به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «طلایه داران هنر خوشنویسی ایران؛ آثاری از دوره ایلخانی تا اواخر عهد قاجار» به تازگی با پژوهش و گردآوری رضا یساولی ثانی توسط انتشارات یساولی در ۳۰۸ صفحه با کیفیت نفیس منتشر شده است.
۴۰۱ اثر خوشنویسی و نقاشی ایرانی از مفاخر خوشنویس و نگارگر عهد ایلخانی تا اواخر قاجار همراه با مقدمه تحلیلی و سیر تحول مکاتب مختلف خوشنویسی و نگارگری ایران، محتوای کتاب را تشکیل میدهد. کتاب بخشهای متنوعی دارد. در بخش کوفی و اقلام ششگانه آثاری از علاءالدین تبریزی، محمدابراهیم قمی، احمد نیریزی، محمدهاشم اصفهانی، وصال شیرازی و… ارائه شدهاند.
در بخش تعلیق و نستعلیق آثار مهمی از میرعلی کاتب تبریزی، سلطانعلی مشهدی و شاگردانش، میرعلی هروی، شاه محمود نیشابوری، خواجه اختیار منشی، محمدحسین کشمیری، میرعمادالحسنی و شاگردانش، ملک محمد قزوینی، میرزا فتحعلی شیرازی (حجاب)، اسدالله شیرازی، میرحسین خوشنویسباشی، میرزاغلامرضا اصفهانی، محمدرضا کلهر، محمدحسین سیفی قزوینی (عمادالکتاب) و… منتشر شده است.
بخش شکسته نستعلیق شامل آثاری است از محمدشفیع حسینی (شفیعا)، درویش عبدالمجید طالقانی، میرزاکوچک اصفهانی، سیدعلی نیاز، سیدعلیاکبر گلستانه و … و بخش نگارگری (مکتب هند و ایران) (مکتب صفویه) نیز آثاری از صادقیبیک افشار، معین مصور، محمدقاسم تبریزی، محمد زمان و… را به همراه توضیحات مبسوطی درباره نگارهها به همراه دارد.
هربخش همچنین شامل مقدمههای مهمی است. مقدمه بخش کوفی و اقلام ششگانه را محسن جدیدی، مقدمه بخش تعلیق و نستعلیق را امیراحمد فلسفی، مقدمه بخش شکسته نستعلیق را عینالدین صادقزاده و مقدمه بخش نقاشی ایرانی (نگارگری) را رضا یساولی، نوشتهاند.
برای علمی شدن پژوهش و انتخاب آثار کارشناسانی در هر بخش به گردآورنده کتاب یاری رساندهاند. کار کارشناسی بخش کوفی و اقلام ششگانه را سیدرضا بنیرضی و محسن جدیدی، کارشناسی بخش تعلیق و نستعلیق را امیراحمد فلسفی و محسن جدیدی و کارشناسی بخش شکستهنستعلیق را غلامرضا مشعشعی بر عهده داشتهاند.
تاریخ تصویری خوشنویسی ایرانی
به مناسبت انتشار این کتاب با رضا یساولی ثانی گفتوگویی داشتهایم. وی با اشاره به اینکه آثار منتشر شده در این کتاب در گنجینه موزه خط و کتابت میرعماد موجود است، گفت: سال ۱۳۹۸ استاد عینالله صادق زاده که از بزرگان حوزه خط شکسته هستند، به من گفتند که موزه خط و کتابت میرعماد آمادگی چاپ مجموعهاش را دارد و بهتر است که شما پیشنهاد این کار را بدهید. این کار مورد استقبال من قرار گرفت و در نخستین جلسه با مدیر این موزه دو طرف به این نتیجه رسیدیم که این کتاب منتشر شود.
وی افزود: موزه خط و کتابت میرعماد نزدیک به ۱۵ سال است که با انتقال آثاری از موزههای دیگر فعالیت خود را به صورت رسمی آغاز کرده و بخشی از آثار آن قابلیت عرضه و چاپ دارد. ابتدا در نشستی دو روزه به همراه استاد صادق زاده بخشی از فایلهای آثار این موزه را در کامپیوتر ببینیم. تعدادی از آثار این موزه به دلیل مسئله اهدا یا خرید در گذشته و به هر دلیل دیگری بودنشان اهمیت دارند و در موزه حفظ میشوند اما فاقد جنبههای هنریاند. با توجه به اینکه استاد صادق زاده خود اشراف کاملی به خطهای تاریخ هنر ایران و شیوههای این هنر دارند و بنده هم در زمینه خوشنویسی و نگارگری تجربه عملی و مطالعه دارم، در قدم نخست حدود ۵۰۰ اثر را انتخاب کردیم. این موزه البته قلمدانهای نفیسی هم دارد اما ما صرفاً آثار خوشنویسی و نگارگری را انتخاب کردیم.
