خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: اگرچه در روزهای پایانی سال ۱۳۹۸ خیلیها فکر میکردند، جناب کرونا، این جرثومه خانمانبرانداز حداکثر تا تابستان سال ۹۹ مهمان خانهها و زندگی آدمهاست، اما دیدیم که نشد آنی که انتظار داشتیم. نشد و همین نشدن، ماجرا را به سمت و سویی کشاند که هر آدمی در هر شغل و کسوتی که قرار داشت بدجور زمین گیر شود (البته که خیلیها هم به خیلی چیزها رسیدند!).
قصه به جایی رسیده که همچنان نفسمان تنگ است و دلمان پر از داغ از بیماری و مرگ، که شوک ناشی از آن ذرهای و لحظهای تنهایمان نمیگذارد؛ همین ماسک و دست شستن و فاصله گذاری شده است قدرتمندترین اسلحه دنیا برای بودن؛ بله فقط برای بودن.
حالا در همین بودنها، در شرایطی که اقتصاد و شرایط نابسامان زندگی فقط و فقط مجالی برای تامین معاش و کسب ضرورتهای زندگی برای ما گذاشته، آدمهایی بودند و هستند و خواهند بود که با یک عزم جزم به شدت شجاعانه و از روی دغدغه آمدند و کار فرهنگی کردند. و عجب انگیزهای میخواهد که در این شرایط بخواهی کار هنری انجام دهی و مبارزه کنی. مبارزه کنی تا خراب نشود همانی که در دوران غیر کرونایی برای بهبود و گسترشش میان جامعه کوشش میکردی تا «هنر» زنده بماند. تا جان بازیگر در صحنه «تئاتر» نمیرد. تا نغمه نواگر و آواگر با «موسیقی» بماند و برود در خاطر. تا جذابیت و خیال پردازی و اندیشه نرود با «سینما»، تا رنگ زندگی از انواع و اقسام گونههای هنری که چشممان را به زیبایی تجسم میکرد، از بین نرود و خیلی اما و اگرهای دیگر که قصهاش بماند برای دوران پسا کرونا.
خلاصه اینکه روزهایی که گذشت، یا بهتر بگوییم سالی که گذشت در کنار هم نشینی مردم دنیا با ویروس و بیماری کرونا، سال پر از دشواریها و سختی برای هنرمندان بود، هنرمندانی که اگرچه نمیتوانستند حال و روزگار تلخ مردمان دورانشان را به طور کامل خوب کنند، اما تمام تلاش خود را انجام دادند تا با خلق روایتها و داستانهای مختلف در حوزه تخصصی خود شرایط ملایمتری را برای آدمهای کرونا زده اطرافشان فراهم کنند. شرایطی که یکی از مهمترین آنها در حوزه موسیقی متبلور شد و خیلیها در خیلی شرایط تلاش داشتند تا به سهم خود برای انتقال این حال خوب و البته اندیشه و تفکر سهم داشته باشند.
آنچه میخوانید گزارشی اجمالی از رویدادهای مهم حوزه موسیقی در سال ۱۳۹۹ است که هنرمندان و مدیران بخشهای مختلف این گونه هنری در آن سهم داشتهاند. رویدادهایی که فارغ از بد بودن و خوب بودنشان به لحاظ کیفی، قطعاً شرایطی متفاوتتر از روزهای غیرکرونایی داشتند و توانستند تجربه ماندگاری را هم برای مخاطبان و هم برای هنرمندان به یادگار باقی بگذارند.
