به گزارش خبرنگار مهر، ایران همواره در شرایط تحریم اقتصادی به سر میبرده است، در برخی مقاطع حلقه این تحریم تنگتر و در برهههای فراختر شده است. یکی از این دورانهای سخت که نظام جمهوری اسلامی ایران تحت تحریم سازمان ملل، اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا قرار داشت مربوط به سال ۹۰ تا ۹۲ است. صنعت نفت نیز از این روند مستثنا نبود و شرایط دشواری را تجربه کرد. برای بررسی جزئیات رخدادها و اقدامات در پروژههای صنعت نفت طی سالهای ۹۰ تا ۹۲ گفتگویی داشتیم با رستم قاسمی، وزیر نفت سابق کشور. بخش نخست این گفتگو با عنوان «دولت یازدهم خواست قرارداد فاز ۱۱ شرکت ایرانی را لغو کنیم» چند روز قبل در خبرگزاری مهر منتشر شد. بخش دوم و پایانی گفتگو از نظر گرامیتان میگذرد.
ارزیابی شما از روند صادرات گاز ایران به ترکیه چیست؟
ترکیه دو قرار داد با روسیه برای واردات گاز داشت؛ یک قرار داد از قیمت گاز ما گرانتر و یک قرار داد ارزانتر بود. قرارداد گران واردات گاز ترکیه از روسیه، زمانش تمام شد و اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه هر زمان که به ایران برای دیدار با مقام معظم رهبری میآمد، مطرح میکرد که قیمت گاز ایران از روسیه گرانتر است؛ اردوغان بارها از حضرت آقا میپرسیدند چه زمانی قیمت گاز شما به قیمت گاز روسیه بر میگردد.
حضرت آقا بعد از جلسهای که رئیس جمهوری ترکیه داشتند از من پرسیدند اردوغان چه میگوید؟ من جزئیات این بحث را برای ایشان توضیح دادم؛ ایشان گفتند ببینید تا چه میزان امکان تخفیف وجود دارد، شما بررسی کنید جملهای هم فرمودند که این تخفیف تا زمان اردوغان باشد.
ما بررسی کردیم که میشود ۷ درصد تخفیف با مجوز انجام شود، سپس به ترکیه رفتیم و یکی از کارها در این سفر انتقال پول بود. گفتیم ۵ درصد میتوانیم تخفیف دهیم که ۲ درصد هم برای چانه زنی بماند، اردوغان گفت این میزان تخفیف کم است ولی شما با وزیر نفت مذاکره کنید.
من تنها وزیری بودم که هیچ کسی را از خارج وزارت نفت نبردم به این وزارت خانه. دو مشاور و یک رئیس دفتر بردم و این افراد را با خودم برگرداندم
رقم ۵ درصدی تخفیف گازی را پذیرفتند؟
در سفر دیگری با وزیر انرژی ترکیه مذاکره داشتم و گفتم این عدد تخفیف گازی تا ۷ درصد هم میتواند تغییر کند اما شرط دارد گفتند شرط آن چیست گفتم که قرار داد دوم واردات ۲۵ میلیون متر مکعب گاز را نیز را با ما ببندید.
این خط دوم برای افزایش صادرات گاز به ترکیه تا دهگلان رفته بود لولههای ۵۶ اینچ بود و میتوانست روزانه ۱۰۰ میلیون متر مکعب گاز را منتقل کند قرار داد بسته شد و فعالیتها کلید خورد. در ادامه به دنبال انتقال گاز به مرز ترکیه و عقد قرارداد دوم با آنها بودیم.
موفق شدید؟
دولت تمام شد و من متوجه شدم ترکها به دلایلی مانند ناامنی تأمین انرژی و گرانی قیمت قرارداد را به دادگاه لاهه بردند و ۲ میلیارد دلار از درآمد گازی سابق ما پول ما برداشتند و ۱۳ درصد هم تا پایان قرارداد قیمت را پایین آوردند.
