به گزارش خبرنگار مهر، برنامه «چراغ» شبکه ۵، در هفته جاری میزبان فاطمه منتظری پژوهشگر، محقق و مترجم تعداد زیادی از مقالات و کتب علمی اسلامی از زبان آلمانی به فارسی، مشاور و مبلّغ خانواده، دکترای تکنولوژی آموزشی و مدرک BBA مدیریت اجرایی بود که به موضوع «نقش پوشش و رعایت حریم زن و مرد در میزان تمرکز و بازدهی محیطهای آموزشی» پرداخت.
منتظری با اشاره به این مقوله که وقتی صحبت از آموزش میشود روح و روان انسان مخاطب است، گفت: اگر در تمام جهان نگاه کنید افرادی که در حوزههای آموزشی فعال هستند، اصولاً از لحاظ ظاهری انسانهای ساده زیستی هستند و از انواع به اصطلاح تجملاتی که در بحث لباس یا آرایش و … عموماً پرهیز میکنند. اعم از سیاسیون، افراد فرهنگی، اندیشمندان، فیلسوفها هم همینطور هستند. اصلاً در دنیا بحث آرایش به آن صورت در سطوح علمی نداریم، چون وقت این را کار را ندارند؛ وقتی را که میخواهند صرف کنند تا یک ظاهر پر آب و تابی را بسازند، آن وقت را برای رفع آن ولع و تشنگی علمی که دارند سپری میکنند.
وی افزود: بر اساس خلقت، زن صاحب ثروت دل فریبی و دل ربایی است و برای حضور و ظهور اجتماعی باید این ثروتش را مدیریت کند وگرنه در محیط اجتماع بویژه در محیطهای آموزشی اختلال حواس ایجاد میکند و تمرکز افراد را به هم میریزد و از بحث اصلی جدایشان میکند. آن چیزی که آمار بین المللی نشان میدهد، حاکی از اینست که امروز تمایل تمام کشورها به جدا کردن یا حالا بگوییم به تعبیری محدود کردن ارتباط آقایان و خانمها در محیطهای آموزشی هست. در مراودات به اصطلاح عادی و بیرونی که ما در اجتماع بیرونمان داریم نمیتوانیم در آن مدت زمانهای کوتاه به هویت پنهانی افراد پی ببریم، چه خانم چه آقا، بنابراین فرصتی برای شناخت انسانها نیست، پس بایستی یک راه معتدل و مطمئنی را پیدا کنیم تا همان طور که قرآن میفرماید اگر کسی هست که دلش بیمار است نتواند به شما آسیبی برساند.
این پژوهشگر ادامه داد: ببینید این یک احتیاط حکیمانه است که انسان یک طوری حضور اجتماعی داشته باشد که سلامت اجتماعی افراد جامعه نیز حفظ شود. مثلاً الان که ما در ایام کرونا باید ماسک بزنیم، بین آدمها، آدمهای بیمار هستند، ناقل هستند و آدمهای سالم هم هستند، ما چگونه میتوانیم بفهمیم چه کسی ناقل است یا نیست؟ پس احتیاط کرده و از ماسک استفاده میکنیم، آیا ماسک محدودیت هست یا نیست؟ ولی با این وجود، افراد این را پذیرفته اند که به خاطر حفظ سلامتی خودشان و حفظ سلامتی اجتماع از ماسک استفاده کنند. این به نوعی مدنیت است.
مشاور خانواده خاطر نشان کرد: در محیط آموزشی از دبستانها گرفته تا محیطهای دانشگاهی، اگر بستری فراهم کنیم که روح و روان مان به بازیگوشی نیفتد و متمرکز باشد نتیجه بهتری را خواهیم گرفت یا اینکه آنقدر زرق و برق پیرامون افراد باشد که نتوانند تمرکز لازم را داشته باشند؟ از آنجایی که ورودی ذهن، چشم و گوش است، چشم و گوش ما باید چه صحنههایی را ببیند تا بتواند بر آن مطلب کاملاً متمرکز باشد؟ به عبارتی در اصطلاح قرآن، یک چیزی به نام غَره شدن؛ ما وقتی صحبت از غره شدن میکنیم، خیلیها کلمهی غرور برایشان تداعی میشود «یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم» ولی نکته خیلی جالب اینکه زمانی که حضرت آدم و حضرت حوا با آن به اصطلاح وسوسهی شیطان شروع میکنند، مشغول میشوند، میفرماید «فغَرّهُما» غره شدند؛ غره شدن یعنی خیره شدن، یعنی یک زرق و برقی، چون خداوند در قرآن هم به شیطان میفرماید که وقتی میخواهد شیطان را به ما معرفی کند، میفرماید: لاُزیِننّه، یا میفرماید: زُیّن له، زینت میکند، سروصدا میکند، زلم زیمبو درست میکند تا حواس انسان را از اصل خلقتش و از اصل هدف پرت بکند.
