۲۱ فروردین ۱۴۰۰، ۱۱:۲۳

گزارش مهر؛

معارف صیاد؛ چه معرفتی از پیروز میدان‌های بزرگ نبرد داریم؟

معارف صیاد؛ چه معرفتی از پیروز میدان‌های بزرگ نبرد داریم؟

شهید صیاد شیرازی دغدغه زیادی نسبت به حفظ معارف جنگ داشت. بجاست این دغدغه به موضوعی برای مردم هم بدل شود و خبرنگاران نقش مهمی را در مسئله‌مندی این موضوع دارند.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: اکنون بیست‌ودو سال از سالگرد شهادت سپهبد علی صیاد شیرازی می‌گذرد؛ او که تمام زندگی‌اش را در راه دفاع از میهن گذاشته بود. بیست‌ویکم فروردین‌ماه سال ۱۳۷۸ به دست پلیدترین و شقی‌ترین مردمان عصر ترور و نامش در تقویم سرخ شیعه به عنوان یکی از دلیرترین سلحشوران ثبت شد.

گذری بر زندگی و خدمات سپهبد صیاد شیرازی

نام شهید صیاد شیرازی با دو مفهوم و مولفه اسلام و دفاع از میهن پیوند خورده است. از زندگی او در دوران پیش از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران روایت‌های مهم و جذابی وجود دارد. این شهید که فارغ التحصیل دانشکده افسری در رسته توپخانه بود با درجه ستوان دومی وارد ارتش شد.

زبان انگلیسی‌اش قوی بود و به عنوان یکی از مدرسان آموزش زبان به ارتشیان شهرت داشت. سال ۱۳۵۲ برای تکمیل تخصص خود در توپخانه به آمریکا اعزام شد و دوره هواسنجی بالستیک را با موفقیت بسیار پشت سرگذاشت و پس از بازگشت به ایران در اصفهان مشغول به خدمت شد. صیاد شیرازی در این شهر دوستان مذهبی بسیاری داشت و مطالعات مذهبی‌اش نیز شدید بود. به همین دلیل هم جواسیس ضداطلاعات در ارتش رژیم گذشته روی او حساس شده بودند و از دادن جنگ افزار به او خودداری می‌کردند. همچنین ثبت است که نوشته بودند از دادن مشاغل حساس به این شهید به دلیل تعصبات مذهبی‌اش خودداری شود.

سپهبد صیاد شیرازی در رژیم پهلوی روزهایی را نیز زندانی شد، اما حوالی انقلاب از زندان رهایی یافت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و از سال ۵۸ نقش او در دفاع از کشور بیش از پیش شد. او با سمت فرماندهی عملیات شمال غرب کشور، به همراهی شهید دکتر مصطفی چمران پرداخت و در خواباندن غائله کردستان نقش مهمی را ایفا کرد. پس از این پیروزی‌ها با درجه سرهنگی به سمت فرماندهی عملیاتی غرب منصوب شد. سخت‌کوشی و سلحشوری او بر کسی پنهان نبود و همین مساله سبب شد تا خائنان به ملک و میهن با او مشکل پیدا کنند. پاداش خدمات این سپهبد نیز خلع دو درجه از او و محدود شدن مسئولیت‌هایش بود.

پس از برکناری و فرار بنی صدر اما، صیاد شیرازی به ارتش بازگشت و درجه‌هایش را نیز برگرداندند. با بازگشت به ارتش قرارگاه مشترک عملیاتی سپاه و ارتش را با عنوان قرارگاه حمزه سیدالشهداء راه‌اندازی کرد و به دفاع از کشور مقابل دشمن بعثی پرداخت. در همین سال‌ها ابتدا به ریاست ستاد مشترک ارتش و بعد به عنوان فرماندهی نیروی زمینی ارتش منصوب شد. از سال ۶۰ تا ۶۴ با این مقام و جایگاه در همه عملیات‌های با اهمیت جنگ شرکت کرد و پیروزی‌های مهمی را برای کشور به ارمغان آورد.

عملیات مهم بیت‌المقدس به فرماندهی شهید صیاد شیرازی انجام شد که طی این عملیات نیروهای جبهه حق خرمشهر را آزاد کردند. پس از سال ۶۴ به دلیل مشکلاتی که در فرماندهی جنگ و برخی ناهماهنگی‌ها وجود داشت، از سمت فرماندهی نیروی زمینی ارتش استعفا کرد. آن سال با پیشنهاد رییس جمهوری وقت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی) به حضرت امام خمینی (ره)، شهید صیاد شیرازی به «نمایندگی رهبری در شورای عالی دفاع» منصوب شد.