پرده اول؛ کنسرتهای آنلاین؛ ایدهای که خیلی جدی شد
در دوران کرونا، ورود جدی به دنیای مجازی همه فعالیتهای شغلی و غیر شغلی ما را تحت تاثیر قرار داد. فعالیتهایی که موسیقی نیز در آن استثنایی نداشت و همانند زمستان سال گذشته که هنرمندان فعال این حوزه تجربههای «آنلاین» یا بهتر بگوییم «اینترنتی» را در حوزه اجرای زنده آثارشان پشت سر گذاشته بودند، این بار ماجرا را به سمتی کشاند که برگزاری کنسرتهای اینترنتی تبدیل به یکی از برنامههای روتین و مهم حوزه موسیقی شد. فضایی ملتهب و پر از پرسشهای بی جواب که قطعاً و حتماً باید از فعالیتهای مرتبط به آن به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای سال ۱۳۹۹ یاد کرد.
هنرمندان موسیقی به ویژه فعالان حوزه پاپ که مسیر مرسوم پولسازی کنسرتهای زنده موسیقی را همانند روزهای پایانی سال ۹۸ مسدود میدیدند، در این مجال بود که دست به تجربههای موفق و ناموفقی در حوزه کنسرتهای اینترنتی زدند. تجربههایی که گرچه برایشان آنچنان که باید دربرگیرنده مولفههای اقتصادی موثر به عنوان یک گزینه جایگزین کنسرتهای زنده نبود، اما توانست راه مهمی برای فراموش نشدن از دیدگان و حافظه شنیداری طرفدارانشان باشد. در مقاطعی از سال شرایطی برای برگزاری چند کنسرت زنده محدود در تهران و چند شهر دیگر فراهم آمد اما در مجموع در این سال فضایی فراهم آمد تا اهالی موسیقی از ظرفیتهای اینترنتی به شکل دیگری استفاده کنند.
مجال برگزاری کنسرتهای اینترنتی توانست شکل و شمایل متفاوتی از خوانندگان و هنرمندان فعال این عرصه را پیش روی طرفداران و مخاطبانشان قرار دهد، شرایطی که تا قبل از ورود کرونا، برخی از آنها را طور دیگری به مخاطب و شنونده معرفی کرده بود فضایی که از همان ابتدای سال به دلیل عدم شفاف سازی در گردش مالی برخی از اجراها توسط نهادهای مختلف، میزان دستمزد دریافت شده توسط برخی خوانندگان از مجموعههای مجری برگزاری کنسرتهای اینترنتی، نحوه شمارش آرای مخاطبان این کنسرتها در قبل و بعد از شروع کنسرت و مواردی از این دست موجبات این را فراهم کرد که ماجرای پرحاشیه برگزاری کنسرتهای اینترنتی که حتی در جشنواره موسیقی فجر سی و ششم نیز به عنوان محور اصلی مطرح شد، به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای مرتبط با حوزه موسیقی مورد توجه قرار گیرد.
این تجربه به طور حتم به دلیل کمبود زیرساختهای فنی و اینترنتی با مشکلاتی در کشورمان همراه شد و میبایست مورد واکاوی و آسیب شناسی جدی و تحلیل گرایانه در حوزههای محتوایی و فنی قرار گیرد تا با توجه به ماندگاری بیماری کووید ۱۹ بتوان از آن به عنوان یکی از مهمترین مولفههای فعالیتهای اجرایی حوزه موسیقی در سال آینده نیز یاد کرد.
البته این نکته را هم نباید فراموش کنیم که مجال برگزاری کنسرتهای اینترنتی توانست شکل و شمایل متفاوتی از خوانندگان و هنرمندان فعال این عرصه را پیش روی طرفداران و مخاطبانشان قرار دهد، شرایطی که تا قبل از ورود کرونا، برخی از آنها را طور دیگری به مخاطب و شنونده معرفی کرده بود، که گویی اسطورههایی دست نیافتنی در حوزههای «مهربانی» و «معرفت» هستند، اما چرخه اقتصادی برگزاری کنسرتها که فضای نامحدود مالی را برای برخیها مسدود کرده بود، جلوهای دیگر همین برخیها را نمایان کرد که گویی این پول و جیب تماشاگران بوده که از آنها اسطوره معرفت و مهربانی درست کرده و باید از این پس با عینک شماره بالاتری به آن نگاه کرد.
