خبرگزاری مهر - گروه هنر- آزاده فضلی: در سال ۹۹ به دلیل وضعیت ناشی از پاندمی کووید ۱۹، همه اقشار و اصناف تحت تأثیر قرار گرفتند و در این میان هنرمندان هنرهای تجسمی نیز از این قاعده مستثنی نبودند. البته هنرمندان هنرهای تجسمی نیز همچون دیگر هنرمندان کوشیدند و بر خود احساس وظیفه کردند برای سختیهای بسیاری که مردم در این وضعیت متحمل میشوند، راهحل برونرفت روحی بیندیشند و با خلق آثاری مرتبط با این بیماری منحوس، همسو با مردم به مبارزه با آن پرداختند.
شاید بتوان هنرمندان فعال در هنرهای تجسمی را هنرمندان واکنشهای لحظهای دانست، چراکه نسبت به وقایع به سرعت دست به کار میشوند و واکنش نشان میدهند؛ همچنان که سال گذشته نیز شاهد فعالیت این هنرمندان در سختیهای مردم از جمله سیل و زلزله بودیم، سال ۹۹ نیز از قافله عقب نماندند و نقاشی، پوستر، طرحهای گرافیکی و کارتونهای بسیاری را با موضوع کرونا خلق کردند.
یکی از مهمترین این رویدادها که در فروردین ماه ۹۹ کلید خورد، مسابقه کارتون و کاریکاتور «ما کرونا را شکست میدهیم» بود که با همراهی مرد جشنوارههای کاریکاتور ایران یعنی سیدمسعود شجاعی طباطبایی به سرانجام رسید. در این میان، جشنوارهها و مسابقات عکاسی که عموماً مردم را تشویق به ماندن در خانه و قرنطینه میکردند، شروع به فعالیت کردند. همچنین نقاشان و طراحان گرافیک نیز دست به کار شدند و طرحها و نقشهای خلق شده نیز حاکی از همراهی آنها با همه اقشار جامعه در مقابله با کرونا بود.
در گزارش پیشرو در قالب ۵ روایت مروریبر مهمترین رویدادها و اتفاقات هنرهای تجسمی در سالی که گذشت، خواهیم داشت.
روایت اول؛ بازگشایی موزه هنرهای معاصر و حاشیهای که بر متن چربید!
موزه هنرهای معاصر تهران پس از بازسازی و مرمت نزدیک به ۳ سال، بالاخره در روز ۹ بهمن ماه ۹۹ بازگشایی مجدد شد. پیش از بازگشایی مجدد موزه، دو نشست خبری تحت عنوان «اعلام جزئیاتی از بازسازی و طراحی هویت بصری موزه هنرهای معاصر تهران» و «بازگشایی موزه هنرهای معاصر تهران» برگزار شد؛ پس از نشست خبری که در آن جزئیاتی از طراحی هویت بصری موزه هنرهای معاصر تهران مطرح شده بود، غائلهای درباره نشان قدیمی موزه به راه افتاد که در نهایت نیز به دلیل این حواشی و غائلهای که اقشار مختلف را درگیر کرده بود، نشان قدیمی موزه در آغاز به کار جدید موزه، استفاده شد.
اما نکتهای که در ادامه نگارنده به آن اشاره میکند درباره سیستم اطفای حریق موزه و به ویژه گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران است؛ در هیاهوی تغییر یا عدم تغییر نشان قدیمی موزه هنرهای معاصر تهران که در قالب هویت بصری جدید از سوی مسئولان ارشاد و موزه مطرح شده بود، آنچنان حاشیه داغی پدید آمد که کسی چندان به جزئیات بهینهسازی یا مکانیزه کردن سیستم اطفای حریق نپرداخت که اتفاقاً بهانه اصلی تعطیلی و بازسازی موزه بود. در آخر کار بازسازی نیز اعلام شد تنها یک سیستم هشدار حریق در گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران نصب شده است و کماکان همان سیستم اطفای حریق قدیمی در آنجا به کار گرفته میشود.
