خبرگزاری مهر _ گروه جامعه؛ شهر تالابی و شهر یادگیرنده دو عنوانی است که شهر کوچک بندر خمیر در استان هرمزگان در طول یک سال اخیر به دست آورد. گرفتن این عنوان ساده نبود. چند علت موجب شده تا مردم شهر بتوانند با مشارکت یکدیگر چنین عناوینی را برای یک شهر کوچک بگیرند و هم از محل ورود گردشگر به بزرگترین تالاب ایران درآمد پایدار داشته باشند. در آمدی که بین اهالی شهر تقسیم شود نه فقط عدهای خاص.
سالها بود که مردم بندر خمیر تصور میکردند چون شهر کوچکی دارند و یک ساعتی از بندرعباس مرکز استان هرمزگان فاصله دارند و در کنار شهرهای بزرگتری مثل بندر کنگ و بندر لنگه قرار گرفتهاند کسی به آنها توجهی ندارد. مردم شهر تصور میکردند همه بودجهها و سفرها منتهی به این شهرها میشود جز خمیر.
بازار قدیمی بندر خمیر احیا و مرمت میشود
آنها صیادی میکردند. مثل خیلی از شهرهای بندری دیگر ساحل داشتند و به جنگل حرا و تالاب خورخوران برای ماهیگیری میرفتند یا در کارخانه سیمان کار کردند. ولی آنها به آنچه که داشتند بی توجه بودند. تالاب خورخوران جلوی چشمانشان بود به همین دلیل تصور نمیکردند میتواند چه گنجی باشد. این تالاب بزرگترین تالاب دریایی ایران و خاورمیانه است که در دهه ۵۰ توسط کنوانسیون تالابهای رامسر ثبت جهانی شد. آنقدر این تالاب با زندگی مردم گره خورده بود که فکر نمیکردند چه جاذبهها و امتیازی در کنارشان وجود دارد.
گنج آبی خمیر
ولی در سه چهار سال اخیر چند اتفاق افتاد تا مردم متوجه این گنج آبی شوند. جوانی روی صندلی شهر نشست که مؤسس انجمن دوستداران طبیعت بود. به این شهردار جوان، دوستی که مؤسسه آموزش گردشگری داشت، خبر داد قرار است روستاهایی در کشور به عنوان شهر تالابی معرفی شوند که هیچکدام تالاب ندارند در حالی که بندر خمیر تالاب دارد و شهر است نه روستا.
به این فکر کردند که باید بندر خمیر را به عنوان شهر تالابی به یونسکو معرفی کنند بنابراین از ظرفیت کسانی که میتوانستند به این هدف کمک کنند، استفاده شد.
محمدرضا برترانگ از راهنمایان گردشگری بود که به عنوان نماینده میراث فرهنگی بندر خمیر منصوب شده بود و به همراه همسرش تنها رستوران بازیافت چوبی بندر خمیر را راه اندازی کرد. او یکی از افرادی بود که برای تحقق اهداف گردشگری و زیست محیطی بندر خمیر پای کار آمد.
رستورانی که او دارد، اکنون یکی از جاذبههای گردشگری شهر شده است چون تماماً از چوبهایی ساخته شده که دور ریختنی بودند. ضمن اینکه این رستوران را دختران و زنان بندر خمیر میگردانند و غذاهای بومی بندر خمیر را احیا کرده و به مسافران طعم جدیدی از غذاها را ارائه میکنند. این دختران و زنان لباس محلی به تن میکنند تا مشتریها بدانند که مردم بندر خمیر چه لباسی میپوشیدند همچنین در کنار غذا شیرینی و نوشیدنی محلی سرو میکنند که مخصوص مناطق جنوب از جمله خمیر است. این رستوران ظهر غذا نمیدهد تا مسافران بتوانند در رستورانها و مراکز اقامتی و یا سالنهای غذاخوری دیگر هم بروند.
خانه صنایع دستی
مهشید امیر هم خانه سنتی را به دست گرفت و آن را به اقامتگاه و کارگاه و فروشگاه صنایع دستی تبدیل کرد. این بنا یکی از خانههای قدیمی شهر است که اتاق بادگیر و حجله دارد. این افراد با کمک یکدیگر تلاش کردند تا مردم را برای حفظ خانههای خود تشویق کنند. بنابراین مسافرانشان را بین یکدیگر تقسیم میکردند.