نظر شما درباره صادرات گاز به عمان چیست؟
در مورد صادرات گاز به عمان هم من با سلطان قابوس، پادشاه این کشور نیز علاوه بر وزیر نفت عمان، مذاکره میکردم. سلطان قابوس یک روز گفت آقای قاسمی بالاخره شما میخواهید به ما گاز بدهید یا نه من گفتم حتماً میخواهیم به شما گاز صادر کنیم.
طرف قرارداد کرسنت مدعی بود ایران باید خسارات طرحهایی که بر اساس گاز دریافتی از ایران طراحی شده است را نیز بدهد چرا که طرف اماراتی بر اساس دریافت گاز از ایران در این قرارداد نیروگاه احداث کرده و از روزی که گاز ندادید با گاز مایع کار کرده است و ایران باید این خسارت را پرداخت کند؛ به این ترتیب طرف اماراتی عدد سنگینی را مدعی است که ایران باید پرداخت کند
من هم پرسیدم شما میخواهید گاز از ما بخرید گفت حتماً پیگیر آن هستیم، من گفتم قیمتی که مطرح میکنید یعنی نخریدن گاز از ایران! در ادامه ما یک قراردادی را برای انتقال گاز ایران به عمان بستیم که مبنای آن بیشتر تأمین ظرفیت واحد ال ان جی عمان بود چون گاز خود این کشور نیمی از ظرفیت این واحد را نیز نمیتوانست تأمین گاز کند. چرا که عمان یک پلنت بزرگ ال ان جی دارد. با آنها مذاکره کردیم و قرار شد ما گاز را به عمان ببریم. ما به دنبال این بودیم که با عمانیها روی پروسس گاز (فرآیند تبدیل گاز) توافق کنیم؛ به این ترتیب که گاز به عمان صادر شود و ما روی حق پروسس صحبت کنیم و حق تبدیل گاز به مایع از ایران دریافت شود و باقی تولیدات گاز مایع در اختیار ایران قرار گیرد. قراردادی برای صادرات گاز به عمان منعقد شد و بعد هم زنگنه روی این مسئله پیش رفت. رفت و آمدهایی هم بود ولی به هیچ جا نرسید.
موافق قرارداد کرسنت هستید؟
کرسنت قبل از حضور من در وزارت نفت متوقف شده بود. من نگاهم این بود که مشکل کرسنت را با نگاهی ملی حل کنم و به دنبال حل مشکل این پرونده بودم. به همین منظور یک افطاری نزد شیخ قاسمی، حاکم امارت شارجه رفتم و مذاکره کردم تا مسئله را برای منافع ملی کشور حل کنیم؛ اواخر دولت دهم بود در جلسات شورای امنیت ملی مطرح کردم که مسئولیت پرونده را به وزیر نفت منتقل کنید؛ اینکه همه نهادها دخیل باشند به جایی نمیرسد شما بگذارید ما به عنوان منافع ملی کشور انجام دهیم، موافقت شد و پیشرفتهایی هم داشت، اما بعد هم دولت دهم تغییر کرد و متوقف شد.
طرف قرارداد کرسنت مدعی بود ایران باید خسارات طرحهایی که بر اساس گاز دریافتی از ایران طراحی شده است را نیز بدهد چرا که طرف اماراتی بر اساس دریافت گاز از ایران در این قرارداد نیروگاه احداث کرده و از روزی که گاز ندادید با گاز مایع کار کرده است و ایران باید این خسارت را پرداخت کند؛ به این ترتیب طرف اماراتی عدد سنگینی را مدعی است که ایران باید پرداخت کند.
درباره قرارداد واردات گاز از ترکمنستان نیز توضیح میدهید؟
ما گاز را زمانی که کشور به گاز نیاز داشت با قیمت بسیار خوبی از ترکمنستان وارد میکردیم. در نیمه شمالی کشور خطوط گازی گسترده نداشتیم و بخشی از نیاز گازی شمال کشور را پوشش میدادیم. این قرارداد، قرارداد خوبی بود و قصد داشتیم آن را حتی با وجود افزایش تولید گاز خودمان، ادامه دهیم. چرا که میتوانستیم از طریق سوآپ آن درآمد خوبی داشته باشیم.