عکس این شرایط نیز اتفاق افتاد و بودند هنرمندان و خوانندگانی که الحق و الانصاف جانانه در کنار مردم روزگارشان ایستادند و برای خلق احوالات خوب و آرامش بخش در روزهای پرالتهاب دست به فعالیتهای خیرخواهانه و انسان دوستانهای زدند که میتواند بعد از دوران کرونایی بیشتر مورد واکاوی و جستجو قرار گیرند.
پرده دوم؛ جشنواره موسیقی جوان؛ اینجا چراغی روشن است
در وانفسایی که بسیاری از فعالیتهای موسیقایی کشور تحت تاثیر ویروس کرونا تقریباً به حالت نیمه تعطیل درآمد، این رویدادها و جشنوارههای دولتی بودند که با اتکا به اتاق «مدیریت» و «فکر» خود همچنان به حیات خود ادامه داده و تلاش کردند تا چراغ موسیقی این بار در قالب و چارچوبی متفاوت میزبان مخاطبان و هنرمندان باشد.
یکی از این رویدادها و اتفاقات دولتی، «جشنواره موسیقی جوان» است که طی سالهای اخیر همراه با رویداد دیگری چون «جشنواره موسیقی نوای خرم» بار اصلی اجرای آثار موسیقایی مرتبط با گروه سنی کودک و نوجوان در قالبهای جداگانه را به دوش میکشد. رویدادی که بدون شک یکی از تاثیرگذارترین و مهمترین اتفاقات موسیقایی سالهای اخیر بوده که با حضور بزرگان موسیقی کشور در راس تصمیمگیریهای فنی، توانسته سرمنشا فعالیتهای موثری توسط هنرمندان در جریان تولیدات آثار موسیقایی کشور شود. آن گونه که بسیاری از نوازندگان و خوانندگانی که هم اکنون در مجموعهها و ارکسترهای مختلف کشور مشغول به فعالیت حرفهای هستند از این مجرای استراتژیک وارد فضای شغلی خود شدند.
در شرایط کرونایی و در زمانی که سال ۱۳۹۹ از کمرونقترین سالها در فعالیت موسیقایی هنرمندان محسوب میشود، رویدادی مانند جشنواره موسیقی جوان میتواند به عنوان یکی مهمترین اتفاقات موسیقایی سال ۹۹ محسوب شود یکی از امتیازات این رویداد حضور یک دبیر متخصص و آگاه به مسائل موسیقی در حوزههای دانشگاهی و اجرایی با نام هومان اسعدی است که به واسطه این کیفیت دانش بسیاری از هنرمندان مطرح موسیقی کشورمان از جمله حسین علیزاده وارد یک کارزار دولتی شدهاند. شرایطی که طی سالهای اخیر در برگزاری جشنواره موسیقی فجر نیز وجود نداشته و میتواند از جهات بسیاری مورد توجه قرار گیرد.
اتفاقاً به همین دلیل است که در شرایط کرونایی و در زمانی که سال ۱۳۹۹ از کم رونق ترین سالها در فعالیت موسیقایی هنرمندان محسوب میشود، رویدادی مانند جشنواره موسیقی جوان میتواند به عنوان یکی مهمترین اتفاقات موسیقایی سال ۹۹ محسوب شود. رویدادی که به واسطه مهمانی ویروس کرونا در ایران برگزار شد و اگرچه با حاشیههایی هم به جهت نوع داوری و کیفیت آثار داشت اما توانست در این شرایط خودنمایی کند.