یک اثر مهم در این موزه وجود دارد که امضای رضا عباسی پای آن درج شده و این البته امتیازی برای موزه به شمار میرود. اما من با توجه به شناخت و حساسیتی که روی آثار رضا عباسی دارم پس از بررسی متوجه شدم که این کار اثر محمد قاسم چهرهگشای تبریزی است یساولی ادامه داد: در مرحله دوم از بین آن ۵۰۰ اثر بازهم دست به گزینش زدیم تا آثار نهایی برای درج در کتاب انتخاب شونددر نتیجه متوجه آثار شاخص و درجه یکی شدیم که در کنارمابقی آثاراهمیت کلیت آثار موجود در گنجینه موزه را نشان میدهد در این وضعیت کار آغاز شد و آثار طبقه بندی شدند. هدف ما این نبود که صرفاً یک آلبوم تصویری برای موزه تهیه کنیم. به همین دلیل تصمیم گرفتیم که آثار با نظم خاصی در کتاب گنجانده شوند. این نظم بر مبنای روند تاریخی تحولات هنر خوشنویسی در ایران شکل گرفت. به عبارتی بنا بر این شد که مخاطب با مطالعه این کتاب سیر تحولات تاریخی خوشنویسی را از خطوط کوفی قرون سوم و چهارم و همچنین خطوط قرون پنجم و ششم تا خطوط دوره پهلوی اول به همراه نمونه آثار برجسته ببیند و تشخیص دهد که خط به چگونه شکل گرفته، قوام پیدا کرده و چگونه به پختگی رسیده است. مثلاً متوجه شود که خط نستعلیق چگونه شکل گرفته و چه تحولاتی را از سر گذرانده و ریزکاریهایش چیست.
تابلویی با امضای رضا عباسی و رد پای محمد قاسم
یساولی ثانی در بخش دیگری از این گفتوگو به یک تابلوی مهم از گنجینه موزه خط و کتابت میرعماد اشاره کرد که امضای رضا عباسی را با خود دارد اما گویا برای این هنرمند برجسته مکتب اصفهان نیست. وی درباره این اثر گفت: همانطور که اشاره کردم بخشی از این کتاب به آثار نگارگری اختصاص پیدا کرده است. یک اثر مهم در این موزه وجود دارد که امضای رضا عباسی پای آن درج شده که امتیازی برای موزه به شمار میرود. اما من با توجه به شناخت و حساسیتی که روی آثار رضا عباسی دارم پس از بررسی متوجه شدم که این کار اثر محمد قاسم چهرهگشای تبریزی است. به عبارتی امضای رضا عباسی پای این اثر زده شده است.
وی با اشاره به این نکته که تاکنون تحقیقی دراین باره نشده ادامه داد: دلایلم برای این ادعا را در مقالهای مفصل ارائه کردهام. تکنیک این اثر بسیار شبیه به آثار محمد قاسم بود و با شیوه رضا عباسی تفاوتهایی دارد. من روی جزئیات این اثر بررسی علمی زیادی کردم و اصل کار را هم از مخزن مطابقیت دادم و آن را با آثار متعددی از محمد قاسم و رضا عباسی مورد تطبیق قرار دادم و در نهایت به این نتیجه رسیدم که قطعاً این کار اثر رضا عباسی نیست، اما متأسفانه نتوانستم تشخیص دهم که امضا در چه دوره زمانی و تاریخی صورت گرفته است.
یساولی ثانی اضافه کرد: در پای اثر درج شده که روز شنبه چهار شوال ۱۰۳۲ به اسم رضا عباسی به اتمام رسید. بر اساس تطبیق تاریخی به این نتیجه رسیدم که چهار شوال ۱۰۳۲ روز سه شنبه بوده نه شنبه و احتمالاً صاحب امضا حواسش نبوده و صرفاً خواسته برای طبیعی جلوه دادن کار یک روز را پای اثر بنویسد. این چهار روز اختلاف یکی از دلایل تفاوت کار دو هنرمند است. ضمن اینکه من بیشترین تاکیدم روی تکنیک اثر است که با دیگر آثار رضا عباسی همخوان نیست و اتفاقاً مشابه آثار محمد قاسم است. به هر حال دلایلم برای امضا رضا عباسی را به صورت مستدل بیان کردم.
