خبرگزاری مهر، گروه بین الملل - بنفشه اسماعیلی: «کابل سقوط کرد». این تیتر اول رسانههای جهان در یکشنبه هفته گذشته بود حال آنکه تا همین امروز، تحولات افغانستان همچنان صدرنشین اخبار است. فارغ از اینکه آیا طالبان اقبال مردمی داشته است یا خیر، بزرگترین سوالاتی که این روزها ذهن مردم را به خود مشغول میکند این است که چگونه بعد از ۲۰ سال حضور نظامی و صرف بیش از یک تریلیون دلار هزینه، عقب نشینی از افغانستان به فضاحتی بین المللی برای دولت واشنگتن تبدیل شد. چگونه ازدحام پناهجویان درمانده افغان در فرودگاه کابل به آینه عبرت همه آن کشورهایی بدل شده است که به آمریکا امید بیهوده بسته اند و اینکه سرنوشت ملتی که طی یک قرن گذشته میان قدرتهای استعماری انگلیس، شوروی سابق و آمریکا دست به دست شده است؛ چه خواهد بود؟
از سوی دیگر، این پرسش مطرح است که طالبان تا به رسمیت شناخته شدن از سوی جامعه بین الملل چه قدر فاصله دارد و نقش کشورهای همسایه در حاکمیت صلح و ثبات در افغانستان تا چه اندازه پررنگ است؟
در این خصوص، خبرنگار مهر گفتگویی با «آصف علی خان دُرانی» سفیر اسبق پاکستان در ایران داشته است. دُرانی از شهریور ۹۵ تا مرداد ماه ۹۷ در ایران به عنوان سفیر و پیش از آن نیز به عنوان معاون سفارت پاکستان در تهران فعالیت کرد.
*تسلط طالبان بر افغانستان را چگونه ارزیابی میکنید و چرا با صرف این همه وقت و هزینه از سوی واشنگتن، دولت کابل و نیروهای افغان تا این حد ضعیف عمل کردند؟
اینکه چگونه با وجود صرف تقریباً ۷۸ میلیارد دلار از سوی آمریکا برای تقویت نیروهای امنیتی و پلیس افغانستان، طالبان توانست بر این سرزمین مسلط شود و اینکه چگونه ارتش تقریباً ۳ میلیون نفری افغانستان در مقابل نیروهای طالبی که تعدادشان بین ۷۰ تا ۷۵ هزار تن بیشتر نبود، عملکرد نامناسبی از خود نشان داد و در بعضی موارد حتی حاضر به عقب نشینی شد و اینکه طالبان چگونه فاتح میدان نبرد شد؟ همه و همه سوالاتی است که حتی در محافل خود آمریکاییها هم با علامت سوال مواجه شده است.
به عقیده آمریکاییها، آنها میلیاردها دلار را برای تربیت نیروهایی که قادر به جنگیدن در هیچ نقطهای از جهان نیستند، هدر داده اند، اما اصل ماجرا در واقع فاسد بودن حکومت افغانستان است؛ حکومتی که حتی در تشکیل ارتش هم سهل انگاریهای زیادی از خود به نمایش گذاشت، برای نمونه روند استخدام نظامیان در ارتش افغانستان کاملاً مبهم و دچار فساد است به طوری که در برخی موارد نام برخی از افراد به عنوان سرباز در لیست افراد استخدام شده به ثبت رسیده است در حالی که این افراد اصلاً وجود خارجی نداشته اند و حقوق آنها به جیب همین حکومت فاسد سرازیر می شده است.
از دیگر سو، نیروهای نظامی افغانستان هیچ انگیزهای برای جنگ نداشتند و این درحالی بود که در مقابل نیروهای طالبان، پر از انگیزه بودند و برای رسیدن به هدف خود از قربانی شدن هیچیک از نیروهای خود ترسی به دل راه نمیدادند، چرا که آنها اعتقاد دارند که این بخشی از جهاد آنها برای رسیدن به هدفشان است، این در حالی است که نیروهای نظامی افغانستان به چنین باورهایی اعتقاد نداشتند.
*آیا با توجه به تسلط طالبان بر افغانستان، این گروه بعد از کناره گیری غنی، حاضر به بازگشت به میز مذاکره است؟
بعد از خروج اشرف غنی از کابل، طالبان کاملاً در موضع برتر قرار دارد؛ طبق بیانیهای که این گروه برای تشکیل دولت فراگیر صادر کرد در آن از همه مقامات برای شرکت در این فرآیند دعوت به عمل آمده است.
