیت خود را مدیون او بود گریستند. برای بسیاری که منتظر انتقامی فوری بودند، سخن از آرامش، صبوری و واکنش کُند و تدریجی و حساب شده بر توده متراکم بغض و خشمشان میافزود. وانگهی انتقام، باید آنقدر سخت میبود که با شهادت یکی از ستونهای استوار ایران برابری کند، اما ظاهراً «نیک پتون والش» حق داشت؛ واکنش کند و آرام و تدریجی، نگران کننده تر است. ایران دقیقاً همین روش خردمندانه را برگزید؛ روشی که نمیخواهد اجازه دهد ترور سردارانی چون شهید سپهبد قاسم سلیمانی تبدیل به رویه معمول شود.
ترور سردار سلیمانی برای روسها و چینیها چه سوالی را مطرح کرد؟
واقعیت این است که هم روسها و هم چینیها بعد از ترور سردار سلیمانی به این تهدید جدی فکر کردند و در اظهاراتشان آمد که «آیا آمریکا ترور ژنرالهای روسیه و چین را هم در دستور کار قرار خواهد داد؟» و اینکه آیا ایالات متحده بعد از شکستن قبح ترور فرماندهان نظامی دیگران، این اقدام را تبدیل به رویهای عادی در قتل فرماندهان کشورهای مخالف خود خواهد کرد و از همه مهمتر؛ ایران و روسیه و چین به عنوان رقبای آمریکا چه باید بکنند که هزینه چنین اقدامی برای آمریکا آنقدر بالا برود که فکر چنین جنایتهایی را نکند؟
ایده اتحاد امنیتی –دفاعی ایران و روسیه و چین از چنین تهدیدات مشترکی ناشی میشود. در واقع بدعت ترور ژنرالهای دیگران درسهایی عمیق برای روسیه و چین دارد.
بدعت ترور ژنرالهای دیگران چه درسی برای روسیه و چین داشت؟
این نگرانی در مقاله پایگاه «رگنوم» روسیه به قلم «سرگی شاکاریانتس» به خوبی منعکس شده است.
شاکاریانتس در همان روزهای اول بعد از ترور شهید سپهبد قاسم سلیمانی نوشت که مایک پمپئو وزیر خارجه وقت آمریکا وقتی درباره ترور ژنرال قاسم سلیمانی سخن میگفت به روشنی اعلام کرد که «ترور سلیمانی بخشی از راهبرد بزرگتر برای مهار چالشهای مخالفان آمریکا است و این شامل روسیه و چین نیز می شود». پمپئو همه مخالفان آمریکا را با دشمن ایرانی خود جمع بست.
همکاری راهبردی ایران و روسیه و چین، برای همه طرفها ارزشهای افزودهای را به دنبال دارد که هنوز بهای آن قابل تخمین نیست
رگنوم نوشت که «اظهارات پمپئو تهدید آشکار علیه روسیه و چین برای قتل ژنرالهای این دو کشور مانند قتل سردار سلیمانی است. در واقع چین در صدر جدول تهدیدهای آمریکا است و روسیه در مقام دوم و سوال این است که پمپئو چگونه باید بگوید که آمریکا از هیچ اقدامی علیه چین و روسیه دریغ نخواهد کرد»؟
ایگور کوروتچنکو، کارشناس نظامی و سردبیر مجله «دفاع ملی»، معتقد است: «ترور مقامات بلندپایه نظامی روسی در خود روسیه و یا خارج از کشور، آغاز جنگ میان قدرتهای هستهای را به همراه خواهد داشت. در صورت ترور ژنرالهای روسی مانند مورد سردار سلیمانی از سوی آمریکا، پاسخ روسیه قاطع و بسیار تند خواهد بود».
کارشناسان روسی ضمن تحلیل رویداد ترور سردار سلیمانی اعلام کردند که آمریکا سری جدید ترورهای مقامات دولتی را از روز ۲۹ ماه دسامبر آغاز کرده است. از همان روز، در عراق، آمریکاییها حمله علیه کتائب حزبالله را آغاز کرد.
به گفته وزارت دفاع روسیه، «ترور سردار سلیمانی متشنجتر شدن اوضاع سیاسی و نظامی در منطقه خاورمیانه را به همراه و تأثیر منفی بر ساختار امنیت بینالملل خواهد داشت. این اقدام واشنگتن پیامدهای جدی را برای امنیت و صلح منطقهای در پی خواهد داشت و این گونه اقدامات به یافتن راهحلها برای مسائل پیچیده و دشواری که در منطقه خاورمیانه وجود دارد، هیچ کمکی نخواهد کرد و بهعکس، به آغاز موج جدیدی از تنشها در منطقه منجر خواهد شد».
کوروتچنکو افزود: آمریکا جایگاه خود در جهان را از دست داده است و تقلا میکند نقش خود را به عنوان فرمانده جهان تک قطبی حفظ کند اما الگوی تک قطب دیگر نمیتواند الگویی برای توسعه مداوم باشد. روسیه و چین آخرین میخها را به تابوت تک قطبی گری آمریکا کوبیده اند».
