خبرگزاری مهر - گروه بین الملل: میزگرد تخصصی «بررسی ابعاد تحولات اخیر تونس» یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ از ساعت ۱۶ تا ۱۸ از سوی مرکز مطالعات آفریقا (دانشگاه تربیت مدرس) با همکاری هسته مطالعات جهان اسلام دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد.
در این میزگرد که به صورت مجازی برگزار شد. سید عبدالامیر نبوی، مدیر گروه مطالعات سیاسی مرکز مطالعات آفریقا، عباس برومند اعلم، مدیر گروه مطالعات فرهنگی مرکز مطالعات آفریقا و مجید قربانی فراز، رایزن سابق بازرگانی ایران در تونس به بیان دیدگاههای خود پرداختند.
عباس برومند اعلم، مدیر گروه مطالعات فرهنگی مرکز مطالعات آفریقا
رخدادهای امروز تونس ریشه در تحولات تاریخی، فرهنگی و اجتماعی آن دارد و برای انجام هر گونه تحلیلی نیاز است تا به این زمینهها توجه ویژه شود. تونس در شمال آفریقا قرار دارد و سرزمینی زیبا و خوش آب و هوا با موقعیت جغرافیایی و استراتژیک در ساحل مدیترانه و جنوب اروپا است. این کشور تاریخی بیش از ۴ هزار سال قدمت دارد و برخلاف همسایگان آن یعنی لیبی و الجزایر از مدنیت و جامعه شهرنشینی دیرینه برخوردار است و شکل حیات آن مدنی و شهرنشینی است.
تصوف در تونس رواج دارد و سهم قابل ملاحظهای از شرایط دینی و مذهبی را جریان تصوف تشکیل میدهد. در قرن شانزدهم میلادی، سرزمین تونس تحت حاکمیت حکومت عثمانی قرار گرفت. در دوران تاریخی تسلط عثمانی برتونس، شاخص ترین چهره اصلاحات و مدرنیته در تونس خیرالدین پاشا بود که اصلاحات زیادی را در این کشور انجام داد و شخصیتی مانند امیرکبیر در ایران داشت.
بعد از آن، تونس تحت الحمایه فرانسه شد و این کشور با روش استعماری خاص خود بسیاری از شئون سنتی تونس از نمادهای فرهنگی تا پوشش مردم را دچار تغییر و تضعیف کرد. فرانسه تا بیش از نیم قرن بر تونس مسلط بود.
جریانهای مبارز علیه استعمار فرانسه در تونس در دو شاخه شکل گرفت؛ یک جریان علمای سنتی و مبارز بودند که به شکل مدنی، فرهنگی و تبلیغی علیه استعمار فرانسه فعالیت میکردند و جریان دوم عموماً دانش آموختگان مدرسه عالیه صادقیه و دانش آموختگان تونسی دانشگاههای فرانسه بودند که با بازگشت از این کشور علیه استعمار فرانسه به مبارزه پرداختند.
جریانهای روشنفکر و متجدد ابزارهای متنوعی را علیه فرانسه به کار گرفتند و موفقتر بود. جریان اسلامگرای تونس در کنار جریان روشنفکری قرار گرفت. در واقع جریان پرچمدار و رهبر، جریان روشنفکر و جریان اسلامی پیرو آن و در رده دوم تأثیرگذاری بود.
مبارزات سیاسی، فرهنگی، آموزشی، پارلمانی و… علیه فرانسه انجام شد که در نهایت در میانه قرن بیستم متأثر از تحولات جهان و در سالهای ۱۹۵۵ تا ۱۹۵۷ تونس به استقلال رسید مبارزات سیاسی، فرهنگی، آموزشی، پارلمانی و… علیه فرانسه انجام شد که در نهایت در میانه قرن بیستم متأثر از تحولات جهان و در سالهای ۱۹۵۵ تا ۱۹۵۷ تونس به استقلال رسید و از زیر سلطه استعماری فرانسه خارج شد. پس از استقلال رهبری مبارزات یعنی روشنفکران و متجددان به قدرت رسیدند. حبیب بورقیه با تفکر کاملاً سکولار به عنوان اولین رئیس جمهور در تونس به قدرت رسید و و دولت مطلقه شبه مدرن ایجاد کرد. نقطه ضعف بزرگ بورقیه، وضعیت اقتصادی کشور و مشکلات آن در دهه ۱۹۸۰ بود که منجر به کاهش قدرت و شکست آن شد.