علت پرداخت نکردن هزینه گاز وارداتی از ترکمنستان چه بود؟
در دورهای که تحریمها شروع شد ما نتوانستیم بخشی از پول واردات گاز را پرداخت کنیم؛ من دو سفر ترکمنستان رفتم و با رئیس جمهور این کشور ملاقات کردم و گفتم ایران دو محدودیت دارد، نخست اینکه منابع مالی ما کم است و از سویی به دلیل تحریم نمیتوانیم آن را منتقل کنیم. پیشنهاد میکنیم به همین میزان بدهی ما، از ایران کالا بخرید. رئیس جمهوری ترکمنستان استقبال کرد و به نخست وزیر و وزرای مربوطه (بازرگانی و …) دستور داد یک توافقی را امضا کنیم تا کالا را به این صورت تأمین کنیم.
من دقیق به یاد ندارم شاید هزار اتوبوس بود که ما با سازندههای داخلی صحبت کردیم که شرکت گاز هزینه این اتوبوسها را به شما پرداخت میکند و شما آنها را به ترکمنستان تحویل دهید. دومین کالای تهاتری، خط لوله نفت بود که شرکتهای داخلی انجام دادند و سومی کالاهای پتروشیمی، خدمات فنی و مهندسی بود؛ این اقدام دو مزیت داشت، نخست بدهی کشور را دادیم و از طرفی تولید کشور را فعال کردیم.
روشهای دیگری نیز برای پرداخت بدهی مان استفاده کردیم. من یاد دارم، مقداری طلا از جایی گرفتم در مقابل فروش نفت، به اوجی، مدیرعامل وقت شرکت ملی گاز ایران گفتم خودت طلا را به ترکمنستان ببر و به بانک مرکزی تحویل بده و رسید آن را دریافت کن. بنابراین بدهی به ترکمنستان داشتیم ولی به این روش معمولاً با ترکمنستان تعامل میکردیم.
همه کشورهایی که پالایشگاه و پتروپالایشگاه میسازند و حتی برخی منابع نفتی ندارند و نفت وارد میکنند اقدامی غیراقتصادی میکنند؟ آیا فقط مشکل محیط زیست به دلیل پالایشگاهها است؟ این همه آلودگی در شهر تهران و در سراسر کشور از پالایشگاهها است؟
ولی بعدها دولت به دلیل مشکلات مالی و تحریمی نتوانست مشکل را برطرف کند، زنگنه به ترکمنستان رفت و گفت تا زمانی که نتوانند بدهیها را پرداخت کنند سود این پول بدهی را به ترکمنستان پرداخت میکند.
سهم ما در حوزه منابع هیدروکربنی سهم قابل توجهی است، اما در پتروشیمی خام فروش هستیم و زنجیره ارزش را نتوانستهایم به صورت شایسته توسعه دهیم علت این موضوع چیست و برای این موضوع چه کارهایی باید انجام دهیم؟
اگر ما در پی افزایش توسعه زنجیره ارزش هستیم باید زیر ساختهای زنجیره ارزش را اصلاح کنیم. ما در گام اول به دقت باید پلنت هایی را میساختیم که ادامه دهنده زنجیره ارزش باشد و خوراک این کار در جای خود منطق داشت و باید انجام میشد گام دوم در واقع زیرساختهایی که باید زنجیره ارزش را پشت سر خود داشته باشد.
در مدت کوتاهی که در صنعت نفت بودیم در استان خوزستان اقداماتی را در این زمینه انجام دادیم، یک تیمی را قرار دادیم تا بررسی کنند برای ایجاد ارزش افزوده در حوزه پتروشیمی چه اقداماتی باید انجام بدهیم. این مطالعات در وزارت نفت است من فکر میکنم ۴۲۰ کارخانه صنعتی فرآوردههای پتروشیمی مطالعه و بررسی شد. کارخانجات پایین دستی که اگر آنرا اجرا کرده بودیم قطعاً ۴۲۰ کارخانه داشتیم که میتواند فرآوردههای پتروشیمی را با بالاترین ارزش افزوده تولید کند. به این ترتیب استان خوزستان به لحاظ ایجاد اشتغال و ارزش افزوده در حوزه پتروشیمی متحول میشد. این مطالعات یک سال طول کشید.