علاوه بر این، برای جلوگیری از هرج و مرج و کاهش درد و رنج مردم و جهت اداره هرچه بهتر امور مربوط به صلح و انتقال مسالمت آمیز قدرت، شورای هماهنگی متشکل از «حامد کرزی» رئیس جمهور سابق افغانستان، «عبدالله عبدالله» رئیس شورای عالی مسامحه ملی و «گلبدین حکمتیار» رهبر حزب اسلامی تشکیل شده است اما به نظر میرسد که خود طالبان بر عملکرد همین شورای هماهنگی حکمفرمایی میکند. به هر حال، طالبان ۲۰ سال در این زمینه کوشش کرده و در نتیجه تلاشهای آنها بود که خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان ممکن شد.
*آینده افغانستان و نوع برخورد بین المللی نسبت به سقوط کابل به دست طالبان و شرایط فعلی را چگونه ارزیابی میکنید؟
نوع برخورد جامعه بین الملل در خصوص به قدرت نشستن طالبان در افغانستان، امری است که باید منتظر بود و دید که چگونه است اما در این خصوص حداقل آمریکا موضع خود را مشخص و اعلام کرده است که واشنگتن تمام اقدامات طالبان را ارزیابی میکند و زیر نظر دارد به خصوص اقدامات این گروه در زمینه رعایت حقوق بشر و مهمتر از آن حقوق زنان.
آمریکا اعلام کرده است که اگر طالبان در زمینه اجرای حقوق بشر کوتاهی کند و یا بخواهد آن را نادیده بگیرد، حکومت تشکیل شده توسط این گروه را به رسمیت نخواهد شناخت.
اما اکنون مهمترین مسئله برقراری صلح و ثبات در افغانستان است و اگر طالبان بتواند در این زمینه موفق باشد پس این امکان وجود دارد که کشورهای بسیار دیگری نیز آنها را به رسمیت بشناسند.
*در شرایط فعلی، نقش کشورهای منطقه در تداوم رویکرد مذاکره برای حصول صلح به چه صورت است؟
به اعتقاد من ضروری است که کشورهای منطقه به خصوص کشورهای همسایه و هم مرز افغانستان که شامل ایران، روسیه، چین، ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان و پاکستان هستند؛ طی هماهنگی و مشارکت با یکدیگر در روزهای آتی یک برنامه عملیاتی را ترتیب داده و اجرایی کنند تا به واسطه آن این اطمینان حاصل شود که افغانستان و منطقه به دست عناصر جدایی طلب و افراطی نیفتد و هم چنین خاک افغانستان به محلی برای انجام عملیات علیه کشورهای دیگر تبدیل نشود و این موضوع بسیار حائز اهمیت است.
در نهایت باید گفت که مهمترین اقدام در شرایط فعلی حصول اطمینان از این امر است که سرزمین افغانستان هرگز به محلی برای انجام اقدامات منفی علیه سایر کشورها تبدیل نشود.
*آیا این موضوع درست است که پاکستان، محل استقرار نیروهای آمریکایی شده است که از افغانستان بیرون رفتند؟ به عبارتی آیا اسلام آباد پیشنهاد تأسیس پایگاهی در خاک خود برای این نیروها را میپذیرد؟
حکومت پاکستان هرگز در مورد این مسئله فکری به ذهن خود راه نمیدهد چه برسد که بخواهد نقشی در این زمینه ایفا کند و دست به عمل بزند. دلیل آن هم کاملاً واضح است، این مردم افغانستان هستند که باید برای آینده سرزمین خود تصمیم بگیرند.
نقشی که اکنون پاکستان در این زمینه میتواند ایفا کند، برقراری رابطه با احزاب و جریانهای سیاسی موجود در افغانستان است که هیچکدام از آنها نیز مورد پسند دولت اسلام آباد نبوده اند، از طالبان گرفته تا سایر احزاب و جریانهای سیاسی.
برای پاکستان تنها موضوع دارای اهمیت برقراری دوباره امنیت در افغانستان است و در این زمینه با تمام گروهها و احزاب سیاسی افغانستان در رابطه است. در این راستا روز یکشنبه (۲۴ مرداد) «یونس قانونی» رئیس سابق مجلس نمایندگان افغانستان، «رحمان رحمانی» رئیس فعلی مجلس نمایندگان افغانستان، «صلاح الدین ربانی» وزیر خارجه سابق افغانستان، «محمد محقق» رهبر حزب اسلامی، «عبدالکریم خلیلی» رهبر حزب وحدت اسلامی افغانستان به پاکستان سفر کرده و با وزیر خارجه پاکستان به مذاکرات پرداختند. در واقع، هدف این است که حکومتی که در آینده در افغانستان روی کار میآید باید حکومتی باشد که در آن تمام گروهها و احزاب افغانستان شریک باشند.
نظر شما