در این سالها جریان اسلام گرا مورد سرکوب بودند و حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این جریانها به روابط با ایران و وابستگی به انقلاب اسلامی متهم شدند و مورد سرکوب حکومت قرار گرفتند. در سال ۱۹۸۷ زین العابدین بن علی با کودتا رئیس جمهور شد. در ابتدای کار وی، فضا به نفع اسلامگرایان شد. فضا به صورت موقت برای آنها آزاد شد و جریان اسلام گرا شروع به فعالیت جدی کرد. از ۱۹۹۰ میلادی حکومت به سیاستهای قبل برگشت و سیاست ضد دینی در پیش گرفت و علیه اسلام گرایان تونس اقدام به سرکوب کرد.
جریان اسلامگرای تونس جریانی نخبه و دانشگاهی است. عمده فعالیتهای آنها در طول مبارزه از دانشگاهها و مدارس ریشه گرفت. جامعه تونس جامعه متفاوتی نسبت به سایر مناطق آفریقا و کشورهای همسایه است. زیست آن متفاوت است. باید برای تحلیل وضعیت تونس پیشینه تاریخی آن را در نظر گرفت و سابقه تمدنی.
در شمال آفریقا مردمی علاقمند تر از تونس نسبت به ایران وجود ندارد و نگاه فاخر و تمدنی نسبت به جمهوری اسلامی ایران دارند و امیدواریم از این ظرفیت استفاده کنیم.
مجید قربانی فراز، رایزن سابق بازرگانی ایران در تونس
از گذشته تاکنون شرکتهای خارجی زیادی در تونس در حال سرمایهگذاری هستند و تا سال ۲۰۱۱ و وقوع انقلاب در این کشور، ۱۲ هزار شرکت خارجی در تونس سرمایه گذاری کرده بودند اما پس از آن، تعداد این شرکتها به ۳ هزار شرکت رسید و تلاشهایی نیز برای حفظ آنها با اصلاح قانون تجارت و سرمایه گذاری صورت گرفت.
بخشی از درآمد تونس در طول سال از توریسم است. حدود ۳۵۰۰ شرکت اروپایی در این کشور فعال است. بیش از ۲۰ بانک خارجی در تونس وجود دارد.
تونس مدلینگ صنایع اروپایی است. در تونس این ذهنیت وجود دارد که اگر رفاه و اشتغال را میخواهند باید باید به سرمایهگذاران خارجی احترام بگذارند، تا وضعیت رفاهی آنها مناسب باشد.
تونس مکان خوبی برای سرمایه گذاری استراتژیک ایران برای ورود به بازار اروپا، بازار مغرب عربی و بازار آفریقای سیاه است. بهترین زمینه و مکان برای سرمایه گذاری برای ایران در شمال آفریقا، تونس است.
با برنامهریزی غربیها و پول سعودیها از سال ۲۰۱۱ نیروهایی به عراق و سوریه به عنوان عناصر داعش فرستاده شد. پس از پایان داعش، این افراد به تونس بازگشتند. برخی زندانی و برخی به عنوان نظامی در تونس به کار گرفته شدند. این لکه نامطلوبی در کارنامه حزب النهضه بود.
عربستان سعودی سرمایه گذاری زیادی بیش از ۲ میلیاد دلار در تونس انجام داده است. سرمایه گذاری ترکیه در سالهای گذشته در تونس از ۲۰۰ میلیون دلار به یک میلیارد دلار رسیده است عربستان سعودی سرمایه گذاری زیادی بیش از ۲ میلیاد دلار در تونس انجام داده است. سرمایه گذاری ترکیه در سالهای گذشته در تونس از ۲۰۰ میلیون دلار به یک میلیارد دلار رسیده است و حجم زیادی از مبالات تجاری را با تونس دارند. ترکیه کمکهای بلاعوض زیادی به تونس انجام داده است.