جشنواره موسیقی جوان در چهاردهمین دوره خود تابستان و پاییز سال ۹۹ با میزبان انجمن موسیقی ایران و همکاری دفتر موسیقی وزارت ارشاد و بنیاد رودکی به واسطه شیوع بیماری کووید ۱۹ این بار در سه بخش «موسیقی دستگاهی ایران»، «موسیقی کلاسیک»، و «موسیقی نواحی ایران» در قالب آنلاین برگزار شد، تجربهای سخت که کار هنرمندان را برای اجرای آثارشان سخت و هم هیات داوران بخشهای مختلف را با شرایط دشواری به جهت داوری مواجه کرد، تا آنجا که همین شرایط موجب کاهش کیفی آثار اجرایی شد که حتی تعدادی از مدرسان و هنرمندان نیز درباره آن به اظهار نظر پرداختند.
در بخش «موسیقی دستگاهی ایران» خوانندگان و نوازندگان سازهای تار، تمبک، دف، سنتور، سهتار، عود، قانون، کمانچه، نی؛ در بخش «موسیقی کلاسیک» نوازندگان سازهای اُبوا، پیانو، ترومبون، ترومپت، فلوت، کلارینت، کنترباس، گیتار، ویلن، ویلنسل، ویولا، هورن؛ و در بخش «موسیقی نواحی ایران» خوانندگان و نوازندگان سازهای زهی، بادی و کوبهای از مناطق مختلف کشور باهم رقابت کردند. همچنین، در حوزۀ موسیقی دستگاهی نیز بخشی برای «حفظ کل ردیف موسیقی ایرانی» و بخشی نیز با عنوان «بخش ویژۀ موسیقی دستگاهی: آفرینش در تکنوازی» در نظر گرفته شده بود.
آیین اختتامیه چهاردهمین جشنواره موسیقی جوان در حالی با معرفی برگزیدگان این رویداد برگزار شد که دبیر هنری این رویداد از پیشنهاد طراحی جایزهای به نام محمدرضا شجریان در دورههای آتی سخن گفت. البته ناگفته نماند طی روزهای گذشته هومان اسعدی برای چندمین بار به عنوان دبیر هنری دوره پانزدهم انتخاب شد، انتصابی که استمرار آن برای حضور یک پژوهشگر و هنرمندی دغدغه نگر چون هومان اسعدی را به فال نیک گرفت.
پرده سوم؛ استعفای مدیرعامل انجمن موسیقی ایران و آغاز یک داستان مهم!
یکی دیگر از رویدادهای مهمی که چند روز قبل از آغاز برگزاری سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر به وقوع پیوست استعفای ناگهانی علی ثابت نیا از مدیر عامل انجمن موسیقی ایران بود.
اگرچه ماجرای کنارهگیری یا استعفا در جریان فعالیتهای فرهنگی هنری کشور قصه ادامه داری است و به طور حتم در دورههای آتی نیز به کرات شاهد آن خواهیم بود، اما ماجرای استعفای علی ثابت نیا از آن جهت میتواند دربرگیرنده یک رویداد مهم برای موسیقی کشور باشد که این استعفا صرفاً به منزله یک اختلاف شخصی فرد با فرد دیگر اتفاق نیفتاد بلکه یک تصمیم گیری خبرساز موجب این شد که علی ثابت نیا گویا به دلیل اعتراض به این شرایط، عطای حضور در انجمن موسیقی ایران را به لقایش ببخشد.
اگر مبنای استعفای ثابتنیا را بر اساس خبرهای غیررسمی مربوط به حذف انجمنهای موسیقی استانها و واگذاری امور به بخش خصوصی قرار دهیم، پس این استعفا میتواند مقدمهای برای روشن شدن موتور یک موضوع حاشیهای مهم در سال آینده باشد به هر حال این استعفای ناگهانی علی ثابت نیا آن هم در روزهای منتهی به برگزاری سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر پرسشهای زیادی را میان اهالی رسانه مطرح کرد. چرا یکی از مدیران فعال و کارآمد حوزه موسیقی کشور که اتفاقاً همکاریهای مستمری هم با دفتر موسیقی وزارت ارشاد طی دوران فعالیتش داشته و اغلب مدیران شعب استانی انجمن موسیقی کشور نیز از عملکرد وی رضایت داشتند، به یکباره تصمیم به کنارهگیری از مهمترین نهاد زیر مجموعه دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میگیرد که گویا مدیران ارشاد برای آینده و سرنوشت آن تصمیم دیگری گرفتهاند.