نکته عجیب آنکه به گفته احسان آقایی رئیس موزه هنرهای معاصر تهران، برای نصب سیستم اطفای حریق جدید، تنها ۸ میلیارد تومان نیاز بوده که به دلیل نداشتن این مبلغ، نتوانستند آن را نصب کنند! این در حالی است که گنجینه غنی موزه هنرهای معاصر تهران که تنها یکی از آثارش میلیاردها تومان میارزد، کماکان در معرض خطر حریق قرار دارد.
روایت دوم؛ برپایی بینال سرامیک و مجسمه پس از سالها تعطیلی
از اتفاقات مهم سال ۹۹، میتوان به برپایی ۲ بینال یا دوسالانه ملی سرامیک و مجسمهسازی تهران اشاره کرد که هر دو پس از سالها تعطیلی، آغاز به کار کردند که نویدبخش رویدادهای خوبی برای این دو رشته هنرهای تجسمی و هنرمندان آنها بود. در واقع برگزار نشدن دوسالانههای هنری، به نوعی میتواند لطمهای به هنرمندان آن رشته وارد کند چراکه در این دوسالانهها است که هنرمندان رشد و ارتقا مییابند و میتوانند بهتر و بیشتر با حضور مخاطبان دیده شوند. سال کرونایی ۹۹ اما در این مسیر کمی وقفه انداخت ولی به هر حال تصمیم مدیران برای برپایی این دوسالانهها، تصمیم جدی و مثبتی تلقی میشود.
قرار بود هشتمین دوسالانه مجسمهسازی تهران اسفند ۹۸ و فروردین ۹۹ برگزار شود اما به دلیل حواشی به وجود آمده برای این دوسالانه و استعفای دبیر در پی حواشی سال ۹۸، کارها برای شورای سیاستگذاری این دوسالانه سخت شد. شورای سیاستگذاری تصمیم گرفت به جای دبیر، شورای دبیرانی متشکل از اعضای شورای سیاستگذاری این دوسالانه را برای بهتر پیش رفتن کارها، به خدمت گیرد اما باز هم اتفاقی دیگر این بینال را دستخوش تغییری دیگر کرد.
باغ کتاب تهران که قرار بود محل برگزاری بینال مجسمهسازی شود، به دلیل به تعویق افتادن برگزاری دوسالانه یا دلایل دیگری که ذکر نشد، به قول خود برای میزبانی این بینال عمل نکرد و شورای سیاستگذاری بینال تصمیم گرفتند تالار وحدت و محوطه بیرونی این مرکز فرهنگی که اتفاقاً به پیادهراه فرهنگی تبدیل شده بود، برای میزبانی دوسالانه انتخاب کنند.
این انتخاب سبب شد تعدادی از آثار حجمی هنرمندان در فاصله نامناسبی از یکدیگر قرار بگیرند که از این منظر برای هنرمند حائز اهمیت بود ولی از طرفی، انتخاب تالار وحدت به عنوان مرکز فرهنگی هنری که روزانه شاهد حضور تعداد بسیاری از هنرمندان و مردم است و با موقعیتی که در شهر دارد، جالب توجه بود.
روایت سوم؛ روایت حواشی حراجهای هنری در «آقازاده» و حراجی که باز هم حاشیه آفرید!
ابتدای تیرماه ۹۹ بود که اولین قسمت از سریال شبکه نمایش خانگی «آقازاده» پخش شد و آش شلهقلمکار حراج تهران را که بارها حاشیهساز شده بود، هم زد و نام این حراج را دوباره بر سر زبانها انداخت.
ماجرا از این قرار بود که اولین قسمت از مجموعه شبکه خانگی «آقازاده» محصول سازمان رسانهای «اوج» با طراحی، نویسندگی و تهیهکنندگی حامد عنقا که خود از علاقمندان به هنرهای تجسمی است و حضوری مداوم در حراج تهران دارد و اتفاقاً گنجینه و کلکسیونی شخصی و خانوادگی از آثار هنرهای تجسمی دارد، در حالی عرضه شد که یکی از سوژههای محوری آن، سودجویی از نام سهراب سپهری هنرمند پرآوازه و معتبر ایرانی در قالب یک سوءاستفاده کلان مالی در سایه برگزاری یک حراج هنری بود.