صاحبان بنگاههای اقتصادی در حکومت تونس نقش مؤثری دارند. امارات متحده عربی بیش از یک میلیاد دلار سرمایه گذاری در تونس انجام داده است. این کشورها در جهت منافع اقتصادی خود در تونس هزینه و عمل میکنند. عربستان و امارات در تونس بانک دارند و در بنادر آن در دریای مدیترانه سرمایهگذاری کردهاند. اروپاییها نیز سرمایهگذاریهای عظیمی را در تونس انجام دادهاند و در سیاست و حکومت آن تأثیرگذار هستند.
سید عبدالامیر نبوی، مدیر گروه مطالعات سیاسی مرکز مطالعات آفریقا
با توجه به اخبار و حوادث اخیر تونس با مرور این تحولات ما نکاتی را میتوانیم جمعبندی و برداشت کنیم که در شش بند بیان میشود:
تحولات اخیر تونس را اگر در متن تحولات بعد از سال ۲۰۱۱ قرار دهیم یعنی یک مرور سریع و اجمالی به کل رویدادهای این کشور بعد از سرنگونی حکومت زینالعابدین بنعلی داشته باشیم، میبینیم که تثبیت دموکراسی مرحله مهمتر و اساسیتر و طولانیتر از مرحله گذار به دموکراسی است. در همه کشورها معمولاً گذار به دموکراسی امیدهای زیادی در ماههای اولیه بعد از هر انقلابی که ماه عسل آن انقلاب است، ایجاد میکند. چون تمامی مشکلات قابل حل به نظر میرسد و میتوانیم با نسخههای سریع به نتیجه برسیم.
در مورد گذار به دموکراسی نیز همین طور است. گذار به دموکراسی انرژی زیادی را آزاد میکند و جامعه بسیار شاد میشود و انتظار دارد مشکلات متنوع و متعدد ظرف مدت کوتاهی حل شود. اما واقعیتها چنین نیست. آنچه که اساسیتر و مهمتر است تثبیت دموکراسی است که از گذار به دموکراسی زمانبرتر، عمیقتر و مهمتر است. در تحولات اخیر تونس و نه تنها در این یک ماه اخیر بلکه در سالهای اخیر نشان میدهد که فرایند گذار به دموکراسی چقدر نیازمند آزمون و خطا و صبوری است.
تحولات تونس چه در ۱۰ سال اخیر چه مشخصاً در یک ماه گذشته نشان میدهد که دموکراسی کالایی لوکس نیست و اختصاص به یک طبقه و قشر خاص ندارد و تبدیل به یک کالای ارزشمند، مهم و عمومی برای تمامی افراد در کشورهای خاورمیانه به طور عام و در تونس به طور خاص شده است. اما دموکراسی به تنهایی مشکل گشا نیست و استمرار پیدا نمیکند، بدون کارآمدی و امنیت، اساساً معنایی نخواهد داشت.
لذا تثبیت دموکراسی یعنی استمرار دموکراسی و تعمیق آن و تبدیل شدن آن به عنوان یک کالای ارزشمند و مقبول باقی ماندن آن، نیازمند نسبت یافتن دموکراسی با کارآمدی دولت به معنای وسیع آن است. (مجموعه قوای سه گانه). تصور اینکه صرف رقابت آزادانه و مسالمت آمیز و وفادار ماندن به نتایج صندوقهای رأی میتواند مشکلات یک کشور را حل کند و مردم آرامش داشته باشند درست نیست. همه اینها باید در کنار رعایت امنیت و کارآمدی معنا پیدا کند. آنچه که در یک ماه اخیر در تونس اتفاق افتاد این است که رقابت و گفتگو وجود دارد اما هیچ نتیجهای در زندگی عینی و واقعی مردم نگذاشته است.