شکار کننده منافقین

اما شاهکار شهید علی صیاد شیرازی در جنگ، عملیات مرصاد (یا به زعم منافقین فروغ جاویدان) به سال ۱۳۶۷ بود. یک هفته پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد توسط ایران، منافقین و خائنان به ملک و میهن با پشتیبانی ارتش عراق عملیاتی را به نام فروغ جاویدان از مرزهای غربی کشور آغاز کردند. پیش از حمله خائنانه آنان، ارتش عراق طی چند عملیات در جبهه جنوبی و همچنین بمباران شیمیایی برخی مناطق، حواس نیروهای مسلح را به خود مشغول کرده بودند.

سازمان منافقین پس از انقلاب تمام تلاش خود را برای ضربه زدن به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به کار برد. آنها ضمن ترور مسئولان نظام، کشتار کور از مردم طرفدار نظام را نیز در دستور کار داشتند. خشونت و خباثت آنان تکان دهنده بود؛ اتفاقات مهر سال ۱۳۶۰ میزان خباثت آنها را بیش از پیش برای مردم روشن کرد. با عملیات روز نوزدهم بهمن ۱۳۶۰ طومار نیروهای بلندپایه منافقان در ایران درهم پیچیده شد و کسانی چون موسی نصیراوغلوی خیابانی، آذر رضایی و اشرف ربیعی در این عملیات کشته شدند. پس از آن بود که مسعود رجوی خود و نیروهایش را به دشمن بعثی فروخت و منافقان که پیشتر ذات خائنانه خود را نشان داده بودند، دیگر همه خط قرمزها در خیانت را زیر پا گذاشته و با دشمن متجاوز این خاک هم‌پیمان شده بودند.

آنها بعد از تجاوز به خاک ایران پس از آغاز عملیات فروغ جاویدان خشونت شنیع و وحشتناکی در روستاها و شهرهای مرزی از خود نشان دادند و به شدیدترین حالت ممکن به کشتار مردم بی‌پناه و بی سلاح روی آوردند. شهید صیاد شیرازی که سال ۶۶ به درجه سرتیپی ارتقا یافته بود، هرچند که سمتی در ارتش نداشت، اما فرماندهی عملیات مرصاد را شخصاً بر عهده گرفت. فرماندهی او به گونه‌ای بود که عمده منافقان شرکت کننده در این عملیات کشته یا دستگیر شدند و تجهیزات نظامی آنها نیز نابود شد، این در صورتی است که مسعود رجوی پیش از آغاز عملیات به نیروهایش قول فتح ۴۸ ساعته تهران را داده بود.

جرمش دفاع از ایران بود

سپهبد صیاد شیرازی پس از پایان هشت سال دفاع مقدس نیز سمت‌های مهمی را تجربه کرد. سال ۱۳۷۲ با حکم فرماندهی کل قوا به سمت «جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح» رسید و سال ۱۳۷۸ نیز درجه سرلشکری به او اعطا شد. اعطای این درجه روز شانزدهم فروردین‌ماه همان سال صورت گرفت و چند روز پس از آن، واقعه ترور رخ داد. منافقان او را به جرم دفاع از ایران و دفاع از استقلالِ ملک و میهن به شهادت رساندند.

امیر سرتیپ محمدرضا فولادی روایت کرده است که «صدام پس از انجام این ترور از سازمان منافقین و خائنان به ملک و میهن تشکر کرد و پاداش سنگین به آنها داد و گفت که کاش این ترور در سال‌های اولیه جنگ رخ می‌داد.» همین نکته اهمیت حضور شهید صیاد شیرازی را در سمت فرماندهی نیروها در سال‌های دفاع مقدس می‌رساند.

روایت‌های صیاد

زندگی شهید صیاد شیرازی سراسر حماسه بود، البته نه از جنس حماسه‌هایی که از صافی ذهن زیباشناسانه‌ای ادیبان یا درام‌پردازان گذشته باشد. حماسه حضور او در میدان‌های واقعی نبرد به فعلیت رسیده بود و در نهایت نیز با سلاح شقی‌ترین و پلیدترین اشخاص به پایان رسید؛ همانند پایان زندگی محافظ مرزهای ایران یعنی رستم. اسطوره‌ها همیشه در طول تاریخ بازتولید می‌شوند و البته هرچه به معاصریت نزدیک می‌شویم این بازتولیدها در یک بستر رئال شکل می‌گیرند.

