خبرگزاری مهر_گروه جامعه: اخیراً مرگ یک رأس از ۳ رأس گورخرهای خریداری شده از سوی باغ وحش صفادشت و نحوه انتقال این حیوانات از طریق مرز بازرگان جنجالهای بسیاری به دنبال داشت. این اتفاق و حواشی آن بهانهای شد تا با شهابالدین منتظمی مدیر کل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان محیط زیست درباره نحوه صدور مجوزها، خرید و فروش و انتقال حیات وحش و مواجهه سازمان محیط زیست با باغ وحش داران و رویکرد این سازمان به نحوه فعالیت این مراکز صحبت کنیم. متن پیش رو گزارشی از این گفت و گو است که در دفتر خبرگزاری شکل گرفت.
به طور کلی وضعیت حیات وحش در کشور طی سال گذشته چگونه بوده است؟
در سال گذشته با مشکلات و چالشهای جدی در حوزه حیات وحش مواجه بودیم و اگرچه توانستیم این مشکلات را کنترل کنیم اما چالش پیش روی سال جدید هم هست. برای مثال سال گذشته شیوع بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک ما را نگران کرد هر چند پیش از این آمادگی لازم را داشتیم و به همه استانها ابلاغ شد و سازمان دامپزشکی با همکاری فوقالعادهای که داشت، در مناطقی که تلاقی دام اهلی و وحشی است واکسیناسیون انجام شد اما با همه مراقبتها پراکنش بروز بیماری از شمال شرق تا کرمان، یزد و فارس و اصفهان درگیر شد و مدیریت آن بسیار حائز اهمیت بود و در نهایت ۵۰۰ رأس گونه قوچ و میش و کل و بز ما تلف شد. اگر این اقدامات انجام نمیشد و این سویه تب نشخوارکنندگان کوچک به کانونهای اقتصادی وارد میشد لطمات بسیاری را میدیدم و شاید فاجعهای رخ میداد. همچون موردی که در باغ پرندگان قم رخ داد و بر اساس دستورالعملهای بهداشتی کلیه پرندگان این مرکز معدوم شدند.
ولی مسألهای که در این مدت خیلی ابعاد رسانهای بیشتری داشته است، مربوط به نحوه مدیریت باغ وحش است، که میتوان به مسائل حفاظتی و سلامتی حیات وحش هم مربوط دانست، و سوال اینجاست که با وجود مخاطرات این چنینی مثل اتفاقی که برای باغ پرندگان قم افتاد، چرا این مراکز تعطیل نمیشوند؟
ما در کشورمان گونههای بومی خاصی را داریم مثل گوزن زرد، یوزپلنگ و پلنگ که به دلیل قرار گرفتن در معرض شرایط در حال انقراض میطلبد همه ایرانیها برای مدیریت و حفاظت از آنها ما را همراهی کنند، و در این شرایط که ما در وضعیت مناسبی از لحاظ حفاظتی به سر نمیبریم، باغ وحش میتواند به عنوان یک ذخیره ژنتیکی گونههایی که قابلیت برگشت به طبیعت ندارند. مثل پلنگ و یوز پلنگ تبدیل شود.
باغ وحش میتواند به عنوان یک ذخیره ژنتیکی گونههایی که قابلیت برگشت به طبیعت ندارند. مثل پلنگ و یوز پلنگ تبدیل شود
باغ وحشهای ما چقدر با استانداردهای روز دنیا مطابق هستند؟
حداقل یک سال و نیم گذشته موافقتی برای احداث باغ وحش نشده است و پیش از آن موافقت نامهها ابطال شده است اما برای بالا بردن سطح کیفیت باغ وحشها، در سال ۹۹ هم ضوابط و دستورالعملها اعلام شد و اعلام کردیم هرگونه تبادل گونه میان مراکز لازمهاش این است که ضوابط پیاده شود و اگر گوشت خواری از مرکزی به مرکز دیگر منتقل میشود مقصد باید به محیط زیست اعلام شود تا ببینم بر مبنای ضوابط است و حداقل بعد از چند سال جایگاهها بروز رسانی شود واقعیت این است که در برخی از مراکز مشکل استقرار وجود دارد با توجه به شرایط توسعه شهرها مشکل داریم.
باغ وحشهای با شرایط مناسب کشور شاید به اندازه انگشتان دو دست باشند کدام مراکز ما وضعیت مناسبی دارند؟
اجازه بدهید اسم نبرم، اما میگویم بسیار محدود، شاید به اندازه انگشتان دو دست باشند که حداقل شرایط و دستورالعملها را به صورت جامع فراهم کردند. البته شاخصهای جهانی میگوید ضوابط اینطور است که نزدیک به زیستگاه گونه باشد.
آیا انتقال میان باغ وحشهای استاندارد رایگان صورت میگیرد؟
نه؛ این موضوع مربوط به اتحادیه باغ وحشهای اروپایی است آنهم برای برخی گونهها است با این هدف که در مقابل تجارت قاچاق سیاه حیوانات که به عنوان چهارمین سطح قاچاق سیاه است انجام میگیرد اما در همه دنیا رایج نیست
یعنی ما پایبند به این استاندارد نیستیم؟ مثلاً گفته میشود انتقال جگوار سیاه به باغ وحش صفادشت غیرقانونی بود، با توجه به اینکه این گونه در معرض انقراض است به صورت قاچاق بوده است.
در کشور ما تحت هیچ شرایطی گونهای در طبیعت برای نگه داری، زنده گیری نمیشود.
پس با چه مبنایی این گونه به باغ وحش منتقل شده است؟
این انتقالها با تفاهم دو مرکز است، ممکن است این گونه در باغ وحش مبدا تکثیر شده باشد و جمعیت مازادش را به باغ وحش دیگری منتقل میکند. و در کشور ما هم حتی در مراکز استان، هرگونه جا به جایی گونه نیازمند موافقت دامپزشکی است.
بنابراین تحت هر شرایطی باغ وحشها میتوانند جمعیت مازادشان را منتقل کنند؟
بله؛ میتوانند با رعایت ضوابط انتقال بدهند.
پس وجود جگوار صفادشت مشکلی ندارد؟
نه، چون مجوز سایتیس دارد. یعنی مجوز برای خروج از کشور مبدا را از سوی سایتیس داشته است.
مجوز سایتیس در ایران بر چه مبنایی صادر میشود؟
برای انتقال گونههای حیات وحش در میان دو کشور هم کشور مبدا و هم مقصد هردو باید مجوز سایتیس بدهند. این قانون در کشور ما هم به تصویب مجلس رسیده است. گونه حتی برای خروج از کشور هم مجوز سایتیس نیاز دارد.
بنابراین اگر گونهای که اشاره کردید در مرکزی مستقر شده شک نکنید هم مجوز سایتیس ورودی و هم خروجی را دارد. مجوزی که کنوانسیون سایتیس به مراکز میدهد قابلیت رهگیری دارد، و میتوانیم ببینم اصل هست یا قلابی.
آیا صدور مجوزهای سایتیس محدودیت دارد؟ به نظر میرسد صفادشت مجوزهای متعددی را دریافت کرده است.
تنها محدودیت این است که اگر هر مرکزی گونهای را وارد کند از نظر شرایط استقرار محدودیت نداشته باشد. زمانی مجوز سایتیس را صادر میکنیم که مجوز سایتیس کشور مبدا را داشته باشد و مورد تأیید اداره محیط زیست استان باشد. البته گورخر در ضمائم لیست سایتیس نیست و به مجوز سایتیس نیاز ندارد.
با توجه به ورود گورخرها و اینکه معاون گمرک اعلام کرده است، در گمرک ثبت سفارش نشده است، آیا قاچاق محسوب میشود؟
خیر؛ ثبت سفارش برعهده وارد کننده و گمرک است اما از نظر وضعیت جایگاه و اجازه ورود مجوز صادر شده است. ماده ۲۵ قانون مبارزه با کالای قاچاق و ارز میگوید: هر کس بدون اخذ مجوز قانونی از سازمان محیط زیست و عدم رعایت ترتیبات پیش بینی شده مقررات به صدور حیوانات وحشی و ورود از کشور مجوز سایتیس لازم دارد. در غیر این صورت به مجازات محکوم میشود. بنابراین این گونه هم مجوزهای لازم را داشته و هم تاییدیه لازم اداره کل برای استقرار را دارد، ضمن اینکه این مجوز در سال ۱۳۹۶ صادر شده است.
ورود این گورخر با مجوز صد در صد قانونی سال ۹۶ در زمان مدیران پیشین بود چطور آنقدر زمان برده است؟
فرآیند قانونی مجوز ورود گونه این گونه نیست که همان زمانی که مجوز صادر میشود، امکان خرید و ورود وجود داشته باشد. ورود این گورخر با مجوز صد در صد قانونی سال ۹۸ در زمان مدیران پیشین بود و ما ارزیابی محل استقرارش را انجام دادهایم.
صدور مجوزهای سایتیس چقدر برای سازمان محیط زیست درآمدزایی دارد؟
متأسفانه هیچ درآمدزایی نمیشود، در حالی که در دنیا صدور مجوزهای سایتیس هزینه برد است، چون قانونا سازمان امکان درآمدزایی ندارد، اما به دنبال این هستیم که به صورت قانونی این اتفاق بیفتد، چون همکاران من ساعات زیادی برای این مجوزها وقت میگذارند. البته لازم است بگویم که امروز سایتیس بر مبنای یک رأی صادر نمیشود و صدور رأی کمیتهای است به این صورت که ابتدا کارشناس اولیه ارزیابی میکند و به کمیته واگذار میشود بحث میشود که آیا ورود این گونه به صلاح است یا نه.
این مجوزها برای مجموعه داران هم صادر میشود؟
قبلاً با عنوان مراکز نگه داری مجوز صادر میشد، اما چون این تقاضاها زیاد شد و مدیریت بهداشتی سختی بود؛ از سال ۹۹ صدور هرگونه مجوز را متوقف کردهایم. ضمناً ما در حال آزمایش سامانهای هستیم که تمامی مباحث مربوط به حیات وحش و آمار آن در بخش خصوصی را ساماندهی کند. تا ببینم چه مرکزی با چه عنوانی صلاحیت دارد، وضعیت گونههای موجود در این مراکز چطور است. در واقع با راه اندازی این سامانه ظرف ۴ سال آینده وضعیت هویتی گونههایمان سرو سامان پیدا میکند.
درخواست برای تعطیلی در شرایط کرونا از سوی مراکز حاضر داشتهاید؟
زمانی که دستورالعمل ابلاغ شد همزمان با شروع دوره کرونا بود و از آنجایی که اصلیترین منبع درآمد این مراکز از بازدیدها است، متأسفانه با توجه به تعطیلیها پی در پی و عدم درآمد کافی دستورالعملها به منظور اصلاح باغ وحشها اتفاق نیفتاد. مثلاً به برخی باغ وحشها توصیه شده محل استقرار خود را عوض کنند. در تلاشیم در قالب تسهیلات کمکی به مراکز بشود اگرچه ارزیابیها حداقلها تأمین است اما با مشکلات جدی مواجه است. باغ پرندگان ایلام پیرو همین اخطارهای محیط زیست تعطیل شد و یک فرجهای داده شد که اصلاح کند. ما مخالف توسعه و گسترش هستیم اما ممکن است برخی مراکز نتوانند اصلاح شوند اما خب، وقتی مرکزی تعطیل میشود تکلیف گونهها چیست؟ به پارک پردیسان منتقل میشوند؟
چندین سال بود که حیوانات در مرکز نگه داری پردیسان دپو میشدند درحالیکه ما نمیتوانیم در داخل شهر باغ وحش داشته باشیم چرا مرکز نگهداری حیات وحش پردیسان را تعطیل کردید؟
الان مرکز کلینیک و تیمار فعال است. اما باغ وحش تعطیل شد چندین سال بود که حیوانات در این مرکز دپو میشدند ما نمیتوانستیم در داخل شهر باغ وحش داشته باشیم.
وجود این مرکز در حال حاضر کمک کننده نبود؟
مگر من میتوانم گونههای یک باغ وحش را به پردیسان بیاورم این مرکز درمانی و تیمار است.
چند مرکز نگهداری حیات وحش در کشور وجود دارد؟
به طور کلی ۷۵ مرکز وجود دارد، که شامل باغ پرندگان و باغ وحش است.
گونههایی که در این تعداد مراکز مجاز سالانه تکثیر میشوند کجا میروند؟
چون تکثیر و تلفات در مراکز امری طبیعی است، برخی مراکز برای تأمین نیازها، گونهها را بین هم تبادل میکنند. اما این مساله نیازمند درخواست و موافقت ستاد و هماهنگی دامپزشکی برای جا به جایی است و من معتقدم تکثیر هم باید کنترل و مدیریت شود.
وقتی میشنویم مراکزی گونههای خاصی را نگه داری میکنند، خب این گونهها به کشور وارد میشوند یا اینکه در داخل کشور تبادل میشوند؟
ما در یکی از کریدورهای قاچاق قرار داریم، اما اگر باغ وحشی گونهای را ثبت نکرده در جایگاه قرار دهد برخورد میشود، پس مطمئن باشید به صورت قانونی خارج نمیشوند. اما ما مسئول مبارزه با قاچاق نیستیم و طبق قانون دستگاههای نظامی و انتظامی و یگان سازمان در این زمینه مسئولاند.
صفادشت تخلفاتی از قبل داشته است، مثل تلف شدن زرافه یا عدم اطلاع از وضعیت آهو و جبیرهایی که از یک منزل مسکونی کشف شده است.
وقتی گونههایی توقیف شده و با فوریت به یک مرکز منتقل میشود و ارزیابی بیماری نمیشوند، ممکن است بیماری داشته و به هر دلیلی تلف شود. هرچند ما اصرار داریم دلایل هر گونه تلف شدن و بیماری را سازمان دامپزشکی اعلام کند. اما اگر مرکزی بخواهد گونههای در معرض انقراض ما را نگه داری کند هزار جور سختگیری میکنیم، با این وجود به راحتی گونه غیر بومی گوزن زرد اروپایی میآورد و شاهد این هستیم که جمعیت این گوزن افزایش مییابد. و خیلی نگرانم در مرکز و جایگاهی طلاقی میان این دو جمعیت ایجاد شود و بنابراین مجبوریم سخت گیری هایی را داشته باشیم حتی در تکثیر گوزن زرد اروپایی.
اما به طور کلی ارتباطات با همه مراکز کاملاً رسمی است و مراکزی که کمک کردند آرامشش گونههای خاص ما حفظ شود. خواسته ما این است که به عنوان مراکزی که خارج از زیستگاه گونههای ارزشمند ما را حفظ میکنند.
اولویت ما این است که مراکز به سمت گونههای بومی بیایند هم ذخیره گاه ژنی و کمک به حفظ جمعیت است و اگر در طبیعت دچار مشکل شویم، اگر ما چارچوب و کاسه تنوع زیستی را از نظر اهمیت بسنجیم گونههای غیر بومی تنها ارزش باغ وحشی دارند. و در اولویت حفاظتی سازمان نیست و مرکز ملزم است که حداقلها را رعایت کند.
در ماجرای گورخر هم منتظر نظر دامپزشکی هستیم، چون با وجود تشخیص علائم بالینی که بروز سپتیسمی و عفونت ریه را نشان میدهد باز هم منتظر اعلام رسمی دامپزشکی هستیم. در این موارد گاهی قصور هست اما عموماً قصور عمدی نیست.گونههایی که معمولاً از خارج کشور میآید یا در داخل تبادل میشوند صد در صد سالم نیست، شیر، گورخر و.. از سوی مرکزی افرادی منتقل میشوند که ضعیفترند یا دچار مشکلاند.
این موضوع درباره گونههای نمایشی شاید صدق کند اما گونهای مثل شیر که با هدف تکثیر منتقل میشود چه؟
همان موقع هم بررسی کردم مدیر دفتر حیات وحش اعلام کرد سازمان هیچ برنامهای برای تکثیر شیر ایرانی را ندارد چون زیستگاه این گونه از بین رفته است.
باغ وحش ادعا میکرد برای احیای نسل شیر وارد شده اما هیچ مقامی در سازمان آنرا تأیید نکرد و نه گفت مقدور است.
ضوابطی برای نگه داری از حیوان همراه در کشور وجود ندارد
یک تخلف دیگر مربوط به نحوه نمایش حیوانات بود، اینکه اجازه لمس حیوانات با پرداخت مبلغ اضافهتری داده میشود.
ما در حال تهیه یک لیست در زمینه ضوابط مواجه با حیوانات هستیم، اما هنوز به نتیجه قطعی نرسیدیم، هنوز مشخص نیست که چه گونه حیوانی را میتوان به صورت «حیوان همراه»، (حیوانی به عنوان پت) میتوان نگه داشت، مثلاً در برخی کشورها ایگوآنا به عنوان پت مطرح است اما مقررات ما مشکل دارد. الان لیستی نیست و متأسفانه همه فکر میکند منتظمی باید به همه اینها پاسخگو باشد.
چندین مرکز در دنیا رفتهام که بخشی از آن حیوانات لمس میشوند و ابعاد آموزشی دارد و به عنوان یکی از منابع درآمدی است اما چون مصادیق آن در کشور ما تعیین نشد نمیتوانیم نظر بدهیم.
نظر شما