رگنوم با اشاره به تهدیدهای مشترک آمریکا برای روسیه، چین و ایران، دولتهای این کشورها را به تدوین راهبردی واحد علیه آمریکا فراخواند و نوشت: پمپئو حتی تصور این را هم نمیکند که ایران و روسیه و چین در صورت تهدید دوباره ژنرالهایشان میتوانند موشکهای مشترک را به سوی آمریکا روانه کنند زیرا همان طور که از نظر آمریکا «ایران بخشی از راهبرد بزرگتر مهار تهدید از سوی دشمنان آمریکا است» قاعدتاً ایران تنها طرف پاسخ دهنده به تهدیدهای آمریکا نخواهد بود؛ همان طور که ایران در پایگاه «تی فور» سوریه واقع در شرق حمص تنها نیست و نیروهای ارتش روسیه هم آنجا حضور دارند. بنابراین در حملات اسرائیلی یا آمریکایی به پایگاه «تی فور»، تهدید فقط متوجه ایرانیها نخواهد بود».
لرای روسیه و چین، ترور سردار سلیمانی یک هشدار از سوی آمریکایی است که به هیچ قاعده بین المللی پایبند نیست و تنها، ترس از عواقب جنایت میتواند واشنگتن را ملزم به رعایت قواعد درگیری کند
به نوشته این پایگاه روسی «حقیقت این است که روسیه و چین و ایران حالا دریافته اند که در یک کشتی نشسته اند».
ضرورت وحدت
کوروتچنکو با این عبارتها از ضرورت وحدت و توافق راهبردی بین تهران-مسکو-پکن سخن میگوید: روز ۱۳ ژانویه مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا از قتل نظامیان ایرانی، روسی و چینی سخن گفت. بیایید چشمهایمان را باز نگه داریم. آمریکا بی پرده تر از همیشه به روشهای قتل و ترور متوسل شده است و چون ترور، بخشی از مهار تهدید روسیه و چین و ایران است همه اقدامات ضد روسی و ضد چینی آمریکا نیز در پیوند با ترور سردار سلیمانی است حتی مطالبات منطقهای آمریکا در قطب شمال یا بستن راه بر گشتیهای روسیه در سوریه یا حتی ایجاد مزاحمت ناوگان پنجم دریایی آمریکا در بحرین برای برگزاری رزمایش مشترک روسیه و ایران و چین.
در واقع، ترور سردار شهید قاسم سلیمانی، ضرورت ائتلاف و توافق راهبردی سه کشور ایران، چین و روسیه را آشکار و تسریع کرد. این اتحاد در رزمایش مشترک دریایی سه کشور، شکل عینی یافت و خطوط اولیه آن در نقشه جغرافیای سیاسی ترسیم شد.
به گزارش فایننشیال تایمز، «جاناتان ایال» معاون مدیر مؤسسه خدمات سلطنتی انگلستان چنین مختصاتی از مانور مشترک ایران و چین و روسیه ترسیم کرد: «ایران با این رزمایش گفت که قدرت منطقهای بزرگ خلیج فارس است، روسیه نقش خود را به عنوان بازیگر اصلی خاورمیانه به رخ کشید و چین نشان داد که بزرگترین قدرت ناوبری دریایی جهان را در اختیار دارد. پیام راهبردی این است که سه کشور ایران و روسیه و چین حوادث خاورمیانه را می سازند».
از این منظر، ترور سردار سلیمانی در واقع موتور محرک اخراج آمریکاییها از منطقه و ترسیم دوباره جغرافیایی سیاسی از دروازه همکاریهای راهبردی و دفاعی مشترک است.
مسکو و پکن در رابطه با ترور سردار سلیمانی چندین بار گفتگو کرده اند و نیت آنها، ایفای نقش سازنده در تشنج زدایی در اوضاع کنونی میان ایران و آمریکا است. به گفته چین، ایران نباید در پاسخ به این اقدام آمریکا، دست به اقدامات نظامی بزند. چین و روسیه قصد دارند از صلح و ثبات در کل جهان حمایت کنند و هدفشان، برقراری ثبات راهبردی در منطقه خاورمیانه است.
اما این موضع رسمی و التزام مسکو و پکن به تشنج زدایی قرار نیست به بی تفاوتی در قبال یک بدعت خطرناک منجر شود. آنچه در این میان قابل توجه است تفاوت روش برخورد با آمریکا است. مهمترین انعکاس پرهیز از واکنش احساسی و هیجانی به ترور شهید سلیمانی در توافق و تشکیل مثلث راهبردی سه کشور ایران و روسیه و چین در حال رخ نمودن است.