یکی از ویژگی‌های اصلی اسطوره‌ها و حماسه‌ها در این است که ذهن مردمان را معطوف به «مسئله‌ها» می‌کنند. آیا ما در زندگی و شهادت سپهبد شهید علی صیاد شیرازی متوجه مسئله‌هایش شده‌ایم؟ سوال مهم‌تر این است که آیا صیاد شیرازی برای ما «مسئله» شده است؟ مسئله‌مند شدن مولفه‌ای باید ما را به بازخوانی پدیدارشناسانه آن مولفه وادارد و مطالعات پدیدارشناسانه ما را به حقیقت آن مولفه نزدیک می‌کند. یک راه برای رسیدن به این مقصود، نگاه چندجانبه و از زوایای گوناگون به خاطرات شخص شهید و اطرافیانش است.

یکی از نخستین کتاب‌ها از خاطرات این شهید «آزادی خرمشهر: خاطرات سپهبد شهید علی صیادشیرازی» است که با تدوین احمد دهقان توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد. این کتاب تنها ۳۶ صفحه دارد. کتاب دیگری نیز توسط احمد دهقان در ۳۶۰ صفحه تدوین شده که از «ناگفته‌های جنگ: خاطرات سپهبد شهید علی صیاد شیرازی» می‌گوید.

همچنین مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز کتابی را با عنوان «خاطرات امیر شهید سپهبد صیاد شیرازی» در ۱۶۵ صفحه منتشر کرده است. این کتاب در اصل خاطرات دوران قبل از انقلاب این شهید است که طی پنج جلسه گفت‌وگو با ایشان، از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی ضبط تصویری شده بود. این خاطرات با شرح اجمالی زندگی شهید آغاز شده و با تصاویری از وی به پایان می‌رسد.

«تا کوچه‌های آسمان: خاطرات سپهبد شهید علی صیاد شیرازی» با خاطره نگاری محمد مهدی بهداروند که توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده نیز از دیگر منابع مهم در خاطرات این شهید بزرگوار است.

هرچند که درباره صیاد شیرازی پژوهش‌های چندی صورت گرفته و برخی کتاب‌های مناسب در موضوع خاطرات او منتشر شده‌اند، اما هنوز هم برخی از وجوه زندگی و شخصیت او نیازمند پژوهش‌های جدی است. نکته مهمی که از آن غفلت شده این است که جای خالی یک تاریخ شفاهی درباره مواجهات شهید صیاد شیرازی با منافقین به چشم می‌خورد و باید پژوهش‌های دقیقی پیرامون این موضوع انجام شود.

شهید صیاد شیرازی پایه‌گذار ثبت معارف جنگ

شهید بزرگوار علی صیاد شیرازی در همه برهه‌های زندگی‌اش خلاق و مبتکر و متفکر بود. در عرصه عمل، عملیات‌هایی که با فرماندهی ایشان در سال‌های آتش و خون به سرانجام رسید، در پیروزی نهایی ایران اثر چشمگیری داشت. سردار بزرگ اسلام از ابتدای دهه ۷۰ (۱۳۷۳) برای انتقال دانش و تجربیاتش در خصوص سال‌های دفاع مقدس در دانشکده افسری امام علی (ع) مشغول به کار تدریس شد. همچنین پس از پایان جنگ با ابتکار و تلاش او هیاتی به نام «معارف جنگ» با وظیفه ثبت خاطرات رزمندگان از مأموریت‌های میدانی و پژوهشی، مناطق عملیاتی و عوارض باقیمانده از جبهه‌های جنگ، تشکیل شد. کار این هیات ثبت صوتی و تصویری خاطرات بود تا بعدها در تهران تکمیل و تدوین شوند.

تشکیل این هیات، توانست خاطرات فراموش شده و اطلاعات مهم زیرخاک مانده از فعالیت و نقش ارتش در سال‌های دفاع مقدس را زنده کرده و به جامعه ارائه دهد و این کار بسیار بزرگی بود. در واقع شهید صیاد شیرازی با تیزهوشی و فراست تمام این نکته را دریافت که آیندگان باید تاریخ سال‌های آتش و خون را آن گونه که بوده، بدانند و وظیفه هیات معارف جنگ نیز ارائه دادن این اطلاعات به جامعه بود. این بصیرت شهید باعث زنده نگاه داشتن جنگ و پروردن روح حماسی میان نسل جدید شد.