وی افزود: لذا ما میخواهیم بگوییم در بحث تبرج یا آرایش این سوال مطرح میشود که آرایش یک زینت ظاهری هست، یا روان ما را دارد نشان میدهد؟ خانمی که آرایش کرده است، روانش کشف میشود، روحش، استعدادهای درونی او کشف میشود یا ظاهرش پر آب و رنگ تر میشود؟ بنابراین تبرج و پوششهای نامتعارف و نادرست تمرکز افراد جامعه را از مسیر اصلی و درست خارج میکند و از هدف اصلی دور میکند.
این روانشناس و مشاور خانواده یادآور شد: همانطور که مستحضرید در یک رابطه خیانت آمیز فقط مرد مقصر نیست؛ چون قطعاً دو تا جنس بودند که خیانت شکل گرفته است و اصولاً یک عمد هم پشت سرش هست پس هدفمند است. لذا دو نکته قابل اشاره است: اولاً آیا فقط آقا خیانت کرده یا خانمی هم دخیل بوده؟ این رحم کردن هم جنس به هم جنس نیست. این نکته اول. از خانمی که در این رابطه خیانت آمیز دخیل بوده باید پرسید، شما مطمئن هستید که این آقا این کار را تکرار نمیکند؟ مثلاً فرض بگیرید یک خانمی گفتند این آقا من را دوست دارند. بگوئیم: خب پس آن خانم قبلی که از ایشان چند فرزند دارند باید چه بگویند؟ نکته دوم؛ سوال من این است آیا این آقایانی که این کارها را انجام داده اند همه آنها مردان بد کردار هستند، بسیاری از خانمها میگویند که نه این مرد بسیار خوب بوده از بس این خانمها با پوششهای نادرست و چهرههای آرایش کرده و حالا رفتارهای خلاف اخلاق و… چنین شده زیرا شرایطی ایجاد شده است که این خانمها میآیند اغوا میکنند بنابراین بهترین مردان هم میتوانند اغوا بشوند.
وی اضافه کرد: آن خانمی که دارد اغوا میکند، به قول معروف با تبرج و تجمل زیاد در جامعه حضور مییابد، با دل فریبی خود حضور مییابد یا با شخصیت انسانی اش؟ اگر بحث شخصیت انسانی باشد شما بروید بررسی کنید در آمارهایی که خیانتها اتفاق افتاده است. اصولاً خانمهای اول بسیار خانمهای متین، نجیب، با شخصیتی بوده است که خانه را حفظ کرده اند، به بچهها رسیدگی کرده اند. وقت خود را صَرف تربیت صحیح بچههایشان میکنند. بعد چنین خیانتهایی آنقدر برایشان شوک آور بوده است. دقت میکنید پس اینجا یک کسی دارد با خارج از این استعدادها جلو میآید. راه مقابله با این نوع خیانتها و این نوع رفتارها چیست؟ چه پیشنهادی بهتر از پیشنهاد اسلام وجود دارد؟ اینکه من جلوی دلفریبی هایم را بگیرم با آنها به میدان نیایم یا اینکه نه، ما آزادانه رفتار کنیم و به مردها بگوییم شما چشم تان نبیند، گوشتان نشنود. اصلاً به نظر شما این امر مدنیت است؟
یک جمله میخواهم بگویم شاید بگوییم نصیحت به دختران جوانمان، به خانمهایی که نمیخواهند این کار را انجام بدهند، و آن اینکه همیشه فکر کنند که این آقا پدر یک خانوادهای است که همسر نجیبی دارد و منتظر نشسته تا از محبت و لبخند مهربان همسرش استفاده کند. سوال میکنم که آیا ما با رعایت حریمها اجازه میدهیم آن محبت به بچهها برسد و بچههایی که در آن خانه میخواهند این محبت را بین پدر و مادر در روابطشان ببیند و بعد یک آشیانه گرمی داشته باشند یا اینکه با رفتارمان در زندگی شأن اختلال ایجاد میکنیم؟ آیا این ایجاد مشکل، حق الناس نیست؟ حق الناس همیشه در مسائل اقتصادی نیست اتفاقاً در مسائل روانی خیلی بُرنده تر میتواند باشد.