سوژهای که خیلی زود پس از توزیع این قسمت از سریال مورد توجه محافل رسانهای هم قرار گرفت. بیان این موضوع در یک سریال، این احتمال را قوی میکرد که این سریال قصد روشن کردن موضوع پولشویی در حراج تهران را دارد، چراکه «حراج تهران» و حرف و حدیثها و پشت پردههای پیرامون آن، بهعنوان خبرسازترین رویداد حوزه تجسمی در سالهای اخیر است.
اما در نیمه دوم سال ۹۹، زمانی که سیزدهمین حراج تهران در دی ماه برگزار شد، حاشیهای جدید به حاشیههای این حراجی اضافه شد؛ چکش خوردن یکی از آثار آیدین آغداشلو با رقمی بالغ بر ۱۲ میلیارد تومان، چنان حاشیهای به پا کرد که تأثیرات آن هنوز هم ادامه دارد. نام آیدین آغداشلو در ماههای اخیر به واسطه حاشیههای مرتبط با طرح اتهاماتی از سوی برخی شاگردان و اطرافیانش خبرساز شده بود؛ فروش غیرمنتظره اثری از او با رقمی نزدیک به ۱۰ برابر برآورد اولیه و اینکه معمولاً آثار او با رنج قیمتی ۳۰۰ میلیون تا حدود ۲ میلیارد تومان به فروش میرسند، احتمالاً بیارتباط با حواشی اخیر نبود.
نکته قابل تأمل دیگر در رابطه با حراج تهران این است که یکی از دلایل تصویب قانون اخذ مالیات از هنرمندان با درآمد بیش از ۲۰۰ میلیون تومان توسط مجلس شورای اسلامی در پایان سال ۱۳۹۹، این رویداد بود که به نظر میرسد خود، از تیررس قوانین مالیاتی جدید، به دور مانده است.
روایت چهارم؛ بزنگاههایی که به فرصت تبدیل شد
یکی از رویکردهای مهم و حائز اهمیت حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، در واکنش به موقع هنری نسبت به بزنگاهها و وقایع است که اتفاقاً این موضوع در بحث هنرهای تجسمی بسیار پررنگتر از بقیه رشتهها است. به عنوان مثال، زمانی که دنیا درگیر ویروس منحوس کووید ۱۹ شد و امید باید جای ناامیدی را میگرفت، مدیران و هنرمندانی بودند که پای کار آمدند تا با طرحها و آفریدههایشان روحیههای مردم و کادر درمانی را بالا ببرند و مسابقه بینالمللی کارتون «ما کرونا را شکست میدهیم» به پیشنهاد مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری، به همت دانشگاه علوم پزشکی شیراز و با همکاری نهادهای مختلفی مانند اداره کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بنیاد فرهنگی روایت فتح اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برگزار شد. در این مسابقه بینالمللی، هنرمندان کاریکاتوریست ۸۸ کشور با ۴۲۰۰ اثر شرکت کردند.
همچنین زمانی که راهپیمایی روز قدس به دلیل کرونا برپا نشد، رویدادی با عنوان «بر آستان قدس» برگزار شد که مجدالدین معلمی معاون هنری حوزه هنری درباره این رویداد و ایده برگزاری آن به خبرنگار مهر گفت: امسال وقتی متوجه شدیم راهپیمایی روز قدس برگزار نمیشود و طبیعتاً چون نمیتوانیم نسبت به این روز مهم بیتفاوت باشیم، تصمیم گرفتیم از ظرفیت هنرمندان متعهد و انقلابی برای این روز استفاده کنیم. با برنامهریزی صورت گرفته، در سه سطح فعالیت هنری و فرهنگی داشتیم. این رویداد در سه رشته شعر، کلیپ و ویدئو کلیپ و هنرهای تجسمی بود که در بخش سوم از هنرمندان تجسمی کشور درخواست کردیم در صحن قدس حرم رضوی (ع) جمع شوند و به تولید آثار هنری مرتبط اقدام کنند که به دلیل محدودیتها، ۵۰ هنرمند تجسمی در این رویداد شرکت کردند. همگی آثار خلق شده توسط هنرمندان مرتبط با روز قدس بود البته مسائل روز نیز مورد نظر هنرمندان قرار گرفت. این آثار توسط هنرمندان طی سه روز خلق شد و در رشتههای تجسمی شامل نقاشی، پوستر، خوشنویسی، تایپوگرافی، کاریکاتور و آثار گرافیکی بودند.
نمونه دیگری از این حرکتهای جهادی، نمایشگاه کارتون «نمیتوانم نفس بکشم» بود که به دبیری سیدمسعود شجاعی طباطبایی و با نمایش ۷۲ اثر از ۴۵ هنرمند ایرانی و خارجی در گالری عالی حوزه هنری افتتاح شد. شجاعی طباطبایی درباره این نمایشگاه به مهر گفت: بحث زیرپا گذاشتن حقوق بشر در آمریکا که از حقوق بشر دم میزنند، مدام اتفاق میافتد و در عمل در کشور خودشان، ناقض حقوق بشر هستند. از هر ۱۰ آمریکایی که به کرونا مبتلا شدند ۷ نفرشان رنگین پوست هستند و این مساله، نشاندهنده ظلم و تبعیضی است که به آنها روا داشته میشود و بعد از آن، با اتفاق تلخی که از سوی پلیس رقم خورد، دملهای چرکی بیرون میزند، همچنان که برخی از کاریکاتوریستهای عرب، عنوان این جریان را «بهار آمریکایی» مینامند. قرار بود عنوان نمایشگاه در ابتدای کار «افول آمریکا» باشد اما با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری درباره جورج فلوید و تأکیدات ایشان درباره پرداختن به شعار «نمیتوانم نفس بکشم»، ما نیز عنوان را به این موضوع تغییر دادیم.
مسابقه کارتون، کاریکاتور و پوستر «فلسطین تنها نیست» نیز نمونهای دیگر از این حرکتهای جهادی حوزه هنری برای نمایش مظلومیت مردم فلسطین بود که از زمان توهین نشریه فرانسوی به ساحت پیامبر اسلام (ص) کلید خورد.
روایت پنجم؛ تفاوت برگزاری جشنوارهها و نمایشگاههای دولتی با غیردولتیها
جشنواره هنرهای تجسمی فجر، جشنواره تجسمی جوانان و جشنوارههایی از این دست که هر ساله برای برگزاریشان بودجه در نظر گرفته میشود، هر سال و طبق برنامه از پیش تعیین شده برگزار میشوند که امسال نیز از این قاعده مستثنی نبود و این دو جشنواره تجسمی همانند سالهای قبل اما با تغییر در روند برپایی که ناشی از محدودیتهای کرونایی بود، برپا شد. البته در این میان و به واسطه مناسبتهایی که در طی سال اتفاق افتاد، اداره کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با مشارکت نهادهای دیگر نمایشگاههایی را نیز برگزار کرد که به آنها نیز بودجههای حمایتی گرفت.