گروه معارف جنگ سفرهای متعددی را به همراه شهید صیاد انجام داد. خوشبختانه در این هیات شخصیتی نیز حضور داشت که بعدها بدل به یکی از برجسته‌ترین تاریخنگاران انقلاب شد و کتاب‌های درخشانی را ارائه داد. محسن کاظمی به عنوان وقایع نگار این هیات را در سفرهای نه‌گانه‌اش از کردستان تا خوزستان همراهی کرد و شانه به شانه شهید صیاد به ثبت وقایع پرداخت.

کاظمی در این سفرها کلیه فعالیت‌ها، سخنرانی‌ها، گفتارها، خاطرات، روش‌های مدیریتی و حتی مناجات‌های شبانه شهید صیاد شیرازی را ثبت و ضبط کرد و بعدها کتابی را با عنوان «یادداشت‌های سفر شهید صیاد شیرازی: ماموریت‌های میدانی گروه معارف جنگ» ارائه داد که هنوز هم یکی از بهترین آثار درباره شهید صیاد شیرازی است و مخاطبان بویژه جوانان با مطالعه آن می‌توانند شناخت نسبتاً کاملی از شخصیت این شهید بزرگوار پیدا کنند.

اما فارغ از تمام این مسائل دغدغه شهید صیاد شیرازی نسبت به ثبت معارف و خاطرات جنگ بسیار تحسین برانگیز است. قطعاً در آینده ابعاد این ایده شهید بسیار بیشتر خود را نشان خواهد داد. هرچند که منابع منتشر شده توسط این هیات واقعاً تاریخ نگاری و وقایع نگاری از سال‌های آتش و خون را از تک بعدی بودن نجات داد و باعث شد بسیاری از ناگفته‌ها بیان شوند و نسل جدید معرفت نسبتاً دقیقی را نسبت به جنگ داشته باشد.

نقش خبرنگاران در مسئله‌مند شدن ذهن مخاطبان درباره شهید صیادشیرازی

اشاره شد که شهید صیاد شیرازی دغدغه زیادی نسبت به حفظ معارف جنگ داشت. بجاست این دغدغه به موضوعی برای مردم هم بدل شود و خبرنگاران نقش مهمی را در مسئله‌مندی این موضوع دارند. مطالب در پیرامون یا نقد منابع منتشر شده در موضوع شهید صیاد شیرازی بسیار اندک است. همچنین درباره نحوه مواجهه شهید صیاد با گروهک منافقین در جنگ و البته درخصوص ابعاد ترور سردار هم مطالب دندانگیر چندانی به چشم نمی‌خورد. خبرنگاران نیز بیشتر به بازگو کردن مطالب منتشر شده در برخی کتاب‌های پیرامون عملیات مرصاد پرداخته‌اند و متاسفانه برخی از پژوهش‌های منتشر شده درباره عملیات مرصاد هم به دلیل آنکه توسط ناشران غیرتهرانی منتشر شدند، حتی به اندازه یک خبر انتشار نیز سهمی از رسانه‌های مطرح نداشتند.

برای مسئله‌مند شدن تاریخ معاصر ایران بویژه تاریخ دوران دفاع مقدس، فعالان رسانه باید سواد اطلاعاتی خود را بهبود بخشند. این روند بخشی به خود خبرنگاران و بخشی هم به مدیران رسانه بستگی دارد. اکنون دیگر خبرنگارانی که در این عرصه وارد می‌شوند، باید خود را به عنوان عضوی از هیات معارف جنگ بدانند که هدفشان روشن کردن حقیقت باشد و این امر نیاز به مطالعات جدی کتابخانه‌ای و اسنادی دارد.

وجه دیگری که می‌توان نسبت به شهید صیاد مسئله مندی ایجاد کرد، پرداختن به قاتلان و عاملان شهادت ایشان است. آیا اصحاب رسانه تاکنون گزارش‌های جدی پیرامون این موضوع ارئه کرده‌اند؟ این کار نیازمند شناخت از تاریخچه گروهک منافقین و بویژه فعالیت‌های آنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران است. متاسفانه در سالگرد تاریخ رخدادهای مهم پیرامون این گروه خائن، مثلاً رخدادهای مهر ۱۳۶۰، گزارش‌های تحقیقی در رسانه‌ها کمتر به چشم می‌خورد و معدود منابع پژوهشی خوب و قابل تامل در این موضوع نیز کمتر در رسانه‌ها معرفی شده‌اند.

* مرتضی بریری ک ارشناس حوزه ارتباطات، فرهنگ و حقوق

کد خبر 5185243

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha