میلاد دخانچی مجری تلویزیون که سابقه اجرای برنامههای چالشی همچون «جیوگی» و «سختانه» را در کارنامه خود دارد، درباره اولین قسمت از مناظره نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم به خبرنگار مهر بیان کرد: یک نکته نسبت به مناظرهها مشهود بود و آن اینکه طراحی برنامه در سطح مناظره نبود؛ اینکه یک سوال بدهید به یک نفر بگویید در سه دقیقه جواب بدهید و هرکسی در چند دقیقه به سوالاتی مخصوص به خودش پاسخ دهد واقعاً مناظره نیست.
وی با اشاره به نقش مجری ادامه داد: در طراحی برنامه این امکان دیده نشده بود که نامزدها بتوانند با هم حرف بزنند، بلکه طراحی همین بود که هر یک مونولوگ میگفتند و برخی از آنها مثل بچههایی بودند که با شیطنت از قاعده بازی فرار کنند. آن چهار دقیقه دیگر هم بیشتر ارزیابی از طرف مقابل بود و وقتی مناظره در این سطح طراحی میشود عاملیت مجری هم «پیشاپیش» و قبل از اجرای برنامه کم میشود.
اگر عمو پورنگ هم اجرا میکرد فرقی نداشت!
دخانچی درباره اهمیت نقش مجری در مناظرهها عنوان کرد: شما مناظره میگذارید و بعد انتخاب میکنید که چه کسی میتواند مناظره را مدیریت و جمع کند. یعنی عاملیت مجری را بالا میبرید ولی وقتی برنامه به شیوه مناظره نیست، عاملیتی برای مجری هم وجود ندارد. اگر این برنامه را عمو پورنگ هم اجرا میکرد فرقی نداشت چون فقط باید گویها را درمیآورد، شماره را میخواند و به هر نامزد میگفت سه دقیقه وقت دارید تا به سوال جواب دهید.
این برنامه ساز در بخش دیگر درباره کارگردانی مناظره یادآور شد: اگر این برنامه بیست سال پیش ساخته میشد با کارگردانی فعلی آن فرقی نداشت و پسرفت هم کرده است. یکی از مصادیق این پسرفت کارگردانی این است که وقتی یکی از نامزدها درباره نامزد دیگر حرف میزند شما میخواهید ریاکشن نامزد دوم را ببینید درحالیکه دوربین ثابت بود و کارگردانی این نوع برنامه باید پر از ریاکشن شات روی طرفین و حتی مجری باشد.
وی نبود این کارگردانی را هم به همان طراحی اولیه مرتبط دانست و گفت: البته منظور از کارگردانی شخص سوییچکننده نیست چون او هم کارهای نیست و بیشتر به یک نظام طراحی ربط دارد. در تلویزیون کارگردان پخش، خیلی میدان عمل ندارد اما طراح برنامه میتواند ایده داشته باشد و کارگردان خوب بیاورد که سوییچ کند. تنها کاری که دقت کردم انجام شد زومهای نرمی بود که ابتدای مونولوگ هر شخص بیان میشد و کمی حس سینمایی میداد.
دخانچی درباره تاثیر ساختار برنامه بر خروجی آن نیز توضیح داد: مناظره درباره اقتصاد صورت گرفته اما بیننده چیزی درباره تفاوت سیاست و اقتصاد دستگیرش نشد که به نظرم بیشتر از مناظرهکنندهها به بستر برگزاری مناظره مربوط میشود به طور مثال اگر مجری این سوال را طرح میکرد که به نظر شما بزرگترین چالش اقتصادی کشور چیست و چه راه حلی دارید؟ و همین سوال را از همه میپرسید، وقتی یک نفر به صحرای کربلا میزد برای مردم مشخص بود. از طرفی هم مجری نظر هر یک را پرسیده بود و بین آنها بحث و جدل صورت میگرفت، درنهایت ایده زمان سنج هم درست بود تا هرکسی مساوی صحبت کرده باشد.
وی درباره سوالهای تکتک از نامزدها بیان کرد: در این نوع پرسش، گویی برنامه مثل تست هوش است. در حالی که لزوماً نامزدها نباید به همه حیطهها اشراف داشته باشند ما میخواهیم قدرت استدلال و اینکه چقدر میتوانند خود را بقبولانند دریافت کنیم.
به هر شبکه بگویند بین این هفت نفر میتواند مناظره برگزار کند و به این ترتیب مجریان مختلف برنامه را اجرا میکردند و ساختارها هم متفاوت میشد. اتفاقاً در چنین شرایطی مجریای مثل عمو پورنگ هم ممکن است بتواند به جایگاه درستی برسد و مثلاً از منظر شناخت و اشراف نامزدها نسبت به حوزه کودک و نوجوان آنها را به چالش بکشد و برنامه جذابی هم میشد این مجری تلویزیون در ادامه اضافه کرد: مقام معظم رهبری نکتهای گفتند که اگر نامزدها کارآمدی خود را نشان دهند، مشارکت بالا میرود. پس مشارکت از طریق دعوا و کل کل بالا نمیرود و شما قرار است کارآمدی اینها را در قالب مناظره ببینید، درحالیکه در قسمت نخست این کارآمدی نمایش داده نشد.
در برنامه «مافیا» هم شما میتوانید با شخصیت افراد آشنا شوید
وی درباره گزارشهای سازمان نسبت به خروجی همین مناظره یادآور شد: صداوسیما اگر هم به طور مثال بگوید صد در صد ملت ایران در نظرسنجیها بیان کردهاند که تلویزیون میبینند ما راهی برای راستیآزمایی نداریم. با این حال در هر مناظره و گفتگویی که بحث و جدل خودانگیخته دارد، یک فهم روان شناسانه از آن افراد پیدا میکنید. صداوسیما در این شناخت کاری نکرده است آن چنان که در برنامه «مافیا» هم شما میتوانید با شخصیت افراد آشنا شوید اما تلویزیون طراحی درستی برای شناخت کارآمدی افراد در این برنامه خاص نداشت.
دخانچی افزود: البته کامل هم مشخص نمیشود که مسئولیت این طراحی با خود تلویزیون است یا ستاد تبلیغات انتخابات که نمایندگانی از خارج از سازمان هم در آن حضور دارند، ولی میشد حداقل هر شبکه مناظره خود را داشته باشد تا هرکسی طراحی خود را داشته باشد. به هر شبکه بگویند بین این هفت نفر میتواند مناظره برگزار کند و به این ترتیب مجریان مختلف برنامه را اجرا میکردند و ساختارها هم متفاوت میشد. اتفاقاً در چنین شرایطی مجریای مثل عمو پورنگ هم ممکن است بتواند به جایگاه درستی برسد و مثلاً از منظر شناخت و اشراف نامزدها نسبت به حوزه کودک و نوجوان آنها را به چالش بکشد و برنامه جذابی هم میشد.
وی درباره نگرانی نسبت به برگزاری مناظره از طرف تلویزیون بیان کرد: این نگرانی همیشه بوده است و تلویزیون در چنین مواردی یا میخواهد مونولوگ داشته باشد و یا ترجیح میدهد طنز و سرگرمی پخش کند.
دخانچی در پایان درباره پیشنهادش نسبت به مناظره بعدی بیان کرد: باید یک سوال کلیدی باشد و با رعایت زمانبندی، فرصت بحث میان نامزدها ایجاد شود. مجری هم وسط میدان باشد نه اینکه کیلومترها عقب تر از نامزدها بنشیند.
نظر شما