این طرح چقدر در آمد میتوانست ایجاد کند؟
به یاد ندارم.
طرح توسعه متوازن مصرف سی. ان. جی را چه میزان در مدیریت مصرف بنزین مؤثر میدانید؟
ما دارنده بزرگترین کشور ذخایر نفتی دنیا هستیم و تولید ما نیز خوب است، اما واقعیت این است که گاهی ۲۵ تا ۲۷ میلیون لیتر بنزین وارد میکردیم. وقتی واردات بنزین هم تحریم شد جای نگرانی جدی وجود داشت. حتی در دورهای ذخایر استراتژیک بنزین به سه روز در کشور رسید ولی نگذاشتیم مردم متوجه شوند؛ وزیر وقت اطلاعات گزارش داده بود خدمت حضرت آقا که ذخیره استراتژیک بنزین به کمتر از یک هفته رسیده است.
بنزین کالای استراتژیکی است؛ خیلی چیزها وجود دارد که جایگزین دارد ولی بنزین اگر نباشد مردم احساس ناامنی میکنند و ما خیلی نگران بودیم، اما در این میان برنامهریزی کردیم که احداث جایگاههای CNG کشور را سرعت بدهیم.
در آن زمان هفتهای دو شب آخر شب جلسه میگذاشتم و روی پیشرفت تک تک جایگاههای CNG که از این هفته تا آن هفته چند جایگاه تکمیل و افتتاح میشود، وقت میگذاشتیم. موانع را بررسی میکردیم. وقتی مسئولین میدانستند که وزیر روی این موضوع حساس است باید دو شب دیگر بابت اقداماتشان جواب بدهند، کار را با سرعت پیش میبردند. البته نیروهای خوبی هم بودند، بنابراین ۲۲۰۰ جایگاه CNG را راه اندازی کردیم.
وجود کارت سوخت در روند سوختگیری و اثر آن بر مدیریت مصرف بنزین را چه طور ارزیابی میکنید؟
به نظر من حداقل استفاده از این کارت این بود که هر روز یک جدول آماری از تولید، مصرف، نوع پراکندگی مصرف و … اطلاعات اولیه خوبی در اختیار وزیر و بخشهای تصمیم ساز این حوزه قرار میداد و قاچاق را هم مشخص میکرد و معلوم بود کدام ماشین با کدام پلاک بنزین قاچاق میکند.
دو نرخی بودن بنزین را بر کاهش مصرف آن مؤثر میدانید؟
دو نرخی بودن در مدیریت مصرف هم مفید بود. آمار خودروها در دست بود. بنزین از قدیم قاچاق میشده قاچاق آن هم جذاب است و این اطلاعات دست شما بود که چه میزان قاچاق میشود و این امکان به کارگیری سیاستهای مدیریت قاچاق را میداد.
زنگنه به ترکمنستان رفت و گفت تا زمانی که نتوانند بدهیها را پرداخت کنند سود این پول بدهی را به ترکمنستان پرداخت میکند
ساخت پالایشگاه و پتروپالایشگاه را اقتصادی میدانید؟
این سوال راحتی است که حتی از افراد غیر متخصص هم بپرسید به سادگی پاسخ میدهند. تبدیل نفت خام به فرآورده از مزیتهایی است که هم مزیت امنیت ملی کشور را به دنبال دارد و هم مزیت اقتصادی، وقتی هندیها نفت خام ما را بارگیری، تخلیه و تبدیل به فرآورده میکنند و به ما میفروشند قطعاً صرفه اقتصادی دارد.
از طرفی اشتغالی که در ساخت و نگه داری پالایشگاه داریم مهم و تأثیرگذار است بنابراین تبدیل نفت خام به فرآورده در واقع جزء موضوعات اصلی کشور است و مقام معظم رهبری بارها روی توسعه این مسئله تاکید کردند.
در واقع برای سرعت دادن به توسعه آن دیر هم شده است. یک بازه زمانی توسعه کمی و کیفی پالایشگاههای کشور از قبل از حضور من در وزارت نفت شروع شده بود. ما چون به تحریمها خوردیم آن را سرعت دادیم؛ در همین راستا پالایشگاه اراک ۵ میلیون لیتر بنزین اکتان ۹۷ تولید میکرد که پایان سال ۹۱ با ظرفیت تولید ۱۵ تا ۱۶ میلیون لیتر بنزین یورو ۴ در روز افتتاح شد. بعضی از دوستان آنجا سه شیفت کار میکردند در آن ایام ۸ شب از وزارت خانه راه میافتادیم و به شیفت شب پالایشگاه اراک میرسیدیم و بازدید میکردیم و صبح باز میگشتیم هم بازدید میکردیم و پاداش میدادیم که برای آنها ارزشمند بود وزیر شبانه برای سرکشی و نظارت آمده است.
آیا فردی را خارج از صنعت نفت با خود به وزارت نفت بردید؟
من تنها وزیری بودم که هیچ کسی را از خارج وزارت نفت نبردم به این وزارت خانه. دو مشاور و یک رئیس دفتر بردم و این افراد را با خودم برگرداندم. یک نفر خارج از نفت را به وزارت خانه نبردم من معتقدم وزارت نفت به تنهایی میتواند خودش را اداره کند و نیروهای مجرب و فنی و توانمند زیادی دارد که میتواند کشور را اداره کند.
اما زنگنه تقریباً بیش از یک اتوبوس با خود همراه غیر نفتی به وزارت نفت آورد.
پس موافق نیستید پالایشگاهسازی کثافت کاری است معتقد هستید سودآور است؟
سودآور بودن پالایشگاه و پتروپالایشگاه مفهومی بدیهی است.
زنگنه معتقد است ساخت پالایشگاه کثافت کاری است و در یک سخنرانی گفت ما با پالایشگاه سازی در محیط زیست کثافت کاری میکنیم و ساخت پالایشگاه اقتصادی نیست...
یعنی همه کشورهایی که پالایشگاه و پتروپالایشگاه میسازند و حتی برخی منابع نفتی ندارند و نفت وارد میکنند اقدامی غیراقتصادی میکنند؟ آیا فقط مشکل محیط زیست به دلیل پالایشگاهها است؟ این همه آلودگی در شهر تهران و در سراسر کشور از پالایشگاهها است؟
پالایشگاه الزاماً نباید کنار شهر باشد؛ این در حالی است که پالایشگاهها استانداردهای سختگیرانه خود را دارند و ضرورتی ندارد وسط شهر ساخته شوند و عموماً در نزدیکی منابع نفتی ساخته میشوند.
یک مطلبی گفته بودید چرا ما دادگاه کار نکنان دولت نداریم؛ درباره آن توضیح میدهید؟
من اعتقاد دارم ما دادگاه کارکنان دولت داریم ولی دادگاه کار نکنان دولت نداریم، من معتقدم کسانی که کار میکنند و تخلف میکنند باید رسیدگی شود. ولی اگر کسی از صبح تا شب سرکار بنشیند و کاری نکند دادگاهی وجود دارد که از او باز خواست کند؟ آقای رئیسی کار درستی کرد که مقوله ترک فعل را راه انداخت. میز کار میز تصمیم است که شما باید بنشینید و جرأت داشته باشید. دولتهایی که می آیند ۷-۶ سال زمامدار امور هستند، کاری نداریم که در این مدت کار میکنند یا خیر، ولی ۲-۱ سال آخر میگویند نگذاشتند و نمیگذارند من کار کنم من می گویم اگر عرضه ندارید نباید روی صندلی مدیریتی بنشینید اگر عرضه دارید باید شمشیر بکشید و کار کنید و اگر عرضه تان کم است باید سال اول اعلام کنید و وقت مردم را تلف نکنید ۷ سال مدیریت کردید روز آخر میگوئید نگذاشتند ما کار کنیم این توهین به شعور ملت است.
نظر شما