خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: در بخش بیست و سوم از عهدنامه مالک اشتر (نامه ۵۳ متن شریف نهج البلاغه) چنین میخوانیم: وَإِنْ ظَنَّتِ الرَّعِیَّةُ بِکَ حَیْفاً فَأَصْحِرْ لَهُمْ بِعُذْرِکَ، وَاعْدِلْ عَنْکَ ظُنُونَهُمْ بِإِصْحَارِکَ، فَإِنَّ فِی ذَلِکَ رِیَاضَةً مِنْکَ لِنَفْسِکَ، وَ رِفْقاً بِرَعِیَّتِکَ، وَإِعْذَاراً تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَکَ مِنْ تَقْوِیمِهِمْ عَلَی الْحَقِّ. ترجمه کلام شریف چنین است: اگر خلق بر تو به ستمگری گمان برد، عذر خود را به آشکارا با آنان در میانه نه و با این کار از بدگمانیشان بکاه، که چون چنین کنی، خود را به عدالت پروده ای و با رعیت مدارا نمودهای. عذر ی که میآوری سبب میشود که تو به مقصود خود رسی و آنان نیز به حق راه یابند.
ملاصالح روغنی قزوینی از علمای امامیه در دوران صفوی در شرح خود بر عهدنامه مالک اشتر درباره این کلام چنین نوشته است: «غرض آن است که چون مردم والی را متهم به جوری دانند باید والی عذر خویش برایشان ظاهر گرداند و آن گمان از ایشان رفع کند نه بر طریقه امیران مستکبر که در امثال این مقام اعذار و اعلام به حقیقت حال از خود نقص و عار شناسند و از آن استنکاف کنند، پس هیچ آن سخن با روی خود نیاورند و راه حرف در آن ندهند. و این مقتضی آن باشد که اگر هم او را عذری باشد آن عذر معلوم نگردد، پس او را جفاکار و راغب بر حیف دانند و دل از ولای او برگردانند و فرمان وی از روی رغبت نبرند و چون واضح گردد نزد مردم صواب والی و نیکو گردد به او گمانهای ایشان آسان باشد بر والی تقویم ایشان.»
ضرورت گفتوگوی والی با مردم به عنوان اصلی از قرارداد اجتماعی
عهدنامه مالک اشتر را منشور حکمرانی اسلام (و نه صرفاً شیعه) نامیدهاند. ایده محوری در این فرمایش گهربار معصوم، ضرورت گفتوگوی بی واسطه والی و نمایندگان والی با مردم است تا آنها در جریان روایتهای حکومت قرار بگیرند. وقتی چنین ایدهای در کلام معصوم به عنوان اصلی در حکمرانی بیان شده، بنابراین ضروری است «قراردادی اجتماعی» میان حکومت و ملت برای اجرایی کردن این ایده شکل بگیرد. ایدهای که در نظامهای دموکراتیک غیراسلامی نیز بدان صحه گذاشته میشود. ژان ژاک روسو، متفکر برجسته فرانسوی هنگام بحث از آشتی دادن آزادی و نظم اجتماعی از «قرارداد اجتماعی» صحبت میکند.
غرض آن است که چون مردم والی را متهم به جوری دانند باید والی عذر خویش برایشان ظاهر گرداند و آن گمان از ایشان رفع کند نه بر طریقه امیران مستکبر که در امثال این مقام اعذار و اعلام به حقیقت حال از خود نقص و عار شناسند و از آن استنکاف کنند روسو در کتاب مشهور «قرارداد اجتماعی» به بحث درباره اساس و چگونگی استواری حکومتها نظریهپردازی کرده و از قراردادی صحبت میکند که در اجتماع همچون قرارداد یک پیکر و اعضایش است و نه قراردادی میان حاکمان و ملتی که محکوم به عدالت است. در بحث روسو این قرارداد منصفانه و عادلانه است و منافع عام را شامل میشود و استواری این قرارداد به عامه مردم است. اگر قراردادها جز این باشند، مردم که تابع اراده و خواست خویشاند، از هیچ چیز اطاعت نمیکنند، چرا که قراردادهای یک طرفه حکومتها به معنی سلب اراده افراد جامعه است و توده مقابل سلب اراده خود ایستادگی میکند.
پس از به ثمر رسیدن قیام انقلابی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره)، شهریاری موروثی در ایران جای خود را به یک نظام نوبنیاد برخاسته از رای مردم داد و رای مردم و ضرورت توجه به مردم و ضرورت گفتوگوی با مردم در کلام بنیان گذار و معمار انقلاب یک مولفه اساسی بود. پیش از پیروزی انقلاب نیز امام خمینی (ره) با مشی مبارزه مسلحانه مخالفت میکرد، چرا که میدانست در صورت پیروزی، مردم از ترس قدرت اسلحه با حکومت جدید بیعت خواهند کرد نه از روی رضای قلبی.