آنچه فعلاً از شنیدهها و اظهار نظرات رسانهای دیده و شنیده میشود حاکی از نارضایتی ثابت نیا درباره یکی از طرحهای وزارت ارشاد که بی ارتباط با حذف انجمنهای موسیقی استانها و تاسیس موسسات فرهنگی هنری وابسته به بخش خصوصی به جای این نهاد نیست، بوده است. شرایطی که هنوز هیچ مرجع رسمی درباره این موضوع به اظهار نظر رسانه یا انتشار اطلاعیهای در این زمینه اقدام نکرده و هنوز نمیتوان با اطمینان درباره آن صحبت کرد.
از نحوه انتخاب و گزینش مدیرعامل جدید انجمن موسیقی ایران بعد از کنارهگیری ثابت نیا که بگذریم اما ماجرای استعفای مدیرعامل انجمن موسیقی از این جهت میتواند به عنوان یکی رویدادهای مهم سال ۹۹ به حساب آید که اولاً هنوز دلیل روشنی برای خروج وی از یک مجموعه مهمی چون انجمن موسیقی ایران چه از ناحیه ثابت نیا و چه از ناحیه دفتر موسیقی وزارت ارشاد به رسانهها ارائه نشده است.
دوم اینکه اگر مبنای استعفای ثابت نیا را بر اساس خبرهای غیررسمی مربوط به حذف انجمنهای موسیقی استانها و واگذاری امور به بخش خصوصی قرار دهیم، پس این استعفا میتواند مقدمهای برای روشن شدن موتور یک موضوع حاشیهای مهم در سال آینده پیرامون فعالیتهای موسیقایی کشور تلقی شود که دربرگیرنده ابعاد گوناگونی آن هم در ماههای پایانی فعالیت دولت خواهد بود.
پرده چهارم؛ جشنواره موسیقی نواحی؛ یک رویداد آنلاین دیگر اما بی رمق
یکی از مهمترین رویدادهای موسیقایی کشورمان که میتواند از جهات بسیاری مورد توجه، بررسی و نقد قرار گیرد، جشنواره موسیقی نواحی است که از اولین دوره برگزاری آن تا این دوره که به صورت آنلاین پیش روی مخاطبان قرار گیرد، آن قدر دچار تغییر و تحول در حوزه برنامهریزی و مدیریت آن شد که هنوز هم نمیتوان از آن به عنوان یک رویداد منسجم و تاثیرگذار یاد کرد، اما قطعاً به دلیل گستردگی و تنوع موسیقایی که این رویداد در بطن و مایه وجودی خود دارد قطعاً میتواند خاستگاه بسیار مهمی برای تغییر و تحولات موسیقایی ایران و البته نمایش گونههای ناب موسیقایی از مردمان سرزمینی باشد که در موسیقی و جهانی کردن آنچه مینوازند و میخوانند میتوانند در عالیترین درجات موسیقایی دنیا با در نظر گرفتن مولفههای مربوط به خود رخ نمایی کند.
در همین چارچوب جشنواره موسیقی نواحی میتواند مهمترین عامل در جهت جهانی شدن موسیقی باشد که به معنا و مفهوم واقعی کلمه «ملی» است، اما چه اتفاقاتی افتاده که این رویداد زیر مجموعه فعالیتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نتوانسته غیر از در نظر گرفتن استثنائات نتوانسته در قالبی ملی و بینالمللی عرض اندام کرده و در این کارزار نمایش متنوع موسیقیهای مبتذل چشمها و گوشها را به خود جلب کند، خود نیازمند ساعتها تحقیق و بررسی است که به اعتقاد نگارنده میتواند در ساحتی بسیار گستردهتر حتی در حوزههایی چون گردشگری و موارد مشابه مورد توجه قرار بگیرد که متاسفانه نمیگیرد. اما قطعاً چنین شرایطی که پایه گستر و بنیانگذار رویدادهایی چون جشنواره موسیقی نواحی است آن قدر مهم انگاشته میشود که از برگزاری آن به چه با کیفیت و چه بی کیفیت به عنوان یکی از مهمترین اتفاقات یک سال کرونایی با شرایط سختش یاد کنیم.