منتظری تصریح کرد: قبل از انقلاب قانون کشور ما علیه حجاب بود میدانید یعنی نقطه صفر. ما در نقطه صفر قرار داشتیم همین که بتوانیم این مثلاً حجاب که آن موقع فقط چادر معمول بود خیلی کم بود کسانی که مانتو بارانی شاید اگر استفاده میکردند یا کت و دامن بود. همین که زنان میتوانستند آن موقع حجاب را حفظ کنند سخت بود؛ چون در خیلی از اماکن اصلاً امکان حضور نداشتند. قانون یک مملکت علیه یک اصل اسلامی بود. خانمها را در محیطهای اجتماعی، خیلی از رستورانها، خیلی از اماکن اصلاً راه نمیدادند. پس آن موقع دغدغه افراد مسلمان مؤمن حفظ این حد و حدود بود اما از زمانی که جمهوری اسلامی ایران کلید خورد، از آن به بعد قانون این مملکت شد که حجاب حفظ شود.
این محقق و پژوهشگر ادامه داد: این یکی از اصول اسلامی است دویست و پنجاه مجتهد پشت سر این قانون اساسی نشستند و براساس قواعد اسلامی این قوانین نوشته شده است و امروزه قانون اساسی کشورمان به عنوان یکی از مدرن ترین و برترین قوانین اساسی دنیا شناخته شده است. لذا مسئولین و نهادهای ذیربط مکلفند تا بستر و شرایطی را برای دختران و زنان ما فراهم کنند تا آنها نیز بتوانند از سویی محدودیتهایی که خداوند قائل شده تا به سلامت در جامعه ظهور پیدا کنند را حفظ و رعایت کنند و هم بتوانند فعالیت اجتماعی داشته باشند. امروز در این عرصه انواع حجاب در قالب چادر و یا شکلهای مختلف حجاب برای اقشار متفاوت برای تیپ و زندگیهای متفاوت وجود دارد و نباید فقط روی یک شکل از حجاب مهر تأیید گذاشت و نگاه متهجرانه و سلیقهای نسبت به این مسأله کرد تا مبادا یک تنشی بین دو نسل ایجاد شود و مراقب باشیم که خواسته و یا ناخواسته خیلی از امور دارد به اسلام نسبت داده میشود. شعار اسلام "اعدلوا و هو اقرب بالتقوی" اعتدال در رفتار است. در عبارات مختلف ما در قرآن داریم راه اعتدال را پیش روید چرا چون «یرید الله بکم الیسر» خدا برای شما روانی در کار خواسته است.
این کارشناس و مشاور حوزه خانواده در بخش دیگری از سخنانش اشاره کرد: در حوزه قوانینی که در کشور ما برای حجاب وضع شده است اگر بخواهیم به پسند هر نسلی مسائل قانونی را تغییر دهیم که خب همان گروه مخالف را بنشانید هر کدامشان یک ذهنیت درباره آن دارند، یعنی در مخالفتشان هم یک شکل نیستند لذا ما روی میل افراد نمیتوانیم جلو برویم، نکته دوم، قانون جمهوری اسلامی است؛ وقتی صحبت از قانون میشود در واقع از اصول بحث میکنیم اصل حجاب از قرآن برداشت شده است و بر اساس قرآن نوشته شده است. شاید در کشورهای دیگر یک عده حقوقدان فقط نشستند قانونها را تصویب کردند تدوین کردند و ارائه دادند که در مجالس تصویب شده است، آنجا بحث مذهب در کار نبوده است و ریشه در وحی ندارد، اما اینجا حتماً مذهب دخیل بوده است. حدوداً دویست و پنجاه تا مجتهد با حقوقدانهایی که وجود داشتند با مشورت یکدیگر این قانون را نوشتند که با قوانین اسلامی سنخیت کامل داشته باشد. اگر قرار باشد این قانون عوض شود- دقت میکنید که قانون دارد حد و حدودها را تاکید و مشخص میکند نه متدها و روشها را! چون سلیقه ما در روشها خودش را نشان میدهد، حد و حدودها را قانون مشخص میکند. وقتی قانون، براساس قرآن است و ما آن را عوض کردیم، آیا داریم اصل قرآن را عوض میکنیم یا داریم فقط یک قانون را تغییر میدهیم؟ به این فکر کردید؟ چگونه تغییرش بدهیم؟ بله، جا دارد که هر چند وقت یک بار متتم ها را تغییر بدهیم چون روشها و شیوههای فرهنگ سازی تغییر پیدا میکند. تبصرهها و متممها باید به فراخور زمان باشند اما اصل، قابل تغییر نیست. به عبارتی آنچه که مهم هست اصل است که اصل هم احکام الهی است.
لازم بذکر است برنامه تلویزیونی چراغ در فصل سوم، روزهای یکشنبه و سه شنبه حوالی ساعت ۲۱ از شبکه ۵ سیما به روی آنتن میرود و هر هفته یک چالش را مورد بحث و گفتگو قرار میدهد.
نظر شما