این رویدادها و فراز و نشیبها میتواند باعث تعمیق و تثبیت دموکراسی شود به شرط آنکه با احساس مسئولیت کنشگران و بازیگران ترکیب شود. این کنشگران گاهی افراد، گاهی احزاب و گاهی نیز نهادها هستند. هر اندازه ما شاهد مسئولیت پذیری این نهادها، افراد، احزاب و گروههای سیاسی باشیم، دموکراسی ادامه پیدا خواهد کرد. این مسئولیت پذیری در قبال منافع ملی و تمامیت ارضی است. یعنی کنشگران در ردههای مختلف، تاکتیکها و راهبردهای خودشان را به نحوی تنظیم کنند که به منافع و تمامیت ارضی آسیبی نرسد.
آنچه که در تونس اتفاق افتاد کودتا نبود و برخلاف آنچه که برخی از جناحها و بازیگران درگیر مطرح میکنند کودتا تعریف خاص خود دارد آنچه که در تونس اتفاق افتاد کودتا نبود و برخلاف آنچه که برخی از جناحها و بازیگران درگیر مطرح میکنند کودتا تعریف خاص خود را دارد. ما شاهد دخالت نیروهای خارجی نبودهایم. نیروی معارض داخلی و نظام سیاسی عوض نشده و نوع سیاست داخلی و سیاست خارجی تغییر نکرده است، دستگیری و سرکوب گسترده آنچنان که در کودتاها رخ میدهد اتفاق نیفتاده و اصل موضوع بر سر تفسیر اصل هشتم ماده ۸۰ قانون اساسی تونس درست است یا نه، یعنی قیس سعید تفسیر درستی انجام داده برای اقدامات اش یا نه و دعوای اصلی بر سر کارآمدی سیستم است و همینطور یک بازی بی سر انجام و بی نتیجه در صحنه سیاسی تونس که تمام نمیشد و مردم را خسته کرده بود بدون آنکه این بن بست یک افق را نشان دهد.
در حال حاضر تونس کشوری ضعیف است و اقتصاد بسیار آسیب پذیری دارد و توان بازیگری تونس در سالهای اخیر ضعیف شده است به همین خاطر کشورهایی مثل الجزایر، مصر، اتحادیه اروپا و لیبی اظهار نظر میکنند. اگر ضعف تونس ادامه پیدا کند اظهار نظر این قبیل کشورها به دخالت پنهان و آشکار کشیده میشود اما اگر تونس بتواند بحرانهای فعلی را حل کند اظهارنظر این گونه کشورها صرفاً در مرحله اظهار موضع باقی خواهد ماند.
تحولات یک ماه اخیر نشان داد که اسلامگرایان تونسی مشخصاً النهضه، در کسب مقبولیت گسترده و ارائه نسخه جدیدی از اسلام میانه دچار مشکل هستند و هنوز بخشی از جامعه تونس نتوانسته به آنها اعتماد کند.
از زمان دولت آقای هشام مشیشی مشکلات تونس شروع شد البته از قبل مشکلاتی بود اما بعد از مشیشی گسترش پیدا کرد. در درون پارلمان ما شاهد مجادلات طولانی و بی نتیجه و بحثهای بین جناحها و فراکسیونهای مختلف پارلمانی بدون اینکه به نتیجه مشخصی برسند هستیم و به خصوص اینکه راشد الغنوشی به عنوان رئیس پارلمان باقی بماند یا نه مدتها است که وقت پارلمان را گرفته است. اما دلیل اصلی فقط اختلافات درون پارلمان نبود، پارلمان با رئیس جمهور بر سر مسائل مختلف مثل مسئله قوه مجریه و دولت اختلاف دارد و همین طور بر سر اصلاح قانون اساسی مشکل دارند. اختلافات بین نخست وزیر با کابینه با آقای قیس سعید رئیس جمهور بود.
در گیرودار اختلافات بی نتیجه و مداوم درون پارلمان، میانپارلمان و رئیس جمهور، بین نخست وزیر و رئیس جمهور، تداوم بحران اقتصادی اجتماعی و همچنین بحران کرونا را مشاهده میکنیم. در گیرودار اختلافات بی نتیجه و مداوم درون پارلمان، میان پارلمان و رئیس جمهور، بین نخست وزیر و رئیس جمهور، تداوم بحران اقتصادی اجتماعی و همچنین بحران کرونا را مشاهده میکنیم. گسترش کرونا و ناتوانی دولت در کنترل آن و افزایش تعداد بیماران به همراه ناتوانی دولت در گسترش خدمات بهداشتی و دسترسی شهروندان به واکسن و داروها، در کنار بحران اقتصادی اجتماعی که مربوط به سالهای اخیر بود و همین طور بحران کرونا مسئله گردشگری را به شدت آسیب پذیر کرد، باعث شد امید به بهبود اوضاع از بین برود. ما طی سالهای اخیر شاهد رشد و گسترش تعداد اعتصابات و ناآرامیها بودیم.