ماجرای شیوع گسترده بیماری کووید ۱۹ و شرایط روحی جامعه فضایی را فراهم کرده بود که دوره سیزدهم جشنواره به یکی از کم رمق ترین رویدادهای جشنواره موسیقی نواحی تبدیل شود روز چهاردهم مرداد ماه بود که احمد صدری از هنرمندان و پژوهشگران شناخته شده موسیقی نواحی ایران که طی سالهای اخیر در سمتهای دیگری نیز مشغول به فعالیت در معاونت هنری وزارت ارشاد بود به عنوان دبیر دوره سیزدهم جشنواره موسیقی نواحی که این بار هم قرار شد به میزبانی کرمان برگزار شود، انتخاب شد. میزبانی که قرار بود در سه دوره صورت گیرد اما با تصمیمات مدیران ارشاد بنا بر این شد که جشنواره برای چهارمین بار پیاپی در کرمانی برگزار شود که پیرامون نحوه میزبانی آن اظهار نظرات متفاوتی نیز مطرح شده بود.
او پس از این انتصاب بود که منصوره ثابت زاده، هوشنگ جاوید، محمدعلی مرآتی، دامون شش بلوکی و فواد توحیدی را به عنوان اعضای شورای علمی جشنواره معرفی کرد. جشنوارهای که این بار قرار بود با تمرکز روی موضوع دو بیتی خوانی پیش روی مخاطبان باشد.
به هر حال همانگونه که انتظار میرفت به دلیل قرار گرفتن در شرایط کرونایی، جشنواره از دهم تا سیزدهم آبان ماه به صورت اینترنتی و در دو قالب آنلاین و آفلاین در فضاها و مکانهای تاریخی کرمان اجرا شد. اجراهایی که برخی از آنها از درجه کیفی قابل قبولی برخوردار بود و برخی دیگر هم آنچنان نتوانست مورد استقبال علاقه مندان این حوزه قرار گیرد، کما اینکه ماجرای شیوع گسترده بیماری کووید ۱۹ و شرایط روحی جامعه فضایی را فراهم کرده بود که دوره سیزدهم جشنواره به یکی از کم رمقترین رویدادهای جشنواره موسیقی نواحی تبدیل شود.
تصادف دو هنرمند پیشکسوت موسیقی نواحی ایل شاهسون، انتقادات برخی از هنرمندان از موضوع انتخاب شده برای جشنواره و همچنین دعوت از گروههای اجرایی و اجرای یک گروه موسیقایی در یاد و پاسداشت شهید قاسم سلیمانی از جمله حاشیههایی بود که در این رویداد شاهد آن بودیم.
البته در روزهای گذشته نیز سید مجتبی حسینی معاون امور هنری در احکامی اعضای شورای سیاستگذاری و دبیر چهاردهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران را منصوب کرد. که در این احکام کیوان آقامحسنی، نرگس ذاکرجعفری، احمد صدری، حمیدرضا عسگری و محمدعلی مرآتی را به عنوان اعضای شورای سیاستگذاری چهاردهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران منصوب شدند. وی همچنین در حکمی محمدعلی مرآتی را به عنوان دبیر چهاردهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران انتخاب کرد.