مثلث اتحاد راهبردی؛ هزینه سنگین یک جنایت
همکاری راهبردی ایران و روسیه و چین، برای همه طرفها ارزشهای افزودهای را به دنبال دارد که هنوز بهای آن قابل تخمین نیست اما قدر مسلم این است که هر قدر در طرف شرقی این معادله، بهای توافق و همکاری راهبردی بیشتر شود در کفه غربی ترازوی معادلات قدرت اقتصادی و سیاسی و امنیتی، غربیها به ویژه آمریکا، وزن خود را از دست میدهند و بر سنگینی خسارتهایشان افزوده میشود. این موضوعی است که نیویورک تایمز درباره پیامدهای قتل سردار سلیمانی به آن اشاره کرد و در مقالهای به قلم مشترک شورای سردبیری خود نوشت:
موضع رسمی و التزام مسکو و پکن به تشنج زدایی قرار نیست به بی تفاوتی در قبال یک بدعت خطرناک منجر شود
قتل هدفمند ژنرال سلیمانی نه تنها از جنبههای حقوقی و اخلاقی تردید زاست، بلکه همچنین ممکن است در گذر زمان با ضربات تلافی جویانه ایران یا یکی از نیابتی هایش، نتیجه معکوس دهد.
نیویورک تایمز اعلام کرد: این قتل، همه ویژگیهای رویکرد گسسته، دولت ترامپ به سیاست خارجی را در خود دارد. ترور در حقوق بین الملل، غیرقانونی است و در سیاست خارجی آمریکا، یک تابو به شمار میرود. ظاهراً خود تیم امنیت ملی ترامپ هم به این نکته واقف بودند که حرفهای ضد و نقیضی درباره وجود یک تهدید فوری از طرف سلیمانی میزدند.
به نوشته نیویورک تایمز، نمایش توان نظامی آمریکا قطعاً سپری برای جلوگیری از انتقام ایران نخواهد بود. ایران تلاشهای خود را برای اخراج آمریکاییها از عراق به وسیله نیروهای نیابتی خود، مضاعف خواهد کرد.
تروری که نتیجه عکس داد
برخی تحلیلگران بر این باورند که ترور سردار سلیمانی چند روزی پس از برگزاری رزمایش «کمربند امنیتی دریا» بین ایران و چین و روسیه در آبهای شمالی اقیانوس هند و دریای عمان با این هدف بود که ایران به ورطه جنگ با آمریکا کشیده شود و در چنین شرایطی، روسیه و چین باید موضع خود را در این جنگ مشخص میکردند و به این ترتیب ائتلاف چین و روسیه و ایران در نطفه خفه شود اما در عمل چنین اتفاقی نیفتاد. ایران خردمندانه از ورود به ورطه جنگ خودداری و در عوض، پیوندهای توافقات راهبردی با چین و روسیه را محکمتر کرد.
ایران خردمندانه از ورود به ورطه جنگ خودداری و در عوض، پیوندهای توافقات راهبردی با چین و روسیه را محکمتر کرد
دکتر یوسف شرباطی در روزنامه رأی الیوم چاپ لندن به همین موضوع اشاره کرده و نوشته است: بیهوده نبود که با وجود جنایت آمریکا در ترور سردار سلیمانی در نشست ناتو، ایران مورد سرزنش قرار گرفت و این پیامی به روسیه و چین بود با این مضمون که حتی اگر ایران هم مقصر نباشد، ناتو آمریکا را تنها نخواهد گذاشت و روسیه و چین قرار نیست بین ایران و آمریکا یک طرف را انتخاب کنند بلکه انتخاب آنها باید بین غرب (اروپا و آمریکا و ناتو) و ایران باشد و بیهوده نبود که آلمان و فرانسه و انگلیس هر سه از آمریکا حمایت کردند با وجود اینکه ترور سردار سلیمانی تهاجم و اعلام جنگی آشکار از سوی آمریکا بود.
چین مانند روسیه ترور سردار سلیمانی را تهدید مستقیم خود میداند
بر خلاف محاسبهای که قائل به هدف گرفتن ائتلاف ایران و روسیه و چین با ترور سردار سلیمانی است، پکن میگوید؛ ترور سردار سلیمانی در درجه اول، برای هدف قرار دادن چین بود.
روزنامه «ساوت چاینا مورنینگ پست» چین نوشت: آمریکا تلاش کرد چین را به درگیری بین المللی بکشاند و ترور سردار سلیمانی در واقع تهدید مستقیم چین از سوی آمریکا است زیرا چین آشکارا برتری آمریکا را به چالش کشیده است.
روزنامه چینی، بازی آمریکا را خیلی قدیمی و منسوخ شده میداند. این روزنامه نوشت: کاری که آمریکا با ترور ژنرال قاسم سلیمانی کرد شبیه آن چیزی بود که برای آلمان در جنگ جهانی اول رخ داد. ترور فرانس فردیناند شاهزاده اتریشی که آتش جنگ را شعله ور کرد.
این موضع چینی یک پیام صریح در خود دارد و آن اینکه پکن وارد بازی جنگ طلبی آمریکا نخواهد شد اما درباره ترورهایی از این دست هم دست روی دست نخواهد گذاشت.
برای روسیه و چین، ترور سردار سلیمانی یک هشدار از سوی آمریکایی است که به هیچ قاعده بین المللی پایبند نیست و تنها، ترس از عواقب جنایت میتواند واشنگتن را ملزم به رعایت قواعد درگیری کند.
*تحلیلگر مسائل سیاسی و غرب آسیا
نظر شما