این پژوهشگر تاریخ هنر با اشاره به حذف موضوع تحقیق دراین باره گفت: متأسفانه ریاست موزه تاکید داشت به دلیل اینکه این کتاب بیشر جنبه نشر آثار خوشنویسی را دارد پس میبایست به شکل مناسبی نتیجه تحقیق را در دسترس عموم به هنر خوشنویسی و نگارگری قرار داد البته گفت که میتوان مقاله را روی سایت موزه هم گذاشت. به هر حال من اعلام نظر کارشناسی کردم که شاید مناسب باشد مطالب مربوط به کار در این کتاب چاپ شود تا پژوهشگران را از نتیجه کار اگاه کنیم که نظر موزه بر این بود محتوای کتاب با موضوع درج نتایج کارشناسی آثار قرابتی ندارد و اینگونه تحقیقات بهتر است در فضای پژوهشی خود مانند چاپ مقاله منتشر شود به این علت ما به دلیل قراردادی که با موزه داشتیم ناچار به تمکین بودیم. در نهایت اما در معرفی آن اثر این را نوشتم: قطعه نگارگری اثر محمد قاسم تبریزی با امضای الحاقی رضا عباسی که مورد تأیید موزه هم هست.
تاریخ هنر ایران در مخزن موزهها زندانی است
یساولی ثانی در بخش دیگری از این گفتوگو به غنی بودن موزههای ایران اشاره کرد: موزههای ایران غنی هستند و به دلیل داشتن آثاری مهم با موزههای معتبر جهان از جمله لوور برابری میکنند. اما متأسفانه آثار دربرخی مخازن موزهها زندانی و مدفون شدهاند. در طول کار روی این کتاب به نظرم آمد که متأسفانه موزهها بنا به شرایط از داشتن کارشناسان خبره که بتوانند اصالت آثار را تشخیص بدهند، به نحوی محروم شده اند. که این موضوع را پس ازتحقیق بر امضای رضا عباسی متوجه شدم.
وی افزود: متأسفانه اکثر اطلاعات و دیتیلهایی را که از آثار موزه خط و کتابت میرعماد در اختیار ما قرار گرفت، قابل استناد نبودند. به دلیل همین غیرقابل استناد بودن دیتاها، با اساتید خبره خوشنویسی ایران طرح موضوع کردم و این بزرگان آثار را کارشناسی کردند. از دل همین جلسات کارشناسی, آثار موزه هم به نحوی طبقه بندی شد. به عنوان مثال در گنجینه این موزه آثار خوشنویسی محدودی با امضای میرعماد الحسنی وجود دارد که به دقت نظر بیشتری برای کاوش نیاز دارد. زیرا از دوره صفویه تا قاجاریه آثار زیادی از خوشنویسان مشهور نقل شده است علت ان هم اعتبار این خوشنویسان بوده است. حتی در زمان میرعلی هروی هم چون میدانستند که خطش مشتاقان بسیاری دارد، آن رابازنویسی میکردند و عرضه میشد.
شاید موزه خط و کتابت میرعماد به فضای بیشتری برای نمایش آثار خود نیاز دارد
بخش دیگری از این گفتوگو با بحث درباره ساختمان و ساختار موزه خط و کتابت میرعماد اختصاص داشت. یساولی درباره این موضوع گفت: اشاره کردم که برای هر بخش از آثار تاریخ تحلیلی مهمی هم به قلم اساتیدی چون امیراحمد فلسفی، عین الدین صادق زاده، محسن جدیدی و… نوشته شده است. خود من هم درباره تاریخ تحولات نگارگری ایران از زمان شاه طهماسب که نگارگری در اوج خود بود تا دوران قاجاریه که دوران افول است، نوشتم. در نهایت کتاب کلیت موزه را بدون آنکه نیازی به بازدید حضوری داشته باشد، برای مخاطبان عیان خواهد کرد.