به همین دلیل خانههای قدیمی یا به اقامتگاه تبدیل شدهاند مانند خانه و رستوران سلیدان، یا در حال تبدیل شدن به بوم گردی هستند. با همراهی شهردار، جلوی روند تخریب خانههای قدیمی گرفته شد. بادگیر خانهها را مرمت کردند. به مردم یاد دادند که چطور از تالاب نگهداری کنند. چون تالاب خورخوران بهترین بهانه برای جذب گردشگر بود.
افراد متعددی در شهر به مؤسسه آموزش طبیعتگردی رفتند تا با مسائل مختلف گردشگری و محیط زیستی آشنا شوند. جوانان زیادی که همیشه صیادی میکردند آموزش دیدند که چطور هم گردشگران را با قایق به تالاب ببرند و هم شغل صیادی خودشان را تعطیل نکنند و هم به آنها اطلاعاتی درباره تالاب بدهند و در عین حال مراقب باشند تا گردشگران به تالاب صدمه نزنند. یکی از این جوانان که در تالاب کار میکند عبدالله سلیمانی ۲۸ ساله است. میگوید: خیلی وقتها گردشگران درخواست میکنند که قایق تندتر برود اما به آنها میگوئیم اولویت با حفاظت از تالاب است.
برخی از افراد در بندر یاد گرفتند که دست از جا به جایی کالا در دریا بردارند چون خدمات دهی به گردشگران هم شغل پایدارتری است هم درامدزایی بهتری دارد.
تلاش برای تغییر رفتار مردم
اوایل راضی کردن همه مردم برای اینکه وارد چنین حوزهای شوند سخت بود. اما کم کم وقتی دیدند که قرار است شهر کوچکشان عناوین جهانی بگیرد خواه ناخواه دست به دست یکدیگر دادند. حتی آنها که خانههای قدیمی داشتند، آن را به سبک و سیاق قدیمی مرمت کردند و یاد گرفتند که در بخشی از خانه میزبان مسافران باشند.
مثل علی ساحلی زادگان که خانه پدری شأن را در بافت تاریخی خمیر، مرمت و بازسازی و در نهایت به اقامتگاه بودم گردی تبدیل کرد. او آموزش دید که از مهمانان چطور پذیرایی کند. خانهاش را برای گردشگران بازسازی و تجهیز کرد و به دیگران خانهاش را با تم قصه گویی معرفی کرد و گفت که خودش و همسرش از قصههای دریانوردی برای گردشگران تعریف میکنند پس هر کسی میخواست قصه شهر و دریا را بشنود به خانه او میرفت.
ساحلی زادگان
ساحلی زادگان راهنمایی گردشگران را هم یاد گرفته است. او میگوید: در این خانه اگر مسافران صبحانه محلی بخواهند آماده میکنیم اما پیشنهاد میکنیم، چند خانه آن طرف تر در رستورانی که صبحانه محلی میدهد؛ بروند تا آن رستوران دار هم از محل ورود مسافر نفعی ببرد.
ساحلی زادگان با اینکه خودش خودرو نیز دارد تا مسافران را به جاذبههای دیگر شهر ببرد اما میگوید چند نفر را میشناسم که بلدند مسافران را تا جاذبهها راهنمایی کنند وقتی مسافر داشته باشم از آنها میخواهم به کمک بیایند چون آنها هم باید از محل ورود گردشگر منتفع شوند.
این همکاری فعالان گردشگری نشان میدهد که هر کسی به دنبال جذب منافع گردشگری صرفاً برای خودش نیست. بلکه همکاری در میان آنها به این صورت است که اگر کسی مسافری داشته باشد، بتواند دیگران را نیز از محل ورود گردشگر منتفع کند. این رفتار موجب میشود که هم درآمد حاصل از ورود گردشگر بین همه افراد تقسیم شود و هم یکدیگر بتوانند نواقص همدیگر را کامل کنند. از طرفی از آنجا که همگی آموزش دیده هستند، گردشگران خدمات بهتری دریافت میکنند و مطمئن هستند و اهالی شهر نیز مطمئن میشوند که رفتار گردشگران خارج از ضابطه نخواهد بود چون فعالان گردشگری آموزش دیده هدایت آنها را بر عهده دارند.