اقداماتی که آقای قیس سعید انجام داد یک راه برای پایان دادن به این وضعیت نابسامان بود. به نظر میرسد که اگر آقای قیس سعید این اقدامات را انجام نمی داد ناآرامی های اجتماعی گسترش بیشتری پیدا میکرد و بازیگران موجود توانایی پایان دادن به این وضعیت را نداشتند. الان دو بحث وجود دارد که آیا اقدامات قیس سعید که در مورد ارتش صورت گرفته و همین طور ۳۰ دولتمرد در سطح بالا و میانی را از کار برکنار کرده، به دیکتاتوری ختم خواهد شد یا خیر، آیا جامعه تونس با ظهور یک دیکتاتور جدید مواجه است؟ به نظر میرسد در پاسخ مثبت باید احتیاط کرد.
رئیس جمهور تونس یک حقوقدان و به لحاظ سیاسی مستقل بوده، این پیشینه چیزی را نشان نمیدهد. در عین حال جامعه تونس بسیار قوی است. وقتی ما میگوئیم قدرت جامعه مدنی باید نشانه داشته باشد. مهمترین نشانه ضعیف در آن کشور است. تا زمانی که اتحادیه مشاغل در تونس اظهار نظر نکرد، همه منتظر موضع گیری سندیکاها بودند. قوت سندیکاها و اتحادیهها در تونس میتواند ضمانت بخش گذار تونس از این مرحله باشد. نکته دوم احساس مسئولیت پذیری کنشگران سیاسی اجتماعی تونس طی این ۱۰ سال است.
بر خلاف بسیاری از کشورهای دیگر در منطقه از جمله در همسایگی آن لیبی که کنشگران احساس مسئولیت خوبی از خود نشان ندادند به نظر میرسد کنشگران تونسی طی ۱۰ سال اخیر مسئولیت پذیری خود را به درستی نشان دادند، ضمن اختلافات، سخنی یا گامی در جهت آسیب زدن به منافع ملی و تمامیت ارضی کشورشان بر نداشتند. این مهمترین نکته است که ضمانت بخش گذار تونس از این مرحله باشد.
واکنش کشورها به تحولات تونس طبیعی است. اما نوع واکنش بر اساس قدرت بازیگر انجام میشود. اگر ضعیف باشد تبدیل به دخالت میشود. تونس فعلاً ضعیف است و توان بازیگری ضعیفی دارد. اگر ضعف تونس ادامه پیدا کند، اظهارنظر خارجی درباره آن تبدیل به دخالت میشود.
اتفاقات تونس تحت تأثیر دخالتهای خارجی نیست اما آسیب پذیر است و میتواند این ضعف عرصه دخالتهای آنها شود. اقدام قیس سعید یک راه برای پایان دادن به وضعیت نابسامان تونس بود. اگر قیس سعید این کار را نمیکرد وضعیت ناآرامی شدت میگرفت و نمیشد کنترل کرد.
جامعه تونس ظرفیتی برای بروز جنگ داخلی جدید ندارد و سابقه تاریخی آن متفاوت است. آینده این کشور، گفتگو همراه با ناآرامی خواهد بود. حد وسط دارد و جناحهای مختلف آمادگی برای گفتگو را اعلام کردهاند. همراه با این گفتگوها ناآرامی هم خواهد بود.
درباره مواضع عربستان هم این کشور خود را برادر بزرگ همه کشورهای عربی میداند و طبیعی است در این مسئله هم واکنش نشان دهد و تمایل به مداخله و مدیریت اوضاع تونس را دارد.
نظر شما