موزههای ایران غنی هستند و به دلیل داشتن آثاری مهم با موزههای معتبر جهان از جمله لوور برابری میکنند. اما متأسفانه آثار در مخازن موزهها زندانی و مدفون شدهاند یساولی ادامه داد: موزه خط و کتابت میرعماد فضایی قاجاری دارد و رضاشاه پهلوی از آن استفاده شخصی میکرد. ساختمان موزه دو طبقه است و فضایی فوق العاده زیبا و دل انگیز دارد و از نظر معماری شاهکاری به شمار میرود. اما از بعد مساحتی فضایش آنچنان نیست که بتوان همه آثار موزه را در آن نمایش داد. بنابراین وقتی مخاطبی برای بازدید میرود صرفاً با تعداد محدودی خط مواجه میشود، اما کتاب «طلایه داران هنر خوشنویسی ایران» این حسن را دارد که کلیت موزه و آثاری را که در مخزن موزه نگهداری میشوند، یکجا به مخاطبان ارائه میکند و این نقطه عطفی در معرفی آثار این موزه است.
بیشتر تمرکز خوشنویسان از گذشته تاکنون روی آثار میرعماد الحسنی است
یساولی ثانی در بخش دیگری از این گفتوگو به آثار موجود در موزه خط و کتابت میرعماد، اشاره کرد: به هر حال بهره برداریهای متفاوتی روی آثار هنرمندان شاخص صورت میگیرد و قاعدتاً برخی از آثار دیده شده بسیار شبیه به آثار اصلی است. دقت نظر کارشناسان آثار برای چاپ این کتاب, نه تنها مربوط به هنرمندان قدما بود بلکه قسمتی از ان هم مربوط به تعداد آثار محدودی است که بنام میرعماد در موزه وجود دارد و میبایست هرگونه شک و شبهه در انتخاب و اصالت آثار برطرف میشد که انجام شد و من خوشبختانه در دیگر خطاطیهای موزه میرعماد آثار جعلی ندیدم.
برای موزهها داشتن آثاری از هنرمندان شاخصی چون رضا عباسی و میرعماد امتیاز است و هرگونه تحقیق و بررسی بر آثار قدماچیزی از شانیت موزهها کم نمیکند.
این پژوهشگر درباره ضرورت بازگشت به شیوه قدما در هنر نیز اشاره کرد: عمده نسل جدید خوشنویسان ایرانی دارند به شیوه آثار خوشنویسان برحسته معاصر از جمله استاد امیرخانی و استاد اخوین، کار میکنند. این میان برخی نیز این هشیاری را به خرج داده و سعی کردهاند به خطوط و شیوه قدما بازگردند تا از دل آنها به سبک خاص خود برسند. یکی از حسنهای کتاب «طلایه داران هنر خوشنویسی ایران» این است که چنین فرصتی را در اختیار مخاطبان قرار میدهد. فرصتی که به هیچ عنوان با حضور در موزهها بهدست نمیآید. در موزه نمیتوان روی آثار مطالعه کرد. چرا که نه فرصتش هست و نه اینکه امکان عکاسی از پشت شیشه وجود دارد. همچنین در موزه فرصت تمرین و سرمشق گرفتن نیز وجود ندارد. این کتاب اما میتوان در منزل و یا کارگاهها جلوی هنرمندان و هنرجویان قرار دارد و آنها میتوانند از روی آن سرمشق بگیرند.
یساولی اضافه کرد: اشاره کردم که ما در این کتاب آثار را با دقت انتخاب و کارشناسی کردیم و اصالت آثار انتخابی کاملاً مورد تأیید است. همچنین در روند کار تحقیق و کارشناسی آثار همانطور که گفتم توانستیم آثار را طبقه بندی کنیم و به این علت کتاب صرفاً به خطوط درجه یکی که بار آموزشی دارند اختصاص پیدا کرده است. اما بازهم به دلیل ویژگیهای خاصی که برخی از خطوط درجه دو و سه داشتند ضرورت داشت معرفی شوند. به همین دلیل نیز ۱۴۰ خط از این دست را در لوح فشرده همراه کتاب به مخاطبان ارائه کردیم. البته در اینجا باید اعلام کنم که موزه جایگاه نگهداری آثار هنری است و بسیاری از آثار موزهای که از نظر کارشناس هنری جنبه انتشار ندارند هم به نام موزه سند خوردهاند و باید در موزه نگهداری شوند.