بیعت مردم با امام خمینی (ره) یک بیعت قلبی بود و معمار کبیر انقلاب نیز که پیروزی را انقلاب را وحدت کلمه مردم و به پا خواستن مظلومان و مستضعفان میدانست، میزانی را برای مسئولان مسلمان و انقلابی گذاشت و آن هم خدمت به محرومان بود. به عبارتی مسئول و مدیر در نظام جدید هرچقدر بیشتر به مردم خدمت کند مسلمانتر و ولایتمدارتر است، نه اینکه مدام ولایتمداری را بر زبان بیاورند یا ظاهرسازی کنند. مسئله صحبت بدون واسطه مردم در کلام رهبر معظم انقلاب نیز بارها تکرار شده است، چرا که به هر حال این ایده از آن معصوم و باید در حکمرانی اسلامی نصب العین حکمرانان باشد.
شیوع کرونا و مسئله واکسیناسیون
شیوع ویروس کرونا در جهان، یکی از حساسترین و سختترین برههها را برای حکمرانی جمهوری اسلامی ایران رقم زد. ناتوانی دولت وقت در کنترل اوضاع باعث شد تا لوازم بهداشتی و برخی داروهای مناسب برای کنترل بیماری نایاب شده و رنج و محنت زیادی به مردم تحمیل شود. این میان تعدادی از مراکز علمی و اقتصادی کشور تصمیم گرفتند که برای مقابله با این ویروس واکسن آن را تولید کنند.
میان آشفتگی عجیب وزارت بهداشت به عنوان مرکز فرماندهی مقابله با کرونا، خبرهای آغاز به کار تولید واکسن در ایران آن هم در چند مرکز مختلف برای مردم دلگرم کننده بود. به هر حال پروژههای علمی بویژه در حوزه مهم و استراتژیک پزشکی در همه جای دنیا با فراز و فرودهای بسیاری همراه است و قطعاً برای به ثمر رسیدن آنها باید زمان بسیاری صرف شود. بنابراین نگاه و رویکرد عقلانی این بود که همزمان با آغاز تحقیقات برای کشف و تولید واکسن کرونا از طرف مسئولان امر برای خرید واکسن از منابع معتبر خارجی نیز برنامهریزی شود. قطعاً نظام اسلامی باید بیش از نظامهای دیگر آماده خدمت به مردم و حفاظت از جان آنها در سختیها و شداید باشد، اما متاسفانه وزارت بهداشت و دیگر مسئولان ذیربط این مهم را نادیده گرفتند. حتی زمانی که در کشورهای غربی که ذات برنامههایشان بر اساس سود و زیان است، تست کرونا به رایگان انجام میشد، در ایران مراکز بهداشتی برای این تست مبالغ کلانی از مردم اخذ میکردند، مردمی که درآمدهایشان بر اثر تحریمها کاهش بسیار پیدا کرده و قدرت خریدشان اندک شده بود.
رسانههای انقلابی که همیشه در دفاع از انقلاب و دستاوردهای علمی کشور پیش قدم بودهاند و در زمینه انتشار اخبار تولید واکسن بی کم و کاست از آبروی خود مایه گذاشتهاند، اکنون منتظرند تا حقایق چرایی عدم تولید دوزهای میلیون واکسن کرونای ایرانی را از زبان مسئولان مخابره کنند متاسفانه ناهماهنگی میان وزارت بهداشت و وزارت امور خارجه و عدم برنامه دولت برای خرید واکسن خارجی موجب مشکلات زیادی برای مردم شد. اگر برنامهای میداشتند قاعدتاً باید واکسیناسیون سراسری کشور بسیار زودتر از اینها آغاز میشد. این میان وعده تولید واکسن میلیونی نیز ماه به ماه عقب افتاد و نهادهای تولید این واکسنها صرفاً برنامههای رونمایی از واکسن خود را برپا میکردند و خبری از تحویل واکسن به وزارت بهداشت نبود. تاخیر در واکسیناسیون سراسری و همچنین تناقض در بیان مسئولان نهادهای تولیدی واکسن و مسئولان وزارت بهداشت، خستگی مردم از رعایت پروتکلها را موجب و همین باعث شد تا کرونا و سویههای جهش یافته آن خیمه سنگینی بر کشور بزند و آمار فوتیها روندی صعودی را طی کند. این امر خستگی و فرسودگی کادر درمان را با خود به همراه داشت.