پرده پنجم؛ جشنواره موسیقی فجر؛ کرونا، «باربد»، «سرود» و چند داستان دیگر
برگزاری سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر آن هم در یک شرایط کرونایی شدیداً خطرناک، آن هم به صورت کاملاً اینترنتی و آن هم در قالب اصلاً تجربه شده هم میتواند به مثابه یکی از رویدادهای مهم موسیقی ایران در سال ۹۹ به حساب آید. این اهمیت هم نه به واسطه کیفیت برگزاری آن، بلکه به جهت شرایط برپایی است که در یک سال کرونایی با وجود تمام فراز و نشیبها، با وجود تمام بایدها و نبایدها با قالبی اصلاً تجربه نشده، یعنی در یک فرمت اینترنتی پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
به طور حتم از خدمات و فعالیتهای ارزشمند هنرمندانی چون شاهین فرهت و حسن ریاحی در حوزه موسیقی نمیتوان بی تفاوت عبور کرد، اما اینکه چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ویژه دفتر موسیقی آنچنان مایل نیست تا از تفکرات و گزینههای جدیدی برای دبیری جشنواره مهمی چون جشنواره موسیقی فجر استفاده کند خود موضوع مهمی است که باید مورد بررسی و واکاوی بیشتری قرار گیرد چارچوبی که دستاندرکارانش این بار تصمیم گرفتند بعد از اعمال برخی تغییرات آیین نامهای از دوره سی و پنجم، دوباره «جایزه باربد» به عنوان یکی از دستاوردهای موفق ادوار گذشته (دوره مدیریت حمیدرضا نوربخش) را که در زمان مدیریت علی ترابی در دفتر موسیقی وزارت ارشاد از برنامهریزی جشنواره حذف شده بود، احیا کنند تا مجال اینترنتی برگزار کردن جشنواره در دوره سی و ششم فضایی برای آزمون و خطا و پیدا کردن معایبی باشد که میتواند در دورههای بعدی فضای موثرتر و پویا تری را برای برگزاری جشنواره فراهم کند.
البته در کنار اینها موضوع برگزاری بخش «پژوهشی»، جایزه «ترانه» و جایزه «موسیقی و رسانه» را نیز نباید از کلیت جشنواره نادیده گرفت که هرکدام به فراخور تصمیمات رییس جشنواره وارد کارزار رقابتی موسیقی فجر شدند و با وجود اما و اگرهایی که در نحوه داوری هر یک از آنها وجود داشت اما توانست میان پژوهشگران، ترانه سرایان و اهالی رسانه مورد توجه قرار گیرد.
جشنواره سی و ششم موسیقی فجر با شورای سیاستگذاری متشکل از سیدمجتبی حسینی معاون امور هنری وزیر ارشاد در احکامی مجید کیانی، حسن ریاحی، شاهین فرهت، نادر مشایخی و محمد اللهیاری اما یک دستاورد دیگری هم داشت که اگرچه دستاورد چشمگیری نیست، اما قطعاً میتواند مقدمهای واجب بر برگزاری جریانی باشد که عنوانش برگرفته از ایام پیروزی انقلاب اسلامی و دهه فجر است، بله کلید واژهای به نام «سرود» که با تصمیم مدیران به بخشهای حاشیهای جشنواره فجر امسال راه یافت و بعد از مدتها طلسم بی توجهی به این گونه موسیقایی و اساساً عدم حضور آثاری با مضامین انقلابی در یک رویداد ملی را شکست و حداقل ثمرهای که داشت این بود که مقدماتی را فراهم ساخت تا مدیران آینده جشنواره موسیقی فجر به این گونه موسیقایی مهم توجه بیشتری داشته باشند.