تبدیل بادگیر مخروبه به زیباترین کافه شهر
حالا در شهر افرادی پیدا میشوند که اتاق بادگیر باقی مانده از یک خانه را تبدیل به کافه بادگیر کرده و یا از اینکه خانه پدری شأن را تخریب کردهاند پشیمان هستند. میزان مشارکت مردم با مسئولان شهر بسیار زیاد است. مردم بندر خمیر، با امام جمعه شهر خود رابطه بسیار خوبی دارند. از طرفی او هم به حوزه مردم شناسی بسیار علاقه مند است و با مسئولان دیگر شهر و مردم تعامل دارد.
مسئولان شهر با همراهی مردم، همکاری با سازمان محیط زیست و کنوانسیون رامسر، مرکز سیپا سنتر را در بندر تشکیل دادند. این مرکز با استفاده از ارتباط، آموزش، افزایش آگاهی، ظرفیت سازی و مشارکت مردم در نظر دارد تا تالابها حفاظت شوند، مورد بهرهبرداری خردمندانه قرار گیرند، احیا شوند و منافع آنها از سوی همگان به رسمیت شناخته و ارج نهاده شود. یعنی دقیقاً همین اتفاقاتی که اکنون در بندر خمیر در حال رخ دادن است. این مرکز و اعضایش توانستند مردم را بهتر در جهت اهداف شهر تالابی هدایت کنند. بنابراین عنوان اولین شهر ملی تالابی ایران را نیز از کنوانسیون رامسر گرفت و حالا قرار است در اجلاس آینده، این عنوان در سطح جهانی نیز مطرح شود.
یک اتفاق
چند وقت پیش مدیرکل کمیسیون ملی یونسکو در ایران به تالاب خمیر رفت. اتفاقی افتاد که باعث شد حجت الله ایوبی از پرونده شهر خمیر به عنوان شهر یادگیرنده دفاع کند. او سوار قایقی شد که محمد شبان پیشه هدایت آن را در تالاب خورخوران به عهده داشت. بی اختیار زمانی که میخواستند به ساحل برگردند. او از مسیر خارج شد و بطری آبی که به تالاب افتاده بود را برداشت. همین اقدام موجب شد تا ایوبی اعلام کند به واقع مردم این شهر یادگیرنده هستند و میزان مشارکت در مردم بسیار بالاست پس از این عنوان در یونسکو دفاع میکنم. بنابراین امسال بندر خمیر به عنوان شهر یادگیرنده یونسکو معرفی و پلاک آن هم در شهر نصب شد.
محمد شبان پیشه
پایبندی مردم خمیر به چند اصل
حالا مردم شهر به چند مورد پایبند شدهاند. آنها میدانند که میتوانند با معرفی گردشگر به مراکز و تأسیسات گردشگری دیگر شهرشان؛ همگی از محل ورود مسافر درآمد داشته باشند. آنها فهمیدهاند میزان مشارکت پذیری شأن با یکدیگر چه منافعی به دنبال دارد.
برای ایجاد جاذبههای جدید در شهر تلاش میکنند تا میزان ماندگاری مسافر را بالا ببرند در عین حال گردشگر انبوه نمیخواهند. مردم بندر خمیر میدانند که باید از تالاب خورخوران محافظت کنند چون یکی از دلایلی که باعث میشود، گردشگران این شهر را برای دیدن انتخاب کنند، همین تالاب است. با این وجود احیای لباسهای سنتی بندر توسط زنانی که با پوشش سنتی وارد چرخه فعالیت شدهاند، احیای غذاهای سنتی و بومی منطقه، معرفی صنایع دستی شهر و حفظ آئینهای گذشته برای گردشگران جذابیت دارد پس باید توجه بیشتری به فرهنگ خود کرده و از آن نگهداری کنند.
نظر شما