رسانه به مثابه یک قربانی
تناقض در وعدههای تولید واکسن و تاخیر واکسیناسیون سراسری و همچنین صحبتهای ضد و نقیض و دور از واقعیتِ، بجز نفوس درگذشته، یک قربانی بزرگ دیگر هم داشت و آن هم رسانههای انقلابی بودند. اصحاب رسانه - چه فعالان در رسانههای انقلابی و چه خبرنگاران رسانههای ضدانقلاب - اخبار مربوط به تولید واکسن را پی در پی منتشر میکردند. عقب افتادن مداوم وعدهها، نیز قاعدتاً رسانهای میشد. این میان مخاطبان در جستوجوهای خود با حجم انبوهی از اخبار ضد و نقیض مواجه شده و نمیتوانستند تاریخ دقیقی برای واکسیناسیون سراسری با واکسنهای تولید داخل بیابند. در چنین وضعیتی تکلیف رسانههای ضد انقلاب روشن بود. آنها بر اساس همین اخبار ضد و نقیض دست به تخریب گسترده انقلاب و دستاوردهای علمی و سیاسی آن زدند. قربانی اصلی این روند رسانههای انقلابی بوده و هستند، چرا که ناچارند با بی اعتمادی مخاطبان به اخبار آنها دست و پنجه نرم کنند. رسانههایی که بجز انتشار سخنان مسئولان امر کار دیگری نکرده بودند.
پس از آنکه نوبت وعده تولید دوزهای میلیونی یکی یکی به سر آمد، بهانههای عدم تولید آغاز شد و رسانهها به ناچار به انتشار این دست از اخبار نیز اقدام کردند. حتی کار به بیان از دست رفتن چند میلیون دوز هنگام پر کردن ویالها کشید و بعد حتی مسئله تاویل وعدهها هم پیش آمد و گفتند که «صورت» وعده ما واجد «معنایی» بجز معنای شکل گرفته در «ذهن» شما داشت. این روند نیز به قربانی شدن هرچه بیشتر رسانههای انقلابی سرعت بخشید.
این میان بهانه هرچه بود، کرونا جانهای ارزشمند بسیاری را گرفت و خانوادههای بسیاری را داغدار کرد. آمارهای فوتی همچنان سر به صعود دارند، اما دریغ از یک پاسخ از سوی مسئولان بهداشت و درمان و مسئولان مراکزی که وعده تولید واکسن را داده بودند. مردم در کلام معصومین (ع) و بزرگان انقلاب حق دارند بدانند که چه بر سر آنها گذشته و چرا در هنگامه سختی و شدت، برنامه ریزی درستی از طرف مسئولان برای محافظت از آنها انجام نگرفته است؟ اکنون مطالبه مردم پس از واکسیناسیون سراسری چرایی عدم تحقق این وعدههاست و ضرورت مطالبه گری نیز بر کسی پوشیده نیست و بارها در کلام بزرگان و دلسوزان نظام از جمله مقام معظم رهبری بر این امر تاکید شده است.
به هر حال اکنون عدم واکسیناسیون و بالا رفتن آمار فوتیهای کرونایی از نظر مردم ظلمی است که از طرف دولت روا داشته شده است. معصوم (ع) در منشور سیاسی خود امر به توضیح به مردم داده است و با توجه به اینکه نظام ما دموکراسی و بر مبنای رای مردم است، ضرورت دارد این کار انجام شود. هدف اگر خدمت به مردم مسلمان بوده، بیان حقایق نباید موجب ترس شود. اگر دلایل منطقی باشند مردم قطعاً خواهند پذیرفت و البته با شنیدن کلام صادقانه اندکی آلام آنها از درگذشت عزیزانشان نیز کاهش خواهد یافت. خیر در گفتن حقیقت است ولو اینکه این کار هزینههایی دربر داشته باشد. هزینههای نگفتن حقیقت به مردم قطعاً بیشتر از هزینههای بیان آن است، چرا که باعث دلسردی مردم و خدای نکرده سوءظن و بدگمانی آنها نسبت به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران خواهد شد. رسانههای انقلابی که همیشه در دفاع از انقلاب و دستاوردهای علمی کشور پیش قدم بودهاند و در زمینه انتشار اخبار تولید واکسن بی کم و کاست از آبروی خود مایه گذاشتهاند، اکنون منتظرند تا حقایق چرایی عدم تولید دوزهای میلیونی واکسن کرونای ایرانی را از زبان مسئولان مخابره کنند.
نظر شما