پنج برابر شدن قیمت کاغذ
بخش دیگری از این گفتوگو به گران شدن بهای کاغذ و مشکلات انتشار کتابهایی چون «طلایه داران هنر خوشنویسی ایران» اختصاص داشت. یساولی درباره این مسئله گفت: انتشارات یساولی را به انتشار کتب نفیس با محتوای معرفی فرهنگ ایران میشناسند. ما نمیتوانیم رمان یا کتابهای روانشناسی منتشر کنیم. قرارداد انتشار کتاب «طلایه داران هنر خوشنویسی ایران در بهمن ۹۸ بسته شد. آن زمان هم صنعت نشر ایران اوضاع مناسب و بهنجاری نداشت، اما بهتر از وضعیت کنونی بود. از آن زمان تاکنون بهای کاغذ و تعرفههای چاپ بیش از پنج برابر شده است. بسیاری به من گفتند که این قرارداد را فسخ کن و طرفت هم فسخ را قبول میکند چون خودش هم میداند که شرایط اقتصادی به چه وضعیت نابهنجاری افتاده است.
یساولی ثانی همچنین با اشاره به این نکته که در صورت فسخ قرارداد انتشار کتاب «طلایه داران هنر خوشنویسی ایران» ایرادی به انتشارات یساولی وارد نبود، گفت: شرایط ما به عنوان ناشر خصوصی اجازه انتشار کتابی را که در انبارها بماند، نمیدهد. برای انتشار چنین منابعی هم وزارت ارشاد و نهادهای فرهنگی دیگر هیچگونه کمک نمیکنند. حتی هزینه عکاسی و اسکن آثار نیز توسط انتشارات یساولی پرداخت شد. با این اوصاف اما باید درصدی از تیراژ کتاب را هم به موزه بدهیم. میخواهم بگویم که در چنین وضعیتی انتشار کتابهایی چون «طلایه داران هنر خوشنویسی ایران» توجیه اقتصادی ندارد، اما بهرحال انتشارش از نظر فرهنگی قدمی روبه جلوست. من میتوانستم با هزینههای به مراتب کمتر از سرمایه انتشار این کتاب، مثلاً کتب ملت عشق و هری پاتر را منتشر و حتی نسخهها را پیش فروش کنم، اما بهرحال اولویت ما انتشار کتابهایی چون «طلایه داران هنر خوشنویسی ایران» است.
نمیشود روی صادرات کتاب حساب باز کرد
بخش دیگری از این گفتوگو به مسئله صادرات کتاب نفیس اختصاص داشت. یساولی ثانی درباره این موضوع گفت: نمیتوان روی این صادرات حسابی باز کرد. در وضعیت تحریم که حتی دولت هم نمیتواند پول فروش نفت خود را دریافت کند من ناشر چگونه میتوانم محصولم را به خارج از کشور صادر کنم؟ با این اوصاف اما کتاب «طلایه داران هنر خوشنویسی ایران» به صورت دو زبانه کار شده تا اگر بر فرض نسخهای از این کتاب به کشورهای منطقه از جمله ترکیه و کشورهای حوزه خلیج فارس – که در بحث خوشنویسی و میراث آن به ما نزدیکند – رفت، آنها از ثبت این هنر در منابع ما مطمئن شده و این هنر را از چنگ ما درنیاورند. این کتاب به مثابه یک سند اثبات میکند که خط نسخ ایرانی هم بوده یا در طول ۵۰۰ سالی که زیرسیطره عربها بودیم فرهنگمان تغییری پیدا نکردهاند و حتی خطوطی چون ثلث و… هم رنگ و بویی ایرانی دارند. کتابهایی از این دست به حفظ هویت ما کمک میکنند.
وی در ادامه با اشاره به این نکته که ضرورت دارد وزارت امور خارجه و دفاتر فرهنگی ایران در خارج از کشور کتابهایی چون «طلایه داران هنر خوشنویسی ایران» را داشته باشند و در مواقع ضروری آن را به سیاستمداران یا اهالی فرهنگ دیگر کشورها هدیه دهند یا حداقل کتاب را به مردم کشور محل مأموریت خود معرفی کنند، گفت: متأسفانه بودجه دفاتر فرهنگی ایران در خارج از کشور صرف خرید صنایع دستی بیکیفیت میشود. اما به نظرم شاید در کنار اینها نهادهایی مانند وزارت امور خارجه و دفاتر فرهنگی ایران باید کتابهایی مانند «طلایه داران هنر خوشنویسی ایران» را هم تهیه کرده و به مهمانان خارجی خود هدیه بدهند تا پیشینه فرهنگی ایران هرچه بیشتر و بهتر در جهان معرفی شود.
نظر شما