خبرگزاری مهر فرهنگ و اندیشه: مهرداد صدقی با سهگانه آبنباتهایش نام خود را بهعنوان یک نویسنده طناز در ذهن مخاطب بهخوبی حک کرده است. علت اینکه از اصطلاح طنزنویس استفاده نکردم هم این است که صدقی در کتابهایش لزوما طنز نمینویسد، بلکه هم مینویسد و هم طنز قابل لمسی استفاده میکند. شاید به همین دلیل باشد که کتابهای او بهجای داشتن بازهسنی مشخص به عنوان پیشنهاد سن مناسب مطالعه، فقط سن شروع دارند و از ۱۵،۱۶سال به بالا میتوانند با این داستانها ارتباط برقرار کنند.
اما بد نیست بررسی کنیم که کتاب «دومین نشان مردی» برای چهکسانی جذابیت خواهد داشت؟! اول از همه برای آنهایی که سالهای دانشجوییشان را پشت سر گذاشتهاند. صفحه به صفحه همونگونه که با داستان جلو میرویم، خاطره پشت خاطره است که در ذهنمان و جلوی چشممان جان میگیرد. حتی در مواردی مخاطب هنوز کتاب را به پایان نرسانده بوده که گوشیاش را برداشته و پیامی زنگی چیزی برای رفقای دوره دانشجوییاش گذاشته و باهم چاق سلامتی هم کردهاند.
دوم برای آنهایی که الان دانشجو هستند (البته به شرطی که شروع دانشجوشدنشان در دوران کرونا نبوده باشه!). اینها هم مرور لطیف شرایط رو با خوندن این کتاب تجربه میکنند و هم یک الهام بخشهایی برای ترمهای پیش رو خواهند داشت .
سوم آنهایی که هنوز دانشجو نشدهاند (ولی بالاخره یک روز قرار است بشوند ) اینها عاشق چیزی میشوند که تجربهاش نکردهاند ولی چنان ذهنیت و جذابیتی برایشان ایجاد میشود که قطعا روزشماری میکنند برای شروع ایام پرهیجان دانشجویی.
و چهارم ، بقیه! دقیقا بقیه کسانی که جزو هیچ کدوم از این سه گروه نیستند. نه سن و سالشان فرق دارد نه جنسیت شان. به هرحال چیزهایی در این کتاب هست که آنها را به دنبال خود میکشد: اول از همه اینکه کتاب یک اثر داستانیست. یعنی طنز (که دسته بندی ژانری کتاب هست) در بستر یک داستان کامل اتفاق میفتد و همین از سایر طنزها متمایزش میکند و البته هنر نویسنده را هم به رخ میکشد.چون نه داستان فدای طنز میشود و چفت و بستش شل میگردد، نه طنز فدای داستان میشود و تا چشم کار میکند کسل کنندگی و بی روحی به چشم میخورد. همه چیز به قاعده و به اندازه سرجای خودش قرار دارد در این کتاب.
مورد دوم اینکه کتاب به خوبی درباره دونسل با راحتترین زبان و بیان با مخاطب ارتباط برقرار میکند. یک جوان امروزی و پدرو مادرش و نحوه ارتباطات و اختلاف نظرات و جهانبینیهای متفاوت و خواستهها و کلافگیها و ادراکات این دو نسل در بستری که از خسته کنندگی نجاتمان میدهد به زیبایی و قوت هرچه تمامتر به تصویر کشیده شده است. ( هرچند شخصا خیلی با مدلی که از رابطه پدرومادر شخصیت اصلی نشان داده شده موافق نبودم. تلاش شده صمیمیت را نشان بدهد ولی بیشتر اگزجره شده است ).
مورد سوم هم اینکه این کتاب آنی دارد که به هر حال صدای خندهی شما را بلند میکند. یعنی در آن جاهایی هست که آدم هرچقدر هم با جدیت و بی تفاوتی و گارد در حال خواندن باشد، نمیتواند جلوی خندهاش را بگیرد و طبیعتا جزو گزینههایی میشود که به دیگران خواندنش را پیشنهاد میکند، حتی ممکن است مطابق پیش بینی خود نویسنده، کتاب را به دیگران هدیه هم بدهد مخصوصا به دیگرانی که برایش عزیز هستند.
هرچند این کتاب دومین جلد از یک مجموعه داستان طنز در ظاهر به هم پیوسته ( از لحاظ شخصیت های اصلی) هست ولی من بدون خواندن جلد قبلی این کتاب را شروع کنم و هیچ احساس سردرگمی یا کج فهمی نداشتم و همین به نظرم نقطه قوت محسوب میشود.
خوش خوان و روان بودن نثر کتاب هم در کنار طنز بودنش از جمله دلایلیست که من به خاطرش این یادداشت را با توصیه به خواندنش به پایان می رسانم . ممنون آقای صدقی عزیز!
یادداشت: نفیسه سادات موسوی
نظر شما