یکی از نکات انتقادی دیگری که گمان میرفت حداقل در جشنواره موسیقی فجر سی و ششم این بار اتفاق نیفتد، انتخاب دبیر یا دبیر هنری جشنواره بود که با وجود انتقاداتی که در دوره سی و پنجم نسبت به معرفی شاهین فرهت به عنوان دبیر جشنواره صورت گرفت اما بازهم مدیریت دفتر موسیقی تصمیم گرفت از یک گزینه همیشگی برای دبیری دوره سی و ششم استفاده کند و آن فردی نبود جز حسن ریاحی آهنگساز و مدرس پیشکسوت موسیقی کشورمان که همواره به عنوان گزینه احتمالی ادوار مختلف مدیریتی جشنواره در میان اهالی رسانه و موسیقی مطرح میشود و در این دوره هم به عنوان دبیر انتخاب شد.
به طور حتم از خدمات و فعالیتهای ارزشمند هنرمندانی چون شاهین فرهت و حسن ریاحی در حوزه موسیقی نمیتوان بی تفاوت عبور کرد، اما اینکه چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ویژه دفتر موسیقی آنچنان مایل نیست تا از تفکرات و گزینههای جدیدی برای دبیری جشنواره مهمی چون جشنواره موسیقی فجر استفاده کند خود موضوع مهمی است که باید مورد بررسی و واکاوی بیشتری قرار گیرد. شرایطی که متاسفانه به دلیل همین رویکردهای کلاسیک و بدون خلاقیت ماجرای برگزاری جشنوارههای موسیقی فجر به غیر از چند دوره محدود که آن هم به واسطه خلاقیتهای مدیریتی دبیر و البته همراهی متولیان دولتی در ادوار مختلف پیش آمده، جشنواره موسیقی فجر در مسیری حرکت میکند که متاسفانه در هر دوره شاهد افول کیفیت و عدم استقبال هنرمندان صاحب نام عرصه موسیقی هستیم. شرایطی که حداقل در جشنوارههایی چون فیلم فجر و تئاتر فجر کمتر از موسیقی است و ماجرا را به سمت نگران کنندهای هدایت کرده که باید هرچه زودتر فکری برای برون رفت آن کرد.
به هر ترتیب سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر با ریاست محمد اللهیاری، دبیری حسن ریاحی و شورای ارزیابی متشکل از محمد اللهیاری رییس جشنواره، محمد اطیابی نماینده انجمن صنفی هنرمندان موسیقی، داوود گنجهای، نماینده خانه موسیقی، هادی آرزم هنرمند موسیقی، امین مویدی مشاور برنامهریزی راهبردی معاونت امور هنری و صدرالدین حسینخانی نماینده مجمع صنفی تولیدکنندگان آثار شنیداری و حمید قبادی نماینده معاون امور هنری از ۲۸ بهمن تا ۴ اسفند با حضور گروههایی در حوزه موسیقی ایرانی، موسیقی نواحی و گروههایی از چند کشور اروپایی به صورت اینترنتی برگزار شد، رویدادی که این بار در بخش پاپ آن شاهد کمترین حضور هنرمندان بودیم و فضایی را فراهم کرد که از آن به عنوان یک رویداد متفاوت نام ببریم.
در مراسم اختتامیه این رویداد آنلاین نیز که با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در تالار وحدت تهران برگزار شد، علاوه بر اهدای جوایز برگزیدگان جایزه باربد، جایزه موسیقی و رسانه و جایزه ترانه، از زنده یاد احمد علی راغب، حسن ناهید، ملیحه سعیدی و محمدرضا اسحاقی چهار هنرمند پیشکسوت موسیقی کشورمان قدردانی به عمل آمد.
چندی پیش نیز خبری از سوی دفتر موسیقی وزارت ارشاد به رسانهها ارسال شد که اعضای شورای ارزیابی با توجه به شرایط دشوار برگزاری جشنواره، رعایت آیین نامه و همچنین پروتکلهای بهداشتی برای حفظ سلامتی مردم، برگزاری سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر را مثبت و مناسب ارزیابی کردند. رویکردی که باید دید آیا مورد تایید هنرمندان و کارشناسان منصف حوزه موسیقی با در نظر گرفتن شرایط کرونایی سال ۹۹ هست یا خیر؟
نظر شما