از طرف دیگر، جشنوارهها و نمایشگاههایی نیز هستند که اتفاقاً جریانسازند و حرفهای نو و جدی برای مطرح کردن، دارند. این جشنوارهها و رویدادها که به صورت مستقل برگزار میشوند در عین حال نیازمند حمایت و همراهی برخی ارگانها هستند اما در اکثر موارد نسبت به آنها بیتوجهی میشود. مسابقات فرهنگی هنری سفرههای ایرانی اسلامی که با محوریت عکس، ۱۸ دوره آن برگزار شده است، نمونهای از این رویدادها است که اتفاقاً در نوع خود سبب تحول در نگاه عکاسان به آئینهای ملی و اعتقادی ایرانی شده است، چراکه تا پیش از برگزاری آن، عکاسان به آئینهای ملی و مذهبی همچون نوروز و سفره هفتسین، یلدا و سفره یلدا، محرم و سفرههای حسینی و رمضان و سفرههای افطاری توجهی نداشتند یا کمتر توجه میکردند یا به دیگر ابعاد این مراسم توجه میکردند اما حالا و پس از گذشت ۱۸ مسابقه از این سلسله مسابقات که از ۱۲ سال پیش فعالیت جدی خود را آغاز کرد، آرشیوی غنی از آئینهای بومی ملی و مذهبی گردآوری شده است و کمتر عکاسی است که چنین آثاری در میان آثار خود نداشته باشد.
نکته مهم دیگر این است که دبیرخانه این مسابقات میتوانست به عنوان مرجع و منبعی مورد توجه سازمانها و نهادهای ذیربط همچون وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداری تهران و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران قرار گیرد، مورد بیمهری قرار گرفت و در ۸ سال گذشته، نتوانست نمایشگاه و مسابقات خود را آن چنان که باید برگزار کند. اما پس از برگزاری سومین مسابقه عکاسی و نقاشی کودک یلدا در سال ۱۳۹۸، در سال ۱۳۹۹ توانست با همکاری رایزنی فرهنگی ایران در فرانسه، یک نمایشگاه مجازی برای آثار منتخب سفرههای یلدا در دل اروپا برگزار کند و تصاویر زیبایی از سبک زندگی ایرانیان و یکی از جذابترین رسوم آنها را به نمایش بگذارد. همانطور که نمایشگاه مجازی دیگری به طور هزمان در یکی از گالریهای مجازی ایرانی به نمایش گذاشت. در عین حال برای اولین بار و به تازگی نیز نمایشگاهی از آثار منتخب ۵ دوره مسابقه عکاسی از «سفرههای هفتسین» در برج آزادی و با حمایت بنیاد رودکی برگزار کرده است که به نوعی در نوع خود بی نظیر است.
شاید این نمونه همچون «جشن تصویر سال» یا جشنواره عکس «دوربین دات نت» یا جشنواره عکس «شید» که جملگی توسط بخش خصوصی، راه اندازی شدهاند بتوان از این منظر قابل تأمل دانست چرا که محمدصالح حجتالاسلامی، سیف الله صمدیان، احسان رافتی و روشن نوروزی دبیران این مسابقات سالها است که به عنوان دبیری ثابت جشنوارههایی بالنده را تأسیس و اجرا کردهاند که هم جریان ساز بوده و هم کمترین مشکلی را با چارچوب قوانین و سیاستهای کلان کشور داشتهاند که میتواند نشان از اهمیت و لزوم توجه و سپردن امور این چنینی به بخش خصوصی و پرهیز از تصدیگری دولتی داشته باشند.
نکته قابل تأمل دیگر جشنوارههای سفرهای ایرانی اسلامی داشتن مالکیت معنوی آن است که شاید بتواند بهانه خوبی برای همافزایی و ایجاد تمرکز باشد اگر توسط نهادهای دولتی کوچک بزرگ و یا حتی بخشهای خصوصی رعایت شود. حقی که اگر نه تنها در این مورد خاص بلکه سایر ایدهها به رسمیت شناخته شود کمترین تأثیرش جلوگیری از موازی کاری و هدر رفت بودجههای خرد و کلان فرهنگی دولتی برای کارهای تکراری در سطح کشور میشود و میتوان امیدوار بود که اگر در طول سال دهها جشنواره و مسابقه عکس برگزار میشود از تنوع موضوعی قابل توجهی برخوردار باشند و یا به دلیل بنیه مالی مناسب دارای کیفیت بالا و سطحی استاندارد